استراتژی نوین ایالات متحده : تروریسم

 ارتش ایالات متحده از این پس به شکل مخفیانه عمل می کند یگان های ویژه در سر تا سر سیاره گسترده شده اند.

ژول لوسک

Mondialisation.ca, Le 2 février 2012

به گزارش «استار و استریپس» (1) نشریۀ وزارت دفاع ایالات متحده، پنتاگون برای گستردن یگا نهای ویژه در تمام جهان آماده می شود. چنین رویکردی هنگامی مطرح می گردد که شمار عملیات نظامی سنتی را کاهش می دهند. چنین تصمیمی به عنوان راه کاری برای کارش هزینه ها تلقی شده است.

با به کار بستن این استراتژی نوین، ایالات متحده عملیات مخفیانه و سرّی را جایگزین عملیات درسطح گسترده می سازد، که هزینل کمتری داشته و در ابعاد محدودتر انجام می گیرد. چنین رویکردی به طور قطع حاکمیت ملی کشورهای مورد نظر را خدشه دار می سازد.

فرماندۀ عملیات ویژۀ ایالات متحده، آمیرال بیل مک رایان، که حمله به بن لادن را در پاکستان هدایت کرده بود، پیشنهاد مرد که یگان هایی که مناطق عراق و افغانستان را ترک می کنند، باید در مناطقی که طی ده سال گذشته از روی تسامح روی القاعده تمرکز داشته، دوبار مستقر شوند.

این کار به هدف تسهیل در عملیات سرّی تهاجمی مشابه به آن چه در پاکستا ن برای  کشتن بن لادن روی داد، انجام خواهد گرفت.

به گزارش آسوشیتد پرس، گسترش کوماندوها «در نزدیکی های مناطق بحرانی جایگزین تهاجم زمینی مشابه به تهاجم به عراق و افغانستان…از طریق حملات عملیات ویژه خواهد شد که نشانه ای از خود برجا نخواهد گذاشت و یا در شرایط بهتری، حملات توس نیروهای محلی که با ایالات متحده هم پیمان هستند علیه دشمن مشترک انجام خواهد گرفت.

این یگان ها می توانند عملیات ویژه انجام دهند، یا به طریق اولی برای هدف گرفتن دشمن تعین شده، با نیروهای محلی همکاری کرده و به آنها آموزش های لازم را بدهند.

 تفسیر گاهنامۀ هنر و مبارزه

 حمید محوی

تصور نمی کنم رویکرد ایالات متحده چندان هم ابتکار تازه ای باشد، عملیات مخفی همیشه در تمام طول تاریخ، در جنگ ها وجود داشته، و استراتژی «بازی بزرگ» استعماری و سپس امپریالیستی معرف خاص و عام است : «نفاق بیانداز و حکومت کند». حالا ممکن است بخواهند، این بار، برای  آن ارجحیت قائل شوند.

طرح تجزیه ایران و کارمندان آن در خارج و در داخل، کردها و یا افرادی مانند یوسف عزیزی بنی طرف نمایندۀ کشور عربستان ( یعنی استان اهواز) در لندن. ولی موضوعی که بیش از همه برای من اهمیت دارد هم زمانی دست کم یک مورد خاص با چنین گزارشاتی می باشد، و آن هم مربوط است به « سی امین سال بزرگداشت قیام آمل». که این دسته ای که ظاهرا برای ا یجاد ارتش خلقی در جنگل های شمال قیام خود را آغاز کرده بودند، در بهبهۀ جنگ امپریالیستی عراق علیه ایران دست به عملیات نظامی علیه نیروهای نظامی ایران زدند.

به احتمال بسیار قوی از این پس باید علاوه بر گروهک آذر ماجدی، این گروه از به اصطلاح کمونیست ها را که سعی می کنند نهضت آمل را به عنوان جنبشی خلقی و مسلحانه جلوه دهند، در نظر داشته باشیم. زیرا باید دانست که امپریالیسم جهانی برای مداخلاتش از تمام امکانات احتمالی استفاده می کند، و برخی نظریات ظاهرا انقلابی را نیز خود آنها به راه می اندازند. طبیعی است که در طیف کمونیست ها تمایلات متعددی وجود دارد، و حتی می توانیم از تمایلات طبیعی و ذهنی حرف بزنیم. یعنی زمینه آماده است، تنها کافی است که یک عامل خارجی با امکانات کافی وارد کارزار شود و این نظریات نوروتیک (روان پریشانه) و انحرافی را به تصاحب خود درآورد.

نکتۀ دیگر این است که اگر چه ممکن است این استراتژی نوین به قول ژول لوسک بخواهد به شکل اساسی جایگزین روش های پر هزینۀ سنتی شود. ولی باید دانست که طرح حمله به ایران، در صورتی که عملیاتی شود، اگر چه چنین شیوه هایی را نیز در بر خواهد گرفت، (به عنوان مثال ترورهایی که در ایران صورت گرفته تازگی ندارد)، ولی منحصر به این آلترناتیو نوین ارتش ایالات متحده نخواهد بود، زیرا ایالات متحده، امپریالیسم جهانی استقلال ایران را هدف گرفته است و برای چنین کاری باید تمام زیر بناهای کشور را ویران کند.

به همین علت نیز هست که در سر تا سر اپوزیسیون های ایرانی یک آدم حسابی پیدا نمی کنیم.

پا نوشت

1)

Stars and Stripes