مارك لانگ همر
برگردان: بابک پاکزاد
داملين يگوئز، معاون وزير آموزش و پرورش در شهرداري كاراكاس گفت: «آموزش و پرورش از محورهاي اصلي انقلاب بوليواري ونزوئلاست و ربطي به حركت معلمان به مثابه يك صنف و اتحاديههاي آنها ندارد.»
ديدار از ونزوئلا براي مطالعهی «ماموريتهاي اجتماعي» دولت چاوز، تجربهاي ويژه بود. اين ماموريتهاي اجتماعي كه هدف اوليه آنها ارتقاي سطح آموزش و بهداشت فقيرترين و آسيبپذيرترين اقشار جامعه است مستقيماً از سوي كمپاني نفتي دولتي ونزوئلا (PDVSA) تامين مالي ميشود.
«ماموريت رابينسون» در اول جولاي 2003 با هدف كاهش ميزان بيسوادي و بيرون كشيدن ميليونها ونزوئلايي از زير سايه سنگين فراموششدگي آغاز شد. از برنامههاي كمك آموزشي ويدئويي كه توسط مربيان داوطلب به كار گرفته ميشد و همچنين از تكنيك يادگيري از همسن و سالان، براي آموزش خواندن، نوشتن و رياضيات ابتدايي به 5/1 ميليون ونزوئلايي بهره گرفته شد. دوره نخست برنامه رابينسون طي مدت سه ماه به پايان رسيد. تا 28 اكتبر 2005، 128 هزار و 967 مربي داوطلب در 136 هزار و 41 كلاس كمك كردند تا يك ميليون و 482 هزار و 543 ونزوئلايي بتوانند بخوانند و بنويسند و به اين ترتيب ونزوئلا از سوي يونسكو UNESCO منطقهاي اعلام شد كه در آن بيسوادي ريشهكن شده است.
پروژه «رابينسون 2» با عنوان «من ميتوانم ادامه دهم» با 104 هزار و 171 مربي داوطلب كه به يك ميليون و 468 هزار و 967 نفر در 99 هزار و 171 كلاس ، آموزش ميدهند هماكنون در جريان است. اين پروژه يك برنامه دو ساله است كه مقطع اول تا ششم آموزش ابتدايي را تحت پوشش قرار ميدهد.
برنامههاي رابينسون كه توسط پرزيدنت هوگو چاوز و دولت عملي شده و به پيشميرود در سرلوحه سياست مبارزه براي افزايش آگاهي نسبت به دغدغهها و پريشانيهاي مردم و رسيدگي به آن قرار دارد.
درست نظير برنامههاي آموزشي جمعي در انگلستان، تعداد شركتكنندگان زن در اين كلاسها بسيار بيشتر از مردان است.
«ماموريت ريباس» كه تداوم مسير «رابينسون» است با هدف برگزاري كلاسهاي جبراني در سطح دبيرستان براي ميليونها نفر كه مجبور شدهاند تحصيلاتشان را در مقطع دبيرستان رها كنند به اجرا درآمده است.
«ماموريت سوكر» نيز با هدف هموار كردن مسير دسترسي به تحصيلات دانشگاهي براي اقشار فقير و آسيبپذير در حال اجراست. طي اين برنامه 429 هزار و 215 دانشجو مورد حمايت قرار گرفتهاند و به 96 هزار و 412 نفر از فقيرترين شهروندان ونزوئلايي بورس تحصيلي اعطا شده است. درهاي دانشگاه بوليوار ونزوئلا به روي هزاران دانشجو گشوده شده استو هماكنون آنها در كلاسهايي كه قبلاً اتاقهاي مجلل مخصوص اليگارشيهاي نفتي بود به مطالعه و تحصيل مشغولند.
«ماموريت وئلوان» كه ماموريت «بازگشت به كار» نيز ناميده ميشود با هدف آمادهسازي افراد براي كار، به ويژه كار در قالب تعاونيهاي محلي و بنگاههاي كشاورزي در حال اجراست. اين ماموريتها توسط ماموريتهاي اجتماعي ديگر پيريزي شدهاند، از جمله اين ماموريتها ميتوان به «باريوس آدنتا» – يك برنامه حمايتي در زمينه امور بهداشتي براي محلههاي فقيرنشين – وهمچنين «ماموريت مركال» با هدف تهيه مواد غذايي اوليه مورد نياز بدن براي خانوادههاي فقير از طريق شبكهاي از فروشگاههاي تعاوني وهمچنین يك انقلاب تمام عيار در سطح محلي، در سطح همسايگان و شوراهاي محلي اشاره كرد.
در كشوري كه تور تامين اجتماعي در آن وجود نداشته است به نظر ميرسد آموزش ابزاري بسيار مهم براي پيشرفت باشد.
ونزوئلا كشوري است با نهايت فقر و نهايت ثروت. قبل از سال 1994 يعني حدود چهار سال قبل از كسب قدرت توسط چاوز، وي گفت: «هيچ راهي وجود ندارد كه نظام بتواند خود را ترميم كند… 60 درصد ونزوئلاييها در فقر زندگي ميكنند… طي 20 سال، بيش از 200 ميليارد دلار ناپديد شده، اين پولها كجا رفتند؟ معلوم است در حسابهاي خارجي تقريباً هر كسي كه در ونزوئلا در قدرت بوده است.»
نظام سياسي در ونزوئلا از 1958 تا 1998 اسماً دموكراتيك بوده است. دو حزب سياسي عمده Accion Democratica كه سهواً ميتوان آن را سوسيال دموكرات ناميد( و Copei دموكرات مسيحي) بر اين نظام سيطره داشتند. از طريق توافقنامه Punto Fijo اين دو گروه فرصتها را براي گروههاي سياسي ديگر محدود كرده بودند. هر دو حزب از اعضاي قابل توجهي برخوردار بودند چرا كه پيوستن به آنها ابزاري براي پيشرفت، تاثيرگذاري يا يافتن شغل بود.
به ويژه،Accion Democratica از روابط خودماني با اتحاديه CTV كه بخشي از ماليه آن از طريق فدراسيون نيروي كار ايالات متحده (AFLCIO) تامين ميشد، برخوردار بود. اتحاديه معلمان وابسته به CTV است به اين ترتيب كارمندان در وزارتخانهها از جمله وزارت آموزش و پرورش، از موقعيت خويش راضي و خشنود بوده و در مقابل تغييرات مقاومت ميكردند. بايد به اين نكته اشاره كرد كه TUC روابط برادرانهاي با UMT دارد، اين يك جنبش اتحاديهاي جديد است كه اگرچه ضرورتاً مدافع چاوز نيست اما قبول كرده است كه در چارچوب قانون اساسي و دموكراسي ونزوئلا كار كند.
در دهه 60 و 70 دولتها در امور زيربنايي، پيشرفتهاي قابل ملاحظهاي را صورت دادند اما تودههاي وسيعي از مردم اين جامعه فقير به شكل گستردهاي از زندگي سياسي جدا و منفصل شدند. در دهه 80، اقتصاد دچار ركود و مشمول اصلاحات نئوليبرالي شد كه به شكل حادي زندگي و معيشت فقيرترين اقشار جامعه را زير ضرب گرفت. ظهور چاوز با سياسي شدن و به تحرك درآمدن تدريجي اقشار فقير و به حاشيه رانده شده مرتبط است، با اين حال بايد اشاره كرد كه اگرچه دولت در قالب برنامههايش به توزيع درآمد نفت در ميان اقشار فقير پرداخت اما ساختارهاي بنيادي و پايهاي اقتصاد دچار تغييرات ريشهاي و راديكال نشد و ارتقا پيدا نكرد و طبقات ثروتمند ونزوئلا كماكان دست نخورده باقي ماندهاند.
تا قبل از پيروزي چاوز در انتخابات 1998، تمايل دولت بر محول كردن آموزش و پرورش به يك بخش خصوصي قابل اعتماد يا يك طرف سوم بود كه اغلب كليساها را شامل ميشد. مدرسه و فرآيند تحصيل ذاتاً اروپامحور بود، تمركز اندكي بر مسايل بومي داشت و تحت تاثير فرهنگ ونزوئلا و آمريكاي لاتين قرار نداشت. چاوز كه پس از كسب قدرت درصدد بود تا در قالب ساختارهاي تثبيت شده كار كند، به شكل قابل توجهي بودجه آموزش و پرورش و دستمزد معلمان را بالا برد و تلاش كرد تا ساعات تخصيصيافته به تحصيل در روز را افزايش دهد. (رشد سريع جمعيت در معناي آن بود كه مدارس با نظام شيفتي كار كنند و بچهها تنها نيمي از روز را در مدارس بگذرانند.)
داملين يگوئز ماجرا را اينگونه روايت ميكند: «اتحاديهها به طرز بدي رفتار كردند. پرسنل آموزشي فعالانه به همكاري با اپوزيسيون پرداختند و هماكنون نيز به همكاري با آنان ادامه ميدهند. برخي از آنها نيز نقش پيشرويي در تحريم ايفا كردند.» «تحريم» سال 2002 كه بهترين تجلي آن «اعتصاب اتوبوسها» بود، اعتصابي ستيزهجويانه بود كه توسط گروههاي اپوزيسيون مورد حمايت آمريكا تدارك و هدايت ميشد، اين گروهها درصدد براندازي چاوز و بازگشت به نظام پيشين هستند.
يگوئز مسووليت 94 مدرسه در مقطع ابتدايي و دبيرستان را عهدهدار است. به دفتر شهرداري نقشي همعرض با وزارتخانه در زمينه آموزش و پرورش داده شده است. در سال 2000، شهرداري به عنوان نهادي كه بازتابدهنده نيازهاي كل جامعه است به رسميت شناخته شد و مورد اعتماد قرار گرفت.
«از ميان مسايل و مشكلاتي كه به ما منتقل شد ميتوان به كيفيت پايين آموزش، ميزان پايين اشتغال به تحصيل و شرايط نامناسب ساختمانهاي مدارس و بهداشت كودكان اشاره كرد. علاوه بر اين، محتواي متون آموزشي بر تاريخ و فرهنگ بومي، ملي و در مقياس وسيعتر آمريكاي لاتين تاكيد اندكي داشت.»
در واكنش به اين مساله شهرداري با روشهاي گوناگون و متنوعي به حل و فصل اين مشكلات همت گماشت. ما شاهد رشد مدارس بوليواري بودهايم. بيش از 1500 مدرسه بوليواري در محلات و مناطقي كه به شكل سنتي از دسترسي به آموزش و پرورش با كيفيت، محروم بودهاند گشايش يافته است. دولت همچنين درصدد ارايه «سرفصلهاي آموزشي بوليواري» است كه شامل اطلاعات تاريخي صحيحتري در مورد ونزوئلا و آمريكاي لاتين است. با رشد جمعيت، نظام آموزشي جديدي در اطراف نظام كهنه در حال رشد است. برنامههاي مربوط به بازنشسته كردن معلمان مسن و مقاومت معلمان در برابر تغيير به اجرا گذاشته شده است. يك برنامه تربيت معلم جديد به اجرا گذاشته شده و همراه با آن يك برنامه جديد براي طي كردن دوره سه ساله دستياري (براي معلمان تازهكار) در نظر گرفته شده است.
در نظام آموزشيونزوئلا و آمريكاي لاتين بر تغذيه بهتر دانشآموزان در مدارس تاكيدي خاص شده و در اين راستا از همكاري والدين جهت طبخ غذا به منظور اطمينان از كيفيت غذاي ارايه شده بهرهمند شدهايم; در اين زمينه هيچگونه مقاومتي از سوي والدين صورت نگرفت. همچنين طرحهاي بيشتري براي نهادينه كردن برنامههاي ورزشي و سفرهاي آموزشي در دستور كار است. بايد تاكيد كرد كه اين اصلاحات بدون مشكل و سنگاندازي صورت نگرفته است.
Asambla de Educationكه از سوي «موقوفه ملي براي دموكراسي» در ايالات متحده تامين مالي ميشود با تمام قوانين اصلاحات آموزشي كه توسط چاوز به پيش رانده ميشود مخالفت كرده است. كليساي كاتوليك نيز كه اداره مدارس متعددي برعهده اوست و بخش عمدهاي از زيربناي آموزشي است نيز يك بخش رسمي از اپوزيسيوني است كه توسط ايالات متحده تامين مالي ميشود. از بخشهاي ديگر اپوزيسيون ميتوان به احزاب سياسي مخالف، رسانههاي خصوصي، كمپانيهاي خصوصي بزرگ و برخي نظاميان مخالف اشاره كرد.
داملين يگوئز بارها بر اين كه تغذيه، يكي از عوامل كليدي در آموزش و پرورش براي مقابله با ميزان پايين اشتغال به تحصيل است، تاكيد كرد،اين تاكيد بازتابي بود از محلات فقيرنشين پرشمار. براي مقابله با اين معضل ماموريت اجتماعي «شبكه آشپزخانههاي عرضهكننده سوپ» در نظر گرفته شد كه يك وعده غذايي ميان روز (ناهار) را در مقايس وسيع توزيع ميكنند.
موفقيتآميزترين مداخله در راستاي بهبود وضعيت اشتغال به تحصيل، نظام بيمه مرتبط با مدارس و دانشآموزان بوده است كه كودكان را چه در مدرسه و چه در خارج از آن تحت پوشش كامل سلامت عمومي، حوادث، هزينههاي خاكسپاري و ديگر مزايا قرار ميدهد.
محلات فقيرنشين كه به شدت آگاهي سياسي آنها بالا رفته، بيش از هر چيز ديگر، آموزش و پرورش را كليد پيشرفت تلقي ميكنند. بيش از هر جاي ديگر، اين امر در زنده شدن موسيقي كلاسيك در مدرسه موسيقي كلاسيك خوزه مارتي متجلي است كه يك برنامه ملي را پيش ميبرد. در سراسر ونزوئلا 250 هزار دانشآموز شش روز در هفته از ساعت دو تا شش بعدازظهر مشغول آموختن موسيقي كلاسيك هستند. اين پروژه اجتماعي شامل كودكاني است كه در محلاتي زندگي ميكنند كه وضعيت آنها غيرقابل تصور است و به اين ترتيب آنها چرخه گزنده فقر را ميشكنند. اين سيستم هماكنون توسط Scottish Art council مورد تقلید قرار گرفته است.
همراهان ما در اين سفر محور اصلي و اقدامات دولت بوليواري را «انسانيت» ارزيابي كردند. روايت مردماني كه براي ما از تجربه متحول شدن زندگيشان سخن ميگفتند بسيار برانگيزنده بود. در پايان سفر 10 روزهمان ما توانستيم از نزديك پروژهها، محلات، سياستمداران و مقامات دولتي را ملاقات كنيم. ديدن جامعهاي كه معتقد بود «انسان بايد در راس امور و در قلب فرآيند توسعه قرار گيرد» و شعار «اول مردم» را ميداد و در راستاي آن كوشش ميكرد، براي ما بسيار جذاب و مطبوع بود.