توضيح مجله هفته: اين گزارش داراي كم و كاستي هايست كه احتمالا آنها اجباري هستند، مقاله به دوراني كه موج اصلي مهاجرت اجباري رابوجود آورد يعني دوران كشتارهاو سركوب هاي كمونيست ها و جريانات مذهبي مخالف نظام اسلامي اشاره اي نكرده است، در ضمن موج اخير مهاجرت سبزها كه خود بخشي از نظام سركوبگر اسلامي بودند و هستند هم از قلم افتاده است، اهميت انتشار اين مطلب آشنائي ايرانيان با دلايل مهاجرت هموطنان در شرايط حاضر ايران است، لازم به تذكر است مهاجران ايراني همچنان آن بخشي از جامعه را شامل ميشوند كه بهرحال توان پرداخت مخارج اين مهاجرت را دارند و يا به طريقي توانائي تامين آنرا دارا ميباشند، بخش اعظم جامعه ايراني توان پرداخت چنين مخارجي را همچنان دارا نمي باشد.
مي رويم، تا آينده مان را بسازيم
مهاجران داخل و خارج از كشور براي چه از ايران رفتند؟
نويسنده: سهيل سراييان
سيامك الان نزديك به شش سال است كه در استراليا زندگي مي كند. او زماني كه ايران بوده از دانشگاه انصراف داده است و به سربازي رفته است و پس از آن كارهاي خود را براي مهاجرت به استراليا انجام داده است. سيامك درباره خودش و علت مهاجرتش گفت «در ايران رشته مهندسي كامپيوتر در دانشگاه آزاد قبول شدم. ماه اول كه به دانشگاه رفتم با محيطي رو به رو شدم كه اصلاانتظارش را نداشتم. يكي از دلايلي كه خواستم در رشته كامپيوتر درس بخوانم اين بود كه روزي مهندس شركت اپل شوم. تصميم گرفتم كه بعد از گذراندن دوره سربازي مدارك زبان و سوابقم را براي دانشگاه هاي استراليا ارسال كنم
از اول ژانويه 2013 تاكنون 17 هزار و دويست و 72 نفر مهاجر غيرقانوني به استراليا با قايق آمده اند كه در اين ميان شش هزار و 500 نفر ايراني هستند
در سال 2005 ميلادي، مسوولان ايراني اعلام كردند كه هرساله 150 هزار تا 180هزار متخصص و تحصيلكرده ايران را ترك مي كنند
شايد بهتر باشد اين گزارش را اين گونه شروع كنيم كه همه از سر اجبار يا عدم امكانات مهاجرت نمي كنند. عده يي هم هستند كه از كودكي دوست دارند از كشور خارج شوند و به كشور روياهاشان بروند. امثال ممل امريكايي ها در ايران كم نداريم و نخواهيم داشت. اما وقتي گروه ديگري به دليل مشكلات يا نبود امكانات مجبور به ترك كشور مي شوند با آمار وحشتناكي مواجه مي شويم كه به اندازه فروش نفت كشورمان «مهاجرت» براي ما هزينه دارد. فرهاد، دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد كه قصد مهاجرت به استراليا يا كانادا را دارد مي گويد: «مي دانيم زندگي كردن در كشوري به غير از كشور خودمان سخت است اما اينجا كار نداريم و بيخودي فقط مدرك گرفته ايم. كشورهاي ديگر ارزش بيشتري براي مدارك مان قايلند و آنجا مي توانيم آينده مان را بسازيم.»
فرار مغزها، بزرگ ترين مشكل
از مهم ترين مشكلاتي كه گريبان مسوولان را گرفته است، خروج «مغزها» از ايران است. هرساله آمار اين خروج ها را اعلام مي كنند و برنامه ها و طرح هاي جديدي را براي جلوگيري از اين خروج ها برنامه ريزي مي كنند. اما همچنان اين آمارها در حال افزايش است. براساس آمار هاي سال 1388، صندوق بين المللي پول، ايران رتبه اول را در آمار مهاجرت نخبگان از ميان 91 كشور در حال توسعه يا توسعه نيافته دنيا كسب كرده است.
صندوق بين المللي پول در اين مورد گزارش داده است كه سالانه حدود 180 هزار ايراني تحصيلكرده به اميد زندگي و يافتن موقعيت هاي شغلي بهتر از كشور خارج مي شوند. اين صندوق بين المللي در گزارش خود مي افزايد كه رقم خروج حدود 180 هزار نخبه تحصيلكرده از ايران، به معني خروج سالانه 50 ميليارد دلار ارز از كشور است. طبق اين آمار هم اكنون بيش از 250 هزار مهندس و پزشك ايراني و بيش از 170 هزار ايراني با تحصيلات عاليه در امريكا زندگي مي كنند و طبق آمار رسمي اداره گذرنامه، در سال 87 روزانه 2/3 نفر با مدرك دكترا، 15 نفر با مدرك كارشناسي ارشد و صدها نفر با مدرك كارشناسي از كشور مهاجرت كرده اند.
علي، به تازگي از پايان نامه ارشد خود دفاع كرده است. «شايد خيلي ها فكر مي كنند كه بيشتر كساني كه مهاجرت مي كنند از دانشجويان هستند اما بايد گفت بخشي از آنها افراد عادي جامعه هستند كه به دلايل مختلف نمي توانند در كشور خودشان كار و زندگي كنند به همين خاطر تصميم به مهاجرت مي گيرند، حالااين رفتن يا به شكل پناهنده شدن است يا مهاجرت.»
مهاجرت ايرانيان هر روز بيشتر از ديروز
در سال 2005 ميلادي، مسوولان ايراني اعلام كردند كه هرساله 150 هزار تا 180هزار متخصص و تحصيلكرده ايران را ترك مي كنند. تقريبا مي توان گفت رقمي معادل 500 نفر در هرروز. امريكا به همراه كانادا همچنان از مقصدهاي اصلي متخصصان ايراني محسوب مي شود. فقط از سال ؟تا ، ؟هزار ايراني از سفارت كانادا در ايران درخواست ويزاي كار كرده اند. در دوره رياست جمهوري محمود احمدي نژاد، نخبه ترين دانشجويان دانشگاه هاي ايران براي ادامه تحصيل راهي كانادا و امريكا شدند. مرتضي دانشجو نيست. او بعد از اينكه ديپلم خود را گرفته است، در شغلي آزاد مشغول به كار شده. او مي گويد كه براساس مهارتي كه دارد مي خواهد براي كانادا اقدام كند. «شايد بدانيد كه كشور كانادا تمام شرايطش براساس ميزان تحصيلات نيست و ملاك هاي ديگري هم دارد و براساس اين ملاك ها امتيازهايي را مشخص كرده است و اگر جمع امتياز هاي شما به آن اندازه برسد، پرونده شما بررسي مي شود و سپس مي توانيد به آن كشور مهاجرت كنيد. البته بايد گفت مثلادانستن زبان فرانسه يا انگليسي از مهم ترين اين امتيازها به شمار مي آيد. من اينجا هر چقدر هم كار مي كنم نمي توانم به داشتن خانه يا شرايطي لااقل مطلوب براي آينده خود فكر كنم. حقوق كافي دريافت نمي كنم، به تازگي با يك وامي كه نمي دانم بايد چگونه تمام آن را پرداخت كنم، ماشين خريده ام. هر چقدر هم سن من بيشتر شود، احتمال قبولي براي كانادا رفتن كم مي شود. من كشورم را دوست دارم، اما خب بايد به فكر زندگي خودم هم باشم. هزينه هاي زندگي در تهران از بعضي شهرهاي اروپايي هم گران تر است»
استراليا، هدف مهاجران غيرقانوني
پال فلي، سفير استراليا در تهران آمار تعداد مهاجران به استراليا را اين گونه اعلام كرد: از اول ژانويه 2013 تاكنون 17 هزار و 272نفر مهاجر غيرقانوني به استراليا با قايق آمده اند كه در اين ميان شش هزار و 500 نفر ايراني هستند. ايرانيان بيشترين مهاجران غيرقانوني به استراليا هستند و بعد از ايران، افغانستان قرار دارد. در اردوگاه هاي مهاجرتي استراليا نيز 3350 نفر ايراني حضور دارند. اما از 19 جولاي تاكنون 1990 نفر بدون ويزا با قايق به استراليا سفر كرده اند كه بيش از 1000 نفر از آنها ايراني هستند همه اين افراد پس از بررسي امور مربوط به سلامت به جزيره پاپوآ گينه نو منتقل مي شوند.
سيامك الان نزديك به شش سال است كه در استراليا زندگي مي كند. او زماني كه ايران بوده از دانشگاه انصراف داده است و به سربازي رفته است و پس از آن كارهاي خود را براي مهاجرت به استراليا انجام داده است.
سيامك درباره خودش و علت مهاجرتش گفت: «در ايران رشته مهندسي كامپيوتر در دانشگاه آزاد قبول شدم. ماه اول كه به دانشگاه رفتم با محيطي رو به رو شدم كه اصلاانتظارش را نداشتم. يكي از دلايلي كه خواستم در رشته كامپيوتر درس بخوانم اين بود كه روزي مهندس شركت اپل شوم. تصميم گرفتم كه بعد از گذراندن دوره سربازي مدارك زبان و سوابقم را براي دانشگاه هاي استراليا ارسال كنم كه بالاخره يكي از اين دانشگاه ها با من موافقت كرد.
مهاجرت در جهان چه وضعي دارد؟
فرآيند جهاني شدن با گشودن مرزها به مبادلات تجاري، افزايش قابل توجه در جريان سرمايه، بين المللي شدن فرآيند توليد و مالكيت سرمايه به سرعت پيش مي رفت. حال اين سوال مطرح مي شود كه آيا مهاجرت هاي بين المللي در اين شرايط افزايش يافته اند؟ آيا مهاجرت را مي توان بخشي از جريان جهاني شدن اقتصادها دانست؟ متاسفانه به دليل فقدان آمار در زمينه مهاجرت اعم از تعداد، گروه و علل آن نمي توان از وضعيت اين پديده در تمام دنيا، اطلاعات كافي به دست آورد.
اما بر اساس اطلاعات موجود، در طول ؟سال اخير تعداد مهاجران افرادي كه در كشور محل زندگي خود به دنيا نيامده اند از ؟ميليون نفر در سال ؟به ؟ميليون نفر در سال ؟رسيده است.
اما نسبت مهاجران به جمعيت كل دنيا همچنان در رقم 2/8 درصد ثابت باقي مانده است. البته مهاجرت هاي موقتي غيرقانوني در اين آمار گنجانده نشده اند. با اين حال، جغرافياي مهاجرت بسيار تغيير كرده است. در حالي كه نسبت مهاجران در كشورهاي در حال توسعه كاهش مي يابد، اين نسبت در كشورهاي توسعه يافته با افزايش روبه رو بوده است (از 94/3 به 5/89 درصد) بالاترين نسبت در كشورهايي نظير امريكا، كانادا و استراليا مشاهده مي شود (امريكا 30/9، كانادا 4/17 و استراليا 1/21درصد) در مقابل تعداد واقعي خارجيان در كشورهاي اروپايي بسيار بالاست و در طول اين مدت نيز از رشد زيادي برخوردار بوده اند (3/3 الي 5 درصد).
شقايق نزديك به سه سال مي شود كه در آلمان زندگي مي كند. او درباره علت مهاجرت خود به ما گفت: «در ايران رشته مورد علاقه خود را قبول نشدم، درست زماني كه تصميم گرفتم به آلمان فكر كنم، روابط ايران با اين كشور كمي با مشكل مواجه شد به همين خاطر كارهاي من كمي عقب افتاد و مشكلات سخت تري را براي رفتن به اين كشور پشت سر گذاشتم. اما هزينه هاي زندگي كم و دانشگاه هاي رايگان از جمله مهم ترين دلايلي بودند كه من تصميم گرفتم تا به اين كشور بروم.
الان بعد از سه سال به تازگي كاري هم پيدا كردم كه مي توانم تمام هزينه هاي زندگي خودم را با شغل و رشته مورد علاقه ام تامين كنم.» خروج 50 ميليون دلار هر سال، امريكا آرزوي ايرانيان بر اساس نتايج آماري به دست آمده در سال 2011 و 2012 در حدود 8/48 درصد از كل دانشجويان پس از فارغ التحصيلي كشور را ترك مي كنند. از سويي ديگر موج جديدي از مهاجرت ها درست دو سال بعد روي مي دهد، زماني كه دانشجويان فوق ليسانس خويش را گرفته و براي كسب دكترا از ايران خارج مي شوند. بر اساس نتايج آماري موجود، بين سال هاي 2011 و 2012 ايالات متحده امريكا مقصد بسياري از دانشجويان ايراني بوده است. كانادا پس از امريكا بيشترين درخواست مهاجرت را داشته است.
براساس تحقيقات نهاد ملي علوم 89 درصد كساني كه به امريكا پرواز كرده اند پس از اخذ مدرك دكترا در اين كشور اقامت گزيدند. مهاجرت مساوي با از دست دادن سرمايه يي بالغ بر ؟ميليون دلار در هر سال است. اين گزارش متذكر مي شود كه در حال حاضر 250 هزار مهندس و فيزيكدان ايراني و بيش از 170 هزار ايراني با مدارك علمي بالادر ايالات متحده امريكا زندگي مي كنند.
بهداد امروز بيشتر از شش سال مي شود كه در امريكا درس مي خواند. حالاهم به تازگي در مقطع دكترا قبول شده است «وقتي ايران بودم به هر كسي كه مي گفتم مي خواهم از كشور خارج شوم مي گفت هزينه هاي زندگي زياده و نمي تواني خارج شوي، براي من هميشه از ترسناك ترين مسائل مهاجرت همين هزينه هاي زندگي بود. اما وقتي در كشوري درس مي خواني هميشه آن دانشگاه براي شما كار پيدا مي كند. خيلي از ايراني ها نمي خواهند از كشور خارج شوند اما مساله اين است كه بيشتر پسرها به آينده شغلي خود فكر مي كنند. براي ما پسرها شرايط بيرون از ايران آسان تر است.»
پنج كشور مورد علاقه ايرانيان كجاست؟
اگر آمارهاي سازمان هاي مختلف درباره جمعيت ايراني ها در كشورهاي خارجي را بررسي كنيم، متوجه خواهيم شد كه از شش ميليون ايراني كه در كشورهاي خارجي زندگي مي كنند، فقط حدود سه ميليون و 500 هزار تا چهار ميليون ايراني در اين پنج كشور زندگي مي كنند: امريكا، انگليس، آلمان، فرانسه و كانادا.
امريكا
طبق آمارها، كشور امريكا از ديرباز مقصد ايراني هاي زيادي بوده و در حال حاضر بيشترين ايراني ها در كشور امريكا زندگي مي كنند. آمارها از ميزان ايراني هاي مقيم امريكا متفاوت است و از سال 2000 به بعد تعداد رسمي ايراني هاي امريكا اعلام نشده اما آمارهاي متفرقه از حضور يك ميليون و 800 تا دو ميليون ايراني در اين كشور خبر مي دهد. گفته مي شود بيشتر ايرانيان در جنوب كاليفرنيا و لس آنجلس (حدود 700 هزار نفر) حضور دارند. بعد از اين دو شهر واشنگتن، نيويورك، هيوستون، اوهايو و شيكاگو از لحاظ جمعيتي بيشترين ايراني ها را به خود اختصاص داده اند.
انگلستان
درباره تعداد ايرانيان مقيم انگلستان خيلي آمار دقيقي وجود ندارد. آخرين آمار رسمي هم مربوط به سال 2001 است كه خود دولت بريتانيا تعداد ايرانيان كشور را 43 هزار نفر ذكر كرده بود و در سال 2009 تخمين زده اند اين آمار به 58 هزار نفر رسيده. هرچند به نظر مي رسد آمار خيلي بيشتر از اين رقم ها باشد. در سال 2004 سفارت ايران در انگليس اين تعداد را 75 هزار نفر اعلام كرده بود، درحالي كه چندي پيش سايت هاي خبري ايران اين تعداد را 500 هزار نفر نوشته بودند.
موج مهاجرت ايرانيان به بريتانيا از سال 1979 ميلادي يعني بعد از انقلاب اسلامي آغاز شد كه در آن مقطع حدود هشت هزار نفر از ايران به اين كشور مهاجرت كردند. نقل مي كنند كه درصد بالايي از مهاجران ايران به انگلستان بعد از مدت كوتاهي دچار افسردگي هاي روحي مي شوند و بازگشت را ترجيح مي دهند. دليل اين مساله شايد تفاوت سبك زندگي و آب و هواي كاملامتضاد منطقه بريتانيا باشد.
آلمان
350 هزار نفر، اين قابل اطمينان ترين آماري است كه در حال حاضر از تعداد ايرانيان مقيم آلمان به دست آمده. البته آمارهاي تاييدشده سازمان هاي بين المللي از حضور 120 هزار ايراني در سال 2003 خبر مي داد كه كمتر از حد واقعي به نظر مي رسد. در كل، آلمان و كشور همسايه اش اتريش از مقاصد محبوب ايراني ها براي زندگي محسوب مي شوند. در سال هاي دفاع مقدس و بعد از آن بعضي از جانبازان براي درمان به اين كشور اعزام مي شدند بعدها هم با ترانسفر چند بازيكن ايراني به بوندسليگا مثل مهدوي كيا و دايي و… برخورد اجتماعي ژرمن ها با ايراني ها بهتر شد و شرايط زندگي در اين كشور سهل تر از قبل. پس از امريكا بيشترين ثبت ولادت ايراني ها مربوط به كشور آلمان است كه سالانه حدود 700 ايراني در اين كشور متولد مي شوند.
فرانسه
در يك آمار نه چندان دقيق تعداد ايرانيان مقيم فرانسه در سال 2000 ميلادي 19 هزار نفر ذكر شده كه كاملاواضح است نمي تواند آمار دقيق و قابل اعتنايي باشد. اين آمار تا سال 2010 بين 300 تا 320 هزار نفر تخمين زده شده است. بخش عمده يي از سفر ايرانيان به فرانسه به دليل تحصيل در دانشگاه هاي اين كشور است. اگر گشتي در سايت هاي فارسي زبان بزنيد با انبوه سايت هايي مواجه مي شويد كه جوانان ايران را تشويق به ادامه تحصيل در فرانسه مي كنند. پس از اين نظر ايرانيان مقيم فرانسه اغلب از قشر تحصيلكرده و ثروتمند محسوب مي شوند. البته ايرانياني كه به ا ين كشور مهاجرت مي كنند بيشتر براي تحصيل آنجا هستند و ايراني هاي كمتري اين كشور را براي اقامت دائم انتخاب مي كنند. يكي از مشكلات اصلي ايرانيان در اين كشور برخورد نه چندان مناسب فرانسوي ها با مهاجران خاورميانه است.
كانادا
با اينكه در ليست پنج كشور داراي بيشترين ايراني، كانادا آخرين رتبه را به خود اختصاص داده است اما شواهد نشان مي دهد تا چند سال آينده رشد ايراني هاي اين كشور بسيار بالاتر برود و جزو سه كشور اول قرار بگيرد. طبق آمار ثبت و احوال ايران، سالانه حدود يك ميليون و 100 هزار ايراني در كانادا تولد خود را ثبت مي كنند و روند رو به رشدي دارند. به گزارش برترين ها براساس اطلاعات مربوط به سال 2008 از اداره آمار كانادا، جمعيت ايرانيان مقيم كانادا 41290 نفر هستند كه مسلما اين آمار چندان دقيق نيست و تعداد ايراني هاي كانادا بسيار بيشتر از اين است. طبق آمارهاي سازمان هاي مختلف در حال حاضر تعداد ايراني هاي مقيم كانادا حدود 300 هزار نفر است و فقط 110 هزار نفر در ايالت اونتاريو زندگي مي كنند كه اكثر آنها به قشر برتر كانادا اختصاص دارند.
مهم ترين قشر مهاجر ايراني به كانادا از دانشجويان هستند كه اكثرا حداقل مدرك ليسانس دارند و براي مدارك بالاتر تحصيلي ترجيح داده اند به اين كشور سفر كنند. باتوجه به اينكه در اين كشور هزينه زندگي ايالت به ايالت با يكديگر تفاوت هاي اساسي دارند، دانشجويان ايراني اكثرا ترجيح مي دهند، زندگي خود را در شهرها و روستاهاي دورافتاده شروع كنند و به همين جهت در شهرهاي كوچك كانادا هم ايراني هاي زيادي وجود دارند.
روز جهاني مهاجرت
روز هجدهم دسامبر به احترام ميليون ها نفر كه كشور خود را به اميد يافتن زندگي بهتر ترك كرده اند، روز جهاني مهاجرت نام گرفته است. سازمان جهاني مهاجرت اعلام كرده است مشاغلي كه مهاجران دارند و درآمدي كه به كشور خود مي فرستند بخش مهمي از اقتصاد جهاني را تشكيل مي دهد. اين سازمان به همه كشورها هشدار داد كه بحران اقتصادي را بهانه يي براي اتخاذ تدابيري كه مهاجرت را محدود مي كند، قرار ندهند.
به گفته اين سازمان، مهاجران سهم بزرگي در رشد و بهبود اقتصادي دارند، به همين دليل كشورهاي ثروتمند نبايد درهاي خود را به روي آنها ببندند. به عقيده مقامات اين سازمان، زماني كه بيكاري رو به افزايش است، احتمالابه نظر منطقي مي رسد كه مهاجرت را محدود كنند، اما عملاآمار نشان مي دهد كه اين دو با هم رابطه مستقيمي ندارند.
مهاجران عمدتا مشاغلي دارند كه شهروندان كشورهاي صنعتي از انجام آن خودداري مي كنند. همچنين به گفته اين سازمان با كاهش توليد مثل و افزايش طول عمر در كشورهاي ثروتمند، بسياري از آنها تا 50 سال آينده با كمبود نيروي كار مواجه خواهند شد.
در عين حال مقدار پولي كه مهاجران به كشورهايشان مي فرستند براي اقتصاد كشورهاي در حال توسعه بسيار مفيد است زيرا طبق برآوردهاي سازمان جهاني مهاجرت، مجموع اين درآمد چندين برابر بيشتر از صندوق كمك هاي مالي است كه براي كمك به توسعه آنها در نظر گرفته شده است.
□
روزنامه اعتماد