گرسنگی بر در اسپانیا می‌کوبد!

20130805-170057.jpg

منبع: El Publico
١١ ژوئیه ٢٠١٣
نویسنده: استر ویواس

تارنگاشت عدالت

تابستان است، مدارس تعطیل اند، و نگرانی فزاینده خانواده‌های اسپانیایی دیگر تنها این نیست، که «بچه‌ها در تعطیلات تابستانی چه خواهند کرد؟»، نگرانی آن‌ها این است، که «بچه‌ها چه خواهند خورد؟» در اسپانیا، بنا به گزارش يونيسف، ٢٠ درصد کودکان اکنون زیر خط فقر زندگی می‌کنند. گرسنگی دیگر موضوعی برای جنوب جهانی نیست، گرسنگی اکنون بر در ما می‌کوبد.

اوایل امسال، معلوم شد ٢٫۸۶۵ کودک در بارسلون دچار سوءتغذیه اند. در اندلس، دولت منطقه‌ای توزیع صبحانه و خوراکی را بین بیش از ۵٠٫٠٠٠‌ کودک که در معرض خطر سوءتغذیه قرار دارند، آغاز کرده است. در سال ٢٠١٠، گزارش «بنیاد فوئسا»، اشاره کرد که در اسپانیا حدود ٢۹٫٠٠٠ خانواده دارای فرزندان خردسال در گرسنگی به سر می‌برند. دو سال بعد، چه تعداد گرسنه وجود دارد؟ مطمئناً، بسیار بیش‌تر از آن.

اما این تنها داده‌ها نیست که افزایش گرسنگی کودکان را نشان می‌دهد؛ آن‌چه در مدارس تجربه می‌شود نیز به همان مسیر اشاره دارد: کودکان در کلاس درس از حال می‌روند، چون غذا نخورده اند؛ دیگران آن‌قدر گرسنه اند که در غذاخوری مدرسه همه چیز را می‌بلعند، و برای صبحانه نان را لای نان می‌گذارند. این داستان‌ها، متأسفانه، پایانی ندارد. شخص تنها باید از آن‌هایی که در مدارس محلات و شهرهایی که بیش‌ترین لطمه را خورده‌اند، بپرسد و به آن‌ها گوش بدهد.

سوءتغذیه سمت دیگر گرسنگی است. همان‌طور که «آژانس اسپانیا برای ایمنی غذایی» گزارش داد ١۷ درصد کودکانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، مشکل اضافه وزن دارند، دو برابر آن‌هایی که مشکل مالی ندارند. بحران، دسترسی به غذای تازه، میوه، سبزیجات و گوشت را غیرممکن کرده است. شما خیلی کم و ارزان می‌خرید و مواد ناسالم می‌خورید.

حلقۀ بیکاری، کمبود، از دادن مسکن و گرسنگی خانواده‌های هرچه بیش‌تری را فرا می‌گیرد. و تقاضا برای کمک غذایی به‌همان سرعتی که حقوق ما کاهش می‌یابد و سیاست ریاضتی اعمال می‌شود، افزایش می‌یابد. دولت مرکزی روی خود را برمی‌گرداند و دولت‌های منطقه‌ای قيچی کاهش بودجه عمومی را تکان می‌دهند. «الگوی» اسپانیایی که دربارۀ آن زیاد حرّافی می‌شد، اکنون مترادف با فقر و گرسنگی کودکان است.

دلایل فقر، چه در جنوب جهانی، چه در پشت در ما، سیاسی اند. غذا نمی‌تواند یک تجارت در دست تعدادی از شرکت‌ها باشد. خوردن یعنی وجود عدالت و دمکراسی در تولید، توزیع و مصرف غذا.

در حالی که بازارها، بانک‌ها، شرکت‌های کشت و صنعت و بسياری دیگر از ناخدایان سرمایه، سیاست را گروگان گرفته اند، ما نمی‌توانیم در صلح زندگی کنیم و خوب بخوریم.

http://blogs.publico.es/esther-vivas/2013/07/11/cuando-el-hambre-llama-a-la-puerta/