سخن عشق

سخن عشق

ای

سبک بال‌ترین

پرنده ی پروازهای بکر!

بر بندیانِ این شبِ بیداد بُن

بگو!

چندین و چند خرمن خونین

از لاله‌‌های عشق

گرد آوریم و

بر سر راهت

بگستریم؟

تا

پروازِ پرنازِ بهارانه‌ات

را،

بریخبندان سیاه دل ها،

ونسیم آواز دلبر انه ات را،

بر کویرعطشانِ جان‌ها ،

درودی

شایسته

گفته باشیم؟!

ای

بکر ترین

عروسِ سر زمین‌هایِ بکر

مهربا ن نگا ه پی جویت

را

به گلزارخاوران هم

بیفکن!

بر عاشقان کشته راهت

آغوش باز کن!

با خفتگان این شبِ بی‌وصل

راز و نیاز کن!

آخر بگو

ترا

که چو سایه گریختی ،

ما با چه

تحفه ای

به سر مهر آوریم ؟

چندین و چند خرمنِ گل

از گیاه خون

گرد آوریم و

بر سرِ راهت

بگستریم؟…

برزین آذرمهر