در مصر چه می گذرد؟- حسن نافعه / احمد مزارعی

egypt01_20132907در مصر چه می گذرد؟ پس از بیرون آمدن مردم در تأئید سیسی برایپس از بیرون آمدن مردم در تأئید سیسی برای مبارزه با تروریسم٬ چه باید کرد؟

نوشته: دکتر حسن نافعه٬ استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره و شخصیت مؤثر در انقلاب*

برگردان ٬ توضیح و زیرنویس ها: احمد مزارعی٬ ۲۵جولای۲۰۱۳

 

   میلیون ها نفر مصری به درخواست سیسی٬ به خیابان ها آمده که می توان دلایل این تأئید را چنین برشمرد:

۱- اکثریت مردم مصر با حکومت اخوان المسلمین مخالف بوده و شخص مرسی را برای اداره کشور مناسب نمی دانند و خواستار انتخابات مجدد و زودرس برای انتخاب شخصیت دیگری به ریاست جمهوری هستند.

۲- این اکثریت باور دارد که دخالت ارتش برای پایان دادن به اختلافات سیاسی در روز سوم جولای٬ عملی درجهت منافع ملت بوده و قویا باور دارند که دخالت مذکور نه در جهت طرفداری از بخشی بر ضد بخش دیگر جامعه و یا کودتایی که در آن ارتش قدرت را به نفع خود قبضه کرده باشد.

۳- این اکثریت بریک برنامه ای برای تشکیل نظامی سیاسی که در آن اکثریت مردم مصر شرکت داشته باشد٬ موافقت نموده که در فردای روز پس از سی ام جون در مطبوعات مصر انتشار یافته است(برنامه شامل انتخابات برای ریاست جمهوری٬ اعضای پارلمان و یک قانون اساسی جدید که منافع اکثریت ملت مصر را تضمین نماید- مترجم).

   اما آیا راهپیمایی بسیار گسترده مردم٬ بحران کشور را حل کرده و اکنون جاده برای برقراری نظامی دمکراتیک هموار شده است؟

قاطعانه باید بگویم که نه٬ هم اکنون سه مشکل در راه است که رهبران سیاسی مرحله انتقالی شش ماهه فعلی٬ باید آن را حل کنند(برطبق توافق رهبران سیاسی فعلی مرحله گذار به نظامی دمکراتیک شش ماه است- مترجم).

مشکل اول : چگونگی برخورد با اعتصابیون طرفدار مرسی است٬ به این معنی که آیا باید با آنان به شیوه امنیتی برخورد کرد و یا به طریقه سیاسی و مسالمت آمیز که متضمن حل مسالمت آمیز کامل و مورد قبول همه طرف باشد.

مشکل دوم: مشخص نمودن رابطه میان «انقلاب تصحیحی» که به طور طبیعی در ادامه انقلاب «مادر» که در ۲۵ ژانویه٬ آغاز شد و میان رژیم گذشته مبارک٬ که ملت بر ضد آن انقلاب نمود٬ زیرا طرفداران رژیم سابق نیز اکنون در حوادث پس از سی ام جون شرکت می کنند و مدعی هستند که «انقلاب تصحیحی» فعلی٬ انقلابی بر انقلاب اول بوده است.

مشکل سوم: نقش ارتش در بنای نظام سیاسی تازه مصر و موقعیت آنها در نظام سیاسی آینده.

   و اما آن چه که مربوط به مشکل اول می شود٬ این چنین به نظر می رسد که بعضی ها در دادن «اختیار» مبارزه بر ضد تروریسم به سیسی٬ در فهم و معنی آن اغراق کرده اند٬ باید گفت که تعبیر اصلی سیسی این بوده که وی خواستار آن است تا برای رو در رویی با «خشونت و ترور» احتمالی٬ اختیار داشته باشد. اما برداشت بعضی ها این چنین بوده که هدف سیسی از گرفتن اختیار٬ این بوده که بتواند اعتصاب کنندگان را در میدان «رابعه عدویه» با زور اخراج کند و به نظر دیگران به معنای «دعوت به جنگ داخلی»٬ «کشتار جمعی» و یا «تصفیه اخوان المسلمین و محو آنها به طور کلی» بوده است. اما باید بگویم که سیسی درخواست اختیارات برای قتل و دست زدن به اقدامات فوق العاده و غیرقانونی نکرده٬ بلکه هدف وی رو در رویی با کوشش هایی که در جهت تخریب٬ خشونت و اعمال غیرقانونی بوده و این شامل هر گروهی می شده که تابع حرکت به سوی نقشه راه مربوط به برقراری نظامی دمکراتیک٬ می باشد. اما خون های پاکی که در روز شنبه ریخته شد٬ مرا بسیار نگران کرده و این سئوال برایم مطرح است که آیا واقعا کسانی دستور شکستن اعتصاب میدان رابعه عدویه متعلق به اخوان المسلمین٬ را به وسیله گلوله صادر کرده اند. امیدوارم امور در این مسیر حرکت نکند و گرنه اگر چنان کشتارهایی راه بیفتد٬ به مثابه لکه ننگی خواهد بود در تاریخ کسانی که دستور صادر کرده و آن را باعث شده اند(۱).

   این چنین درک می کنم که اخوان المسلمین در شرایط فعلی به مانعی بر سر راه تحول دمکراتیک حقیقی در مصر تبدیل شده اند و به جای این که به اشتباهات خود اعتراف کرده و از خود انتقاد کنند٬ با تمام توان می کوشند در نقشه راهی که برای گذار به سوی برقراری نظامی دمکراتیک که در خدمت اکثریت مردم مصر باشد٬ خلل ایجاد کرده و از همه امکانات خود در این راه استفاده می کنند٬ اما این وضعیت اخوان٬ به این معنی نیست که باید با آنان با خشونت برخورد کرد. اطمینان کامل دارم که راه های دیگر غیر از خشونت برای حل مشکل آنان وجود دارد.

   اما در مورد مشکل دوم: به گمان من وظیفه واجب همه شرافت مندان این وطن است که به این حقیقتی که روشن تر از آفتاب است٬ اعتراف کنند که بازمانده های رژیم سابق(فلول) شروع به بازگشت نموده و بسیار هم قوی عمل می کنند. این درست است که اشتباهات اخوان المسلمین باعث درهم ریختن اوضاع شد٬ اما همه باید به این حقیقت کاملا روشن توجه کنیم که بازگشت بازماندگان حسنی مبارک باعث خطر برای انقلاب و موجب نابودی و تصفیه کامل آن خواهد شد. این روزها نغمه هایی به گوش می رسد که گویا آن چه که به وسیله «تمرد» در روز ۳۰ جون اتفاق افتاد و مرسی از ریاست برکنار شد٬ از نظر آنها «انقلاب برعلیه انقلاب» بوده و عده ای در این رابطه می کوشند با استفاده از همه امکانات تبلیغاتی خود٬ انقلاب ۲۵ ژانویه برعلیه نظام حسنی مبارک را لوث و تخریب کنند.

   در پایان در مورد نقشی که سازمان نظامی در مرحله فعلی دارد و می کوشد در آینده نیز تأثیر گذار باشد٬ به نظرم این موضوع نیاز به بحث مفصل دارد که در این مقاله نمی گنجد٬ اما به این اکتفا می شود که به دور از شعارهای پر طمطراق که در مورد نقش وطنی مؤسسه نظامی گفته می شود و البته نباید در مورد نقش ارتش شک کرد٬ اما در عین حال باید مواظب خطراتی که ممکن است در نتیجه بلندپروازی های(۲) سازمان نظامی پیش آید٬ باشیم و ارتش به این فکر نیفتد که در این مرحله قوانینی شبیه آن چه در ترکیه پیش از آمدن اردوغان وجود داشت٬ تصویب کند. هر دو مورد٬ یعنی نقش سیاسی مستقیم ارتش و یا اعمال نمونه ترکیه در دوره جنرال ها٬ برای آینده دمکراسی در مصر خطرناکند. براین اساس آرزومندم که سازمان نظامی٬ ابزاری در خدمت حمایت از روند تحول دمکراتیک باشد و نه این که تبدیل به مانعی بر سر راه آن و من فکر می کنم ارتش در این مرحله می تواند این نقش را به عهده بگیرد٬ اگر از این فرصت به درستی و در جهت برقراری نظامی دمکراتیک استفاده کند. در هرجهت این موضوع نیازمند شرح مفصلی است که در مقاله آینده خواهد آمد.

پایان

زیرنویس ها از مترجم است:

*دکتر حسن نافعه٬ عضو بنیان گزار «جبهه نجات ملی» مصر است که نسبت به مسائل خاورمیانه و توطئه های امپریالیسم و صهیونیسم بسیار حساس و با شرکت در برنامه تلویزیونی که تقریبا هر روزه بوده و یا به وسیله نوشتن به این مهم می پردازد٬ اخیرا نیز مقاله ای طولانی تحت عنوان:«برنامه صهیونیست ها برای تجزیه و متلاشی کردن کشورهای عربی» انتشار داده که در آن جزئیات نظریه صهیونیست های اسرائیلی در رابطه با دولت آمریکا و این که چگونه برنامه های خود را پیش می برند. در این مقاله از توطئه صهیونیست ها برعلیه ایران و سایر کشورهای خاورمیانه نیز یاد شده است٬ به ویژه در مورد مصر مفصلا شرح می دهد که چگونه اسرائیل قصد دارد مصر را به سه بخش تقسیم کند: سنی٬ قبطی و نو بئی ها یا بادیه نشینان و این که اکنون چندی است کنفرانس هایی با شرکت اینان تشکیل و در مورد «دولت های» آینده خود بحث می کنند٬ درست به مانند همان خائنان و مزدوران اسرائیلی – آمریکایی ایرانی اشان که هر از چندی با سوت کاخ سفید به آمریکا می روند و در مورد «فدرالیسم های» خود صحبت می کنند.

(۱)- دو روز پیش وزیر کشور مصر اعلام داشت که ممکن است مجددا حالت فوق العاده در مصر اعلام شده و از فعالیت سیاسی مذهبیون جلوگیری شود. این اظهار نظر وزیر کشور به فوریت مورد اعتراض بسیاری از حقوق دانان قرار گرفت٬ اما به طور مشخص محمود بدر٬ رئیس جبهه «تمرد» در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرده و در این مورد اعتراض شدید خود را ابراز و این گونه اوامر را مربوط به دوره حسنی مبارک دانست. وی گفت حمایت ما از دولت فعلی مشروط است و اگر بنا باشد افدامات غیر عادی تحت عناوین استثنائات انجام گیرد که به زیان آزادی های عمومی باشد٬ ما مخالفت خواهیم کرد.

   اصل این مصاحبه در سایت تمرد انتشار یافته است. سایت رسمی آنان:

Tamarud.net می باشد.

(۲)- در این رابطه مقاله ای توسط یکی از فعالان «تمرد» تحت عنوان:«خون های ریخته شده به گردن سیسی است»٬ عبدالمجید عبدالعزیز در این مقاله می نویسد٬ عبدالفتاح سیسی و اداره پلیس دچار شکست فاحشی شدند٬ ده ها کشته و زخمی در مناطق مختلف تظاهرات در رو در رویی با ارتش٬ سیسی تعهد خود را نتوانست انجام دهد. او در حفظ خون و جان مردم شکست خورد. برخورد ارتش روز جمعه با مردم٬ عمق جراحات ملت مصر را بیشتر کرد و جامعه را به سوی یک جنگ داخلی سوق داد. بسیاری از مردم از این که از سیسی حمایت کردند٬ پشیمان شده و تعهد خود را پس گرفتند.

   اگر سیسی توانایی حمایت از مردم را نداشت٬ نباید درخواست حمایت از مردم می کرد و اکنون باید مسئولیت خود را از حوادث اخیر بپذیرد. او مسئول خون های ریخته شده می باشد و اگر توانایی حمایت از مردم داشته و انجام نداده٬ حساب های دیگری در کار است که خداا می داند. سیسی باید بسیار شفاف با مردم در این باره سخن بگوید.