نبرد قصیر: دستاورد تاکنونی…و سپس؟

برگرفته شده از: سایت شبکه الوحده الاخباریه٬ متعلق به نویسندگان اردنی

ترجمه و زیرنویس ها: احمد مزارعی٬ ۱۸ مه ۲۰۱۳

 پیروزی ارتش سوریه بر مزدران بیگانه٬ دیرو زود دارد٬ سوخت و سوز ندارد(۱)

   با شعله ور شدن نبرد روستاهای اطراف شهرک قصیر٬ در استان حمص و دخالت حزب الله در کنار ارتش ملی سوریه و نیروهای «کمیته های توده ای» که مسلح بودند و به صحنه نبرد آورده شدند٬ بوضوح آشکار شد که نبرد فعلی مسئله حمایت از این روستا ویا بازپس ستاندن آن دیگری نیست٬ بلکه هدف مهمتری منظور نظر است که ابعاد مهم نظامی و استراتژیک دربر دارد(۲). این هدف چگونه باجرا درآمد٬ در چه مرحله ای قرار دارد و همه این اهداف و نبردها به کجا خواهد رسید؟

مرحله یکمبا یک حمله برق آسا٬ ارتش «تل نبی» را باشغال درآورد٬ زیرا این تل بر بیشتر روستاهای قصیر اشراف داشت. از بالای این تل امکان داشت تا مهمترین پلی که دوسوی رودخانه عاصی را بهم متصل میساخت٬ کنترل نمود و بدین شکل همه سنگرهای تروریستهای مسلح زیر نظر قرار میگرفت. ارتش از اینجا میتوانست مانع عبور تروریستها بسوی غرب رودخانه شده و دیگر نتوانند جاده ها را مین گذاری کنند. امر دیگر اینکه دو روستای دیگر یعنی برهانیه و رضوانیه نیز در مرز لبنان منزوی میشد و تروریستها نمیتوانستند از درون لبنان امدادات خود را وارد سوریه کنند.

مرحله دومدر ا ین مرحله روستای آبل که مابین قصیر و شهر حمص قرار داشت٬ باشغال درآمد و بدین شکل و بطور تدریجی محاصره قصیر تنگتر شد.

مرحله سوماکنون عملیات نظامی دیگری برای تسلط بر روستاهائی که در غرب رودخانه عاصی قرار دارند٬ آغاز و با موفقیت به پایان رسید. چند روز بعد تهاجم گسترده دیگری برای پاکسازی و اشغال روستاهائی که در شرق رودخانه قرار داشتند٬ آغاز و با موفقیت به پایان رسید و بدین شکل روستاها و دهات و مزرعه های جوسیه٬ سعدیه٬ سقرجه٬ خالدیه٬ قادش٬ منصوریه٬ سلومیه٬ جروسیه٬ سکمانیه٬ اذنیه و…از کنترل تروریستها خارج شد و آنانی که در طی نبردهای روزهای گذشته زنده مانده و توانایی فرار داشتند٬ به درون شهرک قصیر خزیدند.

مرحله چهارم: در این مرحله نبرد٬ هجوم برای تسلط بر سه روستای دیگر اطراف شهرک قصیر٬ یعنی: حیدریه٬ دمینه غربی و عش الورور آغاز و با موفقیت به پایان رسید و بدین شکل ارتباط میان قصیر و شهر حمص قطع گردید. تا این زمان تروریستها از این طریق برای رسانیدن انواع کمکهای لجستیکی٬ انواع جنگ افزار و هم چنین کمکهای غذایی استفاده میکردند. در پایان موفقیت آمیز این نبرد٬ شهرک قصیر از نظر تسلیحاتی و نظامی در انزوای کامل قرار گرفت.

مرحله پنجماکنون نیروی هوایی سوریه مناطقی از شهرک قصیر را که تروریستها در آن موضع گرفته اند٬ بمباران می کند و محله های زیادی از شهرک تخریب گردیده است. ارتش هم چنین حلقه محاصره خود را بر شهر هر روز تنگتر میکند و آماده میشود تا هجوم پایانی خود را از محورهای مختلفی آغاز کند. منابع دولتی اطلاع داده اند که تروریستها مردم عادی را به گروگان گرفته و اجازه نمی دهند آنها از شهر خارج شوند. از یک هفته پیش٬ ارتش گذرگاه هایی را مشخص و اعلام کرده که اهالی می توانند از آنجاها خارج شوند. مخالفان مسلح دولت٬ ارتش را متهم نموده اند که در صدد است٬ قتل عامی همانند شهر بانیاس براه اندازد و جامعه بین المللی را متهم کرده اند که ازشهر حمایت نمی کنند.

اهداف نبردهای خونین فوق چیست؟

یکمزمینه سازی برای تسلط بر شهر حمص٬ شهری که قبل از سایر شهرها و شهرکهای سوریه از طرف بسیاری نام «مهد انقلاب سوریه» بخود گرفته و بسیار معروف گردیده است. قابل توجه اینکه٬ در حال حاضر شهر حمص بطور پنجاه – پنجاه٬ میان مخالفان مسلح و دولتیان تقسیم شده٬ مرکز شهر در دست مخالفان و اطراف آن در کنترل دولتیان است.

دوممانع شدن از اینکه تروریستها نتوانند در روستاهای شمال دمشق رخنه کنند٬ بویژه نتوانند جاده حمص – شام را دچار اختلال کرده و با این حساب اتوبان دمشق – طرطوس کاملا در امان می ماند.

سومتاکنون اینچنین بود که از طریق کمکهای لجستیکی که از روستاها و شهرکهای لبنان بدرون سوریه ارسال می شد٬ تروریستها می توانستند در عمق شهرهای مرکزی سوریه رخنه کرده و به خرابکاری بپردازند. اکنون در مرز سوریه و لبنان مناطقی منزوی و خارج از کنترل وجود ندارد که بتوان به درون مرز سوریه رخنه کرد.

چهارمایجاد منطقه گسترده جغرافیایی در داخل مرز سوریه و نیز کنترل نیروهای امنیتی دولت٬ که در عین حال از اطراف حزب الله در منطقه بقاع لبنان نیز کنترل و حمایت می شود(۳).

پنجمپس از پایان یافتن پاکسازی شهر قصیر٬ ارتش فرصت می یابد تا نیروی خود را بطور کامل برای پاکسازی و تسلط بر شهر حمص٬ حلب و سراسر شمال سوریه٬ بکار گیرد.

در خاتمه باید گفت که بدون شک شهرک قصیر٬ پس از آنکه همه روستاهای اطرافش بدست ارتش عربی سوریه افتاده است٬ به مثابه ضربه کمرشکنی برای تروریستها است٬ اما باید گفت که نبرد قصیر بخشی از جنگ بزرگ سراسری سوریه برعلیه تروریستها به حساب می آید. موضوعی که باید گفته شود٬ اینکه شکست تروریستها بطور عمده به علت این بود که آنان یک ساختار منظم تشکیلاتی نداشتند و این نطقه ضعف مهمی برای آنها بود و هست و نقش مهمی در سقوط روستاهای اطراف قصیر داشت. شکست تاکنونی آنها در منطقه قصیر ضربه بسیار خرد کننده ای نیز از نظر معنوی بر کل تروریستها در مناطق دیگر است و شکست زنجیره ای آنان را تسریع خواهد کرد.

پایان

زیرنویس ها از مترجم است:

(۱)- مدتی است که ارتش سوریه با تاکتیک هایی دقیق و دراز مدت همانند نبرد منطقه قصیر٬ می کوشد از یک طرف با کمک گرفتن از شخصیت های سرشناس مذهبی و اجتماعی با تروریستها به توافقاتی رسیده و از تخریب و کشتار شهرها و مردم جلو گیری نماید. برای مثال مدتی است که در شهر رقه که بدست تروریستها افتاده٬ مذاکرات بسیار فشرده ای جریان دارد تا بدین وسیله تروریستها را وادار به تسلیم نمایند. شهر رقه دارای مناسباتی مذهبی و قبیله ای است و طرفداران دولت٬ اکثریت را تشکیل می دهند. سیاست فعلی دولت سوریه بر این اساس است که حتی الامکان از جنگ پرهیز کرده تا نیروهای نظامی تضعیف نگردند.

(۲) – شهرک قصیر و روستاهای اطرافش از یک سال پیش به مرکز مأموران اطلاعاتی بسیاری کشورها و مکانی برای برنامه ریزی و ارسال انواع کمک های گوناگون به سراسر سوریه بود. اکثریت مردم قصیر در گذشته به کار انواع قاچاق مشغول بوده و زمینه همکاری آنان برای کارهای تروریستی وجود داشت. یکی از امیدهای بزرگ آمریکائیها و شخص اوباما برای اشغال دمشق٬ همین منطقه قصیر بود که بسیار روی آن حساب باز کردند و اکنون نیز بسیاری مأموران امنیتی کشورهای مختلف در قصیر گرفتارند. اینچنین به نظر میرسد که مذاکراتی میان دولت سوریه و کشورهای دینفع در جریان است تا مأموران خود را نجات دهند. تعلل دولت و ارتش سوریه در اشغال شهر قصیر را باید از این منظر نگریست.

(۳)- حزب الله در جنگهای چریکی بویژه در مناطق کوهستانی مرزی لبنان و سوریه تجربیات فراوانی داشته و از این نظر از همتایان ایرانی و سوریه ای خود برتری دارد. برای مثال در جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل٬ اجازه نداند ارتش اسرائیل وارد شهرک «بنت جبیل» شود و در طول این مدت٬ جنگ در یک نقطه مرزی ادامه داشت و علیرغم همه توانائیهای ارتش اسرائیل و دخالت هواپیماهای فانتوم آمریکائی که از پایگاه طریف امارات پرواز میکردند٬ نتوانستند سد دفاعی حزب الله را بشکنند. از جمله عوامل پیروزی حزب الله٬ آمادگی رزمی ده ها هزار نفر از اعضای خود٬ شناسائی دقیق منطقه و آمادگی قبلی و از همه مهمتر اینکه حزب الله در طول دوره جنگ بر کل ارتباطات الکترونیکی ارتش اسرائیل تسلط داشت. در پایان جنگ٬ حزب الله به اسرائیل لقب «بیت العنکبوت» داد و در حومه بیروت نمایشگاهی ترتیب دادند که سالن بزرگی را با تارهای عنکبوتی مصنوعی ساخته و آدمک های شارون٬ المرت ٬دان هالپتس وزیر دفاع اسرائیل و…را بر روی تارها چسبانیده و نسیمی نیز بطور مصنوعی می وزیدند و رهبران عنکیونین بلرزه در می آمدند. مدتی بعد آلکس فیشمان٬ تحلیگر نظامی و سیاسی روزنامه اسرائیلی «هارتس» کتابی قطور به رشته تحریر درآورد و در تأیید گفته های حزب الله٬ نام کتاب خود را «بیت العنکبوت» نامید.