برگرفته از سایت:شبکه الوحده الخباریه

ترجمه و توضیح: احمد مزارعی ۲۹سپتامبر ۲۰۱۲

تایپ و ویرایش: آمادور – اشتراک

   در  مساحتی حدود ۱۸۵۰۰ کیلومتر ؛ کل استراتژی کشورهای غربی و منطقه ای با تمام نیروهای گوناگون خود حضور یافته اند. زمان تصفیه حساب فرا رسیده است.

   از حلب که بزرگترین شهر سوریه و پایتخت اقتصادی است؛ همه گردانندگان جنگ غربی ومنطقه ای در نظر دارند بر روند سیاسی در کشور سوریه از طریق تسلط بر حلب تأثیر بگذارند.حلبی که میخواهد مرکزی برای نیروهای مسلح باشد تا از اینجا عملیات گسترده تر خود را در منطقه پیش ببرند.این نیروها در گذشته همین هدف را در شهرهای دمشق؛ حمص؛ و ادلب داشتند که با شکست روبرو شدند.

   چرا مخالفان مسلح ؛ جنگ حلب را حساس و تعئین کننده نامیده ولی در مورد دمشق علیرغم اینکه پایتخت کشور بود؛چنین نظری نداشتند؟

   اگر مخالفان مسلح نتوانند در جنگ حلب به پیروزی دست یابند؛ قاطعانه از گردونه حوادث خارج خواهند شد.سرهنگ بازنشسته و متخصص مسائل نظامی و استراتژیک ؛ محمد حطیط؛ در تماس تلفنی با سایت الکترونیکی منار؛ اظهار داشت: « سیر حرکت تروریستهايی  که سوریه را هدف قرار داده اند؛ در هیجده ماه گذشته علیرغم همه امکانات گسترده ای که داشته اند؛ نتوانسته اند بر منطقه ای مسلط شوند و از آنجا ارتباطی امن با مرز برقراز کنند؛ اکنون اگر بتوانند بر حلب مسلط شوند؛ از نظر کیفی به موفقیت مهمی دست یافته اند؛ در غیر اینصورت کارشان بپایان خواهد رسید».

   تروریستهای مسلح از اینکه بر دمشق مسلط شوند؛ با شکست روبرو شدند؛ لذا بسوی شمال کشور روی آورده  و حلب؛بزرگترین شهر کشور و پایتخت اقتصادی را مورد حمله و محاصره قرار داده اند. اما اگر در این امر موفق شوند؛ توانسته اند بنوعی به دولت دست یابند؛ در صورت شکست آنان در حلب؛ از آن پس شهری که برابر با حلب و دارای وزنه ای باشد؛ وجود ندارد.

   در مورد موقعیت و سیاست ترکها؛ سرهنگ محمد حطیط باور دارد که رجب اردوخان از مخالفان مسلح خواسته است که در میدان جنگ به موفقیت دست یابند تا برای ماندنشان در ترکیه و حمایت از آنها دلایل کافی داشته باشد؛زیرا اکنون آنها در ترکیه تیدیل بنوعی سربار شده اند.آتشی که ترکیه برافروخته؛ اکنون دامن خو ترکها را گرفته است.مخالفان مسلح باید آنچنان پیروزیهای چشمگیری در شهر حلب بدست آورند که دولت بتواند از بقا آنها در ترکیه حمایت کند.

   پیش از اینکه مخالفان حمله تعئین کننده خود را اعلام کنند؛ جلساتی برای هماهنگ کردن جنگ در صورت وقوع میان مسئولان دولت ترکیه و آمریکائیها برگزار گردید.هدف اردوخان اینستکه بتواند در این جنگ تعئین کننده پیروزیهائی بدست آورد تا در دو زمینه بر علیه مخالفان داخلی و خارجی خود استفاده کند.در هفته آینده کنگره حزب برگزار میگردد.اردوخان باید بتواند از حربه پیروزی در حلب بر علیه مخالفان حزب در داخل و منتقدان خارجی استفاده کند.هم اکنون طیفهای وسیعی در درون ترکیه نسبت به سیاستهای داخلی و خارجی اردوخان اننقاد دارند و هدف اردوخان در ورای پیروزی حلب؛ساکت کردن همه مخالفان داخلی و خارجی است.

حلب بعد از قسطنطنیه بزرگترین شهر دوره عثمانی بوده است

   حلب بعلت نزدیکی به آناتولی و موقعیت استراتژیک خود؛نقش بسیار مهمی در تاریخ عثمانیها داشته است؛زیرا بعد از قسطنطنیه (استانبول کنونی) دومین بزرگترین شهر و مرکز اصلی تجارت میان شرق و غرب بوده است.در این دوره سفارتخانه های کشورهای مختلف در استانبول و همه کنسولگریها در شهر حلب قرار داشته است.

   پس از جنگ جهانی اول که قرارداد«سیفر» بتاریخ دهم آگست ۱۹۲۰؛میان عثمانی و فرانسه و انگلیس بامضا رسید؛ حلب جز سوریه بحساب آمد؛ اما آتاتورک مخالفت کرده و کوشید تا حلب و ارمنستان را جز متصرفات عثمانی برای خود حفظ کند؛اما با امضای معاهده لوزان در بیست و چهارم جون ۱۹۲۳؛ حلب از عثمانی بازپس گرفته  و به سوریه ملحق شد؛اما بخشهای دیگری از جمله استان اسکندرون؛ از حلب جدا و به ترکیه داده شد و بدینسان حلب را از یک بندر اصلی و مهم محروم کرده و آنرا منزوی کردند.

   گروههای مسلح از فرانسه و آمریکا قول شناسایی گرفته اند

   بنا به عقیده سرهنگ محمد حطیط؛ تروریستها در نظر دارند تا حلب را به پایتخت و مرکز اصلی تروریسم تبدیل کنند و در این شهر حکومت و یا مجلی انتقالی خود را تشکیل داده؛ ایتدا از طرف امارات متحده عربی؛قطر و عربستان برسمیت شناخته شده و سپس فرانسه و آمریکا نیز آنانرا برسمیت بشناسند.قبل از این فرانسوا هولاند این وعده را به آنان داده است.

    سرهنگ محمد حطیط تنها به اظهارات فوق بسنده نکرده و بر اساس شناخت و تجربیاتی که از سوریه و حوادث موجود در این کشور دارد؛ اینچنین ادامه میدهد: «بعلت وجود طوایف و مذاهب مختلف در شهر حلب میتوان این شهر و جامعه حلب را نماد وطن کوچک نامید؛ اگر مخالفان بر این شهر تسلط یابند؛ آنچنانکه تبلیغ میکنند در نظر دارند سیستمی چندگانه در حلب بر سر کار آورند . باید گفت این فکر و تبلیغ آنان دروغ و فریبکارانه است؛ در صورت پیروزی تروریستها حکومتی یکدست برقرار خواهد شد و مسیحیان بیش از همه زیان خواهند دید».

   در مورد آینده جنگ در شهر حلب سرهنگ حطیط چنین ادامه داد:«تروریستها در دام گرفتار شده اند؛آرمان آنان بر روی زمین محکمی بنا نشده است.جنگ در سوریه بنفع دولت مرکزی رقم خورده است.تروریستها باید شکست را بپذیرند.چیزی در افق برای انان دیده نمیشود».

توضیح مترجم بر مقاله جنگ حلب

   با قاطعیت میتوان گفت که ماهیت جنگ حلب؛ دعوای میان آزادی و اسارت و ادامه تحولات و انقلابات دوره ایست که با انقلاب بلشویکی تحت رهبری لنین و استالین آغاز شد و جهان کهنه را بهم ریخت.از آن پس بود که جبشهای رهايی بخش از ایران گرفته تا عراق؛ مصر؛سوریه؛یمن؛لیبی؛اندونزی و آمریکای لاتین و آفریقای سیاه لومومبا؛سامورا ماشل؛نکرومه و ماندلاو…آغاز شد.طبیعی بود که ستمکشان در اولین مصاف با نظام سرمایه داری که بیش از ۵۰۰ سال سابقه حاکمیت داشت شکست بخورد؛اما این قصه سر دراز دارد.

   میلیونها انسان در کشورهای زیر سلطه؛ در دوره ای طعم آزادی و عدالت را چشیدند؛بهمین جهت آتش زیر خاکستر عدالتخواهی مجددا در حال سر بر آوردن است و بدون شک مبارزات نوین ستمکشان از آسیا گرفته تا آفریقا و آمریکای لاتین؛ با گذر از مراحل گوناگون ودر آمدن به شکلهای مختلف؛اما بسوی مقصد آزدی انسان از اسارت سرمایه داری حرکت خواهند کرد.

             پری رو تاب مستوری ندارد                                         در ار بندی سر از  روزن در آرد

   در حلب امروز علمداران «آزادی» شیوخ فاسد امارات؛ اسرائیل فاشیست و آمریکا و سایر غارتگران جهانی هستند که از ورشکستگی  دست بدامان پوسیده ترین نیروهای بنیادگرای وهابی؛سلفی و آدمکش کشورهای پاکستان؛چچنیا؛بیابانهای لیبی و عربستان شده اند.

   کارل مارکس میگوید:« انسان همیشه در برابر مشکلات و موانعی قرار میگیرد که برایش راه حلی وجود دارد».بلی امروز نیز ستمکشان در صدد یافتن راه حل رسیدن به آرمانهای انسانی هستند.بدون شک این مقصد در خلال همین مبارزات موجود دست یافتنی است.