بابک پاکزاد
بسیاری از دوستان اعتقاد دارند که هر واقعیتی را بدون در نظر گرفتن زمان و مکان باید گفت؛ البته آزادی بیان حکم میکند مجاز باشیم که بدون قید و شرط سخن بگوییم، اما هر رسانه سیاست مشخصی دارد. اتخاذ یک سیاست مشخص که بعضا به عدم انتشار برخی مطالب میانجامد (مطالبی که درج آنها مشکل برانگیز نیست)، در معنای نقض آزادی بیان نیست. آنجا آزادی بیان نقض میشود که نشریهای دیگر را وادار کنیم که خلاف سیاستهای ما چیزی ننویسد (چه با شانتاژ، چه با لابیگری، چه با تبلیغات منفی غیر مستدل و افترا).
آنجا آزادی بیان نقض میشود که تمام نیروی خود را بکار گیریم تا صدای دیگران را خفه کنیم. ممکن است من شیوه نگاه شما به موضوعات را نپسندم، ممکن است چیزهای خوبی هم داشته باشید که بپسندم، اما نمیتوانم خوبیهایتان را دلیلی بدانم برای تبلیغ مواضعی که نمیپسندم، آن هم در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی. نه تفاوت داشتن گناه است و نه نقد کردن و نه حتی قطع مکالمه؛ آنچه گناه است سرکوب و از میان بردن یا مصادره به مطلوب کردن است. سیاست رسانهای نیز یک دگم نیست و با دادههای جدید تغییر کرده و متکامل میشود. مهم آن است که با مخاطبان خود صادق باشیم و خود و اهدافمان را به درستی معرفی کنیم.
اشخاص و جریاناتی که با ما صادقانه برخورد نکردهاند و پاسخ به هرگونه انتقادی را با نگاهی متفرعنانه رد کردهاند و به جای آن فعالانه در همه جهات با ما در افتادهاند نباید انتظار داشته باشند که در قبال آنها استانداردهای رسانهای معیار عمل قرار گیرد. به هیچ وجه نباید با حربه آزادی بیان، سیاستهای پایهای یک رسانه مختل گردد. رسانه نه زنبیل است که هر کالایی را داخل آن بریزیم و نه رینگ بوکس است. آنهایی که دل خوش میکنند که کالایی در زنبیل باشند، باید به خاطر داشته باشند که این زنبیل نهایتا به یک خانه می رود. آنهایی که عشق حضور در رینگ بوکس را دارند باید بدانند که این رینگ تنها جنازه و تنهای آش و لاش دو طرف را بیرون فرستاده است. در یک رسانه، آزادی بیان فقط در چارچوب سیاست گذاری رسانهای معنادار شده و از عاملی مختل کننده، به عاملی که پویایی را تضمین میکند تبدیل میگردد. آنان که اطلاع رسانی ناب و آزادی بیان را عین سیاست گذاری رسانهایاشان نمایش میدهند دروغگو هستند و همان زنبیل به دستانیاند که قرار است نهایتا در یک خانه اطراق کنند.