نوشته : سرتیپ دکتر امین محمد حطیط ٬ سایت «البناء»
مترجم : احمد مزارعی ٬ دوم آوریل ۲۰۱۳
تایپ و ویرایش : آمادور – اشتراک
پوتین بهنگام بازگشت از کنگره «بریکس» ٬ در انتظار آن نماند تا به مسکو رفته و با فرماندهان نظامی خود درباره نقل و انتقال ناوگانها و سایر نیروهای نظامی به مذاکره بنشیند ٬ بلکه از درون هواپیمای خود دستور فوری برای اجرای یک مانور گسترده دریائی ٬ مابین دریای سیاه و مدیترانه را صادر نمود. در این مانور ترکیه میان دو بخش ناوگانهای روسی از شمال و جنوب قرار میگیرد و گذرگاه میان آن دو دریا نیز که مرز ترکیه در آنست ٬ را شامل میشود.
شاید بسیاری مانورهای فعلی را بحساب تمرین و آمادگی معمولی ناوگان روسیه و بمانند بسیاری مانورهای معمولی بحساب آورند ٬ که البته در شرایطی درست بنظر میرسد ٬ اما این نظر هنگامی درست بود که فضای سیاسی جهانی ٬ در این حد از دقت و حساسیت نبود و رو در روئی جنگ سوریه ٬ بمرحله فعلی نرسیده بود . اما جنگ سوریه جهان را به دو بخش تقسیم کرده و اگر کسی در این رو در روئی خود را بیطرف بداند ٬ تنها خود را ایزوله کرده و در گوشه قرار داده ٬ زیرا در درگیریهای جهانی امکان ندارد کسی بنام بیطرفی خود را محفوظ نگهدارد. هر چقدر اینطرف محتاط باشد ٬ باید بیکی از دو جبهه بپیوندد تا سود و زیان آینده خود را تأمین ٬ در غیر اینصورت به ورقه ای برای تعدیل سیاستهای قدرتمندان تبدیل خواهد شد که در پایان جنگ به تقسیم عنائم میپردازند.
مانورهای ناگهانی روسیه هنگامی آغاز شد که آمریکائیها درمانده وعاجزاز دو سال مقاومت و پایداری سرسختانه ارتش و ملت سوریه وعلیرغم استفاده از انواع امکانات اطلاعاتی ٬ ماهواره ای ٬ نظامی و تبلیغاتی ٬ اینبار مجبور شدند تا سیاست خود را تغئیر داده و با سلاحهای سنگین خود وارد جنگ سوریه شوند. دولت آمریکا ٬ اوباما را به منطقه فرستاد که با همه امکانات و نیروهای منطقه ای وابسته بخود را برای جنگی که در سه ماه آینده در نظر دارند در خلال آن دولت سوریه را ساقط کنند ٬ آماده کارزار نماید. در این مسافرت اوباما کوشید میان ترکیه و اسرائیل مصالحه کند ٬ رابطه میان اسرائیل و فلسطین و اردن را تعدیل کند ٬ حکومت نجیب میقاتی را نیز در لبنان ساقط نموده ٬ زیرا از نظر آمریکا و غرب ٬ ویرا حکومت حزب الله مینامیدند ٬ بر عراق فشار وارد کرد که به سوریه کمک نکند. در همین اثنا جنگ گسترده ای برعلیه حزب الله براه انداختند.
اوباما اسرائیل را واداشت تا در جنگ سوریه دخالت بیشتری کند و در سه زمینه دست به اقدام بزند:
یکم : اجازه دهد در منطقه مرزی آتش بس با سوریه در بلندیهای جولان ٬ مخالفان دولت سوریه را آموزش داده و مسلح نماید و انواع کمکهای لازم را در اختیارشان قرار دهد.
دوم : اسرائیل اجازه دهد که مجروحان نیروهای مخالف اسد ٬ به بیمارستانهای اسرائیل فرستاده شده و معالجه شوند. این وضعیت در سال ۱۹۷۶ ٬ در لبنان هنگامی بوجود آمد که اسرائیل ارتشی بنام «ارتس آزاد لبنان» ٬ زیر نظر سرهنگ فراری سعد حداد ٬ در جنوب رودخانه «لیتانی» بوجود آورد . ارتش مذکور از همه گونه کمکهای اسرائیل برخوردار بود.
سوم : بحرانی کردن جنوب لبنان و تهدید حزب الله باینکه جنگ از طرف اسرائیل بزودی اتفاق خواهد افتاد و هدف اینستکه حزب الله نیروهای خود را بصورت آماده باش در آورد و نتواند در صورت ضرورت بکمک سوریه بشتابد.
در چنین شرایطی بود که پوتین ضروری دید باید دست باقدام جدی و عملی بزند ٬ زیرا جناحهای مخالف دولت سوریه دست به فجایعی میزنند که خارج از هرگونه عمل قانونی و اخلاقیست ٬ بویژه اینکه آنها در کنفرانس اخیرشان ارسال هر نوع سلاح را برای تروریستها مجاز دانستند و شاهد بودیم که جنایات آنها افزایش یافت. در همزمانی با حوادث اخیر دو کشور فرانسه و انگلیس اصرار زیادی داشتند تا ارسال اسلحه به مخالفان ادامه یابد و از سوئی مأموران امنیتی آمریکا و اروپا نیروهای زیادی را در اردن تربیت کرده و هدف اصلی آن بود که اینان را وارد جنگ در سوریه کرده تا بتوانند شهر «درعا» را کاملا در کنترل نیروهای مخالف درآورند .سپس آمریکائیها شایع کردند که نیروهای ناتو برنامه ای در دست دارد تا بصورت مستقیم در سوریه دخالت نظامی کند. در همزمانی با همین شایعه بود که اعراب در پایتخت قطر در مورد ارسال بی قید و شرط اسلحه و از طرف هر کسی را مجاز دانستند تا زمینه قتل و کشتار بیشتر مردم را فراهم آورند.
روسیه متوجه شد که توطئه ای از طرف آمریکا و صهیونیستها در حال اجراست تا از یکسو چنین وانمود کنند که خواستار مذاکره سیاسی و برقراری صلح در سوریه میباشند و در عین حال با تمام توانشان آماده جنگ میشوند تا در این میان بتوانند با تسلط بر منلطق مهمی در سوریه همگان را در برابر عمل انجام شده قرار دهند. در چنین حالتی دمشق بمحاصره در آمده و مناطق اشغال شده را بدست حکومت انتقالی میسپارند که آمریکا آنرا تشکیل داده است. در چنین شرایطی درخواست از نیروهای ناتو برای دخالت در سوریه ظاهرا مشروح جلوه میکند. سناریوئیکه آنها درنظر گرفته اند در تضاد با واقعیت است ٬ اما آنان اینچنین سناریوئی را در دستور کار خود دارند.
لذا دست زدن به اقدامی ضروری و فوری از طرف نیروهای مخالف ٬ مناسب و بجا بود و براین اساس آنان عکس العمل خود را در اشکال زیر نشان دادند :
۱ – در سطح سوریه : کارکردن بر روی استراتژی دفاع سرسختانه از سوریه ٬ استراتژی که بنای آن بر کار سخت و شاق در سطح ملی در حال انجام و با سرسختی تاکنون آنچنان دنبال شده که جبهه دشمنان را هم بوحشت و هم بشگفتی واداشته است. دولت در این استراتژی خود یعنی دفاع سرسختانه از سوریه از سیاست تکیه بر اقتصاد ملی ٬ نیروهای ملی و تحقق هرچه بیشتر امکانات در خدمت دفاع از میهن را دنبال میکند. از طرفی دولت سوریه با سرسختی تروریستها را در هر منطقه ای بسختی دنبال کرده و اجازه مستقر شدن آنانرا در هیچ منطقه ای نمیدهد ٬ بمجرد اینکه تروریستها وارد منطقه ای میشوند ٬ بطرق مختلف آنانرا منقول و با ایجاد درگیری برنامه استقرار آنها را درهم میریزند.
۲ – در سطح روسیه : پس از آنکه کنگره بریکس سیاستهای روسیه و سوریه را مبنی بر دعوت بمذاکرت سیاسی برای برقراری صلح و مخالفت با مسلح کردن مخالفان را تأئید نمود ٬ روسیه بر این موضعگیری پافشاری بیشتری کرده و تصمیمات اعراب در دوحه را مغایر وظیفه تاریخی این جامعه دانست و اینکه این تصمیمات مخالف قانون و مواثیق شناخته شده بین المللی است و جامعه کشورهای عربی را در موضع مخالف صلحجوئی قرار میدهد . روسیه تنها به اظهارات اکتفا نکرده و اقدام باجرای مانور گسترده ای نموده تا نشان دهد این کشور به نصایح و آرزوها اکتفا نمیکند ٬ بلکه اگر ضرورت افتاد با اقدام عملی میتواند از موضعگیریهای سیاسی خود دفاع کند.
۳ – اما در مورد سایر نیروهای محور مقاومت: باید گفت که آنان با انواع مانورها آمادگیهای خود در میدانها و در زیر مراقبت ماهواره های آمریکائی و اسرائیلی نشان داده اند. کافیست که دشمنان بدانند که پیامشان اینستکه «ما را آزمایش نکنید» اگر جنگی در بگیرد ٬ ما آماده ایم در نبردیکه حدودی برای آن قائل نیستیم ٬ با تمام امکانات شرکت کنیم.
بنظر میرسد ٬ دشمنان پیام روسیه را درک کرده و بهمین دلیل فرانسه و انگلیس که دو پایشان را در یک کفش کرده بودند که حتما باید مخالفان دولت سوریه را مسلح کنید ولی اتحادیه اروپا نمیپذیرفت ٬ اکنون هر دو آنها یعنی فرانسه و انگلیس یکصدو هشتاد درجه عقب نشسته اند. فرمانده ناتو نیز تأکید کرد که قصد دخالت نظامی در سوریه را نداشته و پیشنهاد حل مسالمت آمیز برای سوریه داد. در آخر ٬ اسرائیل نیز شروع به ندبه نمود که اگر جنگ شود ٬ حزب الله روزانه هزار موشک بر ما خواهد «بارانید» و در پایان در اسرائیل کسی جان سالم بدر نخواهد برد.
بنابراین میتوان گفت ٬ برنامه ایکه آمریکا برای سه ماه آینده تعئین کرده بود ٬ در هفته اول خود سقوط کرد و این در درجه نخست بعلت بنیه دفاعی سوریه که استوار برجا ایستاده است و سرسختی موضعگیریهای منظومه منطقه ای و بین المللی که اجازه نخواهد داد دشمن در سوریه به پیروزی برسد.
آیا سقوط این برنامه آمریکا منجر به کوشش درجهت برقراری حل مسالمت آمیز خواهد شد ٬ یا اینکه برنامه سه ماهه آمریکا ادامه خواهد یافت ؟