ایران و اوباما: سبزه رویی نحیف و هنگامی که کلمات به رقص در می آیند
نوشته: *دکتر مصطفی لباد
منتشر شده در تارنمای اشتراک
برگردان و توضیح: احمد مزارعی٬ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۳
تصمیم آمریکا مبنی بر تحریم افراد و شرکتهایی که بنوعی به مسسله هسته ای ایران ارتباط پیدا میکنند٬ تعجب برانگیز بود و از طرفی تأثیرات منفی زیادی بر «قرارداد ژنو» و کشورهای ۵+۱ ٬ برجا میگذارد. هم چنین این اقدام غیرمنتظره آمریکا٬ مخالف آن شادمانی است که طرفداران منطقه ای ایران٬ پس از انعقاد «قرارداد ژنو» احساس میکردند. البته این باین معنی نیست که مذاکرات میان طرفین بپایان رسیده است و علیرغم اینکه هیئت های ایرانی شامل صاحبنظران فنی٬ ژنو را ترک کرده و به ایران رفته اند٬ بمعنی پایان همه چیز نیست. دلیل اقدام ایران مبنی بر ترک ژنو و بازگشت به ایران این است که٬ آنان بیم دارند که اوباما تسلیم خواسته ها و نظرات مجموعه های صاحب نفوذ در کنگره شود و در نتیجه تحریمهای تازه٬ مقدمه ای باشد برای بی محتوای کردن تدریجی کل قرارداد و روی آوردن به اعمال همه تحریمهایی که در نتیجه انعقاد قرارداد ژنو میبایست متوقف میشد٬ اقدامی که با کل مفاد «قرارداد ژنو» مغایر است. ایران تهدید کرد که تصمیمات مناسبی در این زمینه اتخاذ خواهد کرد٬ اما باید گفت که امید فراوانی وجود دارد تا مذاکرات دوطرفه از سرگرفته شود٬ زیرا امتیازات زیادی برای طرفین در متن «قرارداد ژنو» وجود دارد.
تحلیل اقدام اخیر اوباما
بسیار روشن بود که پس از «قرارداد ژنو»٬ کسانیکه از این قرارداد٬ توافقاتی که میان ایران و آمریکا انجام گرفته و زیان دیده اند٬ بکوشند به کارشکنی دست زده و روند اقدامات اوباما را برای از میان بردن تحریمها علیه ایران متوقف و نگرش اوبامایی ایران را٬ کلا با شکست روبرو سازند. اگر این سیاست مخالفان موفق شود٬ چند نتیجه دربر خواهد داشت. اینکه مخالفان داخلی ایران٬ روحانی را زیر فشار خواهند گذاشت٬ تا مذاکرات هسته ای را قطع کند و اگر چنین شود مخالفان گوناگون منطقه ای هم چون عربستان و اقمارش و صاحبان منافع و نفوذ در واشنگتن و مخالفان داخل ایران٬ علیرغم نظرات و اختلافاتی که دارند٬ به مقاصد خود خواهند رسید. در حال حاضر٬ اوباما(کاخ سفید) بعلت انعقاد «قرارداد ژنو» تحت فشار بسیار زیادی قرار دارد. مجموعه های قدرتمندی در واشنگتن که ارتباط تنگاتنگی با خاورمیانه داشته و منافع و مصالح زیادی در این زمینه دارند٬ با تمام توانشان میکوشند قرارداد را با شکست روبرو سازند٬ زیرا ادامه این قرارداد منجر به آن خواهد شد که بسیاری از پرونده های پیچیده خاورمیانه٬ میان ایران و آمریکا حل و فصل شود. این موضوع دلیل اصلی انتقال درگیریهای خاورمیانه به اطاقهای تودر توی کنگره آمریکا میباشد. هفته ای نیست که مصوبه های تازه ای از طرف دمکراتها و جمهوریخواهان برای تحریم ایران وارد کنگره نشود. هفته پیش که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در کنگره حضور یافت تا اعضا را قانع کند که مصوبه های تحریم های جدید موجب شکست قرارداد خواهد شد٬ با مشکلات و انتقادهای بسیار سختی روبرو شد. در این زمینه دیوید کوهن٬ معاون وزیر خزانه داری امور تروریسم و اطلاعات بین الملل٬ که در کنگره حضور داشت٬ چنین گفت:« نباید توافق جمعی غرب که در قبال ایران انجام شده را از دست بدهیم و اگر این مذاکرات با شکست روبرو شد٬ باید با روشنی آنچنان باشد که مقصر ایران بوده است و نه ما. ما باید تحریمهایی که در «قرارداد ژنو» گنجانیده نشده٬ مجددا برعلیه ایران اعمال کنیم تا به نتیجه مطلبوب و نهایی برسیم». باین معنی که اوباما٬ با نشان دادن قدرت و سختگیری از خود٬ در حقیقت میکوشد مانع اعمال آنگونه تحریمهایی شود که در «قرارداد ژنو» وجود ندارد٬ ولی کنگره میخواهد آنها را برعلیه ایران اعمال کند. بزبانی دیگر٬ اقدام اخیر اوباما٬ باین معنی است که کاخ سفید نه فقط در برابر ایران از خود ملایمتی نشان نمیدهد٬ بلکه در هر فرصتی و از هرگونه اعمال فشاری که امکان داشته باشد٬ برعلیه ایران استفاده خواهد کرد.
اقدام اوباما از منظر داخلی آمریکا
در مورد اعمال تحریمهای تازه از طرف اوباما٬ میتوان آنرا حلقه ای از زنجیری بحساب آورد که نه با این شروع ویا بپایان میرسد. با انعقاد قرارداد ژنو در ماه نوامبر ۲۰۱۳ ٬ تهاجم برنامه ریزی شده ای برعلیه اوباما و سیاستهای وی در قبال ایران٬ در درون آمریکا براه افتاده است. فتح الباب این تهاجم با مقاله مشترکی توسط دو وزیر خارجه سابق آمریکا٬ هنری کسینجر و جورج شولتز٬ در روزنامه «وال استریت ژورنال» تحت عنوان:« وظیفه ضروری دیپلوماسی آمریکا نسبت به قرارداد ژنو» علیه ایران آغاز شده است. تأثیر معنوی دو شخصیت مذکور در رتق و فتق و سازندگی سیاست در آمریکا و بر نخبگان در هر زمینه ای پوشیده نیست. در این زمینه بخصوص٬ حضور کسینجر و نظریات سیاسی وی٬ در ذهن معماران سیاستمدار آمریکا٬ بسیار مؤثر است. مقاله بصورت ظاهر اوباما را٬ بنام مورد تهاجم قرار نداده٬ بلکه در لابلای سطور بوضوح میتوان مشاهده کرد که آنان کل سیاست اوباما را بطور عمیقی در قبال ایران منفی دانسته اند. هر دو نویسنده٬ سیاستمداران آمریکا را در قبال خطر عملکرد ایران در منطقه برحذر داشته اند. بنظر آنان شش ماه اول قرارداد ژنو بمثابه «استراحت تاکتیکی» برای ایران بحساب خواهد آمد تا توانایی های هسته ای نظامی خود را توسعه بدهد. براین اساس هر دو نویسنده تأکیدا توصیه میکنند تا باید از هم اکنون کوشید توانایی های هسته ای ایران را محدود و محدودتر کرد. باید کوشید بطور استراتژیک تعداد سانتریفیوژهای مرکزی را تقلیل داد و در ادامه کم و کمتر کرد٬ باضافه اینکه توانایی ایران را در تولید پلوتونیم در مرکز اراک کاملا متوقف کرد. هر دو نویسنده تحلیل میکنند که برنامه هسته ای ایران اساسا مشکلی عصیانگرانه میباشد٬ مرکز و قلب مشکل در اینجاست که ایران دارای یک زیربنای عظیم هسته ای است٬ باضافه اینکه ایران دارای مقدار زیادی اورانیوم غنی شده در انبار دارد که بمراتب از مرحله داشتن یک برنامه هسته ای مدنی٬ جلوتر رفته است. نوزده هزار سانتریقیوژ٬ هفت تن اورانیم غنی شده در سطح پائین٬ سه و نیم تا پنج درصد٬ نزدیک به یکصدو نود و شش کیلوگرم اورانیوم غنی شده بیست درصدی و مراکز تازه ای که در دست ساخت دارند و مرکز اراک که با آب سنگین کار میکند و میتواند پلوتونیم تولید کند. دو نویسنده اضافه میکنند که بنظر صاحبنظران هسته ای٬ دویست کیلوگرم اورانیوم غنی شده بیست درصدی میتواند در آینده٬ ماده خام اولیه برای برنامه هسته ای نظامی ایران باشد. کسینجر و شولتز٬ با مهارت تمام میکوشند اقدامات اوباما را با شکست روبرو کنند. آنان در اقدام اول از طریق کنگره اوباما را با موانع سختی روبرو کرده اند و در مرحله بعدی میکوشند در مذاکرات آتی٬ سطح توقعات هیئت مذاکره کننده آمریکایی را بالا برده تا مجبور شوند آنچه را که در مرحله انتقالی از دست داده اند٬ در مرحله پایانی٬ پس بگیرند.
دو نویسنده فوق الذکر در پایان مقاله خود نتیجه میگیرند که وظیفه دیپلوماسی آمریکا این است که پرونده هسته ای ایران را در سه مورد خلاصه کند:
یکم – مشخص کردن برنامه هسته ای ایران٬ آنچنانکه طبیعتی کاملا مسالمت جویانه باشد.
دوم– اتخاذ اقدامات عملی و کنترل کننده دائمی آنچنانکه توافق شده٬ بطوریکه برنامه هسته ای ایران در آینده نتواند از آن تخطی کند٬ و
سوم– برای رابطه با ایران فضای سازنده ای ایجاد شود که منطبق با برنامه خاورمیانه جدید و براساس متغیرات موجود باشد.
نویسندگان پنهان نمی دارند که اهداف سه گانه باید پس از پایان دوره انتقالی شش ماهه و نه در خلال انجام آن٬ باعث میشود که مذاکره کننده آمریکایی بتواند در وضعیت موجود از عامل فشار استفاده کند که موجب تقویت نیروهای تندرو در ایران شده٬ آنچنانکه روحانی مجبور به خارج شدن از ادامه مذاکرات گردد و باین اعتبار٬ ایران نخواهد توانست از عقب نشینی هایی که میکند٬ در مقابل دستاوردی داشته باشد.
تهاجم برعلیه «قرارداد ژنو» بهمین جا خاتمه نمی یابد٬ بلکه اوباما برای تأکید بر حمایت از اسرائیل٬ به مرکز «حییم سابن برای مسائل خاورمیانه» وابسته به مؤسسه بروکینگز٬ از دوستان اسرائیل رفته و مجددا از عبارت معروف جورج بوش مبنی بر «همه گزینه ها٬ ازجمله نظامی برضد ایران روی میز است»٬ استفاده کرد. اما در ادامه خوشحالی دوستان ایران در منطقه٬ پس از انعقاد قرارداد ژنو و یا خشم و غضب دشمنان ایران٬ بدون شک یک کاوشگر مسائل بخوبی میتواند فشار و لهجه تند آمریکا را برعلیه ایران مشاهده کند٬ اما این به آن معنا نیست که مذاکرات عملا تخریب شده است. دستاوردهای طرفین تاکنون بسیار بیشتر از تفسیرهایی است که از برداشت های نادرست «قرارداد ژنو» ارائه میشود٬ اما نمیتوان اشاراتی را که بطور دائم از طرف واشنگتن صادر میشود نیز ندیده گرفت. غرض از اشاعه این اشارات این است که قرارداد ژنو را تخریب و دیپلوماسی سیاسی اوباما(کاخ سفید) را با شکست روبرو سازند.
اوباما٬ مشت زنی نحیف
شاید بتوان گفت که اقدامات اوباما٬ مبنی بر تشدید تحریمهایی که شامل مرحله اول «قرارداد ژنو» نمیشود٬ کوششی هوشمندانه از طرف وی باشد تا بتواند در برابر فشارهای داخلی ایستادگی کند٬ اما اینرا نیز باید درنظر داشت که این اقدام وسیله ای خواهد شد تا دشمنان ایران در واشنگتن تشویق شوند تا در دور بعدی مذاکرات٬ خواستار تحریمهای بیشتری شوند. به نظر میرسد اوباما٬ در کوشش خود برای مقابه با فشارهای سیاسی دشمنان ایران٬ همانند مشت زن حرفه ای آمریکایی است: چهره ای سبزه٬ که توانایی های زیادی برای رقصیدن و از زیر مشتهای حریف در رفتن دارد که بر روی صحنه به مشت زنی مشغول است و بر روی صحنه بینندگان را به شور واداشته است٬ اما اگر یک محقق با دقت نگاه کند٬ متوجه خواهد شد که اوباما٬ با بیش از یک مشت زن درگیر است. از طرفی اوباما در صحنه با دشمنانی درگیر است که مشاهده نمیشوند و در لحظه مناسب٬ از بالا و پائین صحنه٬ بر وی ضربه وارد میکنند و در پایان یک محقق زیرک٬ نمیتواند این حقیقت را نادیده بگیرد که بنیه نحیف اوباما در برابر ضربات گوناگون و ناگهانی با سختی روبرو خواهد شد٬ اما بهتر است که زمان بیشتری انتظار بکشیم تا نتیجه نهایی روشن شود. هم چون سایر مسابقات که در هر جهت چیزی نصیبشان نمیشود٬ اعراب باید در جلوی صحنه مسابقات آدامس بجوند٬ پفک بخورند و نوشیدنیهای گازدار بنوشند تا مسابقه پایان یابد.
پایان
*دکتر مصطفی لباد٬ مدیر مرکز مطالعات شرق در قاهره و ناشر مجله فصلی شرقنامه که مسائل ایران و ترکیه را بررسی می کند.
توضیح مترجم:
اینکه گفته شود ایران در مسئله هسته ای خیانت و یا سازش کرده٬ به آسانی نمی توان پذیرفت. مثالی ساده: مسئله بقاء سربازان آمریکایی در افغانستان مورد موافقت روسیه (قبل از سفر کرزای به ایران٬ پوتین بقاء سربازان آمریکایی در افغانستان را به نفع صلح در آن منطقه نامید)٬ هندوستان٬ پاکستان٬ ترکیه٬ اروپا و … بود. آمریکایی ها فکر میکردند که ایران در مورد بقاء سربازانشان و انعقاد قرارداد امنیتی با افغانستان سکوت کند٬ اما دولت ایران٬ کرزای را با احترام تمام پذیرفت و پس از مذاکراتی٬ کرزای شدیدا بقای سرباز بیگانه را در کشورش رد کرد و آن را مغایر با سنت مبارزاتی مردم افغانستان دانست که کاملا درست است. همه کشورهایی که موافق بقاء آمریکایی ها در افغانستان بودند٬ امتیازاتی دریافت میداشتند٬ اما ایران نمی توانست شاهد بقاء بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در استان نیمروز و در چهل کیلومتری مرز ایران باشد. بنا به گزارشی که در سایت آمریکایی اینترپرایز تحت عنوان: نفوذ ایران در سوریه (شرق مدیترانه)٬ مصر٬ عراق و افغانستان
Iranian Influence In the Levant, Egypt, Iraq & Afghanistan.
آمده٬ ایران سالانه ۵۰۰ میلیون دلار بمصرف ساختن مراکز زیربنایی در افغانستان کمک میرساند. همین سیاست را ایران بنوعی در تاجیکستان دارد و چندی پیش احمدی نژاد سدی را که هدیه به مردم تاجیکستان بود٬ افتتاح نمود. ایران بعنوان کشوری که دارای مذهب شیعه و دارای پیشینه های تاریخی متمایز و برجسته ای در منطقه است٬ در عین حال تنها است و ضروری است با تقویت همسایگانش و سوق دادن آنها به مبارزه با نیروهای بیگانه در منطقه٬ محیط امنی برای خود و دیگران فراهم کند. روحانی به وزیر خارجه امارات هم در مورد نیروی بیگانه هشدار داد و مخالفت ایران را ابراز کرد.
همه رسانه های تبلیغاتی ایران٬ از جمله تلویزیونهای العالم(بزبان عربی) و پرس تی وی(بزبان انگلیسی)٬ به تبلیغات علیه سیاستهای استعماری٬ تبلیغ علیه سازش در فلسطین و سایر مسائل منطقه ادامه میدهد. اینکه رژیم جمهوری اسلامی ایران٬ ارتجاعی و سرکوبگر است و درست هم هست٬ دلیل بر آن نیست که منافع منطقه ای و بین المللی خود را ندارد و یا از آن بسادگی میگذرد. در حال حاضر همه دولتهای منطقه٬ ارتجاعی و سرکوبگرند و بحث حکومتهای سرکوبگر و مبارزه آزادیخواهان نیز جای خود دارد٬ اما در همین لحظه نباید فراموش کرد که کشورهای امپریالیستی هدف برقراری آزادی را برای ملل منطقه ندارند. این گفته داهیانه لنین را درنظر داشته باشیم که میگفت:«دولت امان الله خان در افغانستان سالهای ۱۹۲۰ ٬ دمکراتیک تر از دولت انگلستان است». در مورد تهاجم انگلیس به افغانستان.