فلسطین نیازمند یک سیاست کاربردی است.

منبع: دنيای جوان


۵ دسامبر۲٠۱۲

 تارنگاشت عدالت

مصاحبه‌ای با ناصر ابراهيم
پس از رأی‌گيری در سازمان ملل متحد، فلسطين نيازمند يک سياست کاربردی است.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هفته گذشته جايگاه نمايندگی خلق فلسطين را به ناظر غيرعضو ارتقاء داد. اين تصميم چه وزنه‌ای دارد؟

در عمل هيچ چيز تغيير نخواهد کرد و سيستم مستعمراتی اسرائيلی کماکان دست نخورده  و پابرجا باقی خواهد ماند. ما تنها شاهد تغيير سياست کاربردی فلسطينيان هستيم.

به هر حال دستگاه خودگردان فلسطين به رهبری محمود عباس حرف خود را به کرسی نشاند. اين روند نسبت به کوشش قبلی دستگاه خودگردان در سال گذشته چه تغييری را تجربه کرده است؟

در سال گذشته عباس با درخواست خود برای عضويت کامل در سازمان ملل متحد با شکست روبه‌رو شد. بعد تصميم گرفت اول به يونسکو راه يابد که فلسطين را به عنوان کشور عضو پذيرفت و اکنون يک پيشنهاد ديگر را که به عمق پيشنهادات گذشته نيست، مطرح کرد. نتيجه اين شد که فشار اسرائيل بر دولت در رام‌الله شدت گرفت، به اين صورت که چندين بار پرداخت ماليات‌ها به خزانه فلسطين را متوقف کرد. علاوه براين، ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپايی کمک‌های مالی خود را به فلسطين کاهش دادند.

و اسرائيل فوراً به ادامه شهرک‌سازی پرداخت. اسرائيل کوشش می‌کند جهان را مجاب کند که اقدام فلسطين يک‌جانبه بوده و روند صلح را تخطئه می‌کند. در حالی که اتفاقاً درست عکس قضيه صادق است: اين روند تخيلی صلح سال‌هاست که در بن‌بست قرار گرفته، زيرا اسرائيل مدام «حقايق واقع» توليد می‌کند: شهرک‌ها روزبه‌روز بزرگ‌تر می‌شوند، قدس تحت اشغال است و نوار غزه بيش از ده سال است که در محاصره قرار دارد. اين تصميم سازمان ملل برای خلق فلسطين هيچ تغييری به وجود نخواهد آورد.

توانايی ناگهانی عباس در ايستادگی در مقابل تهديدات اسرائيل و فشار ايالات متحده آمريکا از کجا سرچشمه می‌گيرد؟
ا

ين قابليت هرچند که متناقض به نظر می‌رسد، ولی ناشی از ناتوانی اوست. عباس بايد چهره خود را به عنوان رهبری که در طی سال‌ها به دليل بی‌عملی و نوکرصفتی دچار خدشه شده به سرعت صيقل دهد. در انتخابات اخير شهری، حزب او (الفتح) آرای خود را، با اين‌که عملاً بدون رقيب وارد انتخابات شده بود، از دست داد. از سپتامبر ۲٠۱۱ به بعد تأييد سياست‌های رييس‌جمهور از طرف مردم به شدت کاهش يافته است. و درست برعکس، حماس از سمپاتی بيش‌تری برخوردار گرديده. حماس اين روزها نه تنها در جامعه فلسطينی، بلکه در دنيای عرب نيز مشروعيت و مقبوليت نوينی کسب کرده است.

حماس در سال گذشته مخالف اين ابتکار در سازمان ملل بود و امسال موافق آنست. چرا؟


وضعيت سياسی امروز کاملاً با ديروز متفاوت است. در لشگرکشی اخير اسرائيل به نوار غزه، حماس پيروز و سربلند بيرون آمد. علاوه برآن، امروز مصر زير چتر حمايت ايالات متحده آمريکا قرار گرفته است. اخوان‌المسلمين در قاهره اصلاً قصد ندارند روابط خود را با آمريکا به هم بزنند و قراردادی را که در کمپ‌ديويد با اسرائيل به امضاء رسانده‌اند، ملغا نمايند. به همين دليل امروز حماس محمود عباس را مورد پشتيبانی قرار می‌دهد و تلويحاً مرزهای سال ۱۹۶۷ و به اين صورت وجود کشور اسرائيل را به رسميت می‌شناسد و همين‌طور از هدف خود يعنی احيای فلسطين تاريخی صرف‌نظر می‌کند.

آيا طرح اين پيشنهاد در سازمان ملل اشتباه بود؟


من نيز مانند بخش اعظم مردم فلسطين از اين مسأله زياد خشنود نيستم. ولی مشکل اين نيست که آيا به سازمان ملل روی آوريم يا نه، بلکه مشکل عدم وجود افق سياسی درازمدت است. محمود عباس بايد اعلام کند که چه می‌خواهد: آيا می‌خواهد سازمان آزادی‌بخش فلسطين را مجدداً احيا کند؟ آيا قصد دارد مبارزات درونی را به پايان برد؟ و يا اين که به نفع گام‌های ديپلماتيک، دست از مبارزه مسلحانه بردارد؟

برای زنده نگاه داشتن مسأله فلسطين، فراسوی رأی‌گيری در سازمان ملل اقدامات ديگری لازم است. عباس نيازمند يک سياست کاربردی است. او بايد روابط خود را با کشورهای جهان عرب، با روسيه و چين تقويت کند. او بايد از دنباله‌روی سازمان ملل و کشورهای غربی به اين اميد که خيرّات و مبرّاتی نصيبش شود، دست بردارد.
 
 

ناصر ابراهيم روزنامه‌نگار و از کنشگران «مرکز اطلاعاتی آلترناتيو» AIC در قدس است. پيش از آن، او سردبير مجله هفتگی «هدف» وابسته به جبهه خلق برای آزادی فلسطين PFLP  بود.