پس از هفت سال
ادواردو گالیانو* کتاب جمعه شماره ۱۳ – اسناد مطبوعات ایران «نوشتن چه سودی دارد اگر برای مبارزه با موانعی نباشد که نظام حاکم در برابر پیام مخالفان قرار میدهد؟» این، پیام دلاورانهٔ ادواردو گالیانو است. آری، بهراستی سودش چیست؟ – نوشتن یا آفرینش هنری، اگر برای محکوم کردن بیانسانیتی نظام حاکم و زمانِ ما نباشد معنایش چیست؟ هرچند درست است که هنر و ادبیات از راه ستایش لحظههای آسایش زندگی، زندگی را زیور میبخشد. و درست است که نقش هنر و ادبیات و شعر و موسیقی، لذت بردن هرچه بیشتر ما از زندگی، و ژرفتر و آهنگینتر و پر معناتر کردنِ روابط، با یکدیگر است؛ اما انسان چهگونه میتواند ستایشگر دنیائی باشد که در آن، بیشتر انسانها تنها از آن رو «میزیند» که لذایذ بیرحمانهٔ حیات گروهی اندک را که بهاصطلاح «صاحبان امتیازات ویژه»اند تأمین کنند؟ انسان چهگونه میتواند با نظامی هماهنگ شود که پیوسته در کارِ مکیدنِ خونِ رگهای باز است؟ – رگهای باز، تنها در آمریکای لاتین نیست بلکه یکسر از ویژگیهایِ تمامی جهان سوم است. برای ما، در جهان سوم، زمان، زمان بحران است …