توسط استفان لند من، 30 اوت 2012
شکستن سکوت (Breaking The Silence, BTS) سازمانی است متشکل از جان بازان سابق اسرائیلی. آنها در آغاز انتفاضه دوم خدمت کرده اند.آنها دیگر حاضر به سکوت نیستند.
شهادت آنها “واقعیت زندگی روزمره در سرزمین اشغال شده” را افشا می کند. آنها تجاوزات بسیار وحشتناک پنهان شده را آشکار ساختند.
این تجاوزات عبارتند از “غارت و تخریب اموال” و بسیاری از جنایات و تجاوز به حقوق وهستی فلسطینی ها که به مراتب بد تر می باشد. به گفته خود آنها، وضعیت غیر اخلاقی و اسفناک اشغال نظامی اسرائیل را آشکار می کند.
اکثر اسرائیلی ها آن را نادیده می گیرند. آنها چشمان خود را به آن چه که به نام آنها رُخ می دهد می بندند. “برای این که دوباره به لباس شهروندی غیر نظامی در آیند، سربازان (هم چنین) مجبور به چشم پوشی از آن چه که دیده یا انجام داده اند، می شوند.”
اعضای BTS – سالهاست که حقایق نگران کننده ای را آشکار می سازند. درمقاله ای قبلی آنها را توضیح داده ام که می گوید:
“ما، افسران رِزِرو و سربازان نیروی دفاعی اسرائیل (IDF)….همواره در خطوط مقدم جبهه خدمت کرده ایم” ما از اولین کسانی برای انجام هر مأموریتی بودیم، علی رغم هزینه گرانبهای جانمان، در وظیفه آماده باش در سراسر سرزمین های اشغالی قرار گرفتیم، و فرمان و دستورات صادر شده را که هیچ ارتباطی با امنیت کشور ما نداشت (اما فقط برای تداوم وضع موجود به ما داده می شد) به ما می دادند تا کنترل خود را بر مردم فلسطین اعمال کنیم.”
ما….. تلفات خونین این اشغالگری تحمیلی را از هر دو طرف دیده ایم.”
“دستورات صادر شده به ما در سرزمین های اشغالی تمام ارزشهائی را که ما حین بزرگ شدن در این کشور فرا گرفتیم ، از بین برد.”
“طریقی که اشغال نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) را تحلیل می برد، شخصیت انسان می باشد و فساد کل جامعه اسرائیل را آشکار می سازد.”
“ما….می دانیم که این سرزمین ها به اسرائیل تعلق ندارند و تمام این شهرک ها در پایان بالاخره لازم به تخلیه شدن می باشند.”
“بدین وسیله ما اعلام می داریم که ما نباید دیگر این جنگ را برای شهرک سازیها ادامه دهیم.”
“ما نباید به جنگ فرا تر از مرزهای 1967 برای تسلط، اخراج، گرسنگی و تحقیر تمام مردم ادامه دهیم.”
“ما بدین وسیله اعلام می داریم که ما باید به خدمت در نیروهای دفاعی اسرائیل در هر مأموریتی که خدمت به دفاع از اسرائیل می کند ادامه دهیم.”
“مأموریت برای اشغال و ظلم و ستم به این هدف خدمت نمی کند – و ما نباید هیچ گونه هدفی را در این مورد دنبال کنیم.”
زنان سرباز نیز زبان به سخن گشودند. شهادت آنها با شهادت همتایان خود مطابقت می کند. این زنان دولت فاسد نظامی اسرائیل را محکوم می کنند. آنها دیگر نمی خواهند با جنایاتی که تحت نام آنها صورت می گیرد کاری داشته باشند.
تا به امروز (BTS) بیش از 700 شهادت جمع آوری شده است. سربازان از کلیه بخشهای مختلف جامعه اسرائیل این اطلاعات را دادند. آنها رُک گو، با شهامت، آشکار و شجاعند. تمام اطلاعات منتشر شده به منظور صحتشان “دقیقاً بررسی” شده اند.
متقابلاً حقایق با شاهدان عینی دیگر بررسی شده، هم چنین به عنوان بایگانی مناسب از جانب سازمانهای حقوق بشری نیز بررسی شده اند.
به خاطر حفظ امنیت جان سربازان نام آنها اغلب ناشناس باقی می ماند. آنها نگران اتهام متقابل از جانب (IDF) و یا به طریق دیگر زیر انواع فشارهای مختلف اجتماعی می باشند. دولت اسرائیل هیچ گونه انتقادی را به نرمی نمی پذیرد.
دولت اسرائیل تحت هیچ شرایطی نمی خواهد هیچ کس مانعی و یا بد نامی برای سیاستهای نظامی یا دولت اش ایجاد کند. انجام چنین کاری برای هرکس می تواند خطرناک باشد. یهودی بودن به معنی صدور مصونیت نیست. سربازانی که شهادت به جنایات وحشتناک می دهند نگرانیهای فراوانی دارند. بی قانونی دولت اسرائیل در این مورد به روشنی دودی است که از لوله تفنگ بیرون می آید.
شهادت آنها برای دولت لعنت آمیز است. آنها چهره واقعی دولت اسرائیل را آشکار می کنند. آنها افسانه دولت اسرائیل آزاد، باز، عادلانه و دمکراتیک را ویران کردند. اسرائیل در طول تاریخ خود بی رحمی و ظالمی سیاستش را تعریف می کند.
شیوه تفکر اسرائیل نظامی گری است. اعراب انسانهای پائین تری از نظر آنها به حساب می آیند. به خاطر یهودی نبودنشان در فلسطین اشغالی مورد اذیت و آزار قرار می گیرند.
ادوارد سعید با اقتدار توضیح می دهد. کتابهای او، مقالات او و بالاخره سخنرانیهای رُک و راست او شهادت به دهه هائی از رفتار وحشیانه نسبت به خلق فلسطین می دهد.
او “شیطان صفتی شارون” (آریل شارون) در زمره جنایات دیگرش و قتل و عام کودکان فلسطینی را شرح داده است. او فلسطین را به زندان تنها و منفردی تبدیل ساخت. او از تانک و F-16 علیه شهروندان فلسطینی بدون اسلحه استفاده می کرد.
او، پیشینیان او، و جانشینان او تقریباً هرگونه قساوت قابل تصوری را مرتکب شدند. افراط گرائی نتانیاهو به بیش از حد می رسد. نتانیاهو، باراک، و تند رو های همفکرشان از نمایندگان به حد کمال شیطانی اند.
فلسطینی ها به خاطر ایمان شان، قومیت شان و موجودیت شان مورد اذیت و آزار و ظلم قرار می گیرند. یک سیکل بی پایان از خشونت، محرومیت، و تنزل آنها را مورد هدف قرار داده است. در نوار غزه، نسل کشی به طور آهسته سیاستی است که دنبال می شود.
در کرانه غرب و شرق بیت المقدس (اورشلیم)، سربازان اسرائیلی به مانند گارد ضربت به کار گرفته می شوند. هیتلر شکلش یهودی بود. شکل اسرائیل در حال حاضر فلسطینی است. آنها نمی توانند از شّر آنان خلاص شوند. بنا براین با آنان بی رحمانه و با وحشی گری رفتار می شود.
سربازان BTS خواهان افشای حقایق تکان دهنده می باشند. این حق هر کسی است که از حقیقت مطلع گردد. اسرائیلی ها باید بدانند که آنها در چه نوع جامعه ای زندگی می کنند. تغییر بستگی به افشای این جنایات به طور واضح و روشن دارد.
رسانه های بی بند و بار و اراذل ایالات متحده اخبار صحیح را پخش نمی کنند. هم چنین رسانه های اروپا نیز اغلب همین کار را می کنند. استثناها نادرند. آنها در این مورد قواعد خود را دنبال می کنند. نویسنده گاردین لندن، هریت شروود، تحت عنوان “سربازان سابق اسرائیلی بد رفتاریهائی را که نسبت به کودکان فلسطینی صورت گرفته را افشا می کند” می گوید:
کاربران BTS “ضرب و شتم، ارعاب، تحقیر، بد دهانی، دستگیری شب هنگام و آسیب” را شرح می دهند.
کودکان اغلب با پرتاب سنگ مورد اتهام قرار می گیرند. معمولاً از آنها خطائی سر نزده است. در بسیاری موارد آنها هیچ گونه آسیبی نرسانده اند. آنها می توانند یا رهسپار زندان گردند و یا تحت شکنجه قرار گیرند. با آنها مانند بزرگ سالان به طرز وحشیانه ای رفتار می شود. شروود نمونه های واضح و روشنی از شهادت سربازان را به نمایش می گذارد.
هم چنین نویسنده روزنامه ایند یپند نت چاپ لندن، دونالد مک اینتایر همین گزارشات را دارد. او با تیتر “اسرائیل سکوت را در مورد تجاوزات ارتش می شکند” می نویسد:
به عنوان یک نو جوان، “حافظ رجبی فقط به خاطر رویاروئی با سربازان اسرائیلی به حبس ابد محکوم شد.” زخم های او شهادت به رفتار غیر انسانی نسبت به او را می دهد. آنها برای ایجاد چنان ترس او را به طرز وحشیانه ای مورد تعرض و تجاوز قرار دادند . او “مطمئن بود” که او را خواهند کشت.
او یکی از این هزاران نفری است که چنین مورد تعرض قرار گرفته است. یک پسر بچه به قدری کتک خورد که به حالت بی جان و یا مرگ در آمده بود. هم چنین با دیگران نیز به همین طریق رفتار می کردند. در بازداشت آنها به قدری تحت شکنجه قرار می گیرند که حتی اگر بی گناه هم که باشند باید اقرار به گناه کنند. وکلای انگلیس، اسرائیل را متهم به ” نقض مکرر در مکرر قوانین بین المللی در رفتار ارتش اسرائیل نسبت به کودکانی که در بازداشت به سر می برند” کردند.
کودکان ده ساله یا جوانتر تحت ضربات روحی شدید قرار می گیرند. به طوری که برخی از این کودکان هر گز به حالت عادی باز نمی گردند. آکثر این کودکان کاملاً بی گناه اند. فلسطینی بودن آنها، آنها را در معرض خطر قرار می دهد. سربازان را به خشونت عادت می دهند. فرماندهان آنها هستند که دستور صادر می کنند.
برخورد غیر انسانی، خشونت، تحقیر و آزار و اذیت امری است معمولی. عدم مسئولیت در پاسخ گوئی تبدیل به سیاست حاکم شده است. ظلم وستم رسمی شده مورد توجه قرار نمی گردد. هم چنین انجام قتل و هر گونه تعرض به حقوق فلسطینی ها مورد ملاحظه قرار نمی گیرد.
آفتاب بهترین ضد عفونی کننده است. سربازان BTS استفاده کامل را از آفتاب کردند. دیگران نیز تشویق شدند که به آنها بپیوندند. در زیر نمونه هائی از آن چه که گفته شد را ملاحظه می کنید. هر نمونه را هزار برابر کنید اگر کلیه سربازان آزادانه قادر به باز گشودن زبان شان باشند، خواهید دید که چه شهادت ها است که می دهند.
بزرگ شدن در فلسطین به معنی زندگی تحت ترور و تهدید دولت اسرائیل بودن است. تعداد کمی از کودکان مستقیم یا غیر مستقیم می توانند از این وضعیت فرار کنند. کودکان دردوران طفولیت با این وضع مواجه هستند و درست مثل بزرگ سالان اشغال نظامی را با تمام وجود لمس می کنند.
یک سرباز مستقر در هبرون گفت:
“شما نام آنها را هیچ وقت نمی دانید، شما هر گز با آنها صحبت نمی کنید، آنها همیشه گریه می کنند، در شلوارشان از ترس ادرار می کنند…آن لحظات آزار دهنده موجود است زمانی که شما در مأموریت دستگیری هستید، و هیچ فضائی در ایستگاه پلیس وجود ندارد، بنا براین شما چاره ای ندارید مگر کودک را با خود برگردانید، چشم های او را ببندید، و او را در اطاقی حبس کنید و صبر کنید تا پلیس بیآید و صبح روز بعد او را ببرد و در این مدت او مثل یک سگ باید بنشیند….”
به گفته یک سرباز دیگر:
یکی از بچه ها دراز کشیده روی زمین “التماس می کند که زنده بماند. او در واقع فقط 9 سالش بود، منظور من این است که یک کودک باید برای ادامه زندگی التماس کند؟ یک تفنگ پر از فشنگ روبه روی صورتش قرار می گیرد ویا او باید با التماس طلب بخشش کند؟ این اثر زخمی است که تا آخر عمر با او باقی می ماند. اما من فکر می کنم اگر ما در این روستا در آن مقطع زمانی وارد نمی شدیم سپس، سنگها روز بعد پرتاب می شدند و شاید دفعه بعد در نتیجه همین اعمال یک نفر یا زخمی و یا کشته می شد.
دیگری چنین می گوید:
“ما به نوعی بی تفاوت بودیم. این تبدیل به یک نوع عادت می شود. مأمورین گشت به طور روزمره فلسطینی ها را مورد تجاوز قرار می دهند. ما واقعاً در این کار جدی بودیم. این برای ما کافی بود که یک نفر فقط چپ چپ به ما نگاه کند و مستقیم در چشمان ما و در این حالت ما باید از خود عکس العمل نشان می دادیم. ما به چنین حالتی رسیدیم که از خود متنفر شدیم و دیگر حاضر به ماندن در آنجا و انجام چنین مأموریتی نبودیم. “
نفر دیگر چنین می گوید:
«فرمانده به او (خانمی) گفت: « “دورشو“! نزدیک نشو و ماشه تفنگ را کشید. او (خانم) به وحشت افتاد. (او فریاد کشید): “هر کس به من نزدیک شود و مزاحم من شود، من او را خواهم کشت. من هیچ رحمی ندارم.” او واقعاً جدی بود. مقدمتاً (پسر بچه) مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به هر حال، او به آنها با لحن خشونت آمیزی گفت: “بروید گم شید از این جا” و واویلا شد. از بینی پسربچه خون سرازیر بود. اوبه قدری کتک خورده بود که بی حال و بی جان شده بود.
باز نفر دیگر چنین می گوید:
“ما اغلب شورشیان را (در هبرون) تحریک می کردیم. ما در مأموریت پست نظامی قرار می گرفتیم، در حال قدم زدن در روستا، بی حوصله، مغازه ها را تخریب می کردیم، در پی چاشنی بودیم، یک نفر را با ضرب و شتم به حالت مرگ در می آوردیم، که شما خود می دانید که منظور ما چیست. جستجو کن، همه چیز را به هم بریز. مثلاً اگر ما شورشی می خواهیم؟ به طرف پنجره های مسجد نزدیک می شویم، شیشه ها را خرد می کنیم، به داخل مسجد نارنجک پرتاب می کنیم ويا، غرش عظیمی به پا می کنیم، پس از آن ما شورش را ایجاد می کنیم.”
«هر بار ما از بچه های عرب دستگیر می کنیم. مثلاً یکنفر را دستگیر می کنیم، لوله تفنگ را با فشار متوجه بدنش می کنیم. او دیگر نمی تواند کوچکترین حرکتی بکند – حالا او کاملاً متحجر و از کار افتاده است. او فقط از ترس می گوید: “نه، نه، نظامیان.” شما در این لحظه متوجه می شوید که او متحجر و از کار افتاده است. او شما را خشمگین می بیند، که شما ابداً کوچکترین رحمی به حال او ندارید و در تمام این مدت او را مرتب با خشم و کینه خود مورد ضرب وشتم قرار می دهید.»
«و تمام آن سنگ ها در هوا پرتابند. او را به این طریق توقیف می کنیم، می بینید؟ ما واقعاً پست فطرت بودیم. فقط بعداً بود که من شروع به فکر کردن در باره این چیز ها شدم که متوجه شدم که ما تمام احساسات مروّت انسانی خود را از دست داده ایم.»
بیش از 700 نفر شهادت خود را درست به همین طریق ارائه دادند. اگر در بین مردم آشکار شوند، هزاران نفردیگر همین اظهارات را تکرار خواهند کرد. این اظهارات بسیار جدی هستند، یعنی جنایات برانگیخته نشده. تحت تعقیب قرار گرفتن ها به ندرت صورت می گیرد. مجازات ها بیش از یک تشر نیست. فرماندهان قدرت مطلق برای عفو را دارند. در قوانین اسرائیل ذکر شده که فلسطینی اهمیتی ندارد. مثل عروسک کهنه با لگد به این طرف و آن طرف پرتاب می شوند. سگهای ولگرد هم به این صورت مورد تعرض قرار نمی گیرند. سربازان اسرائیلی اختیار تام و تمام برای هر نوع مجازاتی علیه فلسطینی ها را دارا می باشند.
داشتن مصونیت به آنها تضمین می دهد. فرماندهان به سربازان دستور می دهند که با فلسطینی ها هر چه سخت تر رفتار کنند. سربازان BTS، به آن جوانب ننگین و سیاه اسرائیلی شهادت می دهند. این تنها جانبی است که فلسطینی ها به طور روزمره تحمل می کنند.
گزارش کل BTS را بخوانید و بدانید چرا این فلسطینی ها به این روز گرفتار شدند.
ترجمه از رنجبر شماره ۸۹