مجله هفته – مجله سیاست بین المللی – سال هجدهم

تخریب و تکه تکه کردن سیاسی عراق. به سوی ایجاد خلافت اسلامی مورد حمایت آمریکا
نوشته: پروفسور میشل چوسودوفسکسی
برگردان: آمادور نویدی
دولت اسلامی عراق و شام(داعش): ابزار ائتلاف نظامی غرب
رسانه های غربی دریک نغمه سرایی هم آهنگ٬ درگیری دولت اسلامی عراق وشام (داعش) علیه نیروهای نظامی دولت مالکی را «جنگ داخلی» توصیف کرده اند.
(دولت اسلامی عراق و شام٬ با نامهای دیگری همچون دولت اسلامی عراق و شرق مدیترانه یا دولت اسلامی عراق و سوریه شناخته میشود).
معمولا این درگیری را «جنگ فرقه ای» بین سنی و شیعه رادیکال توصیف میکنند بدون اینکه گفته شود «چه کسی پشت این جناح های گوناگون ست»٬. آنچه در خطرست٬ دستور کار با دقت در صحنه ظاهر شده اطلاعاتی نظامی آمریکا ست .  
آنچه که از زمان اوج جنگ شوروی- افغانستان شناخته شده و مستند ست٬ استفاده آمریکا و ناتو در درگیری های متعدد از اشخاص مرتبط با القاعده بعنوان «دارایی اطلاعاتی» ست. در سوریه٬ شورشیان جبهه النصره و داعش پیاده نظام ائتلاف نظامی غرب ست که در کنترل استخدام و آموزش نیروهای شبه نظامی نظارت میکند.
وابستگان القاعده ای دولت اسلامی عراق در آوریل سال ۲۰۱۳ دوباره با نام و مخفف های دیگری٬ معمولا داعش ظاهر شدند. تشکیل یک نهاد تروریستی در هردو کشور عراق و سوریه بخشی از دستور کار/برنامه اطلاعاتی آمریکا بود. این برنامه پاسخی بود به اهداف ژئوپولیتکی. این برنامه نیز همزمان بود با پیشرفت نیروهای دولت سوریه علیه شورشیان در سوریه و شکست هر دو ارتش آزاد سوریه و «اپوزیسیون» مختلف تیپ های تروریستی مورد حمایت آمریکا.
این تصمیم واشنگتن برای حمایت(مخفیانه) خود بنفع یک نهاد تروریستی گرفته شد که در هر دو کشور سوریه و عراق کار کند که پایگاه های لجستیکی دارد. پروژه خلافت سنی دولت عراق و شام همزمان با برنامه دراز مدت آمریکا برای تقسم هر دو کشور عراق و سوریه به سه منطقه جداگانه ست: یک خلافت اسلامی سنی٬ یک جمهوری شیعه عربی٬ و یک جمهوری کردستان.
در حالی که دولت(پروکسی آمریکا) در بغداد سیستم سلاح های پیشرفته آمریکا از جمله جت جنگنده فانتوم(اف ۱۶) از لاکهید مارتین میخرد٬ داعش- که با نیروهای دولت عراق میجنگد- بطور مخفیانه توسط سازمانهای اطلاعاتی غربی حمایت میشود. هدف یک جنگ داخلی مهندسی شده در عراق ست٬ که هر دو طرف درگیر جنگ٬ بطور غیر مستقیم توسط آمریکا و ناتو کنترل میشوند.
سناریو٬ مسلح و تجهیز هر دو طرف٬ با تأمین سیستم های پیشرفته تسلیحاتی ست تا«باهم بجنگند».
آمریکا و ناتو در استخدام٬ آموزش و تأمین مالی جوخه های مرگ داعش در هر دو کشور عراق و سوریه درگیر ند. داعش از طریق کانال های غیرمستقیم در ارتباط با سازمانهای اطلاعاتی غرب عمل میکند. در عوض داعش با گزارش ٬ در باره شورشیان سوریه٬ نیروهای ویژه غربی و مزدوران ادغامی همکاری میکند.
حمایت مخفیانه آمریکا و ناتو به داعش از طریق متحدان ثابت قدم آمریکا: قطر و عربستان سعودی هدایت میشود. طبق دیلی اکسپرس لندن:« پول و سلاح آنها توسط قطر و عربستان سعودی عرضه شده است».
« غرب از گروه های شورشی که به داعش و دیگر شبه نظامیان القاعده تبدیل شده اند٬ از طریق متحدانی مثل عربستان سعودی و قطر حمایت کرده٬ و میکند».(دیلی تلگراف٬ ۱۲ ژوئن٬۲۰۱۴)
در حالی که رسانه های غربی قبول میکنند که دولت نخست وزیر مالکی٬ عربستان سعودی و قطر را به حمایت از داعش محکوم کرده ست٬ ولی مطلقا از ذکر اینکه هر دو٬ دوحه و ریاض به نمایندگی و در ارتباط نزدیک با واشنگتن اقدام میکنند٬ خود داری کرده اند.
زیر پرچم یک جنگ داخلی٬ یک جنگ مخفی تجاوزکارانه جریان دارد که اساسا به تخریب بیشتر تمام کشور(عراق- م) ٬ نهادها٬ و اقتصاد آنمنجر میشود. عملیات مخفی بخشی از یک دستور کار اطلاعاتی ٬ یک پروسه مهندسی شده ست که شامل تبدیل عراق به یک منطقه باز ست.
در همین حال٬ افکار عمومی را به خطر رویارویی بین شیعه و سنی رهبری میکنند.
 
اشکال غیرمتعارف جنگ جایگزین اشغال نظامی عراق شده است. واقعیات مدفون شده اند. در یک طنز تلخ٬ کشور متجاوز بعنوان نجات دهنده «عراق مستقل» به تصویر کشیده شده است.
آمریکا و ناتو با حمایت از دولت مالکی و همچنین شورشیان داعش٬ بین شیعه و سنی یک «جنگ داخلی» برانگیخته اند.
تجزیه عراق همراه با خطوط فرقه ای در امتداد سیاست دیرینه آمریکا و متحدان او ست (اسرائیل٬ سعودی٬ قطر٬ ترکیه- م).(لطفا به نقشه زیر نگاه کنید)
 
منبع: اکونومیست Economist
«حمایت از هر دو طرف»
«جنگ علیه تروریسم» شامل ایجاد نهادهای تروریستی القاعده بعنوان بخشی از عملیات اطلاعاتی٬ همچنین نیز آمدن به نجات دولتهایی میشود که اهداف شورشیان تروریستی هستند. این روند زیر پرچم مبارزه با تروریسم پیگیری میشود. این روند بهانه ای برای مداخله (نظامی- م) فراهم میکند.
داعش یک پروژه تأسیس خلافت دولت اسلامی سنی است. این پروژه جمعیت سنی عراق نیست که بطور گسترده متعهد به اشکال دولتهای سکولار باشد. پروژه خلافت(اسلامی- م) بخشی از دستور کار عملیات اطلاعاتی آمریکا ست.
در پاسخ به پیشرفت شورشیان داعش٬ پیش بینی میشود واشنگتن بعنوان مبارزه با تروریسم از عملیات ضد تروریستی بمباران هوایی و حملات پمپاد(هواپیمای بدون سرنشین- م) در پشتیبانی از دولت عراق استفاده کند. این همه برای کار خیر ست: مبارزه با تروریستها٬ البته بدون این تصدیق که تروریستها «سربازان پیاده نظام» ائتلاف نظامی غرب ند.
نیازی به گفتن ندارد که این تحولات نه فقط به بی ثباتی عراق کمک میکند٬ بلکه همچنین جنبش مقاومت عراق را٬ که یکی از اهداف اصلی آمریکا و ناتو ست تضعیف میکند.
خلافت اسلامی بطور مخفیانه در همآهنگی با سازمانهای اطلاعاتی عربستان سعودی٬ قطر و ترکیه با حمایت سی آی ای(سیا) ست. اسرائیل نیز در انتقال کمک به هر دو شورشیان القاعده در سوریه (خارج از بلندیهای جولان) و همچنین به جنبش کردهای جدایی طلب در سوریه و عراق درگیر ست.
در سطح گسترده تر٬ «جنگ جهانی علیه تروریسم» شامل منطق تغییر ناپذیر و اهریمنی ست: هر دو طرف- یعنی تروریست ها و دولت- توسط همان بازیگزان ارتشی و اطلاعاتی٬ یعنی آمریکا و ناتو حمایت میشوند.
این الگو وضعیت فعلی عراق٬ ساختار «حمایت از هر دو طرف» را با توجه به درگیری فرقه ای مهندسی شده که بارها و بارها در کشورهای متعدد اجرا شده٬ شرح میدهد. شورش یکپارچه توسط عوامل القاعده(و حمایت اطلاعاتی غرب) در شمار زیادی از کشورها از جمله یمن٬ لیبی٬ نیجریه٬ سومالی٬ مالی٬ جمهوری آفریقای مرکزی٬ پاکستان غالب شده است. نتیجه نهایی٬ بی ثبات کردن دولتهای ملی مستقل و تبدیل کشورها به مناطق باز(به نمایندگی از باصطلاح سرمایه گذاران خارجی) ست.
وجود نیروهای تروریستی٬ بهانه ای برای دخالت بشر دوستانه (برای مثال: در مالی٬ نیجریه یا جمهوری آفریقای مرکزی) ست. با این حال٬ نیروهای تروریستی بدون حمایت مخفیانه آمریکا و ناتو نمیتوانند وجود داشته باشند.
تسخیر موضل: حمایت مخفیانه آمریکا و ناتو از داعش
درموصل چیزی غیر معمولی اتفاق افتاد که اکیدا با واژه های نظامی نمیتوان آن را توضیح داد.
در روز ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴ ٬ نیروهای شورشی داعش (طبق گزارشات خبری) شهر موصل٬ دومین شهر بزرگ عراق را با جمعیت بیش از یک میلیون تسخیر کرد. در حالی که طبق گفته دولت اوباما٬ این تحولات «غیر منتظره» بود٬ ولی برای پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا٬ که نه فقط سلاح٬ کمکهای لجستیکی و مالی به داعش ارائه میدادند٬ بلکه همچنین در پشت پرده همآهنگ عمل میکردند٬ حمله داعش به شهر موصل تدارک دیده شده بود.
در حالی که داعش در مقایسه با تشکیلات دیگر القاعده یک ارتش شورشی منظم و مجهز خوب ست٬ قادر به «تسخیر» موصل نبود. کاملا برعکس: نیروهای عراقی که به مراتب بیشتر از شورشیان بودند٬ مجهز به پیشرفته ترین سیستم های تسلیحاتی بودند که میتوانستند از پیشروی شورشیان داعش جلوگیری نماید.
طبق گزارش ها٬ نیروهای دولتی در موصل ۳۰۰۰۰ نفر در مقابل ۱۰۰۰ شورشی داعش بودند. ارتش عراق تصمیم به مداخله نکردن گرفت. رسانه ها بدون مدرک شرح میدهند که تصمیم نیروهای مسلح عراق برای مداخله نکردن با فرار خود جوش توده ای توصیف میشود.
مقامات عراقی به گاردین گفتند که دو بخش از سربازان عراقی- تقریبا ۳۰۰۰۰ نفر- به سادگی در برابر حمله فقط ۸۰۰ نفر شورشی عقب نشینی کرد و پا به فرار گذاشت. روز چهارشنبه٬ افراط گرایان داعش که آزادانه در خیابان های موصل پرسه میزدند٬ آشکارا از اینکه دومین شهر بزرگ عراق رابسهولت پس از سه روز جنگ پراکنده گرفته بودند شگفت زده شده بودند.(گاردین٬ ۱۲ ژوئن٬ ۲۰۱۴. تأکید از نویسنده)
گزارش اشاره به این واقیعت میکند که فرماندهان نظامی عراق صمیمانه با شورشیان سنی تحت رهبری داعش که تا حد زیادی سنی هستند احساس همدردی کردند:
فراریان٬ فرماندهان خود را به بزدلی و خیانت متهم میکنند٬ و میگویند ژنرال ها شهر موصل را به شورشیان سنی٬  به آنهایی که روابط فرقه ای و تاریخی مشترک دارند «تحویل داد».(دیلی تلگراف٬ ۱۳ ژوئن ۲۰۱۴)
این گزارش گمراه کننده است. فرماندهان ارشد تا حد زیادی شیعه تند رو بودند. فرار بالفعل زمانی رخ داد که ساختار فرماندهی سقوط کرد و فرماندهان ارشد نظامی (شیعه) شهر را ترک کرده بودند.  
آن چیزی که مهم است درک شود٬ این ست که هر دو طرف٬ یعنی نیروهای منظم عراق و ارتش شورشیان داعش توسط آمریکا و ناتو حمایت شده اند. مشاوران نظامی آمریکایی از جمله نیروهایی ویژه از شرکتهای محافظ خصوصی در مناطق موصل با نیروهای نظامی منظم عراق مشغول کار ند. در عوض٬ نیروهای ویژه غربی یا مزدوران درون داعش(به نمایندگی از قرارداد با سیا یا پنتاگون) با آمریکا و ناتو (برای مثال: از طریق تلفن های ماهواره ای) در ارتباط هستند.
تحت این شرایط٬ نیروهای اطلاعاتی آمریکا٬ با ارتباطات روزمره٬ هماهنگی٬ تدارکات و تبادل اطلاعات بین مراکز فرماندهی نظامی آمریکا و ناتو٬ از طریق مشاوران نظامی یا پیمانکاران نظامی خصوصی که بر زمین در موصل به ارتش عراق اختصاص داده شده و نیروهای ویژه غربی متصل به تیپ داعش بیش از حد درگیر شده اند. نیروهای ویژه غربی که بطور مخفیانه درون داعش عمل میکنند احتمالا از طریق یک شرکت حفاظتی خصوصی در قرارداد با آمریکا و ناتو اعزام شده اند.
عکس از یاسر الخدور- رویترز
در این راستا٬ بنظر میرسد تسخیر موصل یک عملیات با دقت مهندسی شده و از قبل بخوبی طراحی شده بود٬ با این استثنی که چند درگیری کوچک٬ و هیچ جنگی صورت نگرفت.
تمام بخش های ارتش عراق- با سیستم های تسلیحاتی پیشرفته آموزش دیده شده و در دسترس خود- میتوانست به آسانی شورشیان داعش را به عقب برگرداند. گزارش ها حاکی از آن است که آنها(سربازان عراقی) توسط فرماندهان خود دستور داده شده بودند که مداخله نکنند. طبق شاهدان٬ «حتی یک گلوله هم شلیک نشد».
نیروهایی که در موصل بودند فرار کرده اند- بعضی از آنها با ازدحام داعش به شهر٬ لباس نظامی خود را از تن در آورده و پست خود را رها کرده اند.
پس از آنکه سربازان عراقی و پلیس در تلاش قبل از پیشروی شبه نظامیان٬ ظاهرا از پست خود فرار کرده و لباس نظامی خود را دور انداختند٬ جنگجویان داعش٬ و شاخه ای از القاعده٬ تمام کرانه غربی شهر را در شب تصرف کردند.
عراقی تحت کنترل آمریکا مداخله نخواهد کرد نبود٬ عملیات موصل میتوانست شورشیان را با خاک یکسان و نابود کند.
چه کسی پشت تصمیم اجازه به تروریست ها جهت کنترل موصل بود؟ چه کسی به تروریستها«چراغ سبز» نشان داد؟
آیا فرماندهان ارشد عراقی به دستور مشاوران نظامی غربی شهر موصل را به تروریستهای داعش تحویل دادند؟
آیا تحویل دادن شهر موصل به داعش بخشی از دستور کار سازمانهای اطلاعاتی آمریکا بود؟
آیا فرماندهان نظامی عراقی را شست و شوی مغزی داده یا خریده بودند تا اجازه دهند که شهرموصل بدست شورشیان داعش بیفتد٬ بدون اینکه «یک گلوله هم شلیک شود»؟
 
ژنرال شیعه مهدی صباح القراوی که مسئول بخش ارتش موصل بود٬ «شهر را ترک کرده بود». القراوی دست در دستکش با ارتش آمریکا کار کرده است. او فرماندهی موصل را از سرهنگ اسکات مک کین در سپتامبر ۲۰۱۱ در دست گرفت. آیا او توسط همتای آمریکایی خود دستور داشت که پست خود رها کند و تصمیم به همکاری گرفته بود؟
سرهنگ اسکات مک کین از ارتش آمریکا(سمت راست)٬ فرمانده توصیه ۴ و معاون تیپ ۱بخش زرهی٬ در حال گفتگو با پلیس عراقی(سمت چپ) سرلشکر مهدی صباح القراوی٬ پس از مراسم انتقال قدرت در ۴ سپتامبر٬ ۲۰۱۱.
نیروهای آمریکایی میتوانند مداخله کرده باشند. به آنها(ارتش عراق) دستور داده شده بود که اجازه دهند این اتفاق(تسخیر شهر موصل- م) صورت پذیرد. این بخشی از برنامه دقیق برای تسهیل پیشروی نیروهای شورشی داعش و تأسیس خلافت دولت اسلامی عراق و شام است.(یا تأسیس خلافت دولت اسلامی که اینروزها از طریق رسانه های غربی تبلیغ میشود- م).
به نظر میرسد که کل عملیات به دقت برگزار شده است.
اکنون بطور رسمی در موصل٬ ساختمانهای دولتی٬ پاسگاه های پلیس٬ مدارس٬ بیمارستانها٬ و غیره  تحت کنترل خلافت دولت اسلامی ست. در عوض٬ داعش کنترل سخت افزارهای نظامی از جمله هلیکوپترها و تانک های رها شده نیروهای نظامی عراقی را در دست گرفته است.
آن چیزی که اتفاق می افتد٬ تأسیس یک خلافت اسلامی مورد حمایت آمریکا در کنار نابودی سریع دولت بغداد است. در همین حال٬ منطقه کردستان شمالی عملا استقلال خود را از بغداد اعلام نموده است. نیروهای شورشی پیشمرگه کرد(که مورد حمایت اسرائیل هستند)٬ کنترل شهرهای اربیل و کرکوک را در دست گرفته اند (به نقشه بالا نگاه کنید)
به روز شدن مقاله در تاریخ ۱۷ ژوئن٬ ۲۰۱۴
از زمان اتمام این مقاله٬ اطلاعاتی پدیدار شده که نقش اصلی قبایل سنی و بخشی از جنبش سابق بعث(از جمله نظامی) را در کنترل موصل ودیگر  شهرهای عراق آشکار میسازد. کنترل موصل در دست چندین گروه مخالف و داعش ست.
در حالی که این نیروها- که بخش مهمی از جنبش مقاومت علیه دولت مالکی میباشند- سرسختانه مخالف داعش هستند- با این همه یک «رابطه» بالقوه بین داعش و جنبش مقاومت سنی پدیدار گشته ست.
این حقیقت که آمریکا بشدت پشت داعش ست منجر به نگرانی شورای قبیله ای نشده ست: شیخ زیدان الجابیری٬ رهبر شاخه سیاسی شورای انقلابی قبیله ای٬ به اسکای نیوز/ خبرگزاری آسمان گفت که:« سازمان او به داعش بعنوان تروریست های خطرناک نگاه میکند٬ و قادر به مبارزه با آنها ست».
او گفت:«حتی این انقلاب مقدس که در موصل صورت گرفته٬ ممکن ست جنبش جهادی در آن درگیر باشد٬ اما انقلاب نماد تمام مردم عراق ست- انقلابقبایل سنی٬ و بعضی از عناصر بعثی را باهم متحد ساخته٬ اما به آن معنی نیست که انقلاب به داعش تعلق دارد».
اما آقای جابیری٬ (درشهر عمان- پایتخت اردن)… با تهدید روشن ساخت که بدون کمک غرب٬ قبایل و داعش ممکن ست مجبور به ادغام جهت مبارزه با دشمن مشترک – دولت عراق تحت سلطه شیعه شوند.(اسکای نیوز٬ تأکید از نویسنده)
رهبر تبعیدی جنبش مقاومت خواهان «کمک غرب» از کشور متجاوز شده؟ از بیانیه بالا٬ این تصور واضح بوجود می آید که شورای انقلابی قبیله ای تصمیم مشترک با غرب گرفته و یا عامل نفوذی ست.
علاوه براین٬ در یک طنز تلخ٬ در بخشی از جنبش مقاومت سنی٬ کمکهای آمریکا و ناتو که به هر دو طرف٬ دولت مالکی و تروریستهای داعش ست- دیگر بعنوان کشور اصلی متجاوز در نظر گرفته نمیشود.
جنبش مقاومت سنی بطور گسترده٬ ایران را که به دولت مالکی کمکهای نظامی و همچنین نیروهای ویژه ارائه میدهد- بعنوان متجاوز در کنار آمریکا در نظر میگیرد.
در عوض٬ بنظر میرسد که واشنگتن برای کشاندن عمیقتر ایران در جنگ٬ تحت بهانه همکاری برای مبارزه با تروریستهای داعش شرایطی ایجاد میکند. در طول مذاکرات وین در تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۱۴ ٬ مقامات آمریکایی و ایرانی توافق کردند که «برای توقف حرکت داعش با یکدیگر همکاری کنند- البته کاخ سفید تأکید کرد که به صورت هماهنگی نظامی نیست».(دبلیو اس جی)
در سر و صدای تحسین آمیز رسانه های آمریکایی اعلام کردند که: «آمریکا و ایران در جلوگیری از پیشروی داعش دارای منافع مشترکی هستند»(کریستین ساینس مونیتور٬ ۱۳ ژوين ۲۰۱۴). با دانستن اینکه داعش دست پرورده  سازمانهای اطلاعاتی آمریکاست٬ توسط ائتلاف نظامی غرب تأمین مالی میشود٬ و نیروهای ویژه غربی در صفوف آنها هستند٬ یک چنین پیشنهادی مضحک ست.
آیا این یک درگیری منطقه ای جهت درگیر کردن ایران ست؟
تهران از بهانه داعش بعنوان «فرصتی» برای مداخله در عراق استفاده میکند: سازمان اطلاعاتی ایران کاملا آگاه ست که داعش یک تشکیلات تروریستی پروکسی/نیابتی از طرف غرب ست که توسط سیا کنترل میشود.
 
نتیجه گیری
قبل از حمله و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ هیچکدام از شورشیان القاعده ای در عراق وجود نداشتند. بعلاوه٬ القاعده ای در سوریه موجود نبود تا اینکه حمایت از شورشیان توسط آمریکا٬ ناتو و اسرائیل در مارس ۲۰۱۱ شروع شد.
داعش یک نهاد مستقل نیست. داعش محصول سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ست. داعش دارایی اطلاعاتی آمریکا٬ ابزاری ست برای جنگهای غیر متعارف.
هدف نهایی از ادامه این جنگ مهندسی شده آمریکا و ناتو از طریق داعش علیه نیروهای دولت مالکی برای بی ثبات کردن عراق بعنوان یک کشور/ دولت ملی ست. این بخشی از عملیات سازمانهای اطلاعاتی٬ یک روند مهندسی شده برای تغییر کشورها به سرزمین های جداگانه ست. تجزیه عراق در مسیر خطوط فرقه ای٬ سیاست دیرینه آمریکا و متحدان او ست.
داعش پروژه تأسیس یک خلافت دولت سنی اسلامی ست. این پروژه جمعیت سنی عراق نیست که تاریخا متعهد به یک سیستم دولت سکولار باشد. پروژه خلافت یک طرح آمریکایی ست. پیشروی نیروهای داعش برای نمایش/ آرایش حمایت گسترده جمعیت سنی علیه دولت مالکی درنظر گرفته شده ست.
واشنگتن از طریق حمایت مخفیانه از داعش بر مرگ رژیم پروکسی خود در بغداد نظارت میکند. این موضوع٬ با این حال٬ جهت «تغییر رژیم»٬ یا «جایگزینی» برای رژیم مالکی درنظر گرفته نشده ست.
تقسیم عراق در مسیر خطوط قومی فرقه ای برای بیش از ده سال بر روی میز پنتاگون بوده ست.
آنچه که توسط واشنگتن پیش بینی میشود سرکوب آشکار رژیم بغداد و نهادهای اصلی دولت مرکزی ست٬ که منجر به روند گسیختگی سیاسی و حذف عراق بعنوان یک کشور شده ست.
این روند گسیختگی سیاسی در عراق همراه با خطوط فرقه ای بناچار بر سوریه٬ جایی که تروریستهای مورد حمایت آمریکا و ناتو در بخشهای بزرگی شکست خورده اند تأثیر خواهد گذاشت.
بی ثباتی و پراکندگی سیاسی در سوریه نیز مد نظر ست: واشنگتن دیگر قصد ندارد بدنبال هدف محدود «تغییر رژیم» در دمشق باشد. آنچه که واشنگتن در نظر دارد تجزیه هر دو رژیم عراق و سوریه در راستای خطوط قومی فرقه ای ست.
با در نظر گرفتن اینکه ایران حامی دولت مالکی ست٬ تشکیل خلافت (اسلامی- م) ممکن ست اولین گام بسوی درگیریهای گسترده تر در خاورمیانه گردد و در واقع این اقدام آمریکا احتمال دخالت در ایران را تقویت میکند.
پیشنهاد تقسیم مجدد هر دو کشور عراق و سوریه بطور گسترده بر مبنای مدل فدراسیون یوگسلاوی (سابق – م) ست که به هفت کشور «مستقل»(صربستان٬ کرواسی٬ بوسنی و هرزگوین٬ مقدونیه(اف وای آر ام)٬ اسلوونی٬ مونته نگرو و کوزوو) تقسیم شد.
طبق گفته مهدی داریوش ناظم الرعایا٬ نقسیم عراق به سه دولت جداگانه بخشی از روند گسترده ترسیم مجدد نقشه خاورمیانه است.
نقشه بالا توسط سرهنگ رالف پیترز آماده شد. این نقشه در مجله ماه ژوئن ۲۰۰۶ نیروهای مسلح انتشار یافت. پیترز یک سرهنگ باز نشسته آکادمی ملی جنگ آمریکاست.(نقشه . حق کپی سرهنگ رالف پیترز٬ ۲۰۰۶)
اگرچه این نقشه بطور رسمی منعکس کننده دکترین پنتاگون نیست٬ اما در برنامه آموزشی در دانشکده نظامی ناتو برای افسران ارشد از آن نظامی استفاده میشود.(نگاه کنید به طرح ها برای ترسیم مجدد خاورمیانه: پروژه برای «خاورمیانه جدید» توسط مهدی داریوش ناظم الرعایا٬ تحقیقات جهانی٬ نوامبر ۲۰۰۶).
درباره نویسند:
میشل چودوسوفسکی نویسنده برنده جایزه نویسندگان٬ استاد اقتصاد(بازنشستگان) دانشگاه اتاوا٬ مؤسس و مدیر مرکز تحقیقات جهانی  برای تحقیقات جهانی مونترال و سر دبیر سایت تحقیقات جهانی. سی ای میباشد. او نویسنده کتاب جهانی شدن فقر و نظم نوین جهانی(۲۰۰۳) و «جنگ با تروریسم» آمریکا(۲۰۰۵) ست. آخرین عنوان کتاب او به سوی یک سناریوی جنگ جهانی سوم: خطرات جنگ هسته ای(۲۰۱۱) ست.  او همچنین با دائره المعارف بریتانیکا همکاری میکند. نوشته های او در بیش از بیست زبان منتشر شده است. با او میتوان با آدرس زیر مکاتبه کرد:
برگرفته از:  
 
 
 
 
  1. چین و روسیه با تصویب قطعنامه ضدیمنی امریکا عملا شریک جنایت امریکا درین حمله میباشند. بزرگ‌ترین امتیاز و خوشبختی جبهه…

Designed with WordPress