نوشته: سرتیب دکتر امین محمد حطیط٬ استاد دانشگاه لبنان و متخصص مسائل استراتژیک نظامی
ترجمه: احمد مزارعی
تایپ و ویرایش: آمادور – اشتراک
رسانه های جمعی کشورهای غربی در یک اقدام تأثرگونه و هالیوودی٬ بیکباره برنامه های عادی خود را قطع کرده٬ تا خبر فوری و مهمی را که آمریکا آنرا اعلام داشته٬ باطلاع همگان برسانند. محتوای خبر فوری اینستکه: «سوریه با استفاده از اسلحه شیمیائی٬ از خط قرمز عبور کرده است». انتشار این «خبر فوری» برای ایجاد فضائی بود که چنین وانمود کنند که از این پس آمریکا مجبورست برای جلوگیری از این تجاوز آشکار سوریه٬ وارد عمل شود٬ سپس برای تکمیل کردن منظره هالیوودی خود با تحلیگران٬ صاحبنظران متعدد مصاحبه های گوناگونی ترتیب داده که نظرات خود را در مورد این اقدام خطرناک دولت سوریه ابراز کنند. یکی تأئید و دیگری نفی کند٬ از دیدگاههای مختلفی مسائل را بررسی کنند و در نهایت تأکید نمودند که جنگ آمریکا یا تهاجم برعلیه سوریه قطعیست و تنها مسئله وقتست که آنهم بزودی حل خواهد شد. با وجود این٬ آیا این قیل و قال٬ مقدمات جنگست یا اینکه در ورای آن امور دیگری نهفته است؟
پیش از اینکه وارد عوامل دست زدن به چنین اقدامات هالیوودی٬ غربی صهیونیستی شویم٬ ضروریست که روی موضوع اصلی تری تکیه کنیم و آن اینکه آمریکا تا چه حد محق است که در مورد دخالت کردن در سوریه نظر بدهد و تصمیم گیری کند. بحث اینگونه میتواند آغاز شود که چه کسی این حق را به آمریکا داده تا قیم امور جهان و پلیس آن باشد؟ و آیا سازمان ملل از طریق شورای امنیت٬ آمریکا را ملزم نموده که مسئول امنیت و صلح بین المللی باشد و اساسا آیا این وظیفه را میتوان به کسی داد؟
در اینجا باید تأکید کرد بر روی یک مسئله اساسی یعنی مفهوم استقلال و امنیت ملی کشورها٬ که مغایر با هرگونه دخالت بیگانگان در امور آنانست. امکان ندارد که کشوری دارای استقلال و حق حاکمیت ملی باشد و اجازه دخالت دیگران را در امور خود بدهد٬ حتی اگر این دیگران به حجم و بزرگی آمریکا باشد. با اینحساب این حق آمریکا نیست که در امور دیگران دخالت کند٬ و با وضوح باید گفت که دورانیکه آمریکا در امور کشورها دخالت میکرد و بر قوانین و مقررات بین الملی فرمان میراند٬ بپایان رسیده و دیگر باز نخواهد گشت. اگر آمریکا همچنان میتواند بوسیله مقرراتی همکاری با این یا آن کشور را منع کرده و تحریمهائی را در اینجا و یا آنجا اعمال کند٬ این مقررات شامل همگان نیست و نمیتواند همگان را ملزم به اجرای آن نماید٬ لذا اگر تجاوزی بتوسط آمریکا برعلیه کشوری اعمال شود٬ مستوجب عکس العمل و مقاومت است.
موضعگیری آمریکا که در اصل پاسخی بدرخواست اسرائیلیها و برای جلب رضایت آنانست٬ مبنی براینکه٬ سوریه از اسلحه شیمیائی استفاده کرده٬ لذا دستاویزیست که آمریکا مستقیما در بحران سوریه دخالت کند و این بمعنی دخالت در امور کشوری مستقل است و اگر آمریکا به چنین اقدامی دست بزند٬ بمثابه تجاوزی آشکار در حق کشوری مستقلست که عکس العمل و دفاع از خود میطلبد. در چنین شرایطی کشوریکه مورد تجاوز قرار گرفته٬ باید بهر وسیله و روابط و مراکزی متوصل شود تا بتواند از خود رفع تجاوز کند. چنین کشوری حق دارد همه منافع٬ مصالح و مراکز کشور تجاوزکار را مورد هدف قرار داده و همپیمانان وی نیز نمیتوانند از تهاجم مصون بمانند.
آمریکا این حقیقت را بخوبی میداند که دنیای امروز شبیه دیروز نیست٬ اگر آمریکا یکدهه پیش توانست با فریب و ریاکاری و اتهام دروغ تهاجم خود را به عراق توجیه کند٬ و کشور آبادی را تبدیل به خرابه و آنرا دچار انواع تفرقه و تقسیم و تخریب کند٬ امروز دیگر نمیتواند چنان تجربه ای را در مورد سوریه اعمال کند. سوریه امروز را که از نظر قدرت٬ همپیمانان و روابط چند جانبه با بسیاری کشورهاست٬ نمیتوان همچون عراق دیروز مورد تهاجم قرار داد. دولت سوریه با صداقت و شفافیت اعلام داشته که نه در گذشته و نه حال و آینده٬ اسلحه شیمیائی را مورد استفاده قرار نداده و استفاده نخواهد کرد٬ این در صورتیکه داشته باشد٬ بویژه در کشور و سرزمین خود٬ زیرا نمیخواهد به ملت خود آسیب وارد کند. اساسا سوریه استفاده از سلاح شیمیائی را تحت هر عنوانی رد میکند٬ زیرا این عملیست غیر اخلاقی٬ مخالف دین و قوانینی که بآن پایبندست. این سیاست اصولی سوریه٬ نه بعلت ترس از آمریکا٬ بلکه بخاطر تأکید و اصراریست که دولت سوریه بر اخلاقیت عمل دفاعی دارد و آنرا در عمل بکار میبندد. اینها اصول و اخلاقیاتی هستند که بطور دادطلبانه٬ در اداره عملیات نظامی – دفاعی سوریه درنظر گرفته میشود.
با وجود اینهمه حقایق باور نداریم که آمریکا اثراتی را که حمله نظامی به سوریه دربر دارد٬ ندیده بگیرد و دست به جنگ برعلیه سوریه بزند. آمریکا میداند که شروع جنگ با تمام وضوح یعنی شعله ور شدن سراسر خاورمیانه و کمترین اثرات زیانبار آن زیر و رو شدن ساختار استراتژی آمریکا در منطقه تحت نام «منطقه میانی» که شامل اکثر مناطق ذخیره نفتی٬ ایران از طرف شرق٬ ترکیه از طرف شمال تا سینا در غرب و یمن در جنوب. معنای روشنتر آن عبارتست از بآتش کشیده شدن جهان٬ گذرگاههای مهم و اساسی جهان. جنگی که آمریکا شاید بتواند بآسانی شعله اش را برافروزد٬ اما هیچگاه نخواهد توانست به اراده خود آنرا خاموش کند٬ زیرا با شروع چنان جنگی ملتهای منطقه آرام نخواهند گرفت تا هنگامیکه همه منافع و مصالح آمریکا را کاملا بسوزانند و بهر قیمتی که شده٬ غرب را از شرق اخراج و آنرا بدست ساکنانش بسپارند.
آمریکا خود حقایق را میداند و تصمیم بر این گرفته تا از این پس٬ «استراتژی سخت افزاری» را با «استراتژی نرم افزاری» جایگزین کند و میداند که بازگشت مجدد به منفعتش نیست٬ زیرا مزدوران و وابستگانی دارد بنام «اعراب و اسلام نمایان» که به اعمال تخریبی در کشورهای عربی دست میزنند و از قتل و کشتار مسلمانان ابائی ندارند٬ بدینجهت بنظر ما آمریکا بر ماجراجوئی دخالت در سوریه دست نمیزند و سربازی هم نخواهد فرستاد. آمریکا خواهد کوشید از مزدوران و وابستگان منطقه ای خود که دارای شهوت قدرت طلبی٬ خیالات و تصورات عصر حجری هستند٬ اسفاده کند. منطقی که با عصر نوین٬ تمدن و دین هیچگونه سازگاری ندارد٬ لذا صحبت از دخالت نظامی و تهدید به «منطقه امن» و «با گذرگاههای امن»٬ آنچنانکه جان کری کوشید تبلیغ کند٬ اعتباری ندارد.هرگونه استفاده از قدرت نظامی در سرزمین سوریه٬ بدست بیگانگان٬ موجب جنگ سراسری در کل منطقه خواهد شد٬ لذا ما باور نداریم آمریکا در شرایط فعلی به چنین حماقتی دست بزند(۱).
اما٬ با وجود این موضعگیری آمریکا مبنی بر عدم شرکت در جنگ در شرایط فعلی٬ سئوال اینست که علت اینهمه سرو صدا و قیل و قال که بدون هیچ دلیلی مطرح میشود و بهیچ عنوان نمیتوان آنرا به ثبوت رساند٬ چیست؟ و در پاسخ٬ با درنظر گرفتن مجموعه وقایع موجود٬ متوجه میشویم که آمریکا در پس این موضعگیری تازه اش اهدافی را دنبال میکند که کوشیده است به نتیجه برساند. حوادث و تحولاتیکه اخیرا در سوریه بوجود آمده٬ آمریکاا را دچار فاجعه و شگفتی کرده٬ لذا کوشیده است از راههای زیر در برابر آن عکس العمل نشان دهد:
۱- فشار بر رهبران سیاسی سوریه تا تهاجمات دفاعی خود را که از یکماه پیش آغاز کرده و پیروزیهایشان که آنچنان چشمگیر بوده که آمریکا را دچار وحشت نموده است. پیروزیهای بزرگ ارتش سوریه بویژه در منطقه میانی سوریه و در بیشترین مناطق درگیری با تروریستهای مسلح در سراسر سوریه علی العموم. هدف آمریکا از این هیاهو٬ توقف عملیات مذکورست. آمریکا با تهدید به دخالت نظامی میکوشد٬ شاید دولت و ارتش سوریه را وادارد تا عملیات نظامی خود را بویژه در منطقه قصیر٬ متوقف سازد(۲)٬ هدف ارتش سوریه پاکسازی این منطقه از تروریستهاست. پاکسازی منطقه قصیر از نظر استراتژی٬ برای ارتش سوریه بسیار مهمست٬ زیرا همه راهها و منافذ کمک به تروریستها از سوی مرز لبنان قطع خواهد نمود.
۲ – فشار بر رهبری دولت سوریه تا کمیته ای را که «بان کی مون» بر اساس تمایل آمریکا٬ برای کشف مسئله استفاده از سلاح شیمیائی تشکیل داده٬ برسمیت شناخته و اجازه دهد آنان به سوریه بروند. هدف آمریکا اینستکه تا از طریق گزارش این هیئت آمریکائی بهانه ای برای دخالت «قانونی» در سوریه فراهم کنند. این کوشش آمریکا و سایر کوششهای مشابه از ابتدای جنگ کنونی٬ از ژنرال محمد دابی تا کمیته «متحققین بین المللی» یکی پس از دیگری ب شکست روبرو شده است.
۳- تأکید بر این امر که به تروریستها گفته شود٬ آنها از پشتیبانی بین المللی برخور بوده و بدینوسیله به آنان کمک معنوی شود. شکستهای پی در پی هفته های اخیر تروریستها٬ روحیه آنها را کاملا درهم شکسته است. همچنین کمک معنوی به اردن که اخیرا در میان مردم و نیروهای مخالف رسوا شد و همکاری دولت با آمریکا برملا گردید.
۴ – خاموش نگهداشتن اسرائیل که در روزهای اخیر که تهدید به دخالت نظامی آمریکا در سوریه و ایران کرده بود٬ یکی از اهداف آمریکا در اینمورد بود که به اسرائیل بگوید که آنان همیشه حاضر و آماده دخالت مستقیم نظامی هستند.
۵ – و نهایتا فراموش نکنیم که آمریکا میکوشد موقعیت و موضعگیری خود را برای مذاکرات احتمالی برای حل مسالمت آمیز اوضاع سوریه٬ حفظ کند. از اینطریق آمریکا میکوشد مانع پیروزی کامل ارتش سوریه با تروریستها شود تا بدینوسیله مصالح خود را حفظ کند. بطور دائم میشنویم که آمریکائیها مقوله «حفظ معادله میان دولت سوریه و تروریستها» را تکرار میکنند.
هدف سرو صداهای آمریکا از طرح مسئله اسلحه شیمیائی٬ توضیحات بالا بود٬ اما بحث در مورد جنگ و دخالت نظامی در سوریه بهر شکل و صورتی منفیست و نمیتوانند بآن دست بزنند. غرب و در رأس آن آمریکا و اسرائیل بخوبی میدانند که قدرت دخالت نظامی در سوریه را ندارند٬ زیرا بآتش آن خواهند سوخت. آنان نقشه واقعیت استراتژی منطقه و بین المللی را بخوبی درک میکنند.
بر این اساس بنظر ما کوشش آمریکا در این مسیر حرکت خواهد کرد تا توازن میان دولت سوریه و تروریستها را ثابت نگهدارد٬ تا جنگ ادامه پیدا کرده و توانائیهای سوریه تحلیل رود و هدف آمریکا از مسلح کردن تروریستها بدین منظورست٬ که البته این سیاست بطور دائم ادامه داشته و اعلان آن امر تازه ای نیست٬ اما سوریه نیز میداند که چگونه سیاستها و برنامه های امریکا را با شکست روبرو سازد و هم اکنون دولت و ارتش سوریه باین امر مشغولند. دولت سوریه بخوبی میداند که چگونه سیاستها و برنامه های آمریکا را با بن بست و شکست روبرو ساخته وهمچنانکه در گذشته هرگونه دخالت آمریکا را رد کرده و از این پس نیز اجازه نخواهد داد تا اهداف آمریکا در سوریه به کرسی بنشیند.
پایان
زیرنویسها از مترجم است:
(۱)- هنگام حمله آمریکا به عراق٬ پل ولفوفیتز در مصاحبه ای اعلام کرد که «ما عراق را اشغال میکنم٬ سه ماه نفت عراق جبران خسارتهای جنگ را برای ما پرداخت خواهد کرد٬ بعد از آن ما٬ مالک عراق و نفت آن هستیم». ارتش آمریکا در آستانه حمله به عراق٬ یکمیلیون و ششصد هزار نفر پرسنل داشت. بنابه تحقیق مستندی که از انستیتوی مطالعاتی و تحقیقاتی صقر در بغداد منتشر شده و عمدتا تحقیقاتش بر آمارهای دولت آمریکا٬ بویژه ارتش آمریکا تکیه دارد٬ ششصد هزار نفر ارتشی آمریکائی کاملا از گردونه جنگ خارج شدند٬ کشته٬ مجروح٬ دیوانه و…. و تعداد کشته های ارتش آمریکا نه آنچنانکه به دروغ انتشار دادند «۴۹۹۹»٬ بلکه پنجاه هزار نفر بود. بیهوده نبود که شبانه و در تاریکی فرار کردند. جنگ ۴ تریلیونی.
حدود دو ماه پیش رهبر حزب الله عراق٬ آقای بطاط٬ اعلام داشت که در حال حاضر ما یکمیلیون کماندوی سنی و شیعه برای جنگ احتمالی برعلیه آمریکا آماده کرده ایم. در مصر ناصریستها سرسختانه برای سرنگونی اخوان المسلمین مبارزه میکنند. آنها بخوبی ماهیت جنگ آمریکا و اسرائیل برعلیه سوریه را میدانند. در اردن هفته پیش قبایل اردنی در تظاهرات بزرگی برعلیه آمریکا و اسرائیل و دولت اردن٬ از سوریه حمایت کردند. قبل از این حزب کمونیست اردن و تمامی سازمانها و احزاب دمکرالتیک و اتحادیه های کارگران و… پس از تظاهراتی بزرگ٬ حمایت خود را از دولت سوریه اعلام داشتند. در لبنان مقاومت ملی تاکنون در جنگ سوریه مستقیما شرکت نکرده٬ اما جبهه مقاومت در لبنان دارای تونائیهای بسیار عظیمی است٬ آنچنانکه براحتی میتوان گفت که در صورت بروز جنگ٬ اسرائیل را از میدان بدر خواهد کرد. برعکس عده ایکه فکر میکنند مقاومت لبنان وابسته به ایرانست٬ که البته رابطه دارند ولی این رابطه دوطرفه و متقابلست٬ جنگ چریکی و نیروی انتحاری از سالهای ۱۸۵۰ در میان شیعیان لبنان برعلیه عثمانیها وجود داشته. در همان سالها آنها با تعبیه باروت در زیر لباسهای خود و منفجر کردن مأموران متجاوز عثمانی را تنبیه و آنها را از دخالت در امور خود منع و همیشه استقلال منطقه جبل عامل را حفظ میکردند. در جریان جنگ داخلی سالهای ۷۰-۸۰ و ۹۰ قرن گذشته نیز آنها کمکهای عمده خود را نه از ایران٬ بلکه از سوریه دریافت میداشتند. قابل توجه اینکه اولین شهید انتحاری حزب الله یک دانش آموز دیپلمه دختر و عضو حزب کمونیست لبنان و مسیحی بود که در صف نیروهای حزب الله مبارزه میکرد. در طی چند سال آخریکه مقاومت لبنان موفق باخراج فاشیستهای اسرائیلی٬ آمریکائی و فرانسوی از لبنان شد٬ بیش از ۵۹۸۵ عمل انتحاری داشتند که تعداد قابل ملاحظه ای از آنان از اعضای حزب کمونیست لبنان بودند.
آمریکا و اسرائیل روزهای تیره و تاری در پیش رو دارند. خاورمیانه از این پس منطقه امنی برای امپریالیسم٬ استعمار و نوکرانشان نخواهد بود. اسلام سیاسی در منطقه و در اشکال مختلف برای مدتی طولانی باقی خواهد ماند٬ حتی سمیر امین نیز جنبش حماس و حزب الله را از رده اسلام سیاسی مستثنی کرده است.
کمونیستها باید بدون اینکه اصول خود را زیر پا بگذارند٬ از این نیرو بنفع مبارزات زحمتکشان استفاده کنند. واقعیت اسلام سیاسی را نمیتوان انکار کرد. در انقلاب بلشویکها٬ بویژه در دوره های کمونیسم جنگی دهها هزار نفر مسلمان ترکمنستانی در جبهه های ضد امپریالیستی میجنگیدند. در سالهای ۱۹۵۰ ٬ زحمتکشان عراقی در روزهای عزاداری شعارهای حزب کمونیست عراق را سر میدادند و اتفاقا در آنروزها سیاستهای حزب کمونیست عراق بیشتر اصولی٬ رادیکال و مارکسیستی – لنینیستی بود. امروز هم اثرات مبارزات حزب کمونیست آنروز عراق در میان زحمتکشان عراقی بوضوح دیده میشود.
جنگ امپریالیستی برعلیه سوریه٬ بسیار تعئین کننده و سرنوشت آزادی و اسارت در خاورمیانه را رقم خواهد زد که بنظرم هیچ شکی نباید داشت که چه در جنگ تروریستی فعلی در سوریه و یا در صورت وقوع جنگ همگانی٬ علیرغم خسارتها٬ اما خاورمیانه برای همیشه سلطه امپریالیسم و استعمار را دفن و مرحله تازه ای در حیات سیاسی ستمکشان منطقه آغاز خواهد شد.
کمونیستها نباید کنار گود باقی بمانند.
(۲)- جنگ ضد تروریستی ارتش سوریه٬ در منطقه استراتژیکی قصیر٬ تاکنون دستاوردهای بسیار ارزشمندی داشته و بنابه اطلاعیه گروه «ریاض ترک» که کمونیست و از مخالفان دولت سوریه هستند٬ تنها در یکروز میان ۵۵۰ تا ۶۰۰ تروریست در اطراف قصیر کشته شدند که البته ارتش سوریه با تاکتیکهائی آنانرا بدام می اندازد. ارتش سوریه خواستار پایان بخشیدن جنگ در بعضی مناطق از جمله منطقه قصیرست٬ زیرا دامچاله ایست که بلا انتقاع تروریستها کشته میشوند. مضحکه آمریکای درمانده مبنی بر اسلحه شیمیائی و ایجاد انفجارات در شهرها و کشتار بیگناهان هیچ خللی در عزم ارتش قدرتمند ملی و ایدئولوژیک سوریه٬ وارد نخواهد کرد. آمریکائیها در منجلابی بدتر از عراق دست و پا میزنند و نتیجه ای نخواهند برد.