احساس آرامش کردن پس از سقوط مرسی

05072013_morsiنوشته: دکتر حسن نافعه٬ استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره*
برگردان٬ توضیح و زیرنویس ها: احمد مزارعی٬ ۴ ژولای ۲۰۱۳

   صبح روز پنجشنبه٬ برای شرکت در برنامه تلویزیونی «صبح بخیر مصر»٬ به طرف میدان رادیوتلویزیون حرکت کردم. در راه به چهره ی مصری ها نظر افکنده و تأمل می کردم. فرق بسیار زیادی مشاهده می کردم میان امروز و دیروز. دیروز چهره ها عبوس٬ درهم و در حد خشکیدگی٬ اما امروز که به چهره ها می نگرم٬ احساس عمیقی از راحتی٬ به مثابه این که بار سنگینی به یکباره از روی قلب هایشان برداشته شده باشد٬ مشاهده می کنم. در اکثر ایستگاه های چراغ راهنمایی دست های زیادی از افراد را می دیدم که با حرارت زیاد تکان می دادند. بعضی ها را می شناختم و بعضی ها را نه. بعضی ها از ماشین های خود پیاده شده و با من مصاحبه می کردند و با فریاد می گفتند: «مبارک باد بر تو٬ بر ما و مبارک به همه مصر»٬ سپس به ماشین خود باز می گشتند. احساس غروری به من دست داد که «مصر٬ امروز در عید واقعی به سر می برد».

   به فوریت به یاد روزی افتادم که کمیته انتخابت٬ اعلام کرد که محمد مرسی به مقام ریاست جمهوری مصر انتخاب شده است. تصادفا آن روز هم مهمان برنامه تلویزیونی بودم و به سوی رادیوتلویزیون حرکت می کردم. فکر کردم بهتر است به میان مردم بروم و خبر به این مهمی را از مردم بشنوم تا این که در ماشین به تنهایی باشم٬ بنابراین در کنار اولین قهوه خانه عمومی پارک کرده و خود را به درون قهوه خانه رساندم. حالتی اضطرابی داشتم. چند دقیقه نگذشت که قهوه خانه مملو از افراد شد٬ به طوری که جای قدم برداشتن نبود. به مجردی که خبر پخش شد٬ موج کف زدن و فریاد الله اکبر همه جا را گرفت. مردم به بوسیدن یکدیگر پرداخته و به هم تبریک می گفتند. در این لحظه شور شادی و راحتی عمیقی سراسر وجودم را فرا گرفت. دقیقا همانند شوری که امروز دارم. این احساس را اغلب مردم مصر داشتند.

   از زمان پیروزی مرسی و شادی مردم٬ تا لحظه شور و شوق و شادی مردم از سقوط مرسی یک سال می گذرد. در این مدت حقایقی آشکار و توهماتی فرو ریخت. یک سال پیش ملت مصر آمادگی داشت تا اداره امور کشور و جامعه را به دست اخوان بسپارد٬ با این باور که آنان به حکم تجربه طولانی سیاسی که دارند٬ صلاحیت این کار را دارند٬ زیرا اخوان المسلمین به مدت نزدیک به یک قرن فعال بوده اند٬ اگر چه به قدرت نرسیده بودند. مردم باور داشتند که آنها مستحق هستند که حکومت کنند٬ زیرا در رژیم سابق قربانی های زیادی دادند(۱)٬ اما هیچ کس فکر نمی کرد که عملکرد سیاسی آنان این قدر ناامید کننده و مضر باشد که نزدیک به سی میلیون مصری به خیابان ها سرازیر شوند و خواستار پس گرفتن رأی اعتماد خود باشند و خواستار انتخابات زود رس شوند. ملت مصر آن چنان ظهوری در خیابان ها از خود بروز داد که هیچ ملتی دیگر این چنین تظاهراتی نداشته است.

   «اخوانی ها» خواهند گفت که کودتای نظامی شده و برنامه این کودتا از روز اول به قدرت رسیدن مرسی آغاز شده بوده و توطئه ی بزرگی در کار بوده است٬ اما من کاملا بر این باورم و قانع هستم که ارتش آنگاه حرکت کرد که سیاست های مرسی و اطرافیانش خطرات جدی برای امنیت ملی مصر به وجود آوردند و صبر بیش از آن به مثابه خیانت در حق وطن بود(۲).

   ارزیابی من این است که حوادث اخیر٬ انقلابی بود تکمیلی برای تصحیح انقلاب مادر٬ که اخوان ها آن را سرقت کرده و کوشیدند به عنوان غنیمت در اختیار خود گیرند. حرکت ارتش درست بر اساس اراده ملت انجام گرفت٬ ملتی که فکر می کرد اگر این وضعیت ادامه پیدا کند٬ به نابودی مصر منتهی خواهد شد. بدون شک باور دارم که اخوان ها دشمنان زیادی دارند٬ اما در این مورد آنان خود٬ خود را شکست داده و کسی در شکست آنها دخالت نداشت.

   اخوان٬ اخوان را شکست داده و به حیات سیاسی خود پایان دادند٬ بسیار سریع تر از آن که بدترین دشمناننشان فکر می کردند.

توضیح و زیرنویس ها از مترجم است:

*دکتر حسن نافعه از شخصیت های بسیار فعال و ملی مصر ٬ عضو جبهه نجات ملی و در جهت بازگرداندن مصر به دوره سابق است که دارای وزنه سیاسی در منطقه باشد. برای این منظور چند مسافرت به ایران و ترکیه داشته و اوضاع مصر را تقریبا روزانه به صورت یک مقاله توضیح می دهد. وی در سایت «المصری» almasryalyoum.com  قلم می زند.

(۱) – اخوان المسلمین در هنگام کودتای افسران آزادی خواه مصر بر علیه فاروق پادشاه مصر٬ با آنان همکاری کردند و چون اوضاع بر وقف مرادشان پیش نرفت٬ توطئه قتل عبدالناصر و سایر رهبران مصر را ریخته که کشف شد و تعداد زیادی از آنها اعدام شدند. در دوره مبارک نیز بسیاری از آنان اعدام و زندانی شدند٬ به همین دلیل پس از انقلاب مردم مصر علیه حسنی مبارک٬ آنان اگر چه بسیار دیر به جبهه انقلاب پیوستند٬ اما بر طبق یک برنامه انتخاباتی مهندسی شده٬ مردم در برابر دو گزیبه اخوان و شفیق که از دستیاران مبارک بود٬ قرار گرفتند و چه خوب که مرسی را انتخاب کردند تا در صورت لزوم بتوانند وی را از سر راه بردارند که شاهد آن هستیم. در یک سال حکومت مرسی٬ نیروهای مترقی مصر٬ به ویژه ناصریست ها به جمع نیرو و بسیج آن پرداخته و «جنبش تمرد» اساسا به وسیله ناصریست ها انجام شد و رهبرشان نیز یکی از جوانان ناصریست به نام «محمود بدر» است.


محمود بدر٬ یکی از رهبران جوانان ناصریست

   این که می گویند کودتا شده٬ به نظر نمی رسد صحیح باشد٬ زیرا وقتی که بیش از سی میلیون از مردم به خیابان ها ریخته و قدرت نمایی می کنند٬ نظامیان نمی توانند سیاست خود را اعمال کنند. به یاد بیاوریم در روزهای انقلاب که نظامیان به ویژه حسین طنطاوی٬ مردم را سر می دوانید٬ به یک باره شعار «یسقط یسقط حکم العسکر» سراسر کشور را فرا گرفت٬ امروز قدرت انقلاب بسیار عمیق تر شده است.

(۲) – یکی از خیانت های آشکار «اخوان» به منافع ملی مصر٬ قطع رابطه با سوریه و دادن اعلان جنگ به آن کشور بود. اگر چه ارتش در مورد جنگ فورا اطلاعیه داده و مخالفت صریح خود را با جنگ بر علیه سوریه اعلام داشت٬ اما سوریه از نظر منافع استراتژیکی برای مصر بسیار حیاتی است٬ زیرا تنها کشوری است که حکومت ملی عربی دارد و می تواند متحد بسیار ارزشمندی برای سیاست های منطقه ای مصر باشد. پس از اعلام قطع رابطه با سوریه به وسیله محمد مرسی٬ موج خشم و غضب٬ سیاست مداران مصری را فرا گرفت و حسنین هیکل طی یک مصاحبه این عمل مرسی را تقبیح نمود. قابل توجه این که پس از پیروزی انقلاب٬ تفکرات ناسیونالیستی و ناصریستی در مصر گسترش پیدا کرده و در ارتش نیز ناصریست ها تجمعی مستقل تشکیل داده اند.