پرش به محتوا

کشتار حوله

منبع: مارکسيسم-لنينيسم امروز
نويسنده: استفن گوآنس

 ترجمه:تارنگاشت عدالت

نيروهای دولت سوريه ممکن است مسؤول کشتار ۱۰۸ غيرنظامی در حوله باشند يا نباشند. گزارشات عينی به ميليشاهايی اشاره می‌کنند که ممکن است مستقل از دولت سوريه عمل کرده باشند. يک شاهد عينی، کشتار را به عنوان انتقام از حمله سکتاريستی به يک روستای علويان، توصيف کرد.

روی‌هم‌رفته، هيچ‌يک از گزارشات عينی، مستقلاً تأييد نشده اند. به گفته يک ناظر سازمان ملل متحد رويدادها «ناشفاف»اند.

با اين وصف، دولت ايالات متحده، بسيار فراتر از شواهد رفته و دولت سوريه را برای قصاوت مقصر قلمداد کرده، يک تهاجم آشکارا رياکارانه را در زمينه روابط عمومی عليه سوريه به راه انداخته است. با توجه به کشتار سريالی صدها غيرنظامی پاکستانی و افغانی، از آن جمله کودکان، به وسيله حملات هواپيماهای بدون سرنشين ايالات متحده، دولت ايالات متحده، به عنوان قهرمان خودگمارده معصوميت، هيج اعتباری ندارد.

با بررسی کشمکش از زاويه اهداف سياست خارجی ايالات متحده، و اهداف طرف‌های ديگر، چنين به نظر می‌رسد که مخالفان دولت اسد محتملاً بر درگيری مسلحانه و بهره‌برداری از فرصت‌های روابط عمومی که درگيری پيش می‌آورد برای رسيدن به هدف خود برای تغيير رژيم، اتکاء دارند.

دمشق، از طرف ديگر، از رسيدن به يک توافق موقت با اپوزيسيون داخلی بيش‌تر از سعی برای يک جنگ مسلحانه با شورشيان مسلحی که از پشتيبانی ديپلماتيک و منابع مادی هولناک ايالات متحده و سلطان‌نشين‌های نفتی خليج برخوردارند، به دست می‌آورد.

اهداف در درگيری سوريه:
● هدف عربستان سعودی، قطر و ديگر سلطان‌نشين‌های سنی، نفتی شورای همياری خليج اين است که حکومت سوريه را که علويان بر آن مسلط هستند، با يک رهبری سنی، جايگزين کنند؛

● هدف ايالات متحده و متحدين غربی آن اين است که رژيم عرب ناسوناليست بعثی سوريه را، که متحد روسيه است، از پشيبانی حزب‌الله و حمايت اقتصادی ايران برخوردار است، مجبور نمايند کنترل بر حکومت سوريه را واگذار نمايد. نهايتاً، واشنگتن مايل است يک حکومت اقماری را در دمشق ببيند که روسيه را از پايگاه دريايی خود در مديترانه اخراج نمايد، روابط با ايران را قطع کند، از حمايت از حزب‌الله دست بردارد، الحاق بلندی‌های جولان به اسرائيل را بپذيرد، و اقتصاد خود را به روی شرکت‌ها و سرمايه‌گذاران ايالات متحده باز کند. اين‌که واشنگن بتواند اين جاه‌طلبی‌ها را عملی کند يا نه، روشن نيست، اما اين‌ها به نظر می‌رسد جاه‌طلبی‌هايی باشند که حکومت ايالات متحده دنبال می‌کند؛

● هدف اسلام‌گرايان سنی و القاعده اين است که دولت اسد را، که آن‌ها به طرق گوناگون فکر می‌کنند «بی‌خدا» و «مُشرک» است، سرنگون کنند؛

● هدف اپوزيسيون تبعيدی و «ارتش آزاد سوريه» اين است که به عنوان حاکمان محلی جای اسد را بگيرند، از طريق اعلام تعهد به منافع وال‌استريت و وزارت امور خارجه آمريکا، از پشتيباتی ايالات متحده برخوردار بمانند؛

● هدف دولت بعثی سوريه اين است که در مواجهه با اپوزيسيون مصمم و با متحدين کم، زنده بماند.

با توجه به اين اهداف، بسيار بعيد به نظر می‌رسد که نيروهای اپوزيسيونی که عليه دولت سوريه صف کشيده اند، جداً به طرح صلح عنان متعهد باشند. چون طرح می‌خواهد، بدون خواست انحلال دولت، به توافقی بين دولت سوريه و اپوزيسيون داخلی آن دست يابد، نمی‌تواند هدف اپوزيسيون برای تغيير رژيم را تأمين کند.

طرح، اما، راهی را به سمت هدف بقای سياسی دولت سوريه باز می‌کند، و بدين دليل سوريه، در ميان همه طرف‌هايی که در بالا به آن‌ها اشاره شد، احتمالاً بيش‌ترين تعهد را به عملی شدن طرح دارد.

در طرف ديگر، اپوزيسيون که به سرنگونی اسد، و نه توافق با آن، متعهد است به احتمال بيش‌تر در حالی که هدف تغيير رژيم را از طريق مبارزه مسلحانه، با اتکای بر حمايت مادی، ديپلماتيک، و روحی ايالات متحده و متحدين آن دنبال می‌کند، به تعهد لفظی به طرح متمايل است.

اين، دمشق را در کانون يک معضل قرار می‌دهد. اگر در پاسخ دادن به حملات اپوزيسيون کوتاهی کند، بقای خود را به خطر می‌اندازد. اگر به آن پاسخ دهد، به نقض طرح صلح متهم می‌شود.

حوله
قصاوت در جنگ يک رخداد عادی است، بسيار محتمل بود که نهايتاً قصاوتی رخ خواهد داد که واشنگتن و اروپا بتوانند از آن بهره‌برداری نمايند. انداختن قصاوت به گردن دولت سوريه، به واشنگتن فرصت خواهد داد تا فشار بر بعثی‌ها را تشديد نمايد، هواداران آن‌ها را شرمنده نموده به عدم حمايت يا کاهش حمايت از دولت بکشاند، و حمايت عمومی از شتاب بخشيدن به مداخله در سوريه را تقويت کند.

رويدادهای پيرامون کشتار حوله، به گفته ناظران سازمان ملل متحد، «ناشفاف»اند، و هويت کسانی که مرتکب کشتن ۱۰۸ غيرنظامی، که بسياری از آن‌ها از نزديک کشته شدند، روشن نيست.  گفته‌های شاهدان عينی، که هيچ‌يک از آن‌ها را نمی‌توان مستقلاً تأييد کرد، به «ميليشاهای هوادار دولت»، که ممکن است افراد مسلح گروه‌گرايی باشند که مستقل از دمشق عمل می‌کنند، به عنوان عاملين کشتار اشاره می‌کنند. يک شاهد عينی به وال‌اسريت ژورنال» گفت که «حملات… ممکن است به تلافی حمله شورششيان به يک روستای علوی در آن حوالی در روز قبل بوده باشد.»۱

در حالی که نيروی سوريه درگير نبرد با شورشيان مسلح در اين منطقه بوده اند، ناظران سازمان ملل متحد گزارش دادند که کم‌تر از ۲۰ نفر در نتيجته آتش توپخانه دولت کشته شدند.۲ و به گفته وال‌استريت ژوزنال، «جنگجويان شورشی» نبردی نيرومندتر از آنچه که ابتداً ادعا شده بود با نيروهای دولتی داشتند. آن نبرد به نظر می‌رسد چيزی باشد که دولت به عنوان دليل حمله توپخانه خود اعلام کرد.»۳

علی‌رغم «ناشفافی» رويدادها، و شواهدی که آن‌ها را احتمالاً به افراد مسلح علوی مرتبط می‌کند که انتقام يک حمله گروه‌گرايانه قبلی را می‌گرفتند، واشنگتن تقصير کشتار را مستقيماً به گردن دمشق انداخت، و هم‌زمان، محکوم کردن ايران را داخل آن کرد. ويکتوريا نولند، سخنگوی وزارت امورخارجه آمريکا رويدادهای حوله را يک «کشتار غيرقابل دفاع، خبيثانه، نفرت‌انگيز عليه کودکان، زنان بيگناهی که از نزديک به دست اوباشان رژيم کشته شدند» توصيف کرد، و افزود که عاملين آن «از کمک و شريک جرم بودن ايرانی‌ها، که در آخر هفته در بارۀ آن لاف می‌زدند، برخوردار بودند.»۴

کاری که ايرانی‌ها در واقع انجام دادند اين بود که گفتند کمک نظامی در اختيار سوريه قرار می‌دهند، همان کاری که ايالات متحده و سلطان‌نشين‌های خليح برای شورشيانی که سعی دارند دولت اسد را سرنگون کنند، انجام می‌دهند.

نه نولند، نه هم‌وطنان عمل کننده به هنر گوبلزی او، هيچ‌گاه در ارتباط با کشتار ۱۷۵ کودک و ۸۲۸ غيرنظامی از سال ۲۰۰۴ در پاکستان، به وسيله حملات هواپيماهای بدون سرنشين ايالات متحده،۵ آن قدر خشمگين نشدند که آن حملات را «کشتار مطلقاً غيرقابل دفاع، خبيثانه، نفرت‌انگيز کودکان، زنان بيگناهی که از فاصله امن از انباری در ايالات نوادا به دست اوباشان رژيم با تکان ميله فرمان کامپيوتر به قتل رسيدند» توصيف نمايند. و در مورد اين کشتارها، هيج عدم شفافيتی پيرامون اين‌که قاتلين در واقع چه کسانی هستند، وجود ندارد.

قصاوت ايالات متحده، نه کشتار حوله را تخفيف می‌دهد، نه دولت سوريه را- اگر درگير بوده باشد- موجه جلوه می‌دهد. کشتار حوله در واقع، غيرقابل دفاع، خبيثانه، و نفرت‌انگير بود. اما در اينجا دو نکته وجود دارد.

برخلاف تعداد به مراتب بيش‌تر غيرنظاميانی که از طرف ايالات متحده منفجر شدند، اين روشن نيست که دمشق در کشتار حوله درگير بوده است. ممکن است درگير بوده باشد. اما شواهد اصلاً قانع کننده نيستند و دقيقاً به اين اشاره دارند که عاملين، مستقل از دولت عمل کرده اند.

کارنامه ايالات متحده مملو از کشتار غيرقابل دفاع، خبيثانه، نفرت‌انگيز کودکان و زنان بيگناه به دست نيروهای آمريکايی است- در مقياسی بسيار بزرگ‌تر از آنچه در حوله اتفاق افتاد. حتا اگر شواهد محکم‌تری وجود داشت که دمشق ماشه را کشيده است، محکوميت دمشق از طرف واشنگتن آشکارا رياکارانه بود. اما در غيبت چنان شواهدی، مقصر قلمداد کردن دولت دمشق از طرف واشنگتن، نه تنها رياکارانه، بلکه آشکارا سياسی است- رگبار ديگری است در جنگی که واشنگتن را محکم‌تر در صندلی راننده در سوريه قرار دهد.

—————————–
پی‌نويس‌ها:
۱¬- نور مالاس و جی سولومون، «بحران سوريه چنددستگی را ژرف‌تر می‌کند»، وال‌استريت ژورنال، ۲۹ مه ۲۰۱۲.
۲- نور مالاس و جو لوريا، «ملت‌های غربی ديپلمات‌های سوريه را اخراج کردند.»، وال‌استريت ژورنال، ۲۹ مه ۲۰۱۲.
۳- مالاس و سولومون.
۴- مالاس و لوريا.
۵- «ترور پهبادهای اوباما: تاکتيک‌های سيا در پاکستان شامل هدف قراردادن مددکاران و سوگواران می‌شود»، دفتر روزنامه‌نگاری تحقيقی، ۴ فوريه ۲۰۱۲
http://www.thebureauinvestigates.com
به نقل از سيوماس ميلن، «کارزار جنايت‌کارانه پهباد آمريکا به ترور دامن می‌زند»، گاردين (بريتانيا)، ۲۹ مه ۲۰۱۲.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: