شرایط شغلی کارگران در پارس جنوبی – ناصر آقاجری

 
 
ناصر آقاجری* 
 روزنامه آرمان

آرمان: پس از آنکه کارگران در فازهای 17 و 18 پارس جنوبی نسبت به تاخیر در پرداخت حقوقشان گله‌هایی داشتند اما در حال حاضر کارگران عیدی و پاداش بهمن و اسفند ماه خود را طلب دارند که پیمانکاران قرار بوده آن را پرداخت کنند. در کنگان شرکت فارساحل اینک چندین ماه است که حقوق کارگران را پرداخت نکرده و حکم دادگاه که او را موظف به پرداخت می‌کند نادیده گرفته و دادگاه نیز جز صدور یک حکم اقدام دیگری در این زمینه انجام نداده است. برای مسئولان دولت جدید شاید این پرسش وجود داشته باشد که چرا پروژه‌هایی که می‌باید طی 2 سال یا کمی بیشتر به پایان برسد پس از گذشت 4 سال هنوز نیمه تمام است و تا پایان کار راه زیادی در پیش است و تا تولید و راه‌اندازی پالایشگاه همچنان به کار و مواد اولیه نیاز دارد. اما در این زمینه اشکال کار فقط به دولت پیشین برنمی‌گردد.

علت تاخیر در اتمام پروژه؟

برای تولید سریع به چند عامل نیاز داریم: 1- مدیریت صنعتی- فنی، 2- مواد مورد نیاز، 3- نیروی کار (مهندسی، تکنیسیتی و کارگران فنی با تخصص‌های مختلف)، 4- سرمایه، 5- رعایت حقوق نیروی کار که عامل سرعت و کیفیت و تولید بهینه نیروی کار است. در ساختار اقتصادی فعلی، با دنباله روی از برنامه تعدیل ساختاری و خصوصی‌سازی‌هایی که صورت گرفته است، ساختار خویشاوندسالاری جای مدیران صنعتی را گرفته است که به جای کار فنی درگیر مسائل گزینشی است و به جای مواد اولیه استاندارد، بی‌کیفیت‌ترین کالاهای چینی و هندی را وارد می‌کنند تا هزینه کمتری را متحمل شوند. این نوع مدیریت کمتر توجهی به نیروی کار دارد و شرایط به غایت سختی را برای کارگران رقم زده‌اند زیرا کار اردوگاهی با ساعت طولانی و 24 روز مداوم است. حقوق 4 الی 5 ماه در توقیف پیمانکار است و در این زمینه حقوق کارگران پایمال می‌شود و اگر کارگران به این بی‌قانونی‌ها اعتراض کنند جواب آنها اخراج از کار است. لذا کارگران نیز با طولانی کردن کار، زمان و مواد اولیه را هدر می‌دهند، به دستگاه‌ها صدمه می‌زنند و زمینه را برای دوباره کاری‌های مکرر آماده می‌کنند. در اصل علت نابسامانی‌های مذکور ساختار اقتصادی موجود و خصوصی‌سازی‌هایی است که صنعت و اقتصاد و زندگی کارگران و همه حقوق‌بگیران را با چالش جدی روبه‌رو کرده است.

تغییر در مناقصه و نظارت

در زمان جنگ و زمانی که سازمان برنامه و بودجه وجود داشت ابتدا هزینه‌های پروژه محاسبه می‌شد و نرخ تورم داخلی و جهانی بررسی می‌شد و درصد سود پیمانکار نیز بدان اضافه می‌شد و پس از آن سازمان برنامه، بودجه و زمان لازم را مشخص می‌کرد و با اضافه کردن روند تورم در سال‌های بعد به آن، نرخی را برای تولید محاسبه می‌کرد که براساس آن مناقصه انجام می‌شد. پیمانکاری که رقم پیشنهادی‌اش پایین‌تر از نرخ تولید محاسبه شده بود، از مناقصه کنار گذاشته می‌شد زیرا معتقد بودند چنین شرکت‌هایی قادر به محاسبه دقیق واقعیت‌های موجود نیستند و صلاحیت کار ندارند. در این صورت از طرف کارفرما یک شرکت ناظر با نظارت دقیق و با حق وتوی کار برای اجرا طبق استاندارد جهانی استخدام می‌شد و کار به دلیل همه عوامل تولید (سرمایه، مواد اولیه، مدیریت صنعتی- فنی، نیروی کار) در زمان بندی اعلام شده و با کیفیت طبق استاندارد جهانی پیش برده می‌شد. اما در روش جدید، کار را در مرحله اول در اختیار شرکت‌های نیمه دولتی قرار می‌دهند که با صنعت آشنایی ندارند و با راه و روش خود که تناسب چندانی با صنعت ندارد، کار فنی- صنعتی را پیش می‌برند. به همین دلیل همه کارهای انجام شده به وسیله این شرکت‌ها حداقل کیفیت فنی لازم را دارد. در مرحله دوم این شرکت‌ها خودشان کار ساخت و اجرا را انجام نمی‌دهند بلکه مبلغ بالایی را به عنوان حق واسطه گری خود دریافت می‌کنند و کار را به مناقصه می‌گذارند و هر شرکتی که پایین ترین مبلغ را پیشنهاد دهد برنده مناقصه به شمار می‌رود. علاوه بر این، شرکت دست دوم نیز ضمن استخدام جند ناظر، کار را با مناقصه یا بدون آن، به شرکت دست سوم واگذار می‌کند. این نوع سرمایه‌گذاری در حال حاضر در فازهای 17 و 18 متداول است. این نوع شرکت‌ها برای کاهش هزینه‌های خود و افزایش دامنه سود خود حداقل کیفیت‌ها را رعایت می‌کنند.

نمونه‌ای از عدم توجه به استاندارد کار

ساخت تاسیسات پتروشیمی و پالایشگاه‌ها نیازمند رعایت اصول علمی استاندارد است و هر کار نیز برای اینکه در نهایت کیفیت اجرا شود باید زمان خاص را برای آن مصرف کرد. اگر با اجبار سرعت بیش از حد به کار وارد شود این امر منجر به حوادث شغلی در تاسیسات انرژی می‌شود. مانند انفجار در بخشی از پالایشگاه آبادان در دولت آقای احمدی‌نژاد. در آن مورد مدیر پروژه گفته بود که پروژه به اتمام نرسیده است و راه‌اندازی آن در این مرحله ما را با خطر جدی روبه‌رو می‌کند اما مقام بالاتر تاکید می‌کرد که باید پروژه راه‌اندازی شود و بنابراین آن مدیر را قانع کرد تا پروژه را افتتاح کند و در نتیجه، آن بخشی که می‌بایست راه اندازی شود با انفجار به کلی از بین رفت. حال باید هزینه سنگینی پرداخت شود تا آهن آلات تخریب شده به بیرون منتقل شده و مجددا کارخانه‌ای جدید ساخته شود.

حقوق کارگران پروژه‌ای

حقوق کارگران پروژه‌ای به دلیل زندگی اردوگاهی و ساعت کار طولانی و کار تخصصی خاص بالاست ولی این شرکت‌ها پایین‌ترین حقوق‌ها را در نظر می‌گیرند. سنوات و 2ونیم روز مرخصی در ماه و یک ماه در سال را پرداخت نمی‌کنند و به کارگران می‌گویند که عیدی و پاداش جزوی از حقوقتان است و حقوق آنها همیشه 4 الی 5 ماه توسط پیمانکار پرداخت نمی‌شود. خدمات ارائه شده به کارگران بسیار نامناسب و ناکافی است. فاقد سالن غذاخوری و خوابگاه مناسب هستند و کیفیت و کمیت غذای آنها بسیار نامناسب است. در هر صورت هر نوع مزایایی را که قانون کار برای کارگران در نظر گرفته است رعایت نمی‌شود و پیامد چنین مناسباتی وضعیت موجود است. در هر پالایشگاه انواع بسیار پیچیده کار تخصصی وجود دارد که نادیده گرفتن آنها مصیبت‌بار است. مسلما یک نمونه کار جوشکاری را می‌توان مثال زد. جوشکارهایی شامل جوشکار اسکلت فلزی، جوشکار تن زن، جوشکار لوله معمولی با الکترود، جوشکار آلومینیوم، جوشکار ساپورت و… وجود دارد و هر کدام باید با یک آزمایش عملی امتحان شوند. در این آزمایش قطعه جوش شده آنان رادیوگرافی می‌شود و در صورت تایید رادیوگرافی قادر به کار خواهند بود و هیچ کدام نمی‌توانند جایگزین فرد دیگری شود. بنابراین کارگران در این شرکت‌ها صرفاً کارگران ساده نیستند بلکه بسیاری از آنان کارگران فنی و متخصص در یک زمینه هستند.

لیست حقوق در شرکت دست اول نیمه دولتی (شرکت ODCC)

شرکت دست اول نیمه دولتی (شرکت ODCC) قانون کار را رعایت می‌کند و کارگران خود را نیز بیمه می‌کند اما شرکت‌های دست دوم باید مبلغ 200 هزار تومان از این حقوق کم کنند و برای همین این شرکت‌ها یا بیمه کارگران را نمی‌پردازند یا آن را با حداقل می‌پردازند و در حداقل هم تعداد روزها را کمتر محاسبه می‌کنند که پول کمتری بپردازند کارگران ساده به وسیله شرکت‌های دست سوم به صورت روزمزد با یک وعده غذا و بدون خوابگاه و بیمه و هیچ خدمات دیگری 35 هزار تومان در روز دریافت می‌کنند. این کارگران از جنبه مالی اقشار ضعیف مردم بلوچستان هستند و هیچ نیروی دیگری با این شرایط کار نمی‌کند.

حقوق مهندسان معادل 276 ساعت کارکرد

 

(شرکت‌های متفاوت):

 

دستمزد کارگران (به تومان) برای 276 ساعت کارکرد (شرکت ODCC):

مقایسه کارگر ایرانی و خارجی

شركت دایلم (DAELEM) كره جنوبی با یك شركت دلالی كار (منپاوری) به‌نام T. C. N قراردادی در مورد استخدام كارگر منعقد نموده كه كلیه كارگران مورد نیاز شركت دایلم از كارگر نظافت‌چی تا جوشكار و لوله كش صنعتی و داربست بند و… را در اختیارش قرار دهد. البته نه از نیروی كار ایرانی بلكه از كارگران فیلیپین و كره و چین و هند و مالزی. شركت منپاوری T. C. Nچهارصد نیروی كار فیلیپین به پارس جنوبی وارد كرده است كه بدون استثنا تخصص ندارند. روستایی بی‌سواد فیلیپینی را به عنوان كارگر ساده و نظافتچی معرفی می‌كند با ماهیانه 800 دلار كه با دلار سه هزار تومان، حقوق این نظافتچی می‌شود

 

(دریافتی كارگر فیلیپینی) دو میلیون و 400 هزار تومان. این دریافتی آن كارگر ساده است. اگر اضافات دیگر را چون هزینه‌های رفت و آمد آن‌ها و…. به آن اضافه كنیم به رقمی میلیونی می‌رسیم كه ایران باید بابت یك كارگر ساده خارجی پرداخت كند. در حالی كه كارگر ایرانی آرزوی درصدی از این مبلغ را دارد. خوابگاه‌ها و غذا و سرویس رفت و آمد كارگران ساده خارجی بسیار مطلوب است. آنها را با اتوبوس‌های شیك و كولردار جابه‌جا می‌كنند. اگر كارگران ساده فیلیپینی اضافه كار بمانند یك میز بزرگ از كیك و نوشابه‌های خارجی خریداری شده از دوبی را به آنها عرضه می‌كنند. ولی كارگر فنی ایران باید روی زمین خاکی و در ظرف یك بار مصرف غذا را میل كند. از میان كارگران فیلیپینی، آن كه سواد اندکی دارد، سرپرست فنی چهار کارگر صنعتی (فورمن) می‌شود. مثلا فورمن داربست‌بند (سرپرست 4 نیروی اجرایی). این فرد بدون اینكه خودش دست به آچار بزند، ماهیانه دو هزار و 300 دلار (معدل شش میلیون و 900 هزار تومان) دریافت می‌كند كه دریافت این مبلغ ازسوی مهندسان ایرانی قابل تصور نیست. حقوق یك فورمن ایرانی در همان كنگان یك میلیون و ششصد هزار تومان است كه همان را هم هر ماه دریافت نمی‌كند.