برگرفته شده از سایت نویسندگان اردنی ٬ شبکه الوحده العربیه

ترجمه٬ زیرنویس و توضیح : احمد مزارعی

تایپ و ویرایش : آماور – اشتراک

   دو سال پیش همزمان با شروع اعتراضات مسالمت آمیز روشنفکران سوریه در جهت ایجاد تغئیرات و تعدیلاتی در اوضاع عمومی سوریه ٬ که دولت نیز تا حدی با آن موافق بود ٬ با روش مسالمت آمیز مبارزه که بشکل متمدنانه در جامعه پیش میرفت ٬ از طرف مراکز تبلیغاتی و اطلاعاتی آمریکا نادیده گرفته شد و کوشش بعمل آمد تا آنرا بشیوه «انقلاب رنگی» و در خدمت سیاستهای آمریکا بحرکت در آورند ٬ که در لیبی با شکست روبرو شد ٬ بهمین دلیل ناتو برهبری آمریکا با کمک جریانهای بنیادگرای اسلامی و در رأس آن القاعده ٬ جنگی جنایتکارانه برعلیه کشور لیبی براه انداختند و از اینطریق نظام موجود در لیبی را از بین بردند.

   اما در سوریه کوششهای غرب ٬ ناتو و آمریکا در اعمال «بهار عربی» یا «انقلابی رنگی» با شکست روبرو شد و مخالفان که در ابتدا با لباس مسالمت بمیدان آمده بودند ٬ بعلت طرح خواسته ها و مسائلی غیرواقعی درماندند . در اینجا مخالفان مسلح نظام به قتل و کشتار روی آوردند ٬ ترور ٬ انفجار٬ هرج و مرج گسترده ای سراسر سوریه را فراگرفت ٬ اما زمان زیادی طول نکشید که عملیات تروریستی و مسلحانه نیز از اقدامات خود پیروزی چشمگیری بدست نیاوردند و متأسفانه مخالفان مسالمت جو نیز نتوانستند با دولت بتوافق برسند و البته مخالفان مسلح که از طرف غرب ٬ عربستان ٬ ترکیه ٬ قطر و …حمایت میشدند٬ بنا بدرخواست وزیرخارجه قطر درخواست دخالت خارجی کردند٬ اما این دخالت مشکل بود زیرا برعکس لیبی که غربیها توانستند بنغازی را آزاد کرده و منطقه ای در درون لیبی بوجود آوردند ٬ در سوریه این امر اتفاق نیفتاد و درخواست دخالت نظامی نخست از طرف اتحادیه عرب مطرح شد که نتوانست توافق کافی بدست آورد٬ لذا موضوع به شورای امنیت احاله شد که آن نیز با «وتوی» روسیه و چین روبرو شد و موفق نگردید.

   روسیه رسما هم در شورای امنیت و هم در سایر مراجع بین المللی ٬ مخالفت خود را با دخالت در سوریه از نوع لیبی را رد کرد و تاکنون هم روسیه بر این تصمیم خود پایدار مانده است. ضروریست همینجا گفته شود که آنچه طرح از پیش تنظیم شده آمریکا ٬ ناتو و ارتجاع عرب را با بن بست روبرو ساخت در درجه اول باید مدیون مقاومت ارتش سوریه و یکپارچگی ملت و دولت سوریه دانست و این خود دلیل قاطع و روشنی را در مقابل روسها و بسیاری کشورهای دیگر قرار میداد که در مقابل تهاجم امپریالیستی غرب بایستند. روسیه همیشه میگفت بشار اسد مورد قبول و انتخاب اکثریت ملت سوریه است و این درست بود ٬ ایستادگیهای سرسختانه ارتس و ملت سوریه ٬ ادعای روسیه را باثبات رسانید.

   در این مرحله امپریالیبسم آمریکا و همپیمانان محلی همچون ترکیه ٬ اسرائیل و ارتجاع عرب کوششهای فراوانی بکار بردند تا شاید بتوانند با «دستاویز» های «قانونی» کشورهای عربی  ٬ اروپائی و سازمان ملل ٬ شورای امنیت ٬ «دادگاه بین المللی» بتوانند دخالت نظامی ناتو در سوریه را توجیه کنند که همه با شکست روبرو شد. طرح آمریکا و اسرائیل که بوسیله امیر بندر با مبلغی در حد ۲ میلیارد دلار از سال ۲۰۰۵ تنظیم شده بود (سایت امنیتی دیکا – اسرائیل) و قرار بود سوریه در ظرف چند ماه سقوط کند ٬ با شکست روبرو شد.

   در چنین شرایطی که راههای سریع سرنگونی دولت سوریه به بن بست رسید و آمریکا و همپیمانانش دچار عجز و درماندگی شدند ٬ دست بدامن القاعده ٬ سازمانهای بنیادگرای تکفیری و سلفی زده و با دعوت از آنان از طریق عربستان ٬ امارات ٬ قطر و پاکستان جنگ برعلیه سوریه را وارد مرحله تازه ای کردند.

   از ایندوره دهها هزار نفر تروریست بین المللی از سراسر جهان بسوی مرزهای سوریه سرازیر شد. آنان از طریق اردن ٬ لبنان ٬ عراق بویژه ترکیه ٬ بدرون سوریه گسیل داده میشدند. در ایندوره هست که شاهد تخریب و نابودی هرآنچه آثار زندگیست ٬ در سوریه هستیم. بیمارستان ٬ مدرسه ٬ دانشگاه ٬ کارخانه ٬ خانه های مسکونی مردم ٬ سوزاندن مزارع پنبه و گندم ٬ تخریب و منفجر کردن مراکز تولید برق ٬ مراکز تولید آب ٬ ترور دانشمندان ٬ روزنامه نگاران ٬ هنرمندان و خلاصه اینکه دمکراسی و حقوق بشر غربی با بارزترین وجهی در سوریه بنمایش گذاشته شد.

   هم اکنون بر همگان روشن شده که جنگ برعلیه سوریه بطور آشکارا جنبه یک جنگ بین المللی برعلیه سوریه را بخود گرفته است و تقریبا بیش از یکصد کشور که در چنبره آمریکا ٬ اروپا و ارتجاع عرب هستند ٬ در آن شرکت دارند و مظاهر این جنگ را میتوان بشکل زیر توضیح داد:

۱- نیروهای مسلح داخلی مخالف دولت «ارتش آزاد سوریه» ٬ بخشی از گروههای مسلح اسلامی داخل (۱) و یا گروههای پراکنده ایکه خود را سکولار مینامند٬ تنها بخش بسیار کوچک و ناچیزی از «ارتش جهانی اسلامی» که زیر نظر آمریکا عمل میکنند ٬ بیش نیستند و هیچگونه اراده و قدرتی در برابر آنان ندارند.

۲- خیلی زود مشخص شد که تشکلات سیاسی گوناگونیکه تحت عناوین مختلف زیر نظر افرادی همچون غلیون ٬ سیدا و جورج صبرا شکل گرفتند٬   پرده بسیار نازک و ساتری بیش نیستند و آن نیز تنها برای افراد ساده لوحی که بخیال خود مخالفان مستقلی وجود دارند ٬ شکل داده شد و مشاهده کردیم که آنان را بحسب نیازمندیها و بازیهای سیاسی دست بسر و عزل کرده٬ و دیگری را بجایشان آوردند و همه اینها در جهت ایجاد گمراهی و فریب جامعه بین المللی انجام میداند.

۳- امپریالیسم آمریکا و پیمان ناتو کوشش کردند تا از طریق کمکهای مالی گسترده ایکه از امیرنشینهای مرتجع عرب و عربستان دریافت میدارند٬ بیشترین تعداد از نیروهای بنیادگرای اسلامی را از سراسر جهان گرد آورده و در ترکیه از آنان یک ارتش اسلامی بسازند و آنرا بمثابه شعبه ای از پیمان ناتو٬ در این پیمان بگنجانند که در ادامه بخشی از ارتش ترکیه (۲) و پیمان ناتو باشد. هدف اصلی این «ارتش اسلامی – ترکی – ناتو» مبارزه جدی با وجود روسیه در منطقه ٬ بستن قرارداد صلح با دولت صهیونیستی اسرائیل ٬ سپس بازکردن جبهه تازه ای برعلیه حزب الله لبنان و همپیمانان آن در لبنان و سپس حرکت بسوی یک جنگ تعئین کننده با ایران.

۴- تاکنون کاملا روشن شده که ارتش اسلامی یا «طلایه داران ارتش اسلام» که در سوریه میجنگند و مزدوران و وابستگان داخلی آنها ٬ بدون کمک دائمی آمریکا و کشورهای مرتجع عرب ٬ حتی یکهفته هم نمیتواند در برابر ارتش ملی سوریه ایستادگی کند.

۵- نیازمند به برهان و دلیل نیست که ارتش ملی سوریه و میلیشای توده ای وابسته به دولت تنها برای حفظ استقلال ٬ وحدت و کرامت ملت سوریه میجنگند. آنان وارد جنگی با تمام ابعاد انسانی ٬ سیاسی و نظامی شده و جنگیست سرنوشت ساز. از سوئی اینان بدون کمکهای روسیه ٬ چین و ایران قادر به ادامه جنگ دراز مدت نخواهند بود.

۶- روند حوادث و جنگ برعلیه سوریه نشان داده است که «ارتش اسلامی» ٬ ارتشی یکپارچه و همگون نیست . مشاهده شد که آنان در لیبی ٬ سفیر آمریکا را که در عین حال مسئول سیا (سی آی ای –  (CIA)٬ در لیبی نیز بود ٬ بقتل رسانیدند ٬ باین معنا که این اسلامیون ممکنست هر لحظه برنگ دیگری درآمده و «حامیان» خود را نیز بقتل برسانند. بر این اساس آمریکائیها با تجربه اندوزی از حادثه لیبی٬ عجله ای ندارند که دوباره با آنچنان وضعیتهائی روبرو شوند. بنفع آمریکاست که تاجنگ بیشتر بطول بیانجامد٬ تا «ارتش اسلامی» آنها تصفیه شده و مطمئنتر بر اوضاع تسلط یابند.

۷- باگذشت زمان ما تجربه تلخی را که شوروی در افغانستان داشت ٬ بفراموشی سپرده ایم. جنگ مذکور میان مسلمان و مسیحی در افغانستان جدائی افکند. شوروی عمدتا سربازان مسیحی را به افغانستان میفرستاد ٬ اما این جنگ علت اصلی شکست شوروی سوسیالیستی گردید. دولت فعلی روسیه میداند که در جمهوریهای فدرال خود بیست میلیون مسلمان دارد٬ از طرفی روسیه با جمهوریهای مسلمان و ترکیه هم مرز است و اگر آمریکا بهمراهی با دولت صهیونیستی اسرائیل موفق شوند سوریه را شکست داده و روسیه را از مرزهای مدیترانه بیرون کنند٬ هیچ تضمینی وجود ندارد که هدفهای بعدی پیش از ایران ٬ روسیه باشد. جنگ با روسیه را میتوانند با ایجاد انفجارات گسترده بوسیله نیروهای اسلامی و یا «ارتش اسلامی ترکیه – ناتو» زیر نظریه ترکیه آغاز کنند (۳) ٬ بودجه این جنگ نیز بوسیله کشورهای مرتجع نفتی و سرمایه داران روس که به اسرائیل گریخته اند ٬ همچون بوریس بریزوفسکی ٬ مایکل چرنی ٬ لیف لیفایف که دارای شناسنامه های اسرائیلی هستند ٬ تأمین خواهد شد.

۸- در پایان باید گفت که جنگ سوریه ٬ دارای بعدی جهانی در عرصه انرژی ٬ بویژه نفت و گاز است که همچنان بمثابه عصب اصلی نظام جهانی سرمایه داری است. همزمان با جنگ سوریه ٬ موضوع استخراج نفت و گاز شرق مدیترانه که بر اساس تحقیقاتی اولیه شامل منطقه دریائی غزه (۴) و بخشهای دیگر سرزمینهای اشغالی ٬ لبنان (۵ ) ٬ قبرص و بدون شک سوریه میگردد و بعید نیست که استان اسکندرون اشغالی را نیز در برگیرد. رسانه های بین المللی که زیر کنترل آمریکا و اسرائیل قرار دارند٬ میکوشند این مطلب را مطرح نکنند که منطقه شرق مدیترانه ممکنست بیکی از مراکز اصلی تولید و فروش نفت و گاز تبدیل گردد. مسلما صرف میلیارد ها دلار برای براه انداختن بهار عربی بتوسط آمریکا در کشورهای عربی نمیتواند بی ارتباط با وضعیت موجود باشد (۶).

   براساس آنچه در توضیحات بالا آمده ٬ کافیست بنکات زیرملاحظاتی را داشته باشیم:

الف – هر آنگاه که استخراج نفت و گاز از مصر به سوریه امتداد یابد ٬ بعلت نزدیکی که با اروپا دارد ٬ موجب یک دگرگونی کامل نه فقط در بازار جهانی نفت و گاز ٬ بلکه موجب تغئیرات جدی و عمیق در اقتصاد و سیاست جهانی خواهد شد.

ب – براین اساس میتوان پی برد که چرا ارتش ترکیه و همچنین نیروهای دریائی ترکیه اخیرا در شمال قبرص تقویت گردیده است و بهتر متوجه خواهیم شد که چرا ترکیه قبل از شروع جنگ با سوریه نزدیک و قراردادهای مهم تجارتی بامضاء رسانید٬ اما پس از زمانی نچندان طولانی بیکباره با لغو همه قراردادها راه جنگ برعلیه سوریه را در پیش گرفت.

ج – و متوجه خواهیم شد که چرا کشورهای امارات و عربستان اینهمه در پیشبرد جنگ برعلیه سوریه اصرار دارند و «حزب خلیج لبنانی» در لبنان و ساحل لبنان از طریق هتل «مووامبیک» و شرکت «سولیدر» همه املاک سواحل لبنان را خریداری کرده اند.

د – هرآنگاه که در این منطقه استخراج نفت و گاز آغاز گردد٬ کنسرسیم نفت جهانی برهبری آمریکا در تنگنای سختی قرار خواهد گرفت که امیدی برهائی ندارد ٬ زیرا روسیه حضور نظامی دارد. وجود حزب الله لبنان و قدرت عظیم موشکی آن ٬ وجود قدرتمند ایران در خلیج فارس و امکان بستن تنگه هرمز  … همه اینها موانع اصلی در راه سیاست تسلط جویانه آمریکا در منطقه خاورمیانه و شرق مدیترانه خواهد بود.

ه – احتمال خروج روسیه از شرق مدیترانه ٬ همه ملتهای منطقه را بطرز وحشتناکی در زیر پوتینهای ارتش اسرائیل ٬ پیمان آتلانتیک آمریکا با تمام ابعاد نظامی ٬ اقتصادی ٬ سیاسی و انسانی قرار خواهد داد و دوران تازه ای از وحشت و تجاوز و سرکوب مشابه دوران اشغال نظامی عراق و افغانستان را در بر خواهد داشت و این در حالیستکه فاجعه سرزمینهای اشغالی ادامه دارد ٬ از همه برتر اینکه بنیادگرائی وهابی و سلفی نیز بمثابه شمشیر برنده ای در دستان آمریکا ٬ اسرائیل و عربستان و ترکیه دوره سیاه ٬ تیره و تاری را بر ملتهای منطقه تحمیل خواهد کرد.

و – روسیه بدون شک یکی از بازیگران اصلی مسئله و بازار نفت و گاز جهانیست ٬ زیرا یکی از تولید کنندگان اصلی نفت و گاز جهانی و تأمین کننده اصلی انرژی به اروپاست و بقاء روسیه در منطقه شرق مدیترانه مسئله اصلی و ضروری روسیه است ٬ همچنانکه بقاء روسیه برای ملتهای منطقه نیز بسیار ضروریست٬ بسیار مشکلست که روسیه را قانع ساخت که از منطقه مدیترانه خارج شود و مانورهای مشترک آمریکا و اسرائيل و ترفندهای دیگر نمیتوانند روسیه را مرعوب نماید.

   از آنچه در صفحات بالا بطور خلاصه ارائه شد ٬ میتوان به نتیجه گیری ساده زیر دست یافت :

   جنگ سوریه ٬ تنها جنگ متعلق به سوریه نیست و نمیتوان آنرا در چهارچوب مذاکرات سوریه – سوریه ٬ گنجانید و حتی جنگ سوریه در چهار چوب مسائل منطقه هم نمی گنجد که بتوان آنرا در شکل قراردادی از نوع آنچه در شهر طائف عربستان بامضاء رسید ٬ که به بخش عمده از مسئله و مشکل لبنان پایان داد٬ بلکه مسئله سوریه کاملا بعدی جهانی دارد و امکان حل این مشکل از طریق تصفیه وتسویه جهانی وجود دارد. اساس این راه حل میتواند میان آمریکا و روسیه بوده و باید در عین حال با شرکت اروپا٬ چین ٬ اسرائیل ٬ ترکیه و ایران باشد.

   اگر چنین تصفیه و مصالحه ای به نتیجه نرسید ٬ تنها گزینه بعدی جنگ بزرگ و گسترده ای خواهد بود میان «ارتش جهانی اسلامی» و تمامی جنبشهای مقاومت عربی و پشتیبانان شناخته شده آنان.

زیرنویسها از مترجم است:

۱- بنابه گزارشیکه چندی پیش در سایت «دبکا اسرائيل» که از منتقدان امنیتی دولت اسرائیل هستند ٬ از سال ۲۰۰۵ ٬ امیر بندر شروع بایجاد هسته های بنیادگراهای وهابی و سلفی در روستاهای سوریه نمود که اینها در مرحله بعدی به علمداران جنگهای خونین درون شهری های سوریه میباشند.

۲- چند هفته پیش مجله وطن چاپ ترکیه گزارشی از ورود ده ها هزار جنگجوی طالبانی به ترکیه خبر داد که دولت به دوهزار نفر آنها که اصلا ترک بوده اند ٬ شناسنامه ترکیه داده و همه اینها در اردوگاههای آمریکائیها در پاکستان دوره جنگهای نظامی از سر گذرانده و همه آنها مشغول جنگ برعلیه دولت سوریه میباشند.

۳- بنابه نوشته سایت «اسلام آنلاین» ٬ کشورهای امارات و عربستان در دوره یلسن ٬ حدود هفت هزار مسجد و مدرسه اسلامی در جمهوریهای آسیائی شوروی ساختند که عمده آموزشهای آنان بربنیادگرائی و وهابیت است. همه ما تا هم اکنون نیز گاه و بیگاه خبر از انفجارات و انتحاریون در داغستان و…میشنویم که بقایای آن دوره یلسن است و این خطر بزرگی برای امنیت روسیه بحساب ميآید که از طرف آمریکا حمایت میشوند.

۴- هدف اصلی اسرائیلیها تسلط کامل برمنطقه غزه و دریای آنست. آنان بوجود گاز در آن منطقه آگاهی دارند. چندی پیش نویسنده و وکیل مصری آقای عبدالله الکومی طی مقاله ای از قرارداد ضمنی که میان اسرائیلیها و مرسی توافق شده ٬ پرده برداشت که بموجب آن اهالی غزه به منطقه العریش در صحرای سینا هجرت داده شوند. تحت فشار گرسنگی و فقر و بی داروئی قرار دادن غزه از طرف اسرائیل را باید از این منظر نگریست. اسحاق رابین همیشه میگفت آرزویم اینستکه صبحی از خواب برخیزم و ببینم که مردم غزه بزیر آب رفته و نابود شده اند و ادامه این توصیه و جنایت ضد انسانی دولت فاشیستی اسرائيل حد و مرزی ندارد.

۵- اخیرا وزارت خارجه لبنان هیئتی را به قبرص فرستاد تا در مورد مرزهای مشترک لبنان – قبرص – اسرائیل ٬ گفتگو کند که البته توافقاتی حاصل شد و نبیه بری ٬ رئیس پارلمان لبنان به مردم مژده داد که بزودی لبنان از ثروت نفتی بهره مند خواهد شد ٬ اما قبل از توافقنامه اسرائیل قصد داشت که لبنان را نادیده گرفته و خود با قبرص و ترکیه بتوافق برسد. مقاومت لبنان طی التیماتومی اسرائیل را تهدید کرد که بهیچ کشتی تحقیقاتی نفتی اجازه حرکت در آن مناطق را نخواهد داد و اینکه همه شهرها و بنادر اسرائیل در تیر رس موشکهای ما قرار دارد و بدینوسیله اسرائیل عقب نشینی کرد.

۶- بنابه نوشته روزنامه الاهرام چاپ قاهره ٬ تاریخ ۲۳/۱۰/۲۰۱۱ ٬ تا این تاریخ ۱۴۷۸۵۰ نفر از مؤسسات مختلف آمریکائی همچون « فریدوم هاوس» و دهها سازمان مشابه حقوق ماهیانه دریافت میکرده اند تا برقراری «آزادی» و «دمکراسی» در مصر فعالیت کنند. گزارش دقیق افراد و مبلغی که دریافت میکرده اند در گزارشی از خانم «آنا وارفو لومییفا» محقق روسی ٬ جزئیات دخالت آمریکا در مصر را آورده است. تا مدتی پس از پیروزی «انقلاب» مک کین ٬ سناتور جنگ طلب جمهوریخواه هر دو هفته یکبار به مصر مسافرت میکرد تا نحوه توزیع «کمکها» به فعالان «حقوق بشری» را نظارت کند. در بخشی از گزارش آمده صفهای تویلی را میتوان مشاهده کرد که برای دریافت حقوقشان در مقابل گیشه های سازمانهای آمریکائی در شهرهای مصر ٬ در نوبت ایستاده اند. بعضا برای شناخته نشدن ٬ صورت خود را بنوعی با روزنامه استتار کرده اند. خوشا بحال سازمانهای «دمکرات»٬ «کومله» ٬ «جبهه خلق عرب» ٬ «جبهه بلوچ» ٬ «حزب کمونیست» ٬ «اقلیت» که با روزنامه خود را استتار نمیکنند و هروقت لازم شد به کاخ سفید و یا از طریق مجله شهرزاد نیوز به هلند میروند.

توضیح مترجم:

   اکنون برهمه کس روشن شده که جنگی جهانی برهبری آمریکا و همپیمانانش برعلیه کشور سوریه و بقصد از میان بردن استقلال این کشور و تبدیل آن به زائده ای استعماری ٬ جریان دارد. از دیگر سو مقاومتی که جریان دارد و کمکهائیکه به سوریه میشود نیز جنبه جهانی پیدا کرده ٬ باین معنی که جنگ در سوریه طبیعتی جهانی دارد و نتایج پایانی این جنگ نیز بسیار مهم و در تحولات آتی جهان نقش خواهد داشت که میتوان اینچنین نتیجه گرفت :

۱- جهان از تک قطبی رها خواهد شد. پس از فروپاشی شوروی ٬ آمریکا تهاجم خود را برعلیه یوگسلاوی ٬ افغانستان ٬ عراق و لیبی پیش برد ٬ بر این اساس سیاستهای جهانی خود را تنظیم کرد. اما از این پس چنین نخواهد بود. جهان به دو بخش ٬ در یکسو آمریکا و اروپا و در سوی دیگر چین ٬ روسیه و یا کشورهای «بریکس – شامل برزیل ٬ روسیه ٬هند ٬ چین ٬آفریقای جنوبی» قرار خواهند داشت که باعث خواهد شد که کشورهای جهان سوم آزادانه و مستقل زندگی کنند.

۲- برنامه آمریکا و اسرائیل برای نابودی سوریه بپایان خواهد رسید و تقسیم آن به چهار بخش طایفه ای نیز عقیم خواهد ماند.

۳- این جنگ ٬ وحدت ملت و دولت سوریه را بسیار تقویت نمود ٬ زیرا همگان پی بردند که تبلیغات «آزادی» ٬ «حقوق بشر» و… پرده ساتری برای اهداف شوم استعماری بود و بهمیندلیل شاهد بودیم که در ماههای اخیر ارتش و ملت سوریه از مرحله دفاع بمرحله هجوم به نیروهای تروریستی تغئیر موضع دادند.

   و در پایان سوریه شاهد سوریه ای خواهد شد که در آن آزادی ٬ استقلال و عدالت اجتماعی بیش از پیش مستقر و مردم عمدتا در وضعیت بمراتب بهتری از گذشته بسر خواهند برد.

   جنگ اخیر به جهانیان بویژه به زحمتکشان نشان داد که ایستادگی روسیه و چین در دفاع از سوریه بعلت پیشینه سوسیالیستی این دو کشور بوده واینکه در دو کشور مذکور تا حد زیادی ایده های انساندوستانه سوسیالیستی نهادینه شده است.