مبارزه طبقاتى در خلال دهه ۱۹۳۰ در اتحاد جماهير شوروى 21

 

پاکسازيها و محاکمات سياسى در حزب کمونيست

نويسنده: ماريو سوزا

مترجم: پيام پرتوى

 

حزب کارگران انگليس موافق با کودتاى دولتى

توجه داشته باشيد که زلنسکىرياست Centrosojus را بعهده داشت و وظيفه اش فراهم نمودن غذا و کالاهاى ضرورى براى مردم بود.

 

او در دادگاه همچنين در مورد سازماندهى “هرج و مرج در گردش کالاها و تحويل کالاهاى غير واقعى و يا نامناسب” سخن گفت. کالاهاى تابستانى در زمستان و کالاهاى زمستانى در تابستان تحويل ميشدن”١۰٣.

 

براى مثال چکمه ها در تابستان و کفشهاى تابستانى در زمستان. در ضمن دامنه فعاليتهاى ضد انقلابى زلنسکى گسترده بود٬ از اختلاس پول از سازمان بزرگ Centrosojus تا استفاده از بخشهاى سازمان در سراسر کشور بعنوان مرکزى براى سازماندهى ضد انقلابيون.

 

او همچنين از مقام خود بعنوان رئيس Centrosojusبمنظور برقرارى تماس با حزب کارگر انگليس و طرح سوالات خود براى دريافت کمک٬ در صورت وقوع کودتايى در اتحاد جماهير شوروى٬ بهره بردارى مينمود.

 

از جانب اين حزب پيغام داده شد که از يک کودتاى ضد انقلابى استقبال خواهد شد و از جانب تعاونيهاى انگيسى به آنها پرداخت کمک مالى پيشنهاد شد.

ايوانف٬ دبير دوم حزب در قفقاز شمالى١۰٤

توضيحات چرنوف و زلنسکى در دادگاه جرائم دهشتناکى بود بر عليه توده هاى زحمتکش. با اينحال اينها فقط تعداد اندکى از آن جرائمى هستند که توسط سازمان تحت رهبرى بوخارين و ريکف رهبرى شدند.

 

متهم ديگرى در دادگاه٬ ايوانف٬ دبير دوم حزب در قفقاز شمالى٬ در مورد ماموريتى که از جانب بوخارين به او داده شده بود گفت “اينکه در صورت يک حمله٬ با کمک سازمان دست راستى شرايط لازم را براى شکست اتحاد جماهير شوروى آماده کنم” و در اين رابطه “از دادن هيچ گونه کمکى به (لوبف)٬ نماينده اى که براى رفع نيازهاى خدمات سازمان جاسوسى انگلستان منصوب ميشد دريغ نکنم”.

ايوانف به فرامين ديکته شده بوخارين عمل نمود و کشف کرد که “دستورات اراٸه شده از جانب سازمان جاسوسى انگليس به او٬ مطابق با فرامينى بودند که از جانب سازمان دست راستيها به او ابلاغ شده بودند·”١۰٥.

 

به گفته ايوانف بوخارين در مورد منافع انگليس در قفقاز شمالى گفته بود “اينکه ميان اين کشور و مرکز دست راستيها توافقنامه ايى در مورد کمک به دست راستيها پس از سقوط اتحاد جماهير شوروى و بدست گرفتن حکومت بدست سرمايه داران در اتحاد جماهير شوروى منعقد شده بود·”

در اين توافقنامه آنها “خود را بر روى تضيمن منافع صنايع چوب انگليس در کارخانجات قفقاز شمالى متمرکز کرده بودن”.

 

بر اساس اظهارات ايوانف بوخارين گفت که “کارنجات بايد به انگليسيها به عنوان امتياز واگذار بشن٬ در حاليکه کارخانجات چوب برى جديد٬ که تحت رهبرى اتحاد جماهير شوروى بودن٬ بايد براى پرداخت بدهيهاى تزار واگذار ميشدن”.

 

و در ادامه اينکه بوخارين از سال ١٩٣٤ “پيشنهاد کرده بود که ما از حالا چيزى بايد پرداخت کنيم. او گفت که ما بايد به طبقه سرمايه دار انگليس از پيش پرداخت کنيم براى اينکه حمايت و اعتماد اونارو از دست نديم”.

در تطابق با دستورات بوخارين “لوبوف و روزنگولز اين اقدامات را دنبال کردند: بهترين چوبها با قيمتى کمتر از قيمت واقعى قيمت بازار فروخته شدند٬ و به اين ترتيب چندين ميليون روبل به اتحاد جماهير شوروى خسارت وارد آمد”١۰٦.

ترور در قفقاز شمالى

ايوانف در دادگاه گفت که بوخارين ماموريت سازماندهى گروهى تروريستى را در قفقاز شمالى به واگذار نموده بود

 

بوخارين پس از ترور کيروف به ايوانف گفته بود که “ترورهاى جداگانه نتيجه اى نداره٬ ما بايد ترورهاى دسته جمعى را آماده کنيم٬ و فقط اون موقع است که به نتيجه اى دست پيدا ميکنيم. موضع او نابود کردن رهبران حزب بود”.

 

اگر اين استراتژى٬ پيش از جنگ پيش رو٬ بر عليه اتحاد جماهير شوروى موفق نشود “ما ميايم که اين کار را طى جنگ انجام بديم٬ امرى که گيجى بوجود مياره٬ نيروهاى نظامى کشور را ضيعف ميکنه و بطور کامل موجب شکست اتحاد جماهير شوروى ميشه”.

 

گروه ترور در آرخانگلسک فعاليت ميکرد “براى اينکه در صورت تجاوز ارتباط ميان آرخانگلسک و خطوط مرکزى ارتباطى در کشور را قطع و اينطورى اشغال مناطق جنگلى و مهمترين بنادر را توسط انگليسيها آسان کنه”١۰٧.

 

گروه ايوانف خرابکاريهايى را نيز در کارخانجات چوب برى٬ در قفقاز شمالى٬ سازمان دهى نموده بود “براى اينکه تجهيزات جديد در کارخانجات چوب برى را نابود کنيم٬ اينکه اونارو کثيف و خراب کنيم طورى که مقدار چوبهاى شناور تو کشور کاهش پيدا کنه.

 

علاوه بر اين گروه خود را بر روى اينکه “ساختمانهاى نوسازى شده را٬ بخصوص در cellulosa و صنايع کاغذ سازى نابود کنن٬ براى اينکه کشور را تو مرز قحطى کاغذ قرار بدن و اينطورى ضربه اى به انقلاب فرهنگى بزنن٬ اينکه امکان تهيه کتابو براى کشور غير ممکن کنن و در نتيجه ميان بخش بزرگى از مردم عدم رضايت بوجود بيارن”١۰٨ متمرکز نموده بودند.

  

اما در ايوانف٬ بخاطر امکان پيروزى در اين مبارزه٬ بتدريج آثار دودلى ظاهر شد امرى که او به بوخارين اعلام نمود.

 

“من درسال ١٩٣٦ به بوخارين هشدار دادم که سازمانمون متلاشى و اينکه اعضاى ما توسط توده ها افشاء شدن٬ و من وقتى در مورد اين موضوع در سراسر کشور تحقيق کردم معلوم شد که بطور نااميدانه اى محکوم به ورشکستگى بوديم. ——- ١٩٣٧ تمام سازمان در اضطراب بسر ميبرد. در حقيقت به راحتى ميشه گفت که عمليات دست راستيها در اساس در حال افشاء شدن بود”١۰٩.

بوخارين در مورد بازجويى ايوانف

اعترافات ايوانف به گناهان خود همزمان اتهامات بسيار جدى بودند بر عليه بوخارين که در چند قدمى او در سالن دادگاه بر روى صندلى نشسته بود.

 

دادستان ويشنسکى طى بازجويى از ايوانف از فرصت استفاده و در مورد تاييد يا انکار اطلاعات داده شده از جانب ايوانف از بوخارين سوال کرد·

ويشنسکى:- متهم ايوانف ميگه که شما به او سازماندهى يک گروه دست راستى را در قفقاز شمالى با وظايف مشخص پيشنهاد دادى.

 

بوخارين:- من تاييد ميکنم که به او دستوراتى در مورد ساختن اين سازمان دادم.

ويشنسکى:- آيا شما آن بار به ايوانف گفتيد که در همان زمان يک مرکز دست راستى فعال ديگه اى هم وجود داشت؟

 

بوخارين:- بله٬ گفتم.

 

ويشنسکى:- با چه ترکيبى؟

 

بوخارين:- متشکل از سه نفر٬ تومسکى٬ ريکف و من٬ بوخارين.

 

ويشنسکى:- آيا شما گفتى که اين مرکز زمينه هاى سرنگونى اتحاد جماهير شوروى آماده ميکرد؟”

 

بوخارين:- گفتم٬ اما اين به او زمان مربوط ميشد.

 

ويشنسکى:- کدام؟

 

بوخارين:- تصور ميکنم که تقريبا ١٩٣٢-١٩٣٣ بود

 

ويشنسکى:- به عبارت ديگه بعدها٬ اما شما وجود همچين گفتگويى را با ايوانف تاييد ميکنى؟

 

بوخارين:- تاييد ميکنم. من نه اون روز و نه اون ماه٬ هيچکدام را يادم نمياد٬ اما روز آشنايى عمومى با مرکز دست راستيها بود”——–

 

ويشنسکى:- آيا شما سوال در مورد گروههاى شورشى را چه زمانى مطرح کرديد؟

 

بوخارين:- گذار به اقدامات خشونتبار تقريبا در سال ١٩٣٢ انجام شد” —–

 

ويشنسکى:- ايوانف مدعيه که از شما در مورد وجود بلوکى ميان ترتسکيستها٬ گروههاى دست راستى و گروههاى ناسيوناليستى اطلاعاتى کسب کرده بود. اينو تاييد ميکنيد؟

 

بوخارين:- بله٬ تاييد ميکنم.

 

ويشنسکى:- آيا شما از ايوانف و مذاکرات ديگران با کشورهاى سرمايه دارى خبر داشتيد؟

 

بوخارين:- بله٬ اما خيلى طول کشيد. من در جريان آشنايى با سياست خارجى مرکز دست راستيها ايوانف را عضو اين سازمان کردم و به او گفتم که از شرايط جنگى ميشه در مبارزه بر عليه اتحاد جماهير شوروى و تعداد زيادى از چيزهاى ديگه استفاده کرد.

 

در يک کلام٬ من بعنوان يکى از رهبران مرکز دست راستى وظيفه داشتم که مواضع خودمونو به يکى از رهبران مراکز دست راستى اطلاع بدم. اين موضع چى بود؟ مختصرا٬ اينکه در مبارزه بر عليه حکومت اتحاد جماهير شوروى امکان استفاده از شرايط جنگى وجود داره٬ و اينکه به کشورهاى سرمايه دارى امتيازاتى بديم براى اينکه يا اونارو بيطرف کنيم يا اينکه کمک گرفتن از اونارو امکان پذير کنيم.

 

ويشنسکى:- به عبارت ديگه٬ آشنايى به منظور کمک به چندتا کشور خارجى؟؟؟

 

بوخارين:- بله٬ ميشه اينطورى گفت.

 

ويشنسکى:- به عبارت ديگه٬ آشنايى به منظور شکست اتحاد جماهير شوروى؟

 

بوخارين”- من بطور کلى و خلاصه جواب ميدم : بله.”١١۰

بازجويى از بوخارين

اکنون به ما اجازه بدهيد که به سراغ بازجويى سه متهم اصلى: بوخارين٬ ريکف و ياگودا برويم.

 

ما با بوخارين٬ رهبر ايدئولوژيک و واقعى مرکز دست راستى که همراه با ريکف در مورد عمليات سازمان تصميم ميگرفت٬ آغاز ميکنيم. جاعلان مشکوک تاريخ گاهى ادعا ميکنند که دادستان ويشنسکى در گفتگوى خود با بوخارين بازنده بود· اينکه بوخارين بصورتى شگفت انگيز از دادگاه جهت ترويج مواضع سياسى خود بهره بردارى نمود.

 

به دام انداختن خواننده گان به دليل عدم آشنايى آنها با بازجوييهاى دادگاهها آسان است· با مدارکى حاضر و آماده٬ خودتان قضاوت کنيد. اجازه بدهيد که از پروتکل دادگاهها نقل قول کنيم.

 

“ويشنسکى: بصورتى خلاصه بگو که دقيقا به چه جرمى اعتراف ميکنيد؟

 

بوخارىن:- اولا عضويت در بلوک ترتسکيستها و ضد انقلابيون دست راستى.

 

ويشنسکى:- اين سازمان ضد انفلابى چه مقاصدى را دنبال ميکرد؟

 

بوخارين:- اگر چه هيچوقت صاف و پوست کنده گفته نشد و اين سازمان ضد انقلابى به اندازه کافى آگاه نبود٬ اما هدف اصلى اين سازمان ضد انقلابى در اساس اين بود که روابط سرمايه دارى رو به اتحاد جماهير شوروى برگردونه.

 

ويشنسکى:- اينکه اتحاد جماهير شوروى را سرنگون کنيد؟

 

بوخارين:- اينکه حکومت اتحاد جماهير شوروى را سرنگون کنيم٬ اين وسيله اى بود براى واقعيت بخشيدن به هدفمون.

 

ويشنسکى:- بنابراين سرنگونى خشونت آميز اين حکومت؟ با کمک کى؟

 

بوخارين:- از طريق استفاده از دشواريهايى که اتحاد جماهير شوروى در اين راه با اونا برخورد ميکرد٬ بخصوص استفاده از جنگى که احتمالا در دستور کار قرار خواهد گرفت.

 

ويشنسکى:- با کمک کى؟

 

بوخارين: با کمک دولتهاى خارجى.

 

ويشنسکى:- با چه شرايطى؟

 

بوخارين:- بصورتى مشخص ٬ مجموعه اى از امتيازات. امتيازات عرضى.

 

ويشنسکى:- به عبارت ديگه؟

 

بوخارين:- اگر بخوام دقيق بگم – تکه پاره کردن اتحاد جماهير شوروى.

 

ويشنسکى:- براى مثال متلاشى کردن اتحاد جماهير شوروى.

 

بوخارين:- اوکراين٬ مناطق ساحلى در خاور دور٬ روسيه سفيد.

 

ويشنسکى:- به چه کسانى؟

 

بوخارين:- به آلمان٬ ژاپن٬ بخشا انگليس”١١١ .

 

بوخارين در خلال بازجوييهاى دادگاه گفت٬ که او در تابستان ١٩٣٤ از رادک اطلاعاتى را “در مورد دريافت پيغامى از ترتسکى بدست آورده بود٬ اينکه ترتسکى با آلمانيها در حال مذاکره بود٬ اينکه ترتسکى در همان زمان به آلمانيها وعده مجموعه اى از امتيازات منطقه اى٬ از جمله اوکراين٬ را اراٸه داده بود”١١٢.

ترور کيروف

دادستان ويشنسکى در ادامه بازجوييهاى عمومى در دادگاه در مورد حمله به رفقاى برجسته حزبى سوالى را مطرح نمود.

 

ويشنسکى:- آيا مواضع بلوک سازماندهى حملات و ترور رهبران حزب و حکومت اتحاد جماهير شوروى بود؟

 

بوخارين:- بله بود و من تصور ميکنم که ما براى يک تاريخ گذارى مناسب بايد تقريبا تا پاييز سال ١٩٣٢ به عقب برگرديم.

 

ويشنسکى:- آيا ترور سرگئى کيروف با شناخت و دستور بلوک انجام شد؟

 

بوخارين:- من از اين خبرى ندارم.

 

ويشنسکى:- متهم ريکف٬ شما از ترور کيروف چى ميدونى؟

 

ريکف:- من از شرکت دست راستيها يا فالانژ دست راستيهاى بلوک در اين ترور چيزى نميدونم.

 

ويشنسکى:- آيا با Jenukidse ارتباط داشتيد؟

 

ريکف:- خيلى کم.

 

ويشنسکى:- آيا او از اعضاى بلوک دست راستيها و ترتسکيستها بود؟

 

ريکف:- او بود٬ بعد از سال ١٩٣٣.

 

ويشنسکى:- متهم ياگودا٬ آيا Jenukidse فالانژ دست راستى بلوک را نمايندگى ميکرد؟ آيا او در سازماندهى ترور کيروف شرکت داشت؟

 

ياگودا:- هر دو٬ ريکف و بوخارين دروغ ميگن. ريکف و Jenukidse در جلسات با مرکز شرکت داشتند٬ اونا اونجا راجع به ترور کيروف تصميم گرفتند.

 

ويشنسکى:- آيا ريکف و بوخارين ارتباط بخصوصى با اين ترور داشتند؟

 

ياگودا:- مستقيم.

 

ويشنسکى:- آيا شما بعنوان يکى از اعضاى بلوک دست راستيها و ترتسکيستها با اين ترور ارتباطى داشتى؟

 

ياگودا:- بله

 

ويشنسکى:- آيا بوخارين و ريکف٬ زماينکه ميگن از اين جريان هيچى نميدونستند٬ حقيقت را ميگن.

 

ياگودا:- اين امکان نداره بدليل اينکه Jenukidse به من پيغام داد که اونا – به عبارت ديگه بلوک دست راستيها و ترتسکيستها٬ در يک جلسه مشترک تصميم گرفته بودند که حمله اى را بر عليه کيروف ترتيب بدن”١١٣ .

ضد انقلابيون بد خلق

پرده بردارى ياگودا از دخالت بوخارين و ريکف در ترور کيروف در دسامبر ١٩٣٤ با سکوت کامل آندو روبرو شد.

 

آنها ميدانستند که رئيس سابق سازمان جاسوسى٬ ياگودا٬ از جزئيات ترور کيروف با خبر بود و به ادامه گفتگو در موردى که نتيجه اش تنها به روشن شدن هر چه بيشتر دخالت آنها در اين ترور ميانجاميد تمايلى نداشتند.

 

ويشنسکى پس از آن به سراغ مسئله تازه اى رفت٬ اين که چرا بلوک دست راستيها و ترتسکيستها اين مبارزه تبهکارانه را بر عليه اتحاد جماهير شوروى به اجرا گذاشتند·

 

“بوخارين:- من متهم هستم و بايد مسئوليت اين کار را بعنوان جنايتکارى که در برابر دادگاه يک کشور کارگرى ايستاده بپذيرم. ما ضد انقلابيون بد خلقى شديم٬ خائنينى بر عليه کشور سوسياليستى٬ ما جاسوس شديم٬ تروريستها و بازگردانندگان سرمايه دارى. ما يک گروه شورشى شديم٬ گروههاى سازماندهى شده تروريستى که به خرابکارى روى آورديم و ميخواستيم حکومت کارگرى اتحاد جماهير شوروى را سرنگون کنيم.

 

ويشنسکى:- مبارزه ضد انقلابى شما بر ضد اتحاد جماهير شوروى به چه ترتيبى شکل گرفت؟

 

بوخارين:- اگر من برنامه خودمو بصورتى عملى فرموله کنم٬ خوب از نظر اقتصادى سرمايه دارى دولتى معنى ميده٬ کاهش استفاده از تعاونيها٬ امتيازات به خارجيها٬ کنار گذاشتن مونوپل دولتى در معاملات خارجى· و کشور به اين ترتيب سرمايه دارى ميشه.

 

ويشنسکى:- کار شما روى چه چيزى متمرکز شده بود؟ پيش بينى هاى عمومى شما چى بود؟

 

بوخارين:- پيش بينيهاى ما اين بود که بتونيم سيستم کاپيتاليستى رو بسرعت به کشور برگرودونيم.

 

ويشنسکى:- اما در حقيقت چه اتفاقى افتاد؟

 

بوخارين:- در حقيقت به يک پيروزى مطلق براى سوسياليسم و يک شکست کامل براى پيش بينى ما مبدل شد.”١١٤

توطئه بر عليه لنين٬ استالين و سوردلوف در سال ١٩١٨

در خلال بازجويى از بوخارين اتهامات جديدى بر عليه او مطرح شد. اتهاماتى که دادستان ويشنسکى در مورد آن گفت “اين متهمان بايد محاکمه بشوند٬ اگر چه نه در دادگاه عالى که بايد در چهارچوب محدوديت جرم و جنايت عمل نمايد٬ بلکه در مقابل دادگاه تاريخ که براى جرائم نه محدويت زمانى قاٸل است و نه گذشتى”.

 

موضوع به حوادث سال ١٩١٨ بازميگشت٬ حول موافقتنامه صلح با آلمان٬ در برست٬ در جريان پايانى جنگ اول جهانى.

 

دادستان ويشنسکى مسئله را در جريان بازجويى مطرح نمود و از بوخارين سوال کرد که آيا او از هواداران کسانى بود که ميگفتند لنين بايد بازداشت ميشد.

 

بوخارين پس از کمى دودلى پاسخ داد که “اولين بار تصميم گرفته شد که لنين را براى ۲۴بازداشت کنند”. ويشنسکى به بازجويى ادامه داد:

 

ويشنسکى:- و شما در سال ١٩١٨ تصميم گرفتيد که رفيق استالين را دستگير کنيد؟

 

بوخارين:- طرحى براى دستگيرى لنين٬ استالين و سوردلوف وجود داشت.

 

ويشنسکى:- و اينکه رفقا لنين٬ استالين وسوردلوف را به قتل برسانيد؟

 

بوخارين:- تحت هيچ شرايطى.”١١٥

 

در اين لحظه دادستان ويشنسکى درخواست فراخواندن شاهدان زير را به دادگاه اراٸه نمود: ياکوفلوا٬ اوسينسکى و مانتسف٬ سه تن از اعضاى فعال سابق در فراکسيون آنزمانه بوخارين (١٩١٨)٬ موسوم به کمونيستهاى دست چپى بعلاوه کارلين و کامکوف٬ دو عضو سابق کمتيه مرکزى انقلابيون سوسياليست – “دست چپى”·

 

بر اساس دادستان ويشنسکى در سال ١٩١٨ بمنظور ايجاد مانعى بر سر راه صلح در برست توطئه اى توسط بوخارين “کمونيستهاى دست چپى”٬ انقلابيون سوسياليست – دست چپى” و گروه ترتسکى سازمان دهى شده بود.

 

ترتسکى٬ مسئول مذاکرات با آلمانيها٬ از امضاى تواففقنامه صلح امتناع و تٸورى “نه جنگ نه صلح٬ جنگ الهى بر عليه سرمايه دارى در سراسر جهان” را اعلام نموده بود.

 

همه اينها در خلال دوران دراز مدت و وحشتناک – ه بعد از جنگ جهانى اول رخ داده بود٬ هنگاميکه ادامه جنگ امکانى براى موفقيت نداشت و بخصوص اينکه ارتش تزار متلاشى و ارتش سرخى وجود نداشت.

[103] Ibid.

[104] Ibid, s 73.

[105] Ibid.

[106] Ibid, s 74.

[107] Ibid.

[108] Ibid, s 75.

[109] Ibid.

[110] Ibid, s 76.

[111] Ibid, s 161.

[112] Ibid, s 180.

[113] Ibid, s 163.

[114] Ibid, s 165.

[115] Ibid, s 164.