برگردان: بابک پاکزاد
منتقدان جنگ از ناتوانی دموکراتها برای مقابلهی موثر با ماجراجوییهای بوش در عراق ناخشنودند. در آغاز، گشودن جبههای علیه جنگ همراه با مذاکرات برای جدولبندی زمانی خروج از عراق در دستور کار قرار داشت اما اکنون آنها تنها بر سیاستهای جنگطلبانه سوهان میکشند و امیدوارند با تداوم این کار نهایتا بنا و شالودهی این سیاستها فرو ریزد.
در مقایسه با آمادگی حزب دموکرات برای همراهی با رئیس جمهور و تقویت نیروهای نظامی، نقد دموکراتیک سیاستهای آمریکا در عراق چه در سطح داخلی و چه در ابعاد بینالمللی هنوز قوی بهنظر میرسد. هیچ چیزی ائتلاف تاکتیکی واقعبینان عرصهی سیاست خارجی با مدافعان سرسخت برپایی امپراتوری را توجیه نمیکند مگر اجماعی در واشنگتن مبنی بر اینکه ایالات متحده به شکل بیپایانی به افزایش بودجهی دفاعی و درعینحال افزایش ابعاد نیروهای نظامیاش احتیاج دارد. علاوه بر این، پرداخت به 16 آژانس و سازمانهای دیگری که به جامعهی اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده شکل دادهاند از اولویتها بهشمار میروند.
درمیان کاندیداهای ریاست جمهوری، تنها دنیسکاسینیچ و فرماندار نیومکزیکو، بیلریچاردسون احتمال قطع بودجه نظامی را مطرح ساختهاند. هر عمل هیلاری کلینتون و باراک اوباما که هر دو کاندیدای ریاست جمهوری هستند با یکدیگر در فراخوانشان برای گسترش نیروهای نظامی دست به رقابت زدهاند. هر دو آنها از افزایش بیست هزار نفری نیروهای نظامی حمایت کردهاند.
اعداد و ارقام مربوط به بودجهی نظامی شگفتآور است. تنها کافی است به سوابق هزینههای دفاعی ایالات متحده طی دو دههی گذشته نگاهی بیاندازید. از پایان جنگ سرد تا اواسط دههی نود هزینههای دفاعی به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کرد. بودجهی پنتاگون از 376 میلیارد دلار در 1989 به کمتر از 265 میلیارد دلار در سال 1996 رسید با این حال از 12 سپتامبر 2001، هزینههای دفاعی بهطرز وحشتناکی افزایش یافت و برای سال 2008 دولت بوش بودجهای 620 میلیارد دلاری تقاضا کرده است که میتوان آن را با 400 میلیارد دلاری که پنتاگون در سال 2001 مقرر کرده بود مورد مقایسه قرار داد. حتا اگر هزینههای جنگ در عراق و افغانستان را کنار بگذاریم، در سال 2008 پنتاگون 510 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. به بیان دیگر هزینههای نظامی از اواسط دههی 90 به این سو تقریبا دو برابر شده است. با توجه به اینکه ایالات متحده با دول خاطی یا دشمن قابل توجهی برای درگیر شدن در جنگ در هر نقطه از زمین مواجه نبوده است، دریافت چنین بودجهای یک دستاورد بزرگ است چنان که یکی از سیاستمداران دموکرات به شوخی گفت «این خاطیان کجایند؟».
نو محافظهکاران، کسانی که از جنگ سود میبرند و متعصبان از هر قماش هنوز اینطور بحث میکنند که دشمنی که با آن مواجهیم هیولایی است به نام «فاشیسم اسلامی» و البته بسیار مسخره است که برای مقابله با نیروهای القاعده که از سطح پایینترین تجهیزات نظامی و گروههای پاپرهنه تشکیل شدهاند، میلیاردها دلار صرف سیستمهای تسلیحاتی بسیار گران و پیچیده کنیم.
مثل همیشه، بخشهای بسیار مهمی از بودجهی دفاعی به برخی اقلام گرانقیمت اختصاص داده شده است. بر اساس گزارش مرکز معتبر کنترل و منع گسترش تسلیحات، حداقل 28 سیستم تسلیحاتی گرانقیمت در نظر گرفته شده که به خودی خود 44 میلیارد دلار از بودجهی سال 2008 را به خود اختصاص میدهند. در ابتدا هزینههای پیشبینی شده برای این سیستمها که از جمله میتوان به جتهای جنگنده، بمبافکن B200، ناوهای جنگی پیشرفته، موشکهای کروز و… اشاره کرد یک تریلیون دلار برآورد شده بود و این تازه شامل سیستم دفاع موشکی جنگ ستارگان نمیشد که همین حالا سالی 11 میلیارد دلار هزینه دربر دارد.
با یک حساب سرانگشتی مخارج دفاعی ایالات متحده در سال 2008 حدود 29 برابر هزینههای دفاعی شش کشور کوبا، ایران، لیبی، کرهی شمالی، سودان و سوریه است. ایالات متحده تقریبا نیمی- حدود 48 درصد- از کل مخارج و هزینههای دفاعی جهان را به خود اختصاص داده است. به نقل از مرکز کنترل و منع تکثیر تسلیحات، امسال هزینههای دفاعی ایالات متحده دقیقا معادل دو برابر هزینههای دفاعی شش قدرت نظامی بعدی جهان یعنی چین، روسیه، انگلستان، فرانسه، ژاپن و آلمان است.
باید به خاطر داشت که بودجهی رسمی پنتاگون بازگو کنندهی کل داستان هزینههای «دفاعی» نیست. علاوه بر 650 میلیارد دلاری که پنتاگون در سال 2008 دریافت خواهد کرد مقادیر عظیمی نیز صرف مراقبت از سربازان قدیمی و بهرهی بدهیهای ملی انباشته شده از محل پرداختهای پیشین خواهد شد که سر جمع، پرداختهای مربوط به دو موضوع فوق 263 میلیارد دلار دیگر بر بودجهی پنتاگون خواهد افزود که مجموع آنها سر به 913 میلیارد دلار میزند.
اما بودجههای دیگری نیز برای امنیت داخلی و خارجی وجود دارد. در دههی 90 یعنی هنگامیکه نخستین بار گزارشهایی را در مورد CIA و جامعهی اطلاعاتی ایالات متحده منتشر کردم کل بودجهی آنها 27 میلیارد دلار بود. سال گذشته دولت بوش افشا کرد که هزینههای این بخش به 44 میلیارد دلار رسیده است. براساس گزارش رسانهها برای سال 2008 کنگره تلاش میکند بودجهای 48 میلیارد دلاری برای این امر به تصویب برساند.
همچنین هنگامی که برای نخستین بار در بارهی «امنیت داخلی» در اواخر دههی 90 نوشتم دولت کلینتون 617 میلیارد دلار از بودجهی مربوط به نهادها و سازمانها را به این امر اختصاص داد اما برای سال 2008، بودجهی بخش امنیت داخلی 4/46 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است.
برای ناظران چنین هزینهای- در کل بیش از یک تریلیون دلار در سال 2008- کاملا بیهوده است. در دوران جنگ سرد، بازها آمریکاییها را از شبه کمونیسم شوروی میترساندند اما آیا امروز حقیقتا کسی بر این باور است که ما در سال به بیش از یک تریلیون دلار برای دفاع از خودمان در برابر گروههای کوچک متعصبان القاعده نیازمندیم؟