چگونه مالکی نخست وزیرعراق “کودتای آمریکائی” را ساقط کرد….هشداراز بکار گیری تجربه آلبانی

چگونه مالکی نخست وزیرعراق “کودتای آمریکائی” را ساقط کرد….هشداراز بکار گیری تجربه آلبانی

نوشته تحللیگرعراقی : سمیر عبید

ترجمه : احمد مزارعیghggh

، دوازدهم  ماه  می 2014

بدون شک همه تحلیلگران وکسانی که اوضاع عراق را دنبال میکنند متوجه بودند که از دوسال پیش تبلیغات گسترده ای از طرف نیروهای داخلی ومنطقه ای بسیار دقیق و برنامه ریزی شده پیش برده میشد تا بر طبق آن مالکی را ساقط کنند. مهندسی کودتا لحظه انفجار را آنچنان تنظیم کرده  بود که عملیات ،یا در آستانه انتخابات عراق وبه شیوه آنچه که در یونان انجام شده بود ، یا از نوع آنچه که در انتخابات استرالیا و یا از نوع آنچه که در پایان انتخابات آلبانی انجام شد ، برنامه را پیش ببرند.

از دو سال پیش چگونگی پیشبرد برنامه را بر علیه مالکی میان طرفهای مختلف عراقی ( کردها،شیعه ها وسنیها) ونیروهای منطقه ای و در راس انها ترکیه باضافه کشورهای عربی همچون عربستان ، که بطور علنی بر ضد مالکی میجنگد ،وامارات ،که مخفیانه عمل میکند. از طرفی امارات جنگ مخفیانه ای نیز بر علیه ایران در عراق از کردستان پیش میبرد. امارات همچنین مزدورانی در درون دولت عراق تحت عنوان عملیات سیاسی ومامورانی نیز در مراکز امنیتی عراق دارد. در مورد قطر باید گفت که اگر کسانی فکر میکنند که این دولت بویژه در سالهای اخیر بر علیه مالکی به اعمال خطرناکی دست میزند ،دچار توهم است.قطر تنها به جریانات سلفی و اخوانی در عراق کمک میکرد ، اما بر علیه مالکی به اعمال خطرناکی دست نزده ، زیرا قطر مالکی را دشمن عربستان میداند وا ز این نظر راضی میباشد.اگر عراق توانائی خوب دپلوماتیک داشت میتوانست از دوستی  با قطر بعنوان اهرمی بر علیه عربستان استفاده کرده و رابطه بسیار خوبی هم از نظر اقتصادی داشته باشد.

طرح ساقط کردن مالکی از دو راه

راه اول :

شیوه ای که آمریکائیها در یونان اجرا کردند . کودتا در یونان دو روز قبل ازمبارزه انتخاباتی انجام گرفت ، در یونان قرار بود پاپانداریو که شخصی لیبرال بود به نخست وزیری برگزیده شود. اما کودتا با شرکت در بار ، ارتش یونان،سازمان “سیا” ونظامیان آمریکائی مقیم یونان از قبل طراحی شده بود وپیش از اجرای انتخابات انجام گرفت . در این مرحله به فوریت حکومت نظامی وبازرسی عمومی در سراسر کشور آغاز شد ، درماه اول بقذرت رسیدن کودتا گران 8000 نفر از مردم قتل عام شدند ، کودتاگران ادعا کردند که هدفشان نجات “ملت” از تسلط کمونیستها بوده است، شکنجه نیروهای مترقی در ابعاد گسترده ای اعمال میشد و سازمان “سیا” همه گونه امکاناتات سرکوب را دراختیار کودتا گران قرار داده بود ، (کتاب دولت شروران نوشته ویلیام بلوم  صفحه 219 ) برای اینکه بدانید  پاپانداریوشخص رادیکالی نبوده بلکه وی ضد کمونیست هم بود اما نه آنچنانکه امریکا میخواست، هدف امریکا تسلط مطلق بر یونان بود.

این برنامه اولی بود که برای سرنگون کردن مالکی طرح کرده بودند ،رسانه های گروهی “عراق” وکشورهای خلیج نقشهای مختلفی را در هماهنگی با اصل سناریو ی کودتا پیش برده بودند، آنان در خلال پیشبرد برنامه های خود تبلیغات گمراه کننده ای را بر علیه شخص مالکی ،خانواده اش، معاونانش وحزب وائتلاف دولت قانون پیش برده بودند.هدف اصلی این بود که نگذارند نوری مالکی در مرحله سوم نخست وزیر شود. این کودتا بتوسط مجموعه ای از نیروها تنظیم شده بود :(شخصیتهای مهمی در میان مراجع شیعه ، وجهای سیاسی مختلف “شیعه،سنی وکرد” روزنامه نگاران وابسته به ترکیه ، عربستان و امارات ، شخصیتهائی بعثی که در وزات امور خارجه وکشور بوده و با آمریکائیها وامارات ارتباط داشتند، سازمان “سیا”ونظامیان آمریکائی که در سفارت آمریکا مشغول بکار بودند ) زبان مشترک همه اینها و یا دستاویزشان این بود که آنان مخالف بازگشت مجد د “دکتاتوری” در عراق هستند و اینکه مانع دخالت ایران درامور عراق گردند !. اما مالکی پیش از انجام کودتا خطر را کشف و به چگونگی آن اگاه شد، وبه فوریت برای منع کودتا اقداماتی به عمل آورد که اجرای حتمی و بموقع انتخابات و برقراری حکومت نظامی از آن جمله بود ،قبل از این مخالفان بویژه جریان “داعش” بطور گسترده ای تبلیغ کرده بودند که اجازه نخواهند داد انتخابات برگزار شود ودر روزهای قبل از ان چند مرکز مرتبط با فعالیتهای انتخاباتی را منفجر کرده بودند. ارتش همه مناطق حساس را در کشور زیر نظر گرفت و بفوریت برنامه محاصره بغدادوسایر شهرهای مهم کشور به اجرا درآمد ، ازآنسو دهها هزار نفر پلیس مخفی نیز در سراسر شهرها منتشر شده وبا تبلیغ شرکت مردم درانتخابات مانع شدند که مخالفان بتوانند در کار انتخابات خلل وارد کنند ، پس از انکه مالکی طرح تشکیل کابینه  ” اغلبیت سیاسی” را در مقابل کابینه نماینگان گروههای مذهبی و قومی مطرح نمود ، موجب خشم وغضب گروههائی شد که وزرا  را از ابتدا بعلت وابستگی مذهبی ویا قومی برای خود تضمین شده میدیدند ، لذا طرح کابینه اغلبیت سیاسی ویا تکنوکرات ، امتیازات را بر اساس توانائی وتخصص فرد در نظرمیگرفت که اکنون این برنامه در دستور کار آینده دولت مالکی میباشد.

عکس العمل آمریکا در برابر شکست برنامه اش این بود که عجولانه سفیر خودرا در بغداد تعویض نمود زیرا نتوانسته بود برنامه ای را که به او محول شده بدرستی پیش ببرد ،بسیاری از افرادی که در طرح کودتا شرکت داشتند و به علت حمایتهای داخلی وخارجی ، نسبت به پیروزی خود اطمینان داشته زیرا تبلیغات بسیار گسترده ای در داخل وخارج عراق به نفع آنان انجام میگرفت ، این تبلیغات به گستردگی در زمینه اجتماعی ، سیاسی وروانی در درون و بیرون عراق پیش برده میشد وهدفی را تبلیغ میکرد که به مردم القا کند که مالکی دکتاتور است ونباید انتخاب شود. اما اسلحه مالکی در برابر همه این تبلیغات ناروا تنها”اسلحه سکوت وانتظار کشیدن برای نتایج انتخابات بود” نتیجه رای گیری انتخابات تاکنون ضربه بسیار خرد کننده ای  برای مخالفان مالکی در داخل وخارج عراق بوده است !! بعضی از گروههای سیاسی حتی در “کنام” خود انتخابات را به نفع مالکی باخته اند ، حتی بعضی استانهای عراق که بطور در بسته و کاملا متعلق به مخالفان و دشمنان مالکی بوده است نیزبه نفع مالکی رای داده اند !!!!

طرح دوم کودتا :

کودتای “نرم” از “ر حم” انتخابات

حقیقت اینستکه قبلا ما ، یعنی زمان کوتاهی قبل از انتخابات ،به همگان هشدار دادیم که “توطئه کودتائی آمریکائی ،ترکی و خلیجی” در شرف وقوع است وقرار است از طریق کودتائی نرم و از درون انتخابات به اجرا در آید . این نوع کودتاها  در سالهای هفتاد و هشتاد قرن گذشته در چند کشور بتوسط آمریکا اعمال شد ، نتیجه گیری ما این بود که آمریکا در نظر دارد بر اساس نقشه  انتخاباتی در عراق کاندیداهائی را که قبلا  از طریق سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، ترکیه ، عربستان و امارات در نظر گرفته شده و به آنان وعده پیروزی داده شده است ، در مناطق مختلف ، مالکی را محاصره انتخاباتی کرده ، و بر وی غلبه کنند (ا)

ما این طرح امریکائیها را سمتگیری دوم ا نتخاباتی نامیدیم : بدین شکل که تبلیغات گسترده ای از نظر سیاسی و روانی بر ضد شخص مالکی متمرکز کنند که این بتواند زمینه را برای گروهها ،جریانات تازه “کوچک ومتوسط” که بتوسط چهره هاوشخصیتهای بعضا قدیمی و جدید فعالیت میکنند واز طرفی با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، ترکیه وامارات نیز رابطه دارند  ، سپس آنان را درمناطق مختلف منتشرد کرده تا اینان در مجموع بتوانند ، به جریانات دیگر اسلامی رای داده واز این طریق بتوانند رای دهندگان عراقی را که عمدتا به مالکی رای میدهند ، دچار تشتت ، تجزیه وضعف نمایند …….آمریکائیها در اینجا خطای دیگری بر خطاهای بیشمار سابق خود اضافه کردند ، بطوریکه تا هنوز نتوانسته اند ساختار فرهنگی جامعه عراق را بفهمند، آنان همچنان نسبت به مزاج عراقیها در جهل بسر میبرند ، ملت عراق به رهبری قوی وشجاع عشق میورزد ، انان بسیار علاقمند به یک حکومت مقتدر ومرکزی هستند که برایشان امکانات کار ، کرامت انسانی و تقیت فرهنگ ملی ، فراهم آورد ، اما از همه مهمتر اینکه مردم عراق به آمریکائیها و اماراتیها اعتماد ندارند (2)

کوشش در جهت اجرای تجربه استرالیا در عراق

آمریکا ئیها کوشیدند برای اجرای اهداف شوم خود درعراق برنامه محرمانه ای را که در سال   1972 در استرالیا بکار بسته بودند ،در عراق پیاده کنند ، کشورهای امارات نیز نقش مهمی در اجرای این طرح امریکا در عراق به عهده داشتند.در انسال سازمان “سیا” کوشید تا ملیونها دلار به تشکلات سیاسی مخالف حزب کارگری استرالیا کمک کند تا نگذارد آنان به حکومت برسند ، اما همه این دلارها نتوانست مانع به قدرت رسیدن حزب کارگران استرالیا گردد ، آمریکا ئیها در انتخابات اخیر همین سیاست را نیز در مورد  حزب الدعوه  وائتلاف دولت قانون بکار گرفتند !!

هشدار جدی وخطرنا ک استفاده از تجربه آلبانی در عراق

این توطئه شوم  آمریکائیها بسیار خطرناک است،:  به راه انداختن هرج ومرج پس از اعلان نتایج انتخابات

در این مورد باید گفت که “سازمان سیا” در بسیاری کشورها درمرحله انتخابات و بعد از آن نظارت و اشراف داشته است . برای مثال  در انتخابات ماه مارچ سال 1991 آلبانی ، کمونیستها با اکثریت قاطعی در انتخابات برنده شدند ، به فوریت پس از اعلام نتایج ، جریانات وابسته به آمریکا دست بکار شده وبمدت دو ماه تظاهرات و درگیریهای خیابانی ادامه پیدا کرد ، در ادامه سه هفته نیز اعتصاب شروع شد که در نهایت به سقوط دولت منتخب منجر گردید (روزنامه لوس آنجلس تایمز سیزدهم جون سال 1991  صفحه 14 ) . مخارج راه اندازی تظاهرات وایجاد هرج ومرج در آلبانی بوسیله : “مرکز صندوق ملی آمریکا برای دموکراسی ” پرداخته شد . این مرکز مبلغ 80000 دلار به سازمانهای “کارگری” ، 23000 دلار به تشکلات سیاسی جامعه مدنی در جهت ساقط کردن کمونیستها ، پرداخت نمود.( گزارش سالانه 13 جون سال 1991).

در ماه مارچ سال 1992 ، انتخابات تازه ای برگزار گردید ، در جریان مبارزات انتخاباتی استراتژیستهای امریکائی به همراه سفیر امریکا در مبارزات انتخاباتی به نفع کاندیداهای” حزب دموکرات” البانی که کاملا ضد کمونیست هستند شرکت کرده و این پیام را به همگان اعلام داشتن : ” اگر حزب کمونیست برنده شود ،هیچگونه کمکی به البانی نخواهد شد وتمام  شرکتها و مراکز مالی خود را از البانی بیرون خواهیم برد” . همزمان “مرکز صندوق………” مقداری هد یه های گرانبها از جمله تعدادی ماشینهای” جیپ شروکی” به” قهرمانانی” که برای پیروزی “دموکراسی” در البانی فعالیت کرده بودند اعطا شد و بدینسان “حزب دموکرات” برنده انتخابات گردید.(لوس انجلس تایمز 9 مارچ 1992 صفحه 14).

اکنون سوال اینست :

آیا تغییر عجولانه سفیر امریکا در عراق به این دلیل است ؟ یعنی سفیر تازه باید بتواند بر ایجاد حرج و مرج ،  ونا امنی در عراق نظارت و اشراف داشته باشد ؟ آ یا قرار است در عراق حرج ومرجی براه افتد تا ریشه جریانات اسلامی شیعه را که با ایران نزدیکی دارند ، بخشکاند ، آنچنانکه در البانی اتفاق افتاد ؟

امیر نشینهای خلیج فارس وعربستان  باور بسیار جدی دارند که انتخاب مالکی برای بار سوم و چهارم بمعنای قدرت ایران در منطقه بوده و عوامل واحزاب وابسته به انها را متلاشی خواهد کرد ، این امر نشینها “لابیهای فشار” قدرتمندی  در عراق  ترکیه  واشنگتن و ترکیه دارند که میتوانند در حوادث منطقه تاثیر گزار بوده و برنامه انتخاب شدن مالکی را با مشکل روبرو کنند .

چگونه مالکی در برابر اینهمه فشارها مقاومت خواهد کرد ؟ ایران بر اساس رابطه همه جانبه ای که با مالکی دارد چه نوع کمکهائی میتواند در اختیار مالکی قرار دهد ؟ اگر امریکائیها بر فشارهای خود بر مالکی بیفزایند ، ایا مالکی به انان امتیاز خواهد داد ؟ سوالاتی است که آینده به ان پاسخ خواهد داد.

نباید شک داشت که مالکی بر ضد نقش امریکا ، امیر نشینهای خلیج فارس وترکیه وهمچنین بر ضد دشمنان داخلی که در برنامه های  امریکا  امارات و ترکیه شرکت کردند ، عکس ا لعمل نشان خواهد داد . وبنظر ما مالکی میدان رابطه خودرا با ایران و روسیه گسترده تر خواهد کرد بویژه از این دو کشور وسایر کشورها اسلحه بیشتری برای تقویت بنیه دفاعی کشور خواهد خرید ، همچنین مالکی اقداماتی جدی بر علیه ترکیه و عربستان، از نظر سیاسی  اقتصادی و امنیتی اتخاذ خواهد کرد.

توضیح زیر نویسها از مترجم است :

(1) برای مثال مقامات محلی منطقه انبار که مرکز فعالیت “داعش ” است ، شخصی عربستانی که نسبت قبیله ای با مردم منطقه داشته دستگیر کرده که با جعل اوراق رسمی دولتی خود را کاندید انتخابات پارلمان کرده بود .

(2)  در زمان صدام رادیوئی در عراق ویژه کشورهای امارات و عربستان برنامه پخش میکرد و مردم را بر علیه دولتهایشان میشورانید ، لازم به یاد اوری است در جریان حمله صدام حسین به کویت ، مساله یکطرفه نبود بلکه در کویت بخش بزرگی از نیروهای ملی و چپ آنجا خواستار الحاق کویت به عراق بوده و در هنگام ورود نیروهای عراقی از انها استقبال فراوانی شد………..