سوریه میان پایداری دولت و افول جبهه تجاوزکاران

نوشته : سرهنگ دکتر امین محمد حطیط ٬ استاد دانشگاه و متخصص مسائل استراتژیک ٬ لبنان

مترجم : احمد مزارعی ٬ ۲۶ فوریه ۲۰۱۳

تایپ و ویرایش : آمادور – اشتراک

   اوضاع سوریه به مرحله ای رسیده که شک و شبهه متجاوزان را فرا گرفته و برعکس اعتماد بنفس و باور به پیروزی نصیب کسانی گردیده که جانفشانیها کرده ٬ قربانیهای فراوان دادند تا تجاوز به سوریه ٬ دولت و موقعیت حساس آنرا با شکست روبرو سازند و مانع شوند تا دشمنان بتوانند باهداف خود دست یابند. باین علت و در این مرحله ٬ صاحبنظران برای بدست دادن تعریفی از اوضاع فعلی بدو گروه تقسیم شدند:

   عده ای حجم ضرر و زیانهای وارده به کشور را مطرح کرده و باعث و بانی  آنرا سرزنش میکنند و با خبث نیت میکوشند دولت سوریه و مجموعه مؤسسات امنیتی و نظامی را مسئول خرابیهای موجود بدانند و گویا نظرشان بر این بوده که دولت میبایست تسلیم تجاوزکاران میشد و به اوامر آمریکا و صهیونیسم گردن میگذارد تا برای نجات «حجر»٬ بشر را قربانی کند. بدون شک این شیوه تفکر تنها ساده دلان را خواهد فریفت و مروجان آن بدون شک افراد فریبکار و خبیثی بیش نیستند که البته ممکنست آگاهانه یا برعکس و مستقیم یا غیر مستقیم باشد که  در صف دشمنان قرار داشته و بنوعی متعهد بترویج اهداف آنان مشغولند.

   در سوی دیگر کسانی قرار دارند که برعکس گروه اول فکر میکنند ٬ اصول علم نظامی و استراتژیک را با دقت بحساب میآورند و فرق میگذارند میان نتایج جنگ ٬ موقعیت ها ئیکه تاکنون حاصل شده و زیانهائیکه بر سوریه وارد شده از یکسو و از سوی دیگر بشکلی موضوعی و ریشه ای که دشمن نتوانسته است باهداف استراتژیک اصلی خود که همانا تسلط بر سوریه و حذف آن از معادلات منطقه ای بوده ٬ دست یابد . آری ٬ همه برنامه ها و اهداف اصلی تجاوزکاران همین بوده و مشاهده کردیم که عظیمترین و گسترده ترین امکانات منطقه ای و جهانی را بکار گرفتند و زمانیکه در اهداف خود با شکست روبرو شدند بانتقام روی آورده ٬ همه کینه و خبث نیت خود را برعلیه سوریه بکار گرفته ٬ به تخریب و قتل و انفجار و سرقت کارخانه ها  و متوقف کردن مؤسسات تولیدی و تخریب آنها دست زدند٬ اما علیرغم همه اینها نتوانستند دولت سوریه را از میان بردارند و اراده آنها را در هم شکنند. هم اکنون شاهدیم که دولت تحت سخترین شرایط به مراکز  و مؤسسات گوناگون اداری٬ اجتماعی و سیاسی رسیدگی کرده و سر و سامان میدهد. خرابیها را ترمیم و در نتیجه امید دشمنان را به یأس تبدیل کرده است.

   آری ٬ در سوریه مؤسسات اصلی سیاسی ٬ قضائی ٬ نظامی ٬ تربیتی و بهداشتی دولت کار میکند و همه کوششهای تروریستی دشمنان  و وحشت و محاصره و ترسانیدن مردم مانع کار آنها نشده است. دولت سوریه همچنان بر موضعگیریهای سیاسی خود که برخاسته از اراده ملی است ٬ استوار ایستاده و به خواسته های دشمنان گردن نمیگذارد و اجازه نمیدهد مطلقا حقوق سیادت و تصمیم گیریهای آزاد و مستقل دولت دچار خدشه گردد.

   منظره حقیقی اوضاع سوریه چنین است و البته دولت بدنبال راه حل سیاسی و خروج از بحران فعلیست و هیچکس نمیتواند این کوششهای دولت را انکار کند ٬ مگر کسانیکه مزدور و وظیفه دارند که اجازه ندهند اوضاع بهبود یافته و کشور از این کوران آتش بدر آید. در اینجا ضروریست که موضوعی تذکر داده شود و آن اینستکه وقتی کسی در جنگ پیروز میشود٬ پس از جنگ بدنبال اینستکه چه دخایزی و چه مبالعی در راه جنگ بمصرف رسانیده تا مانع خرابیها و شکست کشور گردد و در اینجا من بیاد وینستون چرچیل میافتم که پس از پیروزی ٬ در مجلس نمایندگان ایستاد و دستهای خود را بعلامت پیروزی بالا برد. در این میان نماینده ای از چرچیل پرسید : کدام پیروزی٬ همه چیز کشور منهدم شده است؟ چرچیل پاسخ داد : آیا اراده ما هم شکسته ٬ آیا دادگستری بر سر جای خود است و پاسخ مثبت بود ٬ سپس چرچیل گفت : پس کشور نیز در خیر و خوبی و پیروزیست….

   آری٬ جنگ گردش و تفریح در پارک گل نیست ٬ بلکه و بدون شک راهیست که از میان خرابیها و برای تحمیل اراده براین یا آنطرف میگذرد و آنکسیکه اراده اش شکسته شود ٬ شکست خورده است. این اوضاع سوریه ایستکه برای شکستن اراده اش یک جنگ کاملا جهانی براه افتاده است.

   اگر بازگردیم و نگاهی به منظره کسانی بیندازیم که در زیر پرچم تجاوز برعلیه سوریه گرد آمده اند ٬ میبینیم که همگی دچار تشتت ٬ خبط و درماندگی شده و در دایره ای از نا امیدی و احساس شکست سرگردانند.«بزرگتر» آنها بدنبال راه خروجیست تا آبروی خود را حفظ کند. کوچکشان یا کسانیکه ابزار بی اراده ای در مسیر بودند ٬ بدنبال فرار از میدان و سبکترین و گرانترین را که خودش میباشد ٬ حمل کرده و بسوی خودکشی در حرکتست که نشاندهنده بحران در درون آنهاست.

 در اینجا به گزارشاتی میپردازیم که اخیرا اتفاق افتاده٬ شامل موضعگیریهای بغایت انفعالی که نشاندهنده شکست در جبهه دشمنان و تجاوزکارانست.

   از آمریکا شروع  میکنیم که طریقه وصول باهداف خود را تنها از راه نظامیگری میدید و در اینراه باشکال مختلف جنگ از طریق تروریستها و مأموران اطلاعاتی خود دست یازید٬ بطور دائم دعوت بادامه جنگ و از همگان میخواست که اسلحه خود را زمین نگذارند و اجازه ندهند دولت سوریه از فرصت استفاده کند. دولت آمریکا از مذمومترین شیوه ها در جنگ برعلیه سوریه استفاده کرد و بیش از یکصد و بیست کشور را برای فشار بر سوریه بسیج کرد و در طول دوران جنگ در برابر تبهکارترین شیوه های کشتار مردم سوریه سکوت کرده و حاضر نمیشد در باره آن اظهار نظر کند ٬ چه رسد به اینکه انرا محکوم کند و این در حالی بود که هر روزه صدها نفر از مردم بیگناه سوریه در خیابانها و منازل و مدارس قتلعام میشدند ٬ اما اکنون آمریکا آنچنان عقب نشینی کرده که ۴۵ سازمان تروریستهای مسلح را در لیست سازمانهای تروریستی «ممنوعه» قرار داده از جمله «جبهه النصر» وابسته به اخوان المسلمین ترکیه. این درست است که آمریکا در سازمان ملل در هفته گذشته اجازه نداد عمل انفجاری شهر دمشق که بیش از ۳۰۰ کشته و زخمی داشت ٬ محکوم شود ٬ اما این عمل عمل تروریستی را تقبیح نمود و ما میدانیم که عقب نشینی قدرتهای بزرگ نه بیکباره و ناگهانی ٬ بلکه این عقب نشینی آنها بشکل بتدریجی و آرام انجام خواهد گرفت و آمریکا این عقب نشینی تدریجی را اکنون تجربه میکند.

   اما اروپا و بویژه انگلستان ٬ فرانسه و آلمان سطح حمله بدولت سوریه را پائین آورده ٬ در مواردی آنچنان در مورد سوریه صحبت میکنند که گویا مدافعین سوریه هستند و یا اینکه خود ٬ سوریه ای هستند. پس از اینکه این کشورها عمل انفجاری شهر دمشق را محکوم کردند و در ادامه اتحادیه اروپا حاضر نشد ممنوعیت ارسال اسلحه را برای مخالفان دولت لغو کند٬ بعضی از این کشورها بسوی وارد آوردن فشار بر گروههائی روی آوردند که در گذشته از آنها شدیدا حمایت میکردند. اروپا بوضوح نشان داد که باین امر قانع شده که امکان تحقق اهداف استرتژیک خود را در سوریه ندارد و به ابزارها و گروههائیکه تاکنون مورد استفاده قرار میداده ٬ از این پس بی اعتمادست ٬ لذا اروپا همراه با آمریکا بنوع گفتمان خاصی روی آورده اند که با برنامه های تدریجی ٬ آنچنان حرکت کنند که از نتایج شکست عملیات تروریستی در سوریه در امان بمانند و بیش از این متهم به حمایت از تروریسم نگردند.

   اما کشورهای صادر کننده تروریست نیز در سیر و سلوک خود تغئیر ایجاد کرده و مجموعه قوانین و مقراتی را وضع کرده اند که بموجب آن بتوانند کسانی را که مزدور استخدام میکنند و آنها را تربیت کرده و به سوریه میفرستند٬ تحت پیگرد قانونی قرار داده و مانع کارشان شوند. این اقدام برای اولین بار در تونس باجراء  در آمد که شانزده دفتر رسمی استخدام مزدور در شهرهای مختلف کشور در هفته گذشته تعطیل گردیدند. همچنین در کشورهای تونس ٬ مصر ٬ عربستان و کویت به مفتیان اخطار داده شد که برعکس گذشته ٬ فتواهائی در منع رفتن به سوریه برای «جهاد» صادر کنند و اینکه سوریه سرزمین جهاد اسلامی نیست و کسانیکه در آنجا کشته میشوند ٬ شهید بحساب نمیآیند و این خود بنوعی عقب نشینی و نشاندهنده شکست جبهه دشمنان سوریه میباشد.

   البته آمریکا همچنان برای خود نگبانان و عواملی را نگهداشته اند تا از آنها برای عقب نشینی گام بگام و در عین حال بعنوان وسیله فشار بتواند استفاده کند. میتوان از قطر بعنوان عامل و وسیله فشار آمریکا برای پیشبرد اهدافش نام برد. آمریکا اجازه نمیدهد قطر بسادگی روش خود را تغئیر دهد و میکوشد تا پایان پیشبرد عقب نشینی سیاسی خود و در جهت کسب مبارزه دیپلوماتیک ٬ از قطر بعنوان عامل فشار استفاده کند. قطر نیز از باصطلاح « ائتلاف مخالفان سوریه» بعنوان عروسکی بی اراده استفاده خواهد کرد تا «نماینده ملت سوریه» در مذاکرات باشد. همگان میدانند که در آخرین کنفرانس دوحه که «ائتلاف سوریه» تشکیل شد ٬ در حفیقت این آمریکا بود که عروسکهای قبلی همچون غلیون ٬ سیدا ٬ صبرا و…. را کنار زده و آقای معاذ خطیب را بجای آنان گذارد ( بنا به گزارش مستندی که در سایت نویسندگان اردنی منتشر شد ٬ خانواده خطیب در اصل از عمال حقوق بگیر فرانسویها از سالهای اشغال سوریه بوسیله فرانسویها بوده که تاکنون چاکری خود را نسبت به استعمارگران حفظ کرده اند . سند بوسیله دکتر موفق محادبن ٬ رئیس اتحادیه تهیه شده بود.مترجم). هدف آمریکا در اصل این بود که در صورت پیروزی جبهه دشمنان سوریه ٬ عروسک دست نشانده خود را بر سر کار آورد ٬ همانطور که در گزارشات متعدد آمد ٬ پس از آنکه «معاذ خطیب» رئیس «ائتلاف» درخواست مذاکره با دولت سوریه را داد ٬ دولت قطر مبلغ یکصد میلیون دلار در اختیار «ائتلاف» قرار داد تا آنها را منصرف کند و اینچنین شد. وی تصمیم خود را مبنی بر رفتن به روسیه برای مذاکرات لغو نمود. این عروسک بی اراده همانند پهلوان پنبه ها به اظهاراتی گاها شگفت انگیز میپردازد که نشان میدهد گویا مستقل است ٬ اما برخوردهای وی هیچ آدم عاقلی را نمی فریبد و او نمیتواند این حقیقت را مخفی کند که افرادی همچون او در دستگاههای استعماری ٬ بیش از یک عامل بی اراده در دستان تأمین کنندگان مالی و لجستیکی نیستند. همه توانائیهای اینچنین افرادی اینستکه ابزاری هستند برای مستحکم کردن سیاست و موضعگیری مذاکراتی دولت آمریکا که برای دو مرحله آینده برنامه ریزی شده است:

یکم در سطح کمک به سیاست آمریکا در مذاکرات وزرای خارجه دو کشور آمریکا و روسیه که فردا برگزار میشود و دوم در سطح رؤسای دو کشور آمریکا و روسیه که در ماه آینده برگزار خواهد شد و سپس مذاکرات جدی برای یافتن راه حلی برای پایان دادن به جنگ سوریه.

   اما دیگران در میز مذاکره واقعی جایگاه و نقشی ندارند٬ زیرا نقش آنها اساسا از نظر منطقه و بین المللی نقشی حاشیه ای و دنباله روانه است و یا دیگرانیکه اگر چه در پیشبرد جنگ سوریه بنفع آمریکا مؤثر بوده اند٬ اما غیر سوریه ای بوده و هم اکنون بدنبال ممر خروجی برای خود از میدان معرکه هستند و غالبا بعلت شکست و نا امیدی از آینده دست به عملیات انتحاری میزنند٬ آنچنانکه در جریان عمل تبهکارانه و وحشیانه دمشق مشاهده شد و یا اینکه هم اکنون عده ای از آنان بسوی لبنان فرار میکنند و صدها نفر از اعضای «جبهه نصر» به لبنان فرار کرده اند که اینان عمدتا در فرصت باقیمانده میتوانند بمثابه مزدورانی در خدمت این یا آن گروه درآمده و ممر «ارتزاقی» برای خود بیابند. هم اکنون سعد الحریری عده ای از اینانرا در لبنان باستخدام درآورده تا از آنان وسیله فشاری بسازد و بتواند در برنامه های انتخاباتی خود از آنان بهره ببرد.

در مقابل سوریه باقی میماند و علیرغم همه زیانها و خرابیهائیکه در کشور ببار آمده ٬ اما برعلیه طغیانگری و سقوط خود غلبه کرده است. سقوط و شکست نصیب تجاوزکاران ٬ طمعکاران در سرزمین سوریه ٬ مزدوران و عوامل آنها خواهد بود٬ اما در مورد خرابیهای ببار آمده میتوان آنرا مجددا ساخت و جبران مافات نمود. مسئله بسیار مهم اراده بقاء ٬ اراده پایبندی و تمسک به حقوق ملی ٬ استقلال و اشغال موقعیت مستحکمی در جهت کرامت ملی سوریه است. این اراده بزرگ را نمیتوان نه انکار کرد و نه آنرا در معرض انهدام قرار داد.