فراخوانی به منظور اعتراض همگانی مردم،
قبل از اینکه فروپاشی اقتصادی صورت گیرد.
توسط کَون زیس و مارگارت فلاورز ـ تحقیقات جهانی، 18 آوریل، 2013
اقتصا د ما در ایالات متحده آمریکا
اخبار اقتصادی فقط در دو هفته گذشته خبرهای بدی را برای اقتصاد ایالات متحده آشکار می سازد. و این خود دلیلی است برای این که توده های مردم برای بدست آوردن خواستهای به حق خود در راستای تغییر اساسی بسیج گردند. ما در مورد این وضعیت بسیار بد تأکید می کنیم. راه های مختلفی برای حل این مشکلات و محافظت از منافع خودمان وجود دارد. زمان عمل هم اکنون فرا رسیده است.
قبل از اینکه ما به تأثیر بد بودجه اوباما بپردازیم، بیآئید افسانه خواندن بحران را بشکافیم: هیچ بهبودی (حد اقل برای 99 درصدیها) برای بازیابی اقتصادی وجود ندارد. ارقام بیکاری در ماه گذشته نشان داد که تقلب در محاسبه نرخ بیکاری صورت گرفته است. گرچه کشور کمتر از 90 هزار شغل جدید ایجاد کرد، زمانیکه بیش از 120 هزار نفر مورداحتیاج اند تا با رشد مورد نیاز مشاغل متعادل گردد، نرخ بیکاری کاهش یافته است. چرا؟ به دلیل اینکه صدها هزار نفر نا امید از جست و جوی یافتن کاربه جرگه بیکاران پیوسته اند و به حساب نمی آیند.
درحال حاضر، بیش از 100 میلیون آمریکائی واجد شرایط برای کار دارای شغلی نیستند که 41.5 درصد کل نیروی کار میباشد. و برای برخی از گروه ها، نظیرسیاه پوستان آمریکائی و جوانان به خصوص، این بحران بیکاری مداوم در واقع تضمین کننده مقدار بسیار ناچیزی از ثروت برای آینده آنهاست. و کارکنانی که دارای شغل هستند نیز، درآمد بسیار کمی دارند، یعنی به مراتب کمتر از نصف تولیدی که می کنند. تا زمانیکه تغییر بنیادی صورت نگیرد، هیچ گونه بهبودی در بازیابی اقتصادی صورت نخواهد گرفت.
با ترکیبی از سیاستهای ضعیف اقتصادی دولت فدرال – که بیش از حد از مسیر خارج می گردد – و این اقتصاد فاسد، سقوط بعدی را حتمی می سازد. در مقاله ای درTruthout هفته گذشته، ما از فساد عمیق در سیستم مالی صحبت کردیم، که تفوق بر اقتصاد ما یافته است. بیل بلَک ، متخصص تقلب ها درامور امنیتی ، به ما گفت که شواهد نشان می دهد که تقلب در میان « اکثر نخبگان مؤسسات مالی رسوخ یابنده» است، درعین حال، در سیاستهای دولت اوباما ابداً از پیگرد قانونی خبری نیست. وبلاگ فروپاشی اقتصادی مطرح می سازد که در حال حاضر 11 نوع سقوط مختلف انجام می گیرد: طلا، نقره، بیتکوینز (bitcoins، ارز دیجیتالی غیر متمرکز که درسال 2009 ایجاد شد، مشتری برای چنین ارزی موجود است – مترجم)، اعتماد به نفس مصرف کننده نسبت به اوضاع، حسابهای بازنشستگی 401(K)، قمار در کازینوها، اشتغال در یونان ، سهام مالی اروپا، ورشکستگی های اسپانیائی و تقاضا برای انرژی؛ و پیش بینی انفجار بعدی بازار سهام آمریکا.
همان طوری که ما به سقوط بعدی نزدیک می شویم، مصادره سراسری دولت شروع به تأثیر گذاشتن بر زندگی مردم و به پس رفتن هرچه بیشتر اقتصاد منجر می گردد. در اینجا تعداد100 کاهش مختلف در زمینه های مختلف که تأثیر بر زندگی مردم دارد، از اوایل آوریل شروع شده و به سرعت روبه وخیم تر شدن وضعیت است. این اثرات بسیار واقعی هستند، هزاران نفر از بیکاران مبتلا به سرطان که از مواظبت پزشکی (Medicare) استفاده می کنند، به خاطر کاهش این مزایا، دیگر مورد قبول کلینیک ها برای معالجه نیستند. و درست در زمان افزایش فقر، گرِگ کاُفمن، می نویسد توقف این کمکها یعنی:« محروم شدن تا 140 هزار خانواده ی کم درآمد، دریافت کننده ی تضمین مالی مسکن (ارزان تر از حد معمول) ، کودکان بیشتری در معرض سُرب (وسایل رنگی) قرار می گیرند، اجاره بالا برای افرادی که استطاعت مالی ندارند و افزایش بی خانمانی.
اگر بودجه رئیس جمهور اوباما و یا پال رآین ، یا بخشی ازبودجه هرکدام، تصویب شود، و خواهد شد چون، این همان چیزیست که واشنگتن درنظر دارد، دراین صورت وضعیت اقتصادی حتی بد تر هم خواهد شد. توافقی دوحزبی به طور کامل سیاست ریاضت کشی را اعمال کرده و توسط رسانه های شرکنهای غول پیکر و نظریه پردازان ثروتمند با بوق و کرنا تشویق می گردند، هم چنان که مارگارت فلاورز در مجادله برنامه تلویزیونی مارک استاینر بیان می کندـ یکی از جانب نظریه پرداز دمکرات "لیبرال"و دیگری از جانب محافظه کار جمهوری خواه – آنها با این مورد موافق بودند، درحالی که مارگارت می بایست اظهارات غلط آنها را تصحیح می کرد.
رئیس جمهور اعمال سیاست ریاضت کشی را، با پیشنهاد یک طرفه کاهش بودجه در بیمه اجتماعی و کمک پزشکی که مزایا را کاهش می دهد و هزینه های مراقبت های بهداشتی را افزایش می دهد، نشان داد.
پس از چهار سال ادامه کاهش در این برنامه ها، « خیانت بزرگ اوباما » تأثیر خود را به جا گذاشته است. اقتصاد دانی بنام جک راسموس، این سیاست را به عنوان « تبانی بزرگ » بین طرفداران منافع شرکتها و کسب و کار بزرگ در هر دو حزب می داند. رئیس جمهور هیچ گونه اقدامی در مورد پیاده کردن برنامه ای برای حل بحران بیکاری، یزرگ شدن شکاف بین فقر و ثروت،و ایجاد اقتصاد نوین نکرد – در عوض او سیاست مأموریت برای اعمال ریاضت کشی را انتخاب کرد.
اعمال سیاست ریاضت کشی نسبت به ارتش به کارگرفته نشد، کسرکردنها از بودجه ارتش توسط دولت ترمیم شد حتا اعتباردهی به برنامه موشکی را که کنگره آمریکا تصویب نکرده بود، ترمیم شد . وقتی نوبت به نیاز مردم می رسد، اوباما هزینه های واقعی زندگی سالمندان را عمدتاً نادیده می گیرد و به جای آن با استفاده از نرخ تورم جعلی که به قول اقتصاد دانی به نام مایکل هودسون ، « رفرم غذای گربه » نامیده است را به عنوان رویکرد پیش می کشد. اوباما و توافق دو حزبی می خواهند که آمریکائی ها بپذیرند که این کاهش ها لازمند، که درحقیقت آنها ابداً صحت ندارند.
اوباما با این کاهش ها، نه تنها به طبقه ی متوسط، فقیر، سالمندان و سربازان از جنگ برگشته صدمه می زند، بلکه بودجه او بهطور مدام در خدمت هدیه دهی به شرکتهای بزرگ و غول پیکر می باشد. بودجه اوباما پیشنهاد فروش اعتبار تنسی وَلی (Tennessee Valley Authority) را به شرکتهای بزرگ انرژی با منافع عظیمی می دهد. این عمل اوباما مطمئناً سبب می شود که مصرف کنندگان انرژی بالاترین نرخ را بپردازند. هم چنان که تغذیه امن و سالم بد تر می شود، بودجه اوباما، بازرسان کشتارگاه مرغ ها را کاهش می دهد و بازرسی را به کشتارگاه ها واگذار می کند. و اوباما که همواره در مورد صنعت هسته ای به خوبی تأمین مالی شده، در قوانین آن تجدید نظر کرده و درست پس از « حوادث رادیولوژیک » مانند حوادث نیروگاه هسته ای و بمب های کثیف، به طرز چشم گیری سطح رادیو اکتیو مجاز در آب آشامیدنی را افزایش یافته است.
این پیروزی برای صنایع دقیقاً به معنی ضرر و زیان برای سلامت و رفاه آمریکائی ها می باشد. کنگره آمریکا کار یا وظایفش را برای شرکتهای بزرگ و غول پیکر به خوبی انجام می دهد؛ تحقیقات نشان می دهد که دریافت پولی هنگفتی برای نمایندگانی که رأی برای آزادسازی صنایع مالی فاسد می دهند را باخود همراه دارد. و شرکت غول پیکر مونسانتو ، فعال در تولید محصولات کشاورزی مواد غذائی قادر به تصویب قانون حمایت از فراورده های مونسانتو شد که، مانع از تصویب مقررات تغییرات ژنتیکی(Genetically Modified Organism) و حتی جلو گیری از مداخله دادگاه علیه آن شد.
فساد کنگره آمریکا و رئیس جمهور دراین هفته نمایشی شد وقتی که، آنها قانون بورس اوراق بها دار طرح شده توسط مقامات دولتی برای جلوگیری از مبادله داخلی (Insider trading) که لازم می دارد آنها سرمایه گذاری مالی خود را در یک فورمی قابل جستجو آشکار کنند، لغو کرد. مجلس سنای آمریکا در عرض 10 ثانیه لغو این قانون را گذراند، مجلس نمایندگان آمریکا در عرض 14 ثانیه، هر دو با رضایت به اتفاق آرا به تصویب رسید – حتی یک سناتور یا نماینده هم به مخالفت با لغو این قانون صحبت نکرد. رئیس جمهور با سرعت و بی سرو صدا این قانون را امضا کرد. امضای لغو این قانون به مراتب بی سرو صدا تراز زمانی بود که اوباما قانون اوراق بهادار دربورس را یک سال پیش امضا کرده بود. او در آن زمان گفت: « چقدر مهم بود برای مقامات منتخب، که گذراندن قانون با شفافیت صورت گیرد »، این جا، صحبت از پنهان نگهداشتن فساد به میان می آید، بانک فدرال ریزرو استدلال می کند که فساد گسترده در عملکرد بانکهای وام مسکن، حرفه مخفی آنها می باشند و نباید فاش گردند. آیا این استدلال سرمایه داری مافیائی نیست؟
هم اکنون پرواضح است که آمریکائی هائی که سپرده نقدی در بانکهای بزرگ دارند همان بلائی سرشان می تواند یباید که بر سر مردم قبرس آمد، به یاد داشته باشید درس آموزی از رکود بزرگ را که سپرده های مردم را تصرف کردند و تبدیل به سهام بانکی برای خودشان کردند. اِلن براوُن گزارش می دهد که این بخشی از «بیش از حد بزرگ است که شکست بخورد » طرح بانکها است برای مقاومت در برابر فرو پاشی بعدی. در حقیقت مشتقات عظیم و سرمایه گذاریهای مخاطره آمیز، تقریباً به بزرگی اقتصاد کل ایالات متحده آمریکا حمایت بیشتری نسبت به سپرده های بانکی مردم دریافت خواهند کرد. این می تواند همین جا در زمان سقوط رُخ دهد و این امر بسیار سریع و متلاطم صورت خواهد گرفت، با بانکها ویا شرکت بیمه سپرده فدرال ، سپرده های مردم را به منظور حفظ بانکها تصاحب می کنند. واگر شما نتوانید بدهی های خود را بپردازید، آگاه باشید که روانه زندان طلبکاران می شوید.
هر سال مالیاتی به ما یادآور می شوند که چقدر سیستم مالیاتی نا عادلانه است و چگونه بانکهای بزرگ و ثروتمندان با پنهان کردن پولهای کلان خود در خارج از مرزها از پرداخت مالیات اجتناب می ورزند، در داخل آمریکا ادعای ضرر می کنند ولی سود سرشار در خارج از مرزها نصیبشان می گردد. یک گزارش نشان می دهد که این پناه گاه های مالیاتی در خارج از کشور بهطور متوسط هزینه ای برابر با 1000 دلاردر سال برای هر مالیات دهنده آمریکائی دارد. فقط امسال، انباری از 2،5 میلیون پرونده حاوی اسرار بیش از 120 هزار از شرکتها و شرکتهای چند ملیتی آمریکائی بیرون مرزی توسط کنسرسیوم بین المللی روزنامه نگاران تحقیقی معاملات پنهان سیاستمداران، جنایتکاران، کاسبکاران و ثروتمندان میلیاردر جهان که بیش از 32 هزار میلیارد دلار در خارج از مرزها پنهان کردند را آشکار ساختند.
هم چنانکه ما به اجرای کامل قانون مواظبت اوباما (Obama Care) می رسیم، تدوین و تصویب این قانون بیشتر گران تر و کمتر به نفع مصرف کننده است. اوباما با نمایندگان شرکتهای بیمه سلامتی در کاخ سفید ملاقات کرد تا مشارکت آنها را در اجرای این قانون به بحث بگذارد. هزینه اجرای این قانون افزایش می یابد. بنابراین، اوباما از وعده و وعیدهای خود در این مورد درحال عقب نشینی است. در حال حاضر، افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی نتیجه اش این شده که مردم برای صرفه جوئی در هزینه های خود مجبور به کاهش دادن داروهای تجویزی خود شوند – این عمل برای سلامتی یا هزینه مراقبتهای بهداشتی خوب نیست. و اوباما به طور بی سرو صدائی در حال تخریب مواظبت پزشکی با افزایش بهای مواظبتهای سلامتی است. در حالی که، در همان زمان افزایش بودجه برای بیمه خصوصی گران تر و کارآمد تر برای سالمندان، و مزیت مواظبت پزشکی می باشد. این به مثابه بخشی از آزاد سازی از موفقیت آمیز ترین بخش از مراقبتهای بهداشتی ایالات متحده، می باشد که به واسطه تعیین مدیر اجرائی سابق کورپوراسیون بیمارستان آمریکا برای اداره مواظبت پزشکی (Medicare) بد تر شد. مارلین تاونر قول می دهد که مدیکِر را به عنوان یک کسب و کار خصوصی ، درست برعکس آن چیزی که باید صورت گیرد، یعنی یک سرویس خدماتی عمومی لازم، اداره کند.
آشفتگی سیاسی و اقتصادی واشنگتن و وال استریت، اقتصاد مضمحل و خطر سقوط دیگر، به این منجر می شود که بیشتر و بیشتر مردم اعتبار سرمایه داری مالی بزرگ را با انتقاد در محدوده فراتر از منتقدان سنتی خود به زیر سئوال بکشند. بیشتر و بیشتر مردم خواهان انحلال بانکهای بزرگ و اجرای قوانین بسیار سخت علیه این بانکداران هستند. اما، خیلی از مردم نیز خواستارتغییر کل ساختاری هستند. …
بحران اقتصادی ایالات متحده آمریکا و دولت روبه روی ما قرار دارد. تنها راهی که می شود کاهش خدمات اجتماعی لازم را متوقف ساخت، بسیج عمومی برای جلوگیری از ادامه خصوصی سازی خدمات عمومی و هدایای دولت به شرکتهای بزرگ و غول پیکر به طور رایج در واشنگتن دی سی است. فرا تر از آن، این برای همه ما مهم است که پیش بینی و شروع به ایجاد اقتصاد نوین بکنیم، هم چنان که سیستم قدیمی فرو میریزد.
آینده از آن ماست که آن را تعریف کنیم، اکنون زمان برای عمل فرا رسیده است.
ـــــــــــــــــــــ
فساد درمرکز ایده ئولوژیک نظام سرمایه داری آمریکا
قسمتی از مصاحبه ایمی گودمن از رادیوی پاسیفیکا با تامس گامبلتون اسقف دیترویت میشیگان،
در مورد سوء استفاده جنسی از او و بازتاب آن در فعالیت طول عمرش ـ 12 آوریل، 2013
هم چنانکه پاپ جدید، فرانسیس با دستور خود واتیکان را وادار به برخورد قاطعانه تر در مورد تجاوز جنسی می کند، ما با اسقف بازنشسته ای از شهر دیترویت، میشیگان، تامس گامبلتون صحبت می کنیم. که خود یکی از بازماندگان این سوء استفاده جنسی است. در سال 2007 ، گامبلتون پس از اینکه علناً به نفع لایحه ایالت اوهایو به گسترش قانون محدودیت برای موارد سوء استفاده جنسی توسط روحانیون صحبت کرد، مجبور به استعفا شد. این جا در نیویورک در شب گذشته، گامبلتون در یک برنامه برای جمع آوری اعانه برای شبکه بازماندگان از کسانی که توسط کشیش ها مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند شرکت کرد. اسقف گامبلتون هم چنین دهها سال است پشتیبان برقراری صلح، عدالت اجتماعی و حقوق انسانی می باشد.
خوان گانزالس: ما برنامه امروز را با این نگاه شروع می کنیم که کلیسای کاتولیک امروز از جریان رسوائی سوء استفاده رایج جنسی رنج می برد. فرانسیس پاپ جدید انتخاب شده، به تازگی اولین بیانیه خود را در رابطه با این موضوع صادر کرد. اوبه واتیکان دستور داد که : « تا آنجائیکه مربوط به سوء استفاده جنسی می شود باید قاطعانه برخورد کرد، بالا تر از همه، اقداماتی که کودکان زیر سن قانونی را محافظت بکند، و کمک به آنهائیکه در گذشته مورد چنین خشونت یا سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند (و) بالاخره اقدامات لازم علیه کسانیکه مرتکب چنین جرمی شدند.»
اما گروه های خارج، از جمله شبکه بازماندگان از کسانی که توسط کشیش ها مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند، اقدامات پاپ جدید را زیر سئوال برده اند. در حالیکه تحت عنوان کاردینال (اسقف اعظم) در آرژانتین خدمت می کرد، پاپ فرانسیس به خاطر عدم قاطعیت نشان دادن در برابر قربانیان سوء استفاده جنسی و حتی ملاقات با آنها مورد انتقاد قرار گرفت.
فقط در هفته گذشته، تعدادی از موارد مختلف افشاء شده در مورد تجاوزات جنسی در کلیسا ها پدید آمده است. در روز یکشنبه، قلمرو مذهبی اسقف اعظم فیلادلفیا سه کشیش را بطور دائم از این مقام برکنار کرد، از جمله فردی که پس از اتهامات وارده به او و برکناریش توسط مقامات کلیسا خودکشی کرد. در همین حال در اتریش، مقامات مربوطه، کشیشی را که تحت عنوان مدیر مدرسه شبانه روزی کاتولیک مشغول به کار بود به خاطر تجاوز جنسی به 15 کودک، از مقام اش برکنار کردند.
ایمی گودمن: ما در حال حاضر نزد اسقف، تامس گامبلتون، اسقف کمکی سابق در قلمرو مذهبی اسقف اعظم دیترویت، میشیگان قرار داریم. او یکی از حامیان پر سرو صدای قربانیان سوء استفاده جنسی در کلیسای کاتولیک می باشد. در سال 2006 ، او برملا ساخت که در نوجوانی توسط یک کشیش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود. دیشب، اسقف گامبلتون اینجا در نیویورک در برنامه ای برای جمع آوری اعانه ی مکمل برنامه کمکی به منظور تغذیه (Supplemental Nutrition Assistance Program, SNAP)، شبکه بازماندگان از کسانیکه توسط کشیش های مختلف مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بودند، صحبت کرد.
اسقف گامبلتون هم چنین دهها سال است که پشتیبان و مبلغ صلح، عدالت اجتماعی و حقوق مدنی است. او هم چنین در سازمانهای خیریه متعدد نیز فعال می باشد. او از سال 1968 ، زمانیکه به مقام اسقفی رسید علیه جنگ و تسلیحات هسته ای مبارزه کرده است.
اسقف گامبلتون، به برنامه ما، دمکراسی ازهم اکنون (Democracy now) خوش آمدید.
اسقف تامس گامبلتون: خیلی ممنون و متشکر از شما.
ایمی گودمن: این برای ما فوق العاده است که شما را نزد خود داریم. دیشب شما در نیویورک در یک کلیسا که در نزدیکی محل ما می باشد صحبت کردید و شما با جرئت گفتید که کلیسای کاتولیک به شما اجازه نمی داد که در آنجا صحبت کنید.
اسقف تلمس گامبلتون: بله، و چون معمولا ازً DNAP، یا شبکه بازماندگان تجاوزات جنسی، در کلیساهای کاتولیک و در محوطه کلیسا ها اسقبال نمی شود که من فکر می کنم اشتباه است، افرادی هستند که در داخل همین کلیسا ها بی رحمانه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند و بجای بی اعتنائی به وضعیت آنها، من فکر می کنم که اسقف ها و مقامات کلیسائی باید آنها را مورد توجه قرار دهند و به آنها خوش آمد بگویند و واقعاً به آنها گوش فرا دهند. از همان روزهای اول شروع این بحران، من فکر می کنم اسقف های کاتولیک با تماس شان با وکلای خود اشتباه بزرگی را مرتکب شدند. زیرا که این وضعیت قانونی بلافاصله تبدیل به حالت خصمانه می گردد. این طریقی است که نظام قضایی ما کار می کند. چراکه، قربانیان کنونی تبدیل به دشمن می شوند. بجای برخورد درست به آنها مثل برخورد اسقفی، محبت آمیز، به طریق استقبال و تلاش برای کمک و التیام دادن به بلائی که بر سرآنها آمده، آنها را تحت فشار قرار داده و از خود دور می کنند. و بالاخره به جائی می رسد که دیگر به آنها اجازه نمی دهند که در مکانهای کاتولیک حتی صحبت کنند.
خوان گنزالس: اسقف، من می خواهم از لحاظ تأثیری که تقریباً این افشا گریهای بی پایانی در مورد سوء استفاده جنسی در کلیسا داشته، از شما بپرسم، این می بایست بزرگترین بحران در مسیحیت از زمان مارتین لوتر که اصلاحات پروتستان را عملی ساخت، از لحاظ تأثیر کلی بر کل نهاد کلیسا باشد. من می خواهم از شما سئوال کنم اول، این شرایط، چه تأثیری در محله های مذهبی و کاتولیک ها داشته، آنها چه برداشتی از این نهاد دارند، و هم چنین، هزینه اقتصادی عظیم آن که بر کل کلیسا ها وارد آمده است، همانطور که شما ملاحظه می کنید مدارس کاتولیک یکی پس از دیگری بسته و تعطیل می شوند و املاک آنها فروخته می شوند در حالیکه، کلیسا مبالغ عظیمی را به عنوان خسارت به آسیب دیدگان می پردازد؟
اسقف تامس گامبلتون: خوب، به نظر من، بیشتر از همه، یک احساس بوده است- در بخشی از مردم کاتولیک بطور کلی- افرادی که هر یکشنبه به کلیسا می آیند، اول از همه حس اعتماد به رهبران کلیسا را از دست داده اند و به همین طریق، اعتبار اخلاقی اسقف های کلیسا ها به طور بی سابقه ای کاهش یافته است. و بنابراین، بدان معنی است که موقعی که آنها در مورد مسائل دیگری صحبت می کنند، تأثیر اظهارات آنها به مراتب کمتر ازآن است که اگر آنها بیشتر به عنوان رهبران اخلاقی معتبر، واضح و روشن مورد قبول مردم قرار می گرفتند. و این وضعیت هم چنین به این واقعیت کمک کرده که بسیاری از مردم خود را از کلیسای کاتولیک خارج کرده و دیگر حاضر به شرکت در برنامه های آن نیستند. 30 میلیون نفر تعدادی است که یک گروه تحقیقاتی پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که دیگر هیچ گونه شرکت فعالی در کلیسا ندارند. آنها دیگر خود را به عنوان کاتولیک به حساب نمی آورند، و به همین دلیل آنها دیگر هر یکشنبه در کلیسا حضور ندارند. آنها دیگر حاضر به گوش فرادادن به اسقف یا پاپ نیستند وقتی که هرکدام از آنها صحبت می کنند. و این زیان بزرگی است برای کلیسا.
تا آنجا که به مسائل اقتصادی مربوط می شود، بسته شدن مدارس کاتولیک، من فکر نمی کنم که به این علت باشد. دلایل بسیاردیگری است که چرا این اتفاق افتاده است. اما، کلیسای کاتولیک مدت هاست که به پول نیازمند نبوده است. و من نگران این واقعیت نیستم که به دلیل اینکه این طریق به عنوان راه حل به کل بحران تا به حال برخورد شده و کلیسا نیاز به پرداخت مبالغ هنگفتی به قربانیان این تجاوزات بوده است. این خوب نیست، اما، بخش قابل ملاحظه ای از این خسارات توسط بیمه جبران می گردد. بنا براین، هنگامی که اسقف در مورد این موضوع صحبت می کند که دیگر پولی برای برنامه های اجتماعی و غیره وجود ندارد، او واقعیت را بیان نمی کند. در واقع، تعداد زیادی از این برنامه ها توسط منابع دولتی تأمین می شوند، بنابراین، این صحبتها مرا قانع نمی کند که بگوئیم ما به اندازه کافی وجه در اختیار نداریم که کارهائی را که می خواهیم انجام دهیم. کلیسا لازم نیست که غنی باشد، یا خیلی ثروتمند، مثل شرکتها.
ایمی گودمن: شبکه گروه بازماندگان از کسانی که مورد تجاوز جنسی توسط کشیش ها قرار گرفتند، یا SNAP، تعهد پاپ فرانسیس در مورد برخورد به سوء استفاده جنسی روحانیون از کودکان زیر سن قانونی را به زیر سئوال برده اند. در یک بیانیه ای این گروه گفت: « عمل انسان بلند تر از کلمات صحبت می کند. و یکی از اولین اقداماتی که پاپ فرانسیس انجام داد، دیدار او شاید با فاسد ترین اسقف اعظم با مشخصات بسیار شناخته شده بر روی کره زمین بود، یعنی اسقف اعظم، برنارد لاو (Cardinal Bernard Law)، که به عنوان مقام قدرتمند رسمی کلیسا باقی می ماند، کسی که علی رغم این که در بوستون به خاطر پنهان نگهداشتن و اجازه دادن به جنایات توسط صدها نفر از روحانیون بچه باز مورد تقبیح (یا سرزنش) مردم قرار گرفته بود.
نظر شما در مورد اولین عمل پاپ فرانسیس و به طور کلی آنچه که اوبه عنوان یک پاپ می باشد، چیست؟
اسقف تامس گامبلتون: خوب، من با آنها موافقم که، آن کار خوبی نبود که انجام گیرد، چنانچه او عمیقاً نگران سوء استفاده جنسی می باشد. اما، من احساس می کنم که ما هنوز باید زمان کمی بیشتر به او بدهیم تا ببینیم او چگونه به این مشکل برخورد می کند. وقتی که او گزارشات جمع آوری شده توسط کمیته اسقف های اعظم را که قرار بود بررسی شوند که چه اتفاقی در دادگاه عدالت (curia) افتاده است را خواند، کاملاً از وضعیت کلی آگاه شد ازجمله این که در آرژانتین زیرنظرشچه گذشت . من امیدوارم و قطعاً دعا می کنم که او در تلاش برای مقابله با علل ریشه ای این بحران بسیار بی محابا تر باشد.البته تا این زمان چنین قدمی در این راه در هیچ یک از مجامع اسقف نشین تا آنجائی که من مطلع هستم و یا در کلیسای جهانی برداشته نشده است.
خوان گانزالس: من خیلی مشتاقم که شما برخی ازاطلاعات مربوط به تجربه شخصی خود را بازگو کنید. در مورد این که این بحران عمیق سوء استفاده جنسی در کلیسا چقدر عمیق است و مقاومت رهبری کلیسا در مقابله با این بحران به طور مستقیم چه بوده است.
اسقف تامس گامبلتون: خُب، چیزی که واقعاً چشمان مرا باز کرد، زمانی بود که یکی از دوستان من – در واقع شخصی که خود SNAP را بوجود آورد – نزد من آمد و از من خواست تا با اسقف محلی مذاکره کنم. زیرا، کشیشی که به وی she) )تجاوز کرده بود و کسی که به افراد دیگر هم تجاوز جنسی کرده بود، هنوز در پست و مقام خود باقی مانده بود. و من گفتم: « این غیر ممکن است».
ایمی گودمن: شما اسقف دیترویت بودید و او در تولیدو بود.
اسقف تامس گامبلتون: خوب، من یک اسقف کمکی در دیترویت، میشیگان بودم. اما من در لیست باربارا بلین (Barbara Blain)، بنیانگذار SNAP از ده ها سال قبل بودم. و زمانی که او نزد من آمد و به من این را گفت، من به او گفتم، «خُب، من می روم تا اسقف را ببینم، و من با او صحبت خواهم کرد، و من مطمئنم که او سعی نخواهد کرد که به محرمانه نگهداشتن این موضوع ادامه دهد. » بنا براین، من به گفته های او اعتماد کردم. اما، هیچ اتفاقی بعداً صورت نگرفت. و بنابراین، به من ثابت شد که بعضی از این بهترین اسقف های دور و بر ما حاضر به مقابله با این مشکلات آن طورکه باید برخوردنمی کنند. منظورم اینست که، به طرز وحشتناکی اشتباه است که به چنین کشیشی اجازه دهند در شرایطی که او می تواند کودکان دیگری را مورد تجاوز جنسی قرار دهد، به کار خود ادامه دهد.
ایمی گودمن: و این کشیش بود.
اسقف تامس گامبلتون: بله، واین اسقف اجازه می داد تا این روش ادامه داشته باشد. و من این روش را کاملاً سزاوار سرزنش و غیر قابل درک می دانم. بعد ازاین اتفاق، اصلاً به نظر من نمی رسید که چگونه باید در مقابل آن عکس العمل به خرج دهم وبه این ترتیب، من سعی و کوششم در ایجاد تغییر لازم را در کنفرانس اسقف ها و پشتیبانی از افرادی مانند بازماندگانی که متعلق به SNAP و تمام بازماندگان دیگر هستند، به طور تزلزل نا پذیری انجام دادم.
ایمی گودمن: پس در مورد آنچه که منجر به سقوط نهائی شما شد، صحبت کنید؟
اسقف تامس گامبلتون: خُب، هم اکنون من هنوز یک اسقف هستم، نه – اما، من هیچ مقام اداری ندارم. من در واقع هم اکنون اسقف کمکی به رسمیت شناخته شده در دیترویت هستم. اما، هنگامی که من در مجلس قانون گذاری ایالتی اوهایو به حمایت از لایحه ای تحت عنوان پنجره ای از فرصت در مورد محدودیتهای قانونی صحبت کردم، اسقف ایالت اوهایو بسیار بسیار برانگیخته و عصبانی شد و رفت نزد پاپ اعظم ، نونسیو (Nuncio) که از من شکایت کند، به یک معنی، چون علنی در مخالفت با سیاستی صحبت کردم که سیاست آنها بود واز نظر آنها من بیگانه ای هستم که از میشیگان آمدم و در اوهایو صحبت می کنم، گرچه من مرزی قائل نیستم مثل قلمرو یک اسقف یا دیگری که از صحبت کردن در قلمروهای مختلف در مورد مسائلی که بر کل کلیسا تأثیر گذار است، آنها از من جلو گیری کنند. ولی، آنها در این مورد بسیار عصبانی بودند.
و به این ترتیب، در عرض یک هفته، من از طرف رُم با خبر شدم – نونسیو (Nuncio) رفت رُم – و من باید بلافاصله از مقام اسقف کمکی استعفا داده و در غیر این صورت آنها مرا اخراج خواهند کرد. و به این طریق، من قبول کردم، برای اینکه هم اکنون یک سال از سن بازنشستگی من که 75 سال می باشد گذشته بود. و من هیچ گونه درنگی در استعفای خود نمی دیدم. اما، من مایل نبودم که قلمرو کلیسا را ترک کنم، جائیکه درآن به مدت 23 سال کشیش بودم، و من هنوز نمی فهمم که چرا کسی در رُم، یعنی رئیس دفتر دادگاه عدالت مذهبی (Curial) باید قادر باشد که به اسقف اعظم دیتریوت بگوید چه کسی باید یا نباید به عنوان کشیش در قلمرو مذهبی اسقف خدمت کند. اما، اسقف اعظم این دستورالعمل را از رُم قبول کرد و مرا وادار به استعفا از بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا کرد.
خوان گانزالس: و زمانیکه شما می گوئید که به سن طبیعی 75 سال رسیدید، کلیسا مقررات دارد، درست شبیه دادگاه های فدرال، که زمانی که شما به یک سن خاص می رسید، باید بازنشسته شوید، مگر اینکه به شما اجازه داده شود تا به خدمت ادامه دهید.
اسقف تامس گامبلتون: خوب، بله، قانون شورای کلیسا( (Canon law یک اسقف در سن 75 سالگی مئ تواند تقاضای استعفا بدهد. اما، این قانون نمی گوید « باید ». این قانون می گوید که این چیز طبیعی است. بنابراین، من این کار را نکردم، و بیش از یکسال از آن تاریخ گذشت، به طوری که من در آن لحظه هیچ احساسی نداشتم که به خدمت خود ادامه بدهم چون به هر طریق من دیگر قدرت اداری یا اجرائی در کلیسا را نداشتم. و به این ترتیب، من به عنوان رهبر مذهبی عمل نمی کردم و هنوز هم نمی کنم وهم چنین بسیاری آئین های مرسوم در کلیسا.
اسقف تامس گامبلتون: خوب، درواقع، آنها درآن روز جلسه را نگذاشتند اما، من بیانیه ای را آماده کرده بودم و این بیانیه به دست رسانه ها رسید. و البته، آن را پخش کردم. و درآن، چیزی که واقعاً مورد توجه قرار گرفت، این اولین باری بود که من درمورد تجربه خودم یعنی تجاوز جنسی به من صحبت کردم. و دلیل اینکه من چرا این موضوع را افشا کردم، به خاطر این نبود که من در پی نوعی هم دردی یا چیز دیگری بودم، ولی فقط به دلیل این بود که من فقط می خواستم قانون گذاران بدانند که قربانیان تجاوزات جنسی به سادگی نمی توانند بلافاصله پا جلو بگذارند و از خود دفاع کنند. خوب، ممکن است چند نفری وجود داشته باشند اما، به طور کلی شما معمولاً آنقدر درش غرق می شوید، و همیشه امکان این احساس وجود دارد که به خود بگوئید شاید تقصیر من بوده و شما می دانید که او یک کشیش خوب بود، چرا که او چنین کار شیطانی را انجام نمی داد؟ خوب- و هم چنین فقط خجالت و گیجی دراین مورد دست خواهد داد. شما در نتیجه قادر نخواهید بود در موردش صحبت کنید.
ایمی گودمن: چه اتفاقی برای شما افتاد؟ شما دراین مورد چه کردید؟
اسقف تامس گامبلتون: خوب، این یک چیز معمولی بود. کشیش مربوطه مرا و هم کلاسی دیگر مرا به کلبه خود برد.
ایمی گودمن: شما درآن لحظه چند سال داشتید؟
اسقف تامس گامبلتون: من 15 سال داشتم. والدین من مرا به مدرسه کاتولیک فرستادند تا روزی من هم در کلیسای کاتولیک سلسله مراتب را طی کنم و به این مقام اسقفی برسم. درآن موقع من در آغاز کلاس دهم بودم. و من درست 15 ساله شده بودم و او سعی کرد به من حمله کند. ولی این را که می دانید من قادر به دفاع و مبارزه در مقابل او بودم. ولی این هنوز یک موقعیت بسیار سختی برای من بود که کشیشی را تجربه کنم که در حال تجاوز جنسی به یک نفر باشد و آنهم من باشم، تحمل آن بسیار بسیار دشوار بود.