ک.ابراهیم
در دورانهائی که حاکمیت مستبد و مطلق برده داری و فئودالی برقراربود، قدرت طلبی پادشاهان و سلطانها و امیران ایجاب می نمود که امیرنشینهای اطراف قلمرو خودشان را با جنگ و یا با تهدید به تسلیم وادارنموده و ازاین طریق با گرفتن باج و خراج انباردرآمد خود را پُرکنند و سلطه شان را به دیگران تحمیل نمایند. این سلطه طلبی گاهی هم به جنگ بین قدرتهای بزرگ وقت رقیب منجر می شد که نمونه ی آن نوع جنگها هم کم نبودند: نظیر جنگ ایران و یونان، جنگ ایران و روم، جنگ مغولها با ایران، چین، هندوستان، اروپا و غیره، جنگهای اعراب با ایران و رومیان، جنگهای صلیبی و غیره. اما این جنگها درطول نزدیک به 2 هزارسال روی داده اند و تعداد انسانهائی که قربانی این جنگهای ناعادلانه و جهان گشایانه بوده اند درمقایسه با جنگهائی که در 200 ـ 300 سال اخیر دراثر رقابت نظامهای سرمایه داری برای اعمال سلطه بر دیگران و به خصوص نسبت به کشورهای عقب مانده و غارت منابع آنها به وقوع پیوسته اند، ناچیزند.
در سه قرن اخیر، بورژوازی حاکم در کشورهای پیش رفته سرمایه داری بخش بزرگی از درآمد ناشی ازاستثمارنیروی کار و غارت ملل دیگر را صرف ایجاد ارتشهای کشوری و حتا فراتر از آن ارتش جهانی(نظیر ناتو) نموده و این ارتشها به ویژه در کشورهای جهان عقب نگهداشته شده، لحظه ای دست از تجاوز و اشغال و ویرانی برنداشته اند. دردوجنگ جهانی اول و دوم نیزصدها میلیون نفر از مردم کشته و یا معلول شدند و بدین ترتیب روی آدم کُشی مستبدان کهن توسط دیکتاتورهای جدید سفید شد!
قرن بیست و یکم دردهه ی اول اش ازیک سو نشان داد که امپریالیستهای فرتوت و در راس آنها امپریالیسم آمریکا و هم دست صهیونیست اش در اسرائیل با عربده های ضدبشری و قلچماق گونه شان، لحظه ای از زورگوئی باز نایستاده اند و از سوی دیگر پیوسته خون مردمان بی گناه را ریخته اند تا موقعیت خود را درجهان تثبیت کنند.
اگر در گذشته های دور تجاوزات حالتی رو راست تر داشت و بهانه ی برخی از قلدران آن زمان درجهان گشائی اخطار صاف وساده بود: یا تسلیم یا نبرد! امروز همان اهداف درلفافه ی حیله گریهای جدید نظیر “حقوق بشر”، “دموکراسی”، “مبارزه با ترور”، “سلاحهای کشتارجمعی”، “ممانعت از ساختن بمب اتمی” و غیره صورت می گیرد. این مدعیان خود بزرگ ترین متجاوزان به حقوق بشر، دموکراسی، حقوق ملل درتعیین سرنوشت خویش؛ بزرگ ترین تروریستها و تروریست پرورها و دارنده گان و سازنده گان دائمی خطرناک ترین سلاحهای کشتارجمعی بوده و نشان می دهند که به مراتب سالوس تر از مستبدان کهن رفتار کرده و لذا مجرم تر از آنان می باشند. چراکه درزمانی دست به این عملیات وقیح می زنند که سطح آگاهی مردم بالا رفته و به کمک تکنیکهای اطلاعاتی جدید مردم جهان روزانه درجریان اموری که درجهان صورت می گیرد قرارگرفته و درنتیجه این قلدران کوردل کنونی ازنظر تاریخی آگاهانه تمام امکانات توهٌم پراکنی را به کارمی گیرند و دروغ و ریا را بسط و گسترش می دهند تا بتوانند با اغفال مردم خودی و غیرخودی، حملات خود را به کشورهای دیگر توجیه نموده و به اهداف پلید پایمال کردن حقوق ملل دیگر برسند.
دراین میان صهیونیستهای فاشیست اسرائیل ازهمه تشنه تر و بی طاقت تر ازجمله دراصرارشان برضرورت حمله به ایران هستند و چنان تبلیغاتی را به کمک رسانه های کورپوراتیو جهانی شان به راه انداخته اند که گوئی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حمله به اسرائیل به حومه ی تل آویو رسیده و راهی جز به کارگرفتن بمبهای اتمی شان برای جلوگیری از پیشروی این ارتش باقی نمانده است!!
این روزها، در محور تل آویوـ واشنگتون بازار رفت و آمد ژنرالها و بحث و گفت و گوی شان درمورد ادامه فشار اقتصادی و سیاسی و درعین حال چه گونه گی پیشبرد جنگ درصورت ضرور، شدیدا داغ است.
در48 مین کنفرانس امنیتی مونیخ( 3 تا 5 فوریه 2012) تنور خطر حمله نظامی به ایران داغ بود و برخی ازامپریالیستهای اروپائی باتوجه به خطری که این جنگ می تواند دررابطه با منافعشان با گسترش اش درخاورمیانه داشته باشد، تلاش کردند تا فتیله شروع جنگ را پائین کشیده و تداوم تحریمهای اقتصادی و منزوی کردن سیاسی بیشتر را تجویز نمایند. ولفگانگ ایشینگرآلمانی مدیر این کنفرانس روزجمعه 3 فوریه به رادیو آلمان گفت : “حمله نظامی به ایران شکست سیاست در دیپلوماسی خواهدبود.” سفر خانم آنجلا مرکل صدراعظم آلمان به چین نیز درهمین راستا و جهت هم سو نمودن دولت چین با نظرات اتحادیه اروپا دررابطه با تحریمهای شدیدترعلیه ایران بود و سرکوزی رئیس جمهورفرانسه نیز بر تشدید تحریمها اصرار ورزید.
هم اینک آثار این تحریمها در نایاب شدن برخی از داروها موثرافتاده و سناریوی سیاه تحریمهای عراق درابعادی وسیع تر درایران تکرارمی شود وعواقب آن دردرجه ی اول متوجه خانواده های کارگران وزحمت کشان می گردد که از فقدان دارو و گران شدن مواد غذائی به شدت رنج می برند.
باتوجه به مخالفتهای روسیه وچین با حمله نظامی و تحریمهای اقتصادی، تدریجا ازطرف محافل امپریالیستی برداشتی رو می شود که بروز جنگ می تواند محدود به ایران نماند و بوی مشمئزکننده ی جنگ جهانی را پیش می کشند تاشاید بتوانند روسها را ازصحنه ی رقابت با غربی ها دورکرده و کار را با رژیم جمهوری اسلامی یک سره بکنند. به خصوص که در رابطه با سوریه و رای وتوی روسیه و چین در برابر قطعنامه ی تحریم ومحکوم کردن رژیم آن در شورای امنیت پیش روی نقشه ی امپریالیستها در تسلط کامل به خاورمیانه را با مشکل رو به رو ساخته است.
درمقابل شیپورهای آماده باشی که از واشنگتون، تل آویو دربرپائی جنگ با ایران زده می شود، خامنه ای درنمازجمعه 14 بهمن ماه دربرابر این تهدیدها گفت : ” ماهم تهدیدهائی داریم که به وقت خودش اعمال خواهدشد”.
قدرمسلم، رژیم جمهوری اسلامی بدون پشتوانه و دل گرمی ازجانب روسیه و چین و با توجه به این که در انظار مردم ایران منفور بوده و همانند دوره ی جنگ ایران و عراق و به ویژه در سالهای اول آن جنگ ازحمایت مردمی برخوردار نیست، به جای این که فراخوانی به مردم جهان علیه بروز چنین جنگی داده و نشان دهد که رژیم ایران مایل به چنین جنگی نیست، ولی به حکم اجبار تا آن جا که درتوان داشته باشد با مداخله و تجاوز خارجیان خواهد جنگید، شیپور جنگ را از سرگشادش زده، بروز جنگ را “نعمتی الهی” شمرده و همانند جنگ طلبان غربی روش مقابله به مثل را درپیش گرفته و آن چه که دراین میان برای هر دو طرف مطرح نیست حق حیات میلیونها ایرانی است که درصورت بروز جنگ، قربانی روحیات جنگ طلبانه و منم منم مشتی جانی جهانی و ایرانی درقدرت خواهندشد.
چنین جنگی هیچ گونه نفعی برای مردم ایران و مردم کشورهای امپریالیستی و اسرائیلی و حتا عربی ندارد. آنها باید متحد ویک صدا علیه بروز این گونه جنگهای تجاوزگرانه به پاخیزند و جنگ طلبان را رسوا سازند. آنها باید درصورت بروز جنگ با تمام قوا درپیشیرد آن کارشکنی نمایند و برای سرنگون ساختن رژیمهای کشورخودی اقدام کنند. مردم این کشورها و به خصوص کارگران و زحمت کشان هیچ نفعی دراین جنگها نداشته و جزو قربانیان دست اول این جنگهای ناعادلانه می باشند.
وقت آن رسیده است که درشرایطی که بحران همه جانبه ای نظام فاسد جهانی سرمایه را به شدت فراگرفته است، توده های وسیع مردم متحدا به پاخیزند و جمهوریهای شورائی خودرا برپانمایند. درعین حال باید تاکید نمود که رژیم جمهوری اسلامی درفکر استقلال ایران و مبارزه با نظام امپریالیستی نیست. برعکس خود پیاده کننده رهنمودهای نظام جهانی سرمایه درایران است. استقلال ایران بدون تکیه کردن برمردم ایران، بدون داشتن پیوندی نزدیک و احترام آمیز به حقوق آنان معنائی ندارد. شکنجه کردن مردم چه دراوین و قزل حصار و غیره و چه درباگرام و ابوغُریب و غیره و چه در گوانتانامو و غیره فرقی ندارد و باید شکنجه گران را ازقدرت به زیرکشید. قدرتمندترین مدافع استقلال ایران مردم ایرانند. مردمی که زیر حکم مستبدانه ی ولایت فقیه هرگونه حقی را از دست داده اند.
وقت آن رسیده است که کمونیستها به مثابه پیشروان طبقه ی کارگر ازطریق متحد شدن درحزبی واحد نمونه مثبتی را به طبقه ی کارگر و زحمت کشان نشان دهند تا اینان دست دردست یک دیگر و دوش به دوش هم برای راندن هرگونه متجاوزی خارجی وسرنگون ساختن رژیم ضد مردمی و مستبد جمهوری اسلامی به پاخیزند و با ایجاد ایرانی عاری از استثمار و ستم مانع آن شوند که باردیگر قدرت دولتی دربین اقشارمختلف بورژوازی دست به دست شده و کمافی السابق همای آزادی اکثریت مردم درزیر پای گرداننده گان نظام استثماری حاکم پرپرشده و جان بازد. دیگر زمان دچارشدن به توهمات و امیدبستن به بورژوازی اپوزیسیون که سالهاست سپری شده، جایز نیست. برای به دست آوردن کار، نان، مسکن، آزادی و استقلال کشور متحدشویم و علیه مرتجعان جهانی و داخلی مبارزه را شدت بخشیم.
امروز نباید همانند رمالها با اسطرلاب اندازی در بروز یا عدم بروز تجاوز به ایران خود را مشغول نمود و یا با اعلام مخالفت خشک و خالی با چنین جنگی، خیال خود را راحت ساخت. برعکس باید برای هر دوامکان ایجادآماده گی نمود و سیاستها و عمل کردهای مشخصی را برای آماده سازی انقلابی مطرح کرد. باید قبل از شروع جنگ مردم ایران و جهان را علیه بروز چنین جنگی خطرناک تاحدممکن بسیج نمود و درصورت بروز جنگ خود را برای مقابله با آن جنگ آماده کرد و راههای مشخص رسیدن به چنین آماده گی را نشان داد. درچنین صورتی است که زمینه برای جلب هرچه بیشتر کارگران و زحمت کشان و نیروهای آزادی خواه فراهم خواهدشد و کمونیستها با دستی پُرعلیه توطئه های امپریالیستی ـ صهیونیستی و همپاله گیهای مفلوک آنان مشتی امیر فاسد کشورهای عربی از یک سو و رژیم مستبد و مذهبی حاکم برایران ازسوی دیگر بلندشده و راه رهائی مردم را از جهنم جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری حکم برایران و بربریت تحمیلی امپریالیستها و صهیونیستهای خون خوار نشان خواهندداد. “علاج واقعه قبل از وقوع کردن” و یا ایجاد حداکثرممکن آماده گی برای چنین مقابله ای، چنین است روش انسانهای جدی و مبارز!
ـ 17 بهمن 1390