برای مراجعه به سایت گاهنامۀ هنر و مبارزه کلیک کنید
22 ژانویه 2013
نوشتۀ نیل کلارک
مرکز مطالعات جهانی سازی، 21 ژانویه 2013
سایت روسیه امروز، 20 ژانویه 2013
بیش از پیش کشورهای غربی بشکل مستقیم یا غیر مستقیم وارد جنگ در مالی می شوند، و بیش از پیش این پرسش برای بسیاری مطرح می گردد که انگیزۀ اصلی این مداخلات کدام است. نیل کلارک روزنامه نگار در اینجا در سایت روسیۀ امروز می گوید که «این مداخلات تنها علت اقتصادی دارد».
چندین کشور غربی تا کنون کمکهای خودشان را به فرانسه پیشنهاد کرده اند، و فرانسه نیز برای تقویت نیروهایش تا هفتۀ آینده شمار سربازانش را به 2500 نفرخواهد رساند.
بریتانیا کمکهای لوژیستیک هوائی فرستاده، و ایالات متحده نیز سامانه های نگهبانی تدارک دیده و علاوه بر این در زمینۀ اطلاعاتی نیز به فرانسه کمک می کند.
واشینگتن در عین حال اعلام کرد که هواپیماهای باربری برای حمل نیروهای فرانسوی خواهد فرستاد که فرانسه گسیل آنها را برنامه ریزی کرده است. علاوه بر این هواپیماهای سوخت رسان نیز برای شکاری بمب افکن های فرانسوی نیز خواهد فرستاد.
کانادا نیز با ارسال یک هواپیمای باربری از فرانسه اعلام پشتیبانی کرده است. کانادا در عین حال به شکل غیر مستقیم، با آموزش یگان های ضد تروریست در نیجریه کشور همسایه، در این اردوی جنگی شرکت دارد.
ایتالیا نیز در زمینۀ پشتیبانی لوژیستیک برای عملیات هوابرد اعلام آمادگی کرده است، ولی به یگانهای نظامی فرانسه در خاک مالی نخواهد پیوست. وزیر دفاع ایتالیا، جیامپااولو دی پااولا روز سه شنبه در سنا اعلام کرد که کمکهای ایتالیا تنها به عملیات هوائی محدود خواهد بود.
نیل کلارک روزنامه نگار گاردین به روزنامۀ «روسین تو دی» (روسیه امروز) گفت که به اعتقاد او پایه و اساس تمام ماجراجوئی های غرب در این 30 سال گذشته اقتصادی بوده است، و مالی نیز از این قاعده مستثنا نیست.
روسیه امروز : بریتانیا از اردوی نظامی فرانسه در مالی با ارسال اسلحه پشتیبانی می کند و چندین گروگان بریتانیائی نیز در الجزائر کشته شده اند. به اعتقاد شما بریتانیائی ها و سیاستمدارانشان تا کجا حاضر به مداخله خواهند بود؟
نیل کلارک : فکر می کنم که افکار عمومی خیلی پر مشغله است، زیرا آنچه در این جا به وقوع پیوسته، این است که دیوید کامرون که در سال گذشته بیشتر وقتش را صرف تشویق شورشیان اسلامگرا در سوریه می کرد، حالا راه دیگری را انتخاب کرده و می گوید شورشیان اسلامگرا در مالی بزرگترین خطر برای تمام جهان هستند و ما با تمام نتایج قابل پیشبینی آن برای بریتانیا، باید مداخله کنیم.
و فکر می کنم که این سیاست کاملا گمراه کننده است. متأسفانه، نخبگان سیاسی در بریتانیا کاملا از سیاست کامرون پشتیبانی می کنند، و این موضوع نگران کننده ای است. ولی باز هم فکر می کنم که مردم در رابطه با رویدادها نگران هستند.
روسیه امروز : موضع بریتانیا کدام است؟ چه عاملی انگلستان را برای پشتیبانی از فرانسه تشویق می کند؟
نیل کلارک : خیلی جالب است، زیرا اگر دوباره به 2011 فکر کنیم، می بینیم که افرادی مثل دیوید کامرون و ویلیام هاگ بودند که بلند تر از همه خشن تر از همه برای سرنگونی سرهنگ قذافی فریاد می کشیدند. و حالا، همین افراد، کامرون و هاگ می گویند مداخله در مالی ضروری است و باید گروه های القاعد ه را سرکوب کنیم. در نتیجه تناقض و ریاکاری واقعی دراینجا مشاهده می شود. چرا مبارزه علیه القاعده در آفریقا فوری ترین وظیفه تلقی می شود؟ چرا ما باید در سرنگونی رهبران نقشی به عهده بگیریم؟ و بریا بریتانیا چه چیزی در پشت تمام این موارد نهفته است؟ فکر می کنم که تهدید القاعده به عنوان پردۀ استتار برای بازسازی نظام استعماری در آفریقای شمالی توسط نیروهای ناتو، فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده به کار برده می شود.
روسیه امروز : فکر می کنید که به همین علت است که از ارتقاء القاعده در سوریه اظهار نگرانی نمی کنند؟
نیل کلارک : کاملا! زیرا، البته، القاعده یکی از مهمترین اساطیر در مناسبات بین المللی در این 20 یا 30 سال گذشته بوده که قدرتهای غربی گوئی یک تنه علیه آن جنگیده است. ولی حقیقت ندارد. قدرتهای غربی از خطر القاعده، در برخی شرایط به عنوان بهانه برای تسخیر برخی کشورها به کار می برند، مثل تسخیر افغانستان. ولی از سوی دیگر، قدرت های غربی برای سرنگون ساختن رژیم های مدنی مثل سوریه و لیبی از القاعده عملا پشتیبانی می کنند. شبیه فرانکشتاین هیولائی است، و البته، تمام داستان به سالهای 80 در افغانستان باز می گردد، یعنی وقتی که غرب از القاعده و گروه های اسلامگرای افراطی برای بیرون راندن ارتش سرخ استفاده کرد. و این موضوعی است که به جهان سیاست مرتبط می شود.
روسیه امروز : بریتانیا تا کجا در آفریقای شمالی مداخله خواهد کرد، چه واکنشی نشان خواهد داد؟
نیل کلارک : فکر می کنم که ما حضورمان را تقویت خواهیم کرد، زیرا در هفتۀ گذشته، داوید کامرون به ما اعلام کرد که نمی توانیم اجازه دهیم که اسلامگرایان در مالی قدرت را تصاحب کنند. اگر چه حرفهایش با مطالبی که در چند روز پیش از این مطرح کرده بود در تضاد بود. زیرا گفته بود که اگر اسلامگرایان در مالی به قدرت برسند چندان اهمیتی نخواهد داشت…در نتیجه من واقعا نگران هستم. می خواهم بگویم که نئو محافظه کاران در جنگ علیه سوریه پیرئز نشدند، ولی حالا بنظرم می رسد که باید همه از این مداخله در مالی پشتیبانی کنیم.
روسیه امروز : آفریقا منابع طبیعی سرشار دست نخورده ای دارد. کدام کشورها در پی گسترش منافع خود در این قاره است؟ و چگونه این منافع می تواند با هم در تضاد قرار بگیرد؟
نیل کلارک : به احتمال خیلی قوی، زیرا کاملا فکر می کنم که ازد یدگاه فرانسوآ هولاند – اقتصاد فرانسه در وضعیت خیلی بدی قرار دارد – و امیدوار است که با مداخلۀ موفقیت آمیز در مالی در داخل مقبولیت مردمی اش را افزایش دهد(1). در عین حال موضوع اورانیوم نیز مطرح می باشد که فرانسه بدان نیازمند است. و مالی بزرگترین تولید کنندۀ اورانیوم است. در آنجا منابع طبیعی وجود دارد. درنتیجه فکر می کنم که روشن است که فرانسه بای مداخلاتش دلیل اقتصادی دارد. و فکر می کنم که دلایل اقتصادی در اساس تمام مداخلات غرب در این 30 سال گذشته بوده است (مترجم : و نه تنها همین 30 سال، 300 سال).
اگر به گذشته نگاه کنیم، حمله علیه یوگوسلاوی، علیه سوریه، جنگ در لیبی، تمام این موارد لباس مداخلۀ بشردوستانه به تن داشته است. ولی واقعیت امر چیز دیگری بوده است. تمام این موارد مداخلات اقتصادی بوده اند. و غرب به منابع نیازمند است، و می خواهد کنترل منابع این مناطق را در اختیار بگیرد. به باور من ناتو می خواهد در شمال آفریقا مستقر شود. من فکر می کنم که موضوع کاملا روشن است، خطر القاعده را در واقع باید به عنوان ابزار مداخلۀ ناتو تلقی کنیم، پس از خارج شدن از افغانستان در شمال آفریقا مستقر خواهد شد.
20 janvier 2013 – Russia Today
Article original en anglais :
http://rt.com/news/mali-interventio…
پی نوشت مترجم :
1)در اینجا کمابیش می بینیم و می توانیم حدس بزنیم که مسائلی که برخی – البته به درستی – مثل میشل کولن دربارۀ «رسانه دروغ» مطرح می کنند، و مدعی می شوند که مردم بلژیک یا فرانسه، و یا دیگر کشورهای غربی به دلیل دروغ پردازی رسانه هائی که قویا به یکی از یگانهای ناتو تبدیل شده اند، از واقعیت امور بین المللی بی اطلاع هستند،…، تنها یک بخش از واقعه را تشکیل می دهد. ولی بخش دیگر واقعه – احتمالا – این است که مردم کشورهای امپریالیستی طی قرون و اعصار با چنین سیاستهای تجاوزکارانه ای آشنا و حتی همگام بوده اند. غالبا در بحث تاریخی دربارۀ آلمان نازی، از توده های فاشیست حرف می زنند، و یا مقاومت بخش دیگر ازمردم آلمان اشاره می کنند که در برابر نازی ها مقاومت کرده اند و غیره…ولی خارج از موضوع «توده های فاشیست» در متن تاریخی نازی، دیگر حرفی از توده های فاشیست در جای دیگری نیست. من فکر می کنم که از این پس باید تعارفات را کنار بگذاریم، و این همه از مردم بی اطلاع و گول خوردۀ غرب تجلیل بعمل نیاوریم، نه، نه، به احتمال قوی واقعیت این است که دست کم بخشی از مردم اروپا خیلی خوب می دانند که دولتهایشان چه کار می کند و با آن همراه هستند. اصطلاح توده های فاشیست را دوباره باید وارد ادبیات جامعه شناختی و سیاسی کنیم. در هر صورت رتبۀ فکری فراسوآ هولاند رئیس جمهور منتخب فرانسه در حد موریانه ها قابل مشاهده است – تفکر بهیمی – تفکر بهیمی نزد موریانه ها چنین است که وقتی می بینند قبیلۀ همسایه به اندازه کافی دانه جمع کرده و ذخیرۀ غذائی ایجاد کرده است، بای تصاحب ذخیرۀ غذائی، به آن قبیه حمله می کنند – و اتفاقا از بمباران هوائی نیز بهره می برند – موریانه های بالدار شن ریزه ها از بالا روی صفوف موریانه ها رها می کنند. با توجه به توضیحات نیل کلارک می بینیم که گوئی فرانسوآ هولاند برای پاسخگوئی به چشم انداز عمومی مردم فرانسه و افزایش میزان طرفدارانش دست به چنین حملۀ جنایتکارانه ای زده است. البته حملۀ اخیر دولت و ملت بهیمی فرانسه به مالی را باید در ابعاد وسیع تاریخ استعمار در آفریقا و جهان و متعاقبا دسیسه چینی برای سرنگونی رژیم قذافی – و القاعده به عنوان پردۀ استتار – مد نظر قرار دهیم، در غیر این صورت به عمق مسئله پی نخواهیم برد.