تناقض تلخ آمريكا در افغانستان
ترکها درباره چه ميانجیگری میکنند؟


Photo Reuters
تناقض تلخ آمريكا در افغانستان
رئیس جمهور افغانستان، برای شرکت در نشست سهجانبه افغانستان، پاکستان و ترکیه به آنکارا سفر کرده است. ترکیه ظاهرا تلاش دارد تا روابط افغانستان و پاکستان، بهبود یابد و زمینه برای شکلگیری یک همکاری منطقهای فراهم شود.
دولت افغانستان تاکنون درباره سفر حامد کرزای به ترکیه اظهارنظر نکرده و در خبرنامه ریاست جمهوری آمده که مقامهای سه کشور افغانستان، ترکیه و پاکستان در این جلسه شرکت دارند. بر اساس این خبرنامه ضرار احمد عثمانی، وزیر امور خارجه، بسم ا… محمدی، وزیر دفاع، صلاحالدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح، رنگین دادفر سپنتا، مشاور امنیت ملیو چند مقام ارشد دیگر افغان به ترکیه سفر کردهاند.
روزنامه هشت صبح چاپ كابل در واکنش به سفر این هیات افغان به ترکیه مینویسد، این روزها خبرهایی به گوش میرسد که دفتر ریاست جمهوری درباره آن توضیح دهد. رسانههای غربی گزارش دادهاند که حامد کرزای در حال تماس با طالبان است و میخواهد زمینه مذاکره با آنان را فراهم کند. حال افغانها حق دارند بدانند که پشت پرده چه جریان دارد. آیا ترکیه و اسلامآباد هم در تماسهایی که کرزای با طالبان برقرار کرده، نقشی دارند؟
اشاره روزنامه هشت صبح به گزارش چندی پیش روزنامه نیویورک تایمز است که نوشته بود حامد کرزای از حدود سه ماه قبل به طور محرمانه با طالبان در تماس بوده است. بنا بر گزارش این روزنامه، مقامهای آمریکایی و دیگر متحدان غربی افغانستان در این تماسها دخیل نبودهاند که این امر میتواند یکی از دلایل تیرهتر شدن روابط میان کابل و واشنگتن در ماههای اخیر باشد. نیویورک تایمز نوشته بود که این تماسها از سوی طالبان آغاز شده و اولین آن مدت کوتاهی پیش از آغاز لویهجرگه مشورتی صورت گرفته و با مبادله پیامها و تماسهای بسیاری ادامه یافته است. هشت صبح در ادامه مینویسد، هیات افغانی در حالی به ترکیه رفته که هنوز روشن نیست که در این نشستها چه چیزهایی مطرح میشود، مثلا پاکستان در ازای همکاری جدی در روند صلح چه میخواهد و ترکیه دقیقا چه نقشی میخواهد ایفا کند. هر بار پس از این نشستها یک کنفرانس خبری برگزار میشود، چند حرف کلی گفته میشود، یک اعلامیه منتشر میشود و بعد همهچیز فراموش میشود. این هفتمین نشست سهجانبه افغانستان، پاکستان وترکیه است. تاکنون هیچ مقام دولتی در مورد این نشستها و مسائلی که در آن طرح شده و دلایلی که توافقهای احتمالی را خنثی کرده، چیزی نگفتهاند. هیچ کس نمیداند که پیشرفتهایی که از این هفت نشست حاصل شده است، کدام و کاستیها چه است. هیچ یک از مقامهای دولت افغانستان تاکنون توضیح ندادهاند که انتظار کابل از ترکیه چیست و ترکیه باید در مورد کدام مشکل میان کابل و اسلامآباد، میانجیگری کند؟ ترکها هم در مورد اینکه آیا به واقع برنامهای برای نزدیک شدن افغانستان و پاکستان دارند، چیزی روشن نگفتهاند. مشکل اصلی این است که عوامل و منابع جنگی که در افغانستان جریان دارد، در پاکستان است. بدون بسته شدن پایگاهها و مراکز جنگی طالبان در پاکستان، امکان پیروزی تلاشهای صلح بعید است. پرسش این است که ترکیه برای رسیدن به این هدف چه کاری میتواند انجام بدهد.
صدیق ا.. توحیدی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی افغان، در این باره میگوید: «ترکیه بهعنوان کشوری که به عنوان یکی از اعضای ناتو در افغانستان حضور نظامی دارد و همچنین رابطه بسیار نزدیکی با پاکستان دارد، تمایل زیادی دارد تا ابتکار عمل را به دست بگیرد اما ابتکار این کشور تاکنون پیشرفت محسوسی نداشته و باب تازهای را درباره جنگ داخلی در افغانستان یا بهبود روابط اسلام آباد کابل باز نکرده و نشستهای پیشین نشان داده اثرگذاری ترکیه در این باره چشمگیر نیست.»
با این حال بیبی سی گزارش داده که افغانستان و پاکستان با ميانجیگری کشور ترکیه به توافق رسیدهاند که دفتر طالبان در کشور عربستان برای کمک به روند گفتوگوی صلح میان دولت افغانستان و مخالفان آنان باز شود. سال گذشته نیز دفتر طالبان با همکاری آمریکا در قطر باز شد که به دلیل بر افراشته شدن پرچم طالبان در این دفتر خشم کابل را در پیداشت و بعد از این اقدام، دفتر بسته شد.
روزنامه فرانسوی لوموند چندی پیش با اشاره به تلاشها حامد كرزاي براي صلح با طالبان نوشت، بلندپروازیهای حامد کرزای برای صلح با طالبان نیز کاملاً حساب شده است و میخواهد از این طریق، در میان یک ملت از هم پاشیده، به یک «رهبر متحد کننده افسانهای» تبدیل شود. پس اگر آمریکا نمیخواهد شکست سیاسی خود در عراق را در افغانستان هم تکرار کند، باید عقلانی بودن رفتارهای کنونی حامد کرزای را مدنظر قرار بدهد. سیزده سال پس از ورود نیروهای خارجی به افغانستان، این پرسش همچنان باقیمانده که آیا در نظرداشت شکستهایی که افغانستان در طول تاریخ خود بر نیروهای خارجی تحمیل کرده، ادامه اشغال این کشور توسط نیروهای هرچند بینالمللی میتواند راه حلی برای مشکلات کنونی افغانستان باشد؟
آمریکا برای پاسخ به این پرسش با تناقض تلخی روبهروست. برای جلوگیری از یک فاجعه جدید در افغانستان و حفظ یک توازن منطقهای هرچند شکننده در منطقه، واشنگتن در نظر دارد با امضای پیمان امنیتی با افغانستان، نزدیک به ده هزار سرباز خود را در این کشور نگه دارد؛ اما حامد کرزای، کسی که تحت حفاظت و حمایت آمریکاییها و با حمایت مالی آنان به قدرت رسید از امضای این پیمان استراتژیک خودداری میکند؛ بدتر از همه، حامد کرزای با به تن کردن عبا و قبای یک رهبر وطنپرست و مقاومت در برابر فشارهای استعمارگرانه حامیان خود، واشنگتن را به آزمایش طلبیده است. متحدان غربی افغانستان در واکنش به این آزمایشطلبیهای حامد کرزای، میتوانند او را به ناشکری و رفتار غیرمسئولانه متهم و تهدید کنند که کمکهای خود را به او محدود خواهند کرد و از این کشور کاملاً بیرون خواهند رفت. اما این همان اشتباهی است که نباید غرب مرتکب شود و با حامد کرزای بهعنوان یک «نورچشمی هوسباز» رفتار کند. چرا که تحول رفتاری حامد کرزای، از یکسو از نومیدی و احساسات ناسیونالیستی افغانها در برابر غرب حکایت میکند و از سوی دیگر بر خلاف تصور، این تحول رفتاری چندان غیرعقلانی هم نیست.
لوموند در ادامه مینویسد، حامد کرزای به خوبی میداند هدف آمریکاییها از حضور آنان در افغانستان تنها حفظ منافع مردم افغانستان نیست بلکه آنان اهداف ژئوپولیتیک وسیعتری را دنبال میکنند؛ با استفاده از موقعیت گرانبهای افغانستان در آسیای میانه و آسیاسی جنوبی، آمریکا میتواند ایران در غرب، چین در شمال شرق و گروه طالبان پاکستان در جنوب این کشور را تحت نظر قرار دهد. با تکیه بر چنین برداشتی است که حامد کرزای به خود اجازه میدهد در برابر آمریکاییها ایستادگی کند.
دولت افغانستان تاکنون درباره سفر حامد کرزای به ترکیه اظهارنظر نکرده و در خبرنامه ریاست جمهوری آمده که مقامهای سه کشور افغانستان، ترکیه و پاکستان در این جلسه شرکت دارند. بر اساس این خبرنامه ضرار احمد عثمانی، وزیر امور خارجه، بسم ا… محمدی، وزیر دفاع، صلاحالدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح، رنگین دادفر سپنتا، مشاور امنیت ملیو چند مقام ارشد دیگر افغان به ترکیه سفر کردهاند.
روزنامه هشت صبح چاپ كابل در واکنش به سفر این هیات افغان به ترکیه مینویسد، این روزها خبرهایی به گوش میرسد که دفتر ریاست جمهوری درباره آن توضیح دهد. رسانههای غربی گزارش دادهاند که حامد کرزای در حال تماس با طالبان است و میخواهد زمینه مذاکره با آنان را فراهم کند. حال افغانها حق دارند بدانند که پشت پرده چه جریان دارد. آیا ترکیه و اسلامآباد هم در تماسهایی که کرزای با طالبان برقرار کرده، نقشی دارند؟
اشاره روزنامه هشت صبح به گزارش چندی پیش روزنامه نیویورک تایمز است که نوشته بود حامد کرزای از حدود سه ماه قبل به طور محرمانه با طالبان در تماس بوده است. بنا بر گزارش این روزنامه، مقامهای آمریکایی و دیگر متحدان غربی افغانستان در این تماسها دخیل نبودهاند که این امر میتواند یکی از دلایل تیرهتر شدن روابط میان کابل و واشنگتن در ماههای اخیر باشد. نیویورک تایمز نوشته بود که این تماسها از سوی طالبان آغاز شده و اولین آن مدت کوتاهی پیش از آغاز لویهجرگه مشورتی صورت گرفته و با مبادله پیامها و تماسهای بسیاری ادامه یافته است. هشت صبح در ادامه مینویسد، هیات افغانی در حالی به ترکیه رفته که هنوز روشن نیست که در این نشستها چه چیزهایی مطرح میشود، مثلا پاکستان در ازای همکاری جدی در روند صلح چه میخواهد و ترکیه دقیقا چه نقشی میخواهد ایفا کند. هر بار پس از این نشستها یک کنفرانس خبری برگزار میشود، چند حرف کلی گفته میشود، یک اعلامیه منتشر میشود و بعد همهچیز فراموش میشود. این هفتمین نشست سهجانبه افغانستان، پاکستان وترکیه است. تاکنون هیچ مقام دولتی در مورد این نشستها و مسائلی که در آن طرح شده و دلایلی که توافقهای احتمالی را خنثی کرده، چیزی نگفتهاند. هیچ کس نمیداند که پیشرفتهایی که از این هفت نشست حاصل شده است، کدام و کاستیها چه است. هیچ یک از مقامهای دولت افغانستان تاکنون توضیح ندادهاند که انتظار کابل از ترکیه چیست و ترکیه باید در مورد کدام مشکل میان کابل و اسلامآباد، میانجیگری کند؟ ترکها هم در مورد اینکه آیا به واقع برنامهای برای نزدیک شدن افغانستان و پاکستان دارند، چیزی روشن نگفتهاند. مشکل اصلی این است که عوامل و منابع جنگی که در افغانستان جریان دارد، در پاکستان است. بدون بسته شدن پایگاهها و مراکز جنگی طالبان در پاکستان، امکان پیروزی تلاشهای صلح بعید است. پرسش این است که ترکیه برای رسیدن به این هدف چه کاری میتواند انجام بدهد.
صدیق ا.. توحیدی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی افغان، در این باره میگوید: «ترکیه بهعنوان کشوری که به عنوان یکی از اعضای ناتو در افغانستان حضور نظامی دارد و همچنین رابطه بسیار نزدیکی با پاکستان دارد، تمایل زیادی دارد تا ابتکار عمل را به دست بگیرد اما ابتکار این کشور تاکنون پیشرفت محسوسی نداشته و باب تازهای را درباره جنگ داخلی در افغانستان یا بهبود روابط اسلام آباد کابل باز نکرده و نشستهای پیشین نشان داده اثرگذاری ترکیه در این باره چشمگیر نیست.»
با این حال بیبی سی گزارش داده که افغانستان و پاکستان با ميانجیگری کشور ترکیه به توافق رسیدهاند که دفتر طالبان در کشور عربستان برای کمک به روند گفتوگوی صلح میان دولت افغانستان و مخالفان آنان باز شود. سال گذشته نیز دفتر طالبان با همکاری آمریکا در قطر باز شد که به دلیل بر افراشته شدن پرچم طالبان در این دفتر خشم کابل را در پیداشت و بعد از این اقدام، دفتر بسته شد.
روزنامه فرانسوی لوموند چندی پیش با اشاره به تلاشها حامد كرزاي براي صلح با طالبان نوشت، بلندپروازیهای حامد کرزای برای صلح با طالبان نیز کاملاً حساب شده است و میخواهد از این طریق، در میان یک ملت از هم پاشیده، به یک «رهبر متحد کننده افسانهای» تبدیل شود. پس اگر آمریکا نمیخواهد شکست سیاسی خود در عراق را در افغانستان هم تکرار کند، باید عقلانی بودن رفتارهای کنونی حامد کرزای را مدنظر قرار بدهد. سیزده سال پس از ورود نیروهای خارجی به افغانستان، این پرسش همچنان باقیمانده که آیا در نظرداشت شکستهایی که افغانستان در طول تاریخ خود بر نیروهای خارجی تحمیل کرده، ادامه اشغال این کشور توسط نیروهای هرچند بینالمللی میتواند راه حلی برای مشکلات کنونی افغانستان باشد؟
آمریکا برای پاسخ به این پرسش با تناقض تلخی روبهروست. برای جلوگیری از یک فاجعه جدید در افغانستان و حفظ یک توازن منطقهای هرچند شکننده در منطقه، واشنگتن در نظر دارد با امضای پیمان امنیتی با افغانستان، نزدیک به ده هزار سرباز خود را در این کشور نگه دارد؛ اما حامد کرزای، کسی که تحت حفاظت و حمایت آمریکاییها و با حمایت مالی آنان به قدرت رسید از امضای این پیمان استراتژیک خودداری میکند؛ بدتر از همه، حامد کرزای با به تن کردن عبا و قبای یک رهبر وطنپرست و مقاومت در برابر فشارهای استعمارگرانه حامیان خود، واشنگتن را به آزمایش طلبیده است. متحدان غربی افغانستان در واکنش به این آزمایشطلبیهای حامد کرزای، میتوانند او را به ناشکری و رفتار غیرمسئولانه متهم و تهدید کنند که کمکهای خود را به او محدود خواهند کرد و از این کشور کاملاً بیرون خواهند رفت. اما این همان اشتباهی است که نباید غرب مرتکب شود و با حامد کرزای بهعنوان یک «نورچشمی هوسباز» رفتار کند. چرا که تحول رفتاری حامد کرزای، از یکسو از نومیدی و احساسات ناسیونالیستی افغانها در برابر غرب حکایت میکند و از سوی دیگر بر خلاف تصور، این تحول رفتاری چندان غیرعقلانی هم نیست.
لوموند در ادامه مینویسد، حامد کرزای به خوبی میداند هدف آمریکاییها از حضور آنان در افغانستان تنها حفظ منافع مردم افغانستان نیست بلکه آنان اهداف ژئوپولیتیک وسیعتری را دنبال میکنند؛ با استفاده از موقعیت گرانبهای افغانستان در آسیای میانه و آسیاسی جنوبی، آمریکا میتواند ایران در غرب، چین در شمال شرق و گروه طالبان پاکستان در جنوب این کشور را تحت نظر قرار دهد. با تکیه بر چنین برداشتی است که حامد کرزای به خود اجازه میدهد در برابر آمریکاییها ایستادگی کند.
من منحیث یکی از علاقمندان مجله هفته از افغانستان، از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم، چراغ مجله هفته در…
با تشکر از همه ی مقالات و زحمات شما، دوباره خواهش میکنم، لینک های مستقیم مقالات رو در انتهای اونها…
با درود، گمان دارم مستقیم و متمرکز باید به پدیده تحریم یا تحریم های آمریکا پرداخت و بدون عمیق شدن…
مقاله بسیار جالب و خواندنی بود. با تشکر از رفیق شیری و ترجمه دقیق و حرفه ای ایشان و سپاس…
دوست گرامی من عضوی از نویسندگان و مترجمان مجله هفته نیستم اما از همکاران آن هستم و گاهی مطالبی را…