دی سایت:یک شوک فراموش نشدنی
نایکا فروتن تیلو زاراتسین رامورد انتقاد قرار میدهد .
هواداران زارتسین او را با ایمیلهای نفرت انگیزیشان بمباران میکنند
گزارش وترجمه :ن.هدایت از وبلاگ نادر هدایت
در پاییز دوهزار وده «تیلو زاراتسین» کشوررا باطرح جدل انتگراسیون وارد یک بحث داغ مینماید. «نایکا فروتن» یک محقق جامعه شناسی از برلن که از یک مادر آلمانی و پدری ایرانی زاده شده تزهای زاراتسین را با آمار و ارقام خلاف واقعش به چالش می کشد. «راینهولد بک من» مجری برنامه های تلویزیون در آلمان او را به یک برنامه گفتگوی تلویزیونی دعوت مینماید ، . صدها ایمیل تهدید آمیز به سوی صندوق پستی خانم فروتن سرازیر میشود .”بگذار پیغمبرت محمد ترتیبت را بدهد!” این را یک ناشناس مینویسد. او ایمیل های زیادی با محتوی مشابه دریافت می کند.
در بین این ایمیل ها، ایمیل هائی هم وجود دارند که کاملا قابل ردیابی فرستندگانش نیز بودند .برای مثال ایمیل هائی که حاوی اطلاعاتی مانند وب سایت خوانندگان، شغل ودرجه علمی فرستندگان:دکتر ، مهندس ، شهروندان معمولی و کسانی که از تحصیلات قابلی برخوردارند.
خانم فروتن این پدیده را بویأه نگران کننده می داند، که نوع برخورد نویسندگانش با مطالب نویسندگان ناشناس متفاوت بود.
“بیچاره آن مردی که خداوند او را به دلیل ازدواج با تو مجازات کرده است؟” این جمله را یک مشاورشرکت مینویسد.
نایکا فروتن جامعه شناس ایرانی فقط به ایمیل هایی جواب میدهد که تقریبا یک محتوی متمدنانه داشته باشد. او هراز گاهی در مقابل ایمیل های توهین آ میز هم عکس العمل نشان میدهد، به این شرط که استدلال ایمیل ها بر آمار و ارقامی قرار گرفته باشد که قابل پاسخ دادن باشد.
هرکس که نام فروتن را در گوگل جستجو کند تنها نتایجی آمیخته باپلمیک و شانتاژ بر علیه این محقق نصیبش می شود .
اونگران اعتبار علمی خویش است.
محققانی که در متن این مجادلات قرار ندارنذ و از موضوع بی اطلاعند و یا در خارج از آلمان دست به تحقیق می زنند می توانند در قضاوت خویش در باره خانم فروتن دچار داوری نادرستی شوند و درک این حملات برای آنان مشگل خواهد بود:
“چه کسی زاراتسین را میشناسد؟” تلفن شخصی خانم فروتن و ادرس محل زندگی او در اینترنت بطور گسترده منتشر میشود.
افراد ناشناس به او تلفن میزنند و جیغ میکشند ودیگران از رئیس دانشگاه او میخواهند که اورا اخراج نماید. اومیبایستی که تحت “حفاظت شخصی “قرار بگیرد.
“این یک شوک بود”این را فروتن امروز میگوید :تنها دو بار در برنامه تلویزیونی شرکت کردم و من را به یک پروژه برای تمامی دشمنی ها با مسلمانها تبدیل کردند .
این طوفان هفته هاست که ادامه دارد.”خانم فروتن تا به حال از یک شکایت به دستگاه های قضائی صرف نظر کرده است اوتنها آرامش میخواهد. واو یک نتیجه گیری تلخی برای خود کرده است “او پیشنهادات برای شرکت در بحث های تلویزیونی را دیگر رد میکند”.
“این نفرت بسیار وحشت انگیز بود .”
نکته مترجم
یک توضیح در مورد زاراتسین :او یک فعال سیاسی راست عضو حزب سوسیال دمکرات آلمان است که قلا سمت وزارت در دولت برلین و عضویت در مدیریت بانک مرکزی آلمان را عهده دار بوده است که با کتاب جنجالی بنام “آلمان خود را از بین میبرد”به یک تبلیغات راسیستی علیه خارجیان بویژه مسلمانها دامن زد واز طرف رسانه های اصلی و مطبوعات یومیه آلمان وی را تا حد یک “قهرمان ملی “مورد ستایش قرا ردادند وبا جنجال درواقع سعی کردند ذهن مردم المان را از صدها میلیون یوروی که در جریان بحران مالی جهان سرمایه داری به بانکها هدیه شد و از برنامه های نئولیبرالی و ریاضتی که دولت مرکل بر مردم تحمیل کرد منحرف کنند. این شخص راسیست درواقع معتقد بود که مسلمانها از “نظر ژنتیک “قابلیت پیشرفت ندراند-نقل به مضمون وتزهای راسیستی دیگر ی را نیز مبتنی بهبرعدم توانائی تطابق مسلمانان با جوامع اروپائی مطرح و دامن زده ومیزند.
حزب سوسیال دمکراتها در ابتدا تصمیم گرفت وی اخراج کند ولی به دلیل ترس از افکار عمومی جامعه آلمان و از دست دادن آرا در انتخابات از این تصمیم صرف نظر کرد.
البته بایستی که در این رابطه از جریانهای ایرانی مانند حزب کمونیست کارگری و نماینده آنها بنام خانم احدی نیز یاد کرد که با همکاری با راستهای طرفدار اسرائیل وضد اسلام با عنوان “اکس مسلم “و”پرچم مبارزه با اسلام سیاسی “به این اتمسفر دامن زده و در واقع به روح ترورهای نازیها ورشد افکار انحرافی ودشمن سازی ذهنی علیه کارگران وزحمتکشان خارجی در آلمان بوده و میباشند.
هیچ به بلوا و آشوب چند روز گذشته در افغانستان که در پی سوزاندن غیر عمدی چند جلد کتاب قرآن منجر به کشته شدن نزدیک به 20 نفر شد فکر کرده اید؟ آیا اگر کسی کتاب انجیل را، آنهم تعمداً به آتش می کشید، آنوقت مسیحیان نیز همانند مسلمانان وحشی به خیابانها ریخته و آدم می کشتند؟
خیر، دوست عزیز، عقب ماندگی و ضعف و درجا زدند مسلمانان و کشورهای مسلمان از اسلامزدگی آنهاست. تیلو زاراسین هر چه می خواهد گفته باشد، صدسال دیگر هم بگذرد، مسلمانان دنیا هیچ پیشرفتی نخواهند کرد.
مسلمانها از “نظر ژنتیک “قابلیت پیشرفت ندراند
البته این برداشت اشبتاهی است. زیرا عدم قابلیت پیشرفت مسلمانان ربطی به ژنتیک آنها ندارد، بلکه مربوط به مذهبشان می شود.