تارنگاشت عدالت
اپوزیسیون ونزوئلا سازوکاری به راه انداخته و ادعا میکند که شما نه در ونزوئلا بلکه در کوکوتا (کلمبیا) به دنیا آمدهاید و دارای تبعیت دوگانه هستید که بنابر مفاد قانون اساسی، ریاست جمهوری شما بیاعتبار خواهد بود. نظر شما در این مورد چیست؟
این سازوکار که از طرف یک فرد پریشان فکر وابسته به نیروهای افراطی راست در پاناما به راه انداخته شد، این هدف را دنبال میکند تا شرایط لازم را برای ایجاد بی ثباتی سیاسی فراهم کند. آنها کوشش میکنند تا این بیثباتی را که نه از طریق انتخابات و نه از طریق کودتا و خرابکاری اقتصادی مقدور شد، اکنون از این طریق به دست آورند.
من اگر در کوکوتا و یا بوگوتا به دنیا آمده بودم، خوشحال بودم که یک فرد کلمبیائی هستم، زیرا کلمبیا کشوری است که توسط بولیوار تاسیس شد. من اگر در کیوتو و یا گوایاکیل به دنیا آمده بودم، خوشبخت بودم که اکوادوریائی هستم، چون بولیوار آنرا آزاد کرد. ولی من در کاراکاس، در کاراکاس همیشه شورشی و انقلابی، که گهواره ناجی بود به دنیا آمدم و در آنجا بزرگ شدم و اکنون من در اینجا رئیس جمهورم.
شما در بیانه خود در مورد شکاف در وحدت انقلاب هشدار داده بودید. آیا نگران انشعاب در شاوزیسم هستید؟
نیروهای نفاقافکن و مخرب همیشه هر انقلابی را تهدید کردهاند. کوشش برخی از افراد برای دستیابی به قدرت به معنی نفی انقلاب بولیواری است که خصلت آن سوسیالیستی میباشد. ولی ما با تمام قدرت کوشش خواهیم کرد تا بر این نیروهای ویرانگر که خود را شاوزیست مینامند ولی نهایتاً همپیمان ضدانقلاب هستند، غلبه کنیم.
نسبت به دولت قبل شما تغییراتی را به وجود آوردید که آنها را مثلاً انتقاد به وضعیت امنیت، مبارزه با ارتشاء و «دولت خیابانی» مینامید …
«دولت خیابانی» در این مرحله نوین شیوهای است تا رهبری کلکتیو انقلاب برقرار بماند. ما یک سیستم حکومتی به وجود آوردهایم تا واسطهای میان قدرت خلق در محل و دولت ملی وجود نداشته نباشد. این شیوه، برای معضلات مشخص راه حل ارائه میدارد و به ویژه به ساختمان سوسیالیسم و همچنین به تثبیت یک سیستم بهداشتی و فرهنگی دولتی، رایگان و با کیفیت خوب کمک میکند. «دولت خیابانی» در اصل انقلاب در انقلاب است.
آیا همینطور شیوهای برای مبارزه با بوروکراتیسم میباشد؟
این شیوهای است برای غلبه بربوروکراسی. مدلهای دولتی که ما به ارث بردهایم، همه اشکال حکومتی کشورهای بورژوازی هست، که خود میراث کلنیالیسم بود. «دولت خیابانی» یک سیستم حکومتی غیرمتمرکز در درون فلسفه مدل سوسیالیستی است که در آن قدرت در اختیار خبرگان قرار ندارد (نه در دست خبرگان بورژوائی و نه خبرگان جدید که دچار بوروکراتیسم گردیده و بورژوامنش شدهاند).
اگر اپوزیسیون در انتخابات شهری روز ٨ دسامبر پیروز گردد، محتمل است که در سال ٢٠١۵ خواستار رفراندوم برای تغییر شود. این چشمانداز را چگونه میبینید؟
ما خود را برای هر سناریوئی آماده کردهایم. ما همواره حقیقت را به مردم خواهیم گفت. اگر اپوزیسیون روز ٨ دسامبر به آرای خوبی دستیابد، کوشش خواهد کرد اقدامات بیثبات کننده خود را تشدید کند.
ما مسئولیت سنگینی به گردن داریم، زیرا ما از پروژهای دفاع میکنیم، که دنیای جدیدی را در منطقه ما مقدور میسازد و کمک میکند تا جهانی چند قطبی، بدون سرکردگی اقتصادی، نظامی و سیاسی امپریالیسم آمریکا به وجود آید.
در مبارزه علیه ارتشاء تاکجا پیش خواهید رفت؟
تاآخر. ما به مبارزه علیه نیروهای فاسد راست و همینطور ارتشاء که در درون اردوگاه انقلاب پدید میآید و لانه میکند ، خواهیم پرداخت. من یک گروه مخفی از مامورین صادق و سالم تشکیل دادهام که در کار افشای موارد مختلف هستند.
وضعیت اقتصادی ونزوئلا را چگونه برآورد میکنید؟ تحلیلهای مختلفی در مورد سطح بالای تورم هشدار میدهند…
اقتصاد ونزوئلا در حال گذار به یک مدل خلاق نوین، تغییریافته و متناسب با «سوسیالیسم سده ٢١» می باشد که با ادغام در آمریکای جنوبی و لاتین بنامیگردد. ما امروز عضو MERCOSUR و همچنین ALBA هستیم و Petrocaribe را رهبری میکنیم. ما باید اقتصاد ونزوئلا را متحول و سودمند کنیم و بدون وابستگی، در اقتصاد جهانی ادغام سازیم.
در رابطه با تورم باید عرض کنم که ما در حال حاضر با یک حمله سوداگرانه علیه ارز ملی روبرو هستیم. اکنون ما در راه غلبه به آنیم. درکنار آن، خرابکاری در تولیدات مختلف نیز موجود است و همه اینها به رشد تورم کمک میکند. اطمینان دارم که ما در نیمه دوم سال جاری براین اوضاع غلبه خواهیم کرد و ارز را تثبیت خواهیم نمود.
شما معضل کمبودها را که توسط رسانههای بینالمللی مورد انتقاد قرار میگیرد، چگونه توضیح میدهید؟
کمبودها بخشی از سیاست راهبردی «جنگ آرام» است. بازیگران سیاسی در کنار بازیگران اقتصادی ملی و بینالمللی بین دسامبر ٢٠١٢ تا مارس سال جاری دست به حمله علیه نقاط کلیدی اقتصاد ونزوئلا زدند. علاوه برآن برای توضیح وجود کمبود برخی از محصولات باید به ارتقاء قدرت خرید مردم نیز اشاره کنیم. ما فقط ۶ درصد بیکار داریم و حداقل دستمزدهای شهری در کشور ما بالاتر از کلیه کشورهای آمریکای لاتین است. بنابر تائید FAO (سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد) کشور ما تنها کشور در جهان با بیشترین نرخ مبارزه علیه گرسنگی بوده است. همه اینها توانائی مصرف مردم را ارتقاء بخشید، مردمی که تعدادشان سالانه بیش از ١٠درصد افزایش می یابد. این رشد بیشتر از توان تولیدی و وارداتی کشور است.
شما نقشی را برای بخش خصوصی در اقتصاد قائل هستید؟
از نظر تاریخی بخشی خصوصی در ونزوئلا زیاد تکامل نیافته است. در کشور ما هرگز بورژوازی ملی وجود نداشت. تقریباً همه ثروتهای بزرگ بورژوازی ونزوئلا وابسته به سوداگری با دلار بوده است، خواه در وارد کردن کالا و خواه در اندوختن بهرههای حاصل در بانکهای خارجی.
در مدل سوسیالیستی ونزوئلا بخش خصوصی نقش متنوع کردن اقتصاد را ایفاء میکند. ما تصمیم میگیریم که در کدام بخش لازم است سرمایهگذاران خارجی سرمایهگذاری کنند و یا کدام سرمایه و تحت چه شرایطی میتواند وارد کشور شود.
رابطه با واشنگتن چگونه است؟
هرکس که تاریخ ایالات متحده آمریکا و کشورگشائیهای آن را بشناسد، می داند که این کشور پرقدرتترین امپراتوریها در تاریخ بشری است. اوباما به خاطر منافع خبرگان انتخاب شد و تا کنون به بخشی از هدف خود رسیده است: که کشور منزوی و غیرقابل اعتماد دوران جورج دبلیو بوش را به قدرتی تبدیل کند که مجدداً قابلیت نفوذگذاری و سلطه داشته باشد. ما شاهدیم که اروپا به نحو بیسابقهای به قواعد و مقررات ایالات متحده آمریکا پابندگردیده است.
رفتاری که با رئیس جمهور بولیوی، اوو مورالس صورت گرفت، که چهار کشوراروپائی عبور وی از حریم هوائی خود را ممنوع کردند، نمایش سنگینی از سلطه ایالات متحده بر کشورهای اروپائی است. نمیدانم که آیا مردم اروپا از آن مطلع شدند یا نه، زیرا این گونه اخبار اغلب بیاهمیت قلمداد شده و به دست فراموشی سپرده می شود. ایالات متحده خود را برای مرحله جدیدی از رشد نظامی و اقتصادی آماده میسازد. هدف آنها در آمریکای لاتین به عقبراندن تحولات مترقی است تا ما را مجدداً به حیاط خلوت امپراتوری خود مبدل سازد. طی ریاست جمهوری اوباما تاکنون کودتا در هندوراس زیر نظر پنتاگون صورت گرفته، همینطور به رهبری سازمان سیا از راه دور کودتای نافرجام علیه رئیسجمهور اکوادور رافائل کورهآ انجام شده و همینطور با کمک واشنگتن کودتا در در پاراگوئه علیه رئیس جمهور این کشور فرناندو لوگو رخ داده است.
از این رو رابطه دولت اوباما با ما روانپریشانه است. آنها تصور میکنند که میتوانند با «دیپلماسی نرم » ما را اغفال کنند. اما ما این «درآغوشکشیدن مرگبار» را نمیپذیریم. روابط پایدار و مستمر تنها وقتی ممکن است که آنها احترام ما را حفظ کنند.
و رابطه شما با اروپا؟
اتحادیه اروپا لحظه تعیین کننده را از دست داد که خود را به نیروی بزرگ و متعادل کننده تکامل بخشد. ما از اتحادیه اروپائی خواستار تغییر سیاستها خود هستیم که از زانوزدن در مقابل واشنگتن صرفنظرکند و خود را به روی جهان بگشاید و آمریکای لاتین را به عنوان امکان بزرگی تعبیر کند تا مجدداً به دامن دولت رفاه اجتماعی بازگردد.