مجله هفته – مجله سیاست بین المللی – سال هجدهم

م . راد

امروز صبح خبر گزاری کره شمالی اعلام کرد کیم یونگ ایل رهبر کره شمالی روز شنبه 17 دسامبر ساعت 8.30 صبح در سن 69 سالی هنگام مسافرت با قطار برای بازرسی تاسیسات صنعتی کشاورزی در قطار درگذشته است .در گذشت رهبر کره شمالی در صدر اخبار و گزارشات جهانی قرار گرفت و گمانه زنیها در مورد آینده کره شمالی با ویژه گیهایی که کشورهای غربی در پخش اخبار و گزازشات دارند باز هم آغاز شد .

کیم در 16 فوریه 1942 متولد شد و در سال 1960 تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته اقتصاد و سیاست در دانشگاه معروف کیم ایل سونگ پیونگ یانگ شروع کرد و در سال 1964 بعضویت حزب کارگران کره در آمد برای عضویت در حزب کارگران کره باید مراحل بسیار سختی از جمله شرکت فعال در کار تولیدی در واحدهای تولیدی ، تعاونی های صنعتی کشاورزی و زندگی همانند طبقات زحمتکش را حداقل دوسال تجربه وپشت سر گذاشت.

کیم درسال 1973بعضویت کمیته رهبری حزب پیونگ یانگ و یک سال بعد بعلت پی گیری در کار حزبی و مطالعات عملی وتئوریکی سوسیالیستی بعضویت کمیته مرکزی حزب در آمد . کیم بعداز سالها فعالیت مستمر و پیگیر بعضویت دفتر سیاسی حزب کارگران کره انتخاب شد و کمی دیرتر بعضویت کمیسیون نظامی مرکزی کره شمالی در آمد.

کیم یونگ ایل در سال 1982 بعنوان معاون اول مجلس خلق کره انتخاب شد و درسال 1993 بعداز سه بار در یافت عالی ترین نشان کشور بدرجه مارشالی ارتقاء و مسئولیت کمیته نظامی کشور را بعهده گرفت . کیم در 8 اکتبر 1997 به رهبری حزب کارگران جمهوری خلق کره انتخاب شد که تا در گذشت وی رهبری این مسئولیت را با همکاری تیمی پی گیری میکرد.

کره در سال 1905 بر طبق توافقی که با پادشاه بسیار ضعیف این کشور با ژاپن انعقاد یافت زیر نظارت قدرت تازه بدوران رسیده جنوب شرقی آسیا ژاپن قرار گرفت و عملا بخشی از خاک ژاپن شد کره در سال 1910 رسما بعنوان بخشی از خاک ژاپن به این کشور الحاق شد که تا پایان جنگ جهانی دوم و شکست ژاپن در جنگ تا سال 1945 ادامه داشت .سرزمینی که ژاپن بتصرف و الحاق آن دست زده بود سه برابر وسعت فعلی دوکره بود که شامل بخش کره ای های چین و روسیه و بخش بزرگی از خاک چین و روسیه در منچوری بود .

کره شمالی 123000 کیلومتر مربع وسعت و جمعیت آن در حدود 25 ملیون نفر است که با دو کشور قدرتمند روسیه ، چین و کره جنوبی هم مرز است حکومت کره شمالی تحت عنوان جمهوری دمکراتیک خلق درسال 1948پایه گزاری شد .

از همان روزهای اول قرارداد ژاپن با کره ضعیف مقاومت برعلیه آن آغاز شد ولی بیشتر جنبه مبارزه و گریز را در پی داشت چون ارتش ژاپن قرون وسطایی عمل میکرد اگر در دهکده ای یکی از سربازان و یا مامور دولتی کشته میشدند تمامی مردم ده قتل عام میشدند از سال 1919 درست دوسال بعداز انقلاب اکتبر کیم ایل سونگ با در س آموزی از شیوه مبارزاتی بلشویکها اولین گروهای پارتیزانی را در شمال کشور و در مرزهای شوروی بنیان گزارد و شیوه مبارزه را با حمله به مراکز قدرت ژاپن متمرکز کرده تا بمردم آسیب کمتری وارد آید.

چریکهای کره ای با پیروزی انقلاب اکتبر مسلح به ایدئولوژی نوینی شده بودند که با دفاع از منافع کشاورزان و پشتیبانی از اصلاحات ارضی در بین آنها بسرعت توانستند نیروی بزرگی را بسیج کنند وبه مبارزه ادامه دهند. کودتای چیانکایچک در چین و همکاری این کشور با ژاپن کار مبارزه را بسیار سخت تر کرد مخصوصا که از سالهای 1927 شروع به ضمیمه کردن خاک چین بخود کرده بود . با سرکوب شدن کمونیستهای چینی از طرف دولت نظامی چین همکاری چریکهای چینی با مبارزان کره ای افزایش یافت و قدرت مانور آنها را صد چندان کرد تا جایی که چریکهای کره ای قادر بودند مراکز فرماندهی ارتش ژاپن را تا دور دستها حتی تا جنوبی ترین بخش آن مورد حمله قرار دهند .

این تاکتیک جنگی نیروهای مقاومت کره عملا ارتش ژاپن را در مناطق کره ای نشین فلج کرده بود . ارتش ژاپن تصیمیم گرفت تا عقب گاه این مقاومت را مورد حمله قرار دهد در نتیجه در صدد بر آمد تا مغولستان داخلی که جزیی از خاک چین بود اشغال کند که چنین هم کرد ولی در عرض سه ماه توسط ارتش سرخ شوروی و کمونیستهای چینی و کره ای درهم شکسته شد و با بجا گذاشتن ابزار و ادوات جنگی فراوان مجبور بعقب نشینی شد .

کیم ایل سونگ از موقعیت بدست آمده بخوبی استفاده کرد و توانست بخشهای بزرگی از شمال کره را از وجود ارتش ژاپن پاکسازی کند و در مرز چین و کره هم نیروهای مقاومت چین ارتش ژاپن را در تنگنا گذاشته در نتیجه مقاومت ادامه یافت تا ارتش ژاپن در جنگ جهانی دوم تسلیم شد .

کره در سال 1945 سازمان رهبری کننده مبارزه را بعنوان حزب کارگران کره علنا اعلام کرد و در پی آن جمهوری دمکراتیک کره در 9.9.1948 یک سال قبل از تاسیس جمهوری خلق چین بنیان گزاری شد . آمریکا که ژآپن را اشغال کرده بود تصمیم گرفت بکمک ارتش مستقر در بخش جنوبی کره و با استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکربی ژاپن بخش شمال را دوباره پس بگیرد امریکا قبلا تلاش کرده بود تا از طریق شوروی این مسئله را با تبانی حل کند حتی برای این منظور از سالهای 1945 تا 1949 بخشهای عظیمی از خاک چین رابشدت بمباران کرده تا در این حملات تا حد امکان تاسیاست باقی مانده از جنگ با ژاپن را نابود کند با وجود این فشار بیسابقه قادر نشد مناطق آزاد شده کره شمالی را پس بگیرد .

آمریکا بالاخره در سال 1950 تصمیم گرفت با تما قدرت واز همه طرف به کره شمالی حمله کند کره شمالی از دوطرف بدریا و از طریق شمال به روسیه و از غرب همسایه چین و از جنوب هم کره جنوبی راه دارد آمریکا مثل همیشه با آتـش انبوه هوایی حمله را آغاز کرد و سپس با نیروهای توپخانه و پیاده نظام مناطق کره شمالی و مرزهای چین را مورد حمله قرار داد که با مقاومت چین و کره شمالی مواجه شد و با دادن تلفات سنگین و ده هاهزار زخمی با وجود تهدید به حمله اتمی مجبور شد شرایط نه جنگ و نه صلح را بپذیرد. آمریکا کره را عملا بدونصف تقسیم کرده و دیوار بتونی هشت متر ارتفاع با تمام امکانات نظامی بین دوکره ایجاد کرده ضمن آنکه در زیر زمین هم بیش از این مقدار دیوار بتونی ساخته است که دیوار برلین آلمان شرقی در مقابل آن یک بازیچه است .

آمریکا با حمله به کره شمالی درحول و حوش مرزهای چین تلاش کرد تا منابع طبیعی این منطقه را نابود تا امکان استفاده از آنها در آینده وجود نداشته باشد مشکلی که امروزه کره شمالی با آن مواجه است همین تخریب طبیعت این کشور و عدم امکان بهره برداری از آن است در واقع سرزمینهای مسطح با رودخانه های با شیب ملایم در بخش کره جنوبی و مناطق کوهستانی و صعب العبور در بخش شمال کشور قرار دارند که برای استفاده از آن نیاز به تامین مالی فراوان است . آمریکا بهمراه ارتش باقی مانده فاشیستهای ژاپن و کره ای های طرفدار آنها که در ارتش ژاپن ادغام شده بودند نزدیک به سه ملیون نفر از جمله 900000 چینی را قتل عام کردند . مناطق تاریخی کره که سابقه تاریخی بیش ازشش هزار ساله دارد عمدتا در شمال کشور از جمله پیونگ یانگ قرار داشتند که با خاک یکسان شدند.

کره شمالی همانند چین و اتحاد شوروی در جنگ جهانی دوم آسیبهای فراوانی دید که باز سازی آنها کار آسانی نبود ولی تجربه آنها در دوران مقاومت بر علیه ژاپن و آمریکا و حکومتهای پوشالی وابسته این دوکشور به آنها آموخت که باید با همت خود و تنها با تکیه به نیروی کشوررا دوباره بسازند و این باز سازی ادامه داشت که اتحاد شوروی پاشید و در سال 1991 یلسین تمامی روابط اقتصادی خود با کره شمالی را بهم زد در واقع دیگر توان ادامه آنرا نداشت . نه چینیها و نه کره شمالی انتظار پاشیدگی شوروی و اروپای شرقی را با این سرعت نداشتند در نتیجه کره شمالی بیشترین آسیب را دید چون حتی از منابع انرژی محروم شده بود .

کیم ایل سونگ پدر مقاومت کره که با شعارخدمت بخلق کار باز سازی را آغاز کرده بود و تا حد زیادی هم موفق به این کار شده بود با توجه به دو قدرت هم پیمان چین و شوروی بودجه نظامی کشور را بحد اقل رسانده بود ولی فروپاشی شوروی نه تنها کره بلکه تمامیت چین را نیز بخطر انداخته بود . کیم یونگ ایل رهبر جوان کره شمالی که تازه رهبری کشور را بعهده گرفته بود در شرایط بسیار دشوار تاریخی قرارگرفت ومی بایست اقدامی بر اساس شرایط کره ووضعیت موجود صورت گیرد تا دست آوردهای کره از بین نرود و امنیت ملی کشور تضمین شود.

کیم یونگ ایل با ارزیابی از توازن نیروها که در چند مقاله بسیار علمی آنها را تئوریزه کرده بود رهبران و کادرهای حزبی را با بحث های همه جانبه و گسترده و در تمام سطوح قانع کرد که الویت امنیت ملی کشور و تقویت نیروی نظامی برای حفظ دست آوردهای انقلاب است . کیم ارتش و تمامی کادرهای حزبی را بسیج کرد تا در درجه اول مشکل موادغذایی کشور را حل و همزمان به مدرن کردن ارتش بپردازند که بتدریج نتایج آن آشکار شد و مسئله آب و برق و تامین انرژی برای بازتولید در کشور حل شد. هرچقدر تهدید خارجی افزایش یافت کره شمالی بیشتر خودرا مسلح کرد تا جایی که برای تضمین امنیت ملی ارتش قدرتمند کره به بمب اتمی و بمب هیدروژنی مسلح و نیروهای ارتش از مدرنترین سیستمهای دفاعی حتی در فضا بر خوردار شدند و کره شمال موفق به فرستادن ساتلیت و موشک فضایی حتی قبل از ژاپن و کره جنوبی به کهکشان شد و امروز قادراست بدون تکیه به چین و یا روسیه از خود دفاع کند و به ساختمان سوسیالیستی کشور ادامه دهد

درکره شمالی همانند آلمان شرقی سابق همه از تحصیلات مجانی تا پایان دانشگاه ، بیمه درمانی همگانی مجانی ، مسکن ارزان تا حد اکثر 10% در آمد خالص بر خوردارند و دولت و حکومت موظف به تامین کار برای همه افراد قادر بکار است بافت شهرها در کره شمالی بالکل با مدرنیزه شدن تغییر کرده و با طبیعت بسیار زیبایی که کشور کره شمالی دارد این جلوه ها را صد چندان کرده است . سیاست دفاع از امنیت ملی کره شمالی کشورهای چین و روسیه را نیز تشویق به باز نگری در سیاستهای دفاعی خود کرده است . مانورهای پی در پی اتمی و غیر اتمی آمریکا ، ژاپن ، کره جنوبی واسترالیا دردریای چین و نزدیک مرزهای کره شمالی تا کنون خللی در ثبات و امنیت این کشور ایجاد نکرده است .

کیم یونگ ایل دوبار در طول حیات خود موفق شد دو رئیس جمهور کره جنوبی را در پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی ملاقات کند و از آنها بخواهد که با اتحاد دوکشور بر اساس سیستم یک کشور با دوسیستم زمینه تدریجی اتحاد دوکره فراهم شود ولی آمریکا و ژآپن با این اتحاد موافق نبوده و هنوز هم نیستند چه میدانند که اتحاد دوکره بمعنی سقوط ژاپن و بر تری کره ای ها در عرصه سیاسی ، اقتصادی و نظامی خواهد بود و آمریکا هم صد البته خواهان یک کره قدرتمند و مستقل در جنوب شرقی آسیا نیستند.

در15 ژوئن 2000 کیم د یونگ (Kim Dae-Jung)رئیس جمهور وقت کره جنوبی در میان استقبال با شکوه مردم پیونگ یانگ وارد این کشور شد و با رژِم کره شمالی برای اتحاد بتوافق رسیدند تا طی ده سال این اتحاد را عملی کنند حتی در المپیک 2002 با پرچم سفید با نقشه کامل کره ورزشکاران دوکشور وارد میدان شدند . از آنجا که در سرزمین کره آفتاب همیشه درخشان است این توافق را توافق آفتاب درخشان نامگزاری کردند . این دید و بازدیدها در اکتبر 2007 توسط رئیس جمهور وقت کره جنوبی (Roh Moon – Hyum) رو مون هیوم تکرار شد و روابط دولتیان و مردم دوکشور تقریبا بحالت عادی باز گشت و قرار شد تا سال 2012 که صدمین سال تولد رهبر فقید کره کیم ایل سونگ است درهای کره شمالی باز شود.

محافظه کاران کره با حمایت کامل آمریکا و ژآپن یک راست ارتجاعی بنام (Lee Myung-Bak) می میونگ باک طرفدار سیاست های نئولیبرال را رئیس جمهور کره کردند که در 23 ماه مه 2009 رو مون هیوم رئیس جمهور قبلی را در سئول بقتل رساند و اعلام کرد که خودکشی کرده است و پرونده اتحاد دوکره را حد اقل تا به امروز مسدود کرده است . ولی تصمیم کره شمالی برای باز کردن کره برروی جهان در سال 2012 همزمان با سالرزو تولد کیم ایل سونگ بنیانگزار جمهوری خلق کره عملی خواهد شد . سیستم کره شمالی دمکراسی توده ای است که مالکیت اجتماعی در آن در اولویت قرار دارد و هدف ساختمان سوسیالیستی است که بر اساس برابری و رفاه عمومی و امنیت اجتماعی استوار است . کره شمالی کشوریست مستقل ، آباد و آزاد و بزرگترین پشتیبان کشورهای جهان سوم که همه امکانات خودرا در اختیار آنها قرار میدهد و در مجامع بین المللی همراه و همگام با آنها عمل میکند کره شمالی به فرهنگ و آدب و سنن و نوع حکومتهای آنها احترام میگزارد و در امور داخلی آنها بهیچ وجه دخالت نمیکند.

کره شمالی بتمام معنی یک کشور با تفکرات انتر ناسیونالیستی است تا جایی تقریبا تمامی سازمانهای مترقی و انقلابی جهان از تمام قاره ها از جمله یاسرعرفات ، دکتر سوکارنو ، رابرت موگابه ، رهبران مبارز آفریقایی ، نوردین سیهانوک رهبر کامبوج در زمان کودتای آمریکا در کامبوج و اشغال این کشور توسط ویتنام مرکزشان پیونگ یانگ بوده است. در تمام دوران جنگ جنوب شرقی آسیا (ویتنام ، کامبوج و لائوس) این مردان و زنان کره شمالی بودند که برایشان تونل زیر زمینی درست میکردند و تدارکات پشت جبهه را بعهده داشتند این تجربه ای بود که در جنگ با فاشیسم ژاپن آموخته بودند . بجرات میشود گفت کره شمالی یکی از مسئول ترین حکومتهای جهان است این کشور با وجود داشتن تکنیک هسته ای و نیاز به ارزمعتبر خارجی که هرکشوری به آن احتیاج دارد بتمامی درخواستهای کشورها برای انتقال تکنیک اتمی جواب منفی داده و پرنسیبهای انسانی را رعایت کرده است و بر این اعتقاد است که نباید در مناطق بحرانی سلاحهای مخرب منتقل کرد سیاست نظامی حکومت مردمی کره شمالی صرفا دفاعی است این سیاست تا کنون توانسته است مانع از هجوم امپریالیستها به این کشور شود .

بسهم خودم از آنجا که بیش از سی سال مراحل تکامل این کشور و دیگر کشورهای سوسیالیستی را دنبال میکنم عمیقا به خلق کره و به رهبران این کشور و بهمه مردم زحمتکش جهان تسلیت میگویم از دست دادن کیم یونگ ایل از دست دادن یک مبارز پیگیر و یک دوست خلقهای جهان و ضایعه بزرگ است . تمامی رهبران چین و دولت چین کیم را رهبری بر جسته ودر خدمت خلق کره که خدمات بر جسته ای به کشور کرده است قلمداد کردند بهمین ترتیب رهبران روسیه و …. . تجربه جمهوری خلق کره بخشی از تلاش نیروهای سوسیالیستی جهان است که توانسته است در برابر نیروهای هار امپریالسم دوام آورد و با دست آوردهای خود پشتیبانی اکثریت توده های این کشور را بدست آورد کره نشان داد که میشود یک کشور کوچک هم خودرا بسازد و هم در برابر تجاوز ، تحریم اقتصادی و دخالت خارجی مقاومت کند و سر پا بایستد کره این کشور کوچک و سوسیالیستی امید مرا بعنوان یک انسان آزاد که به انسانیت اعتقاد عمیق دارد به آینده بشریت در مسیر سوسیالیسم معتقد تر راسخ تر و مطمئن تر کرده است .

 (20.12.2011)

m.rad@gmx.net

3 پاسخ به “در گذشت رهبر کره شمالی کیم یونگ ایل”.

  1. سلطنت مشروطه تک حزبی «کمونیستی»
    خاندان جلیل یونگ، یا طبقه کارگر کره شمالی؟ مارکس و انگلس همواره و همیشه مروج حکومت طبقه کارگر بودند ، نه یک مشت بوروکرات بی سر و پا. نظر هواداران » سلطنت مشروطه تک حزبی» در مورد قحطی مواد غذایی در کره شمالی چه میباشد؟

    لایک

  2. پس از مرگ کیم رهبر کره شمالی رسانه های غربی بهمراه رهبران خود درصدد بر آمدند تا چگونگی
    قوام و دوام سیستم سوسیالیتی کره شمالی را تجزیه و تحلیل کنند آنها امیدوار بودند که پس از کیم جامعه فرو بپاشد و امکان بقاء را از دست بدهد . ولی کره شمالی تنها پس از دو روز از درگذشت کیم جانشین اورا معرفی کرد که یکباره غرب شوکه شد چون انتظار نداشت مردم کره که تجربه بیش ار صد سال مبارزه دارند به این سرعت خودرا سروسامان بدهد .
    شوک سال 1990 در شوروی رهبران کره شمالی را متوجه این جریان کرد که اگر ذره ای از پرنسیبهای مارکسیست لنینی عقب نشینی کنند امثال خروشچف ها بسرعت ابتکار عمل را بدست خواهند گرفت بنابراین تلاش خودرا بر پا فشاری و استحکام سیستم خود گذاشتند اگر چه سیستم رهبری در کره شمالی کلکتیو هست ولی مسئولان از جمله رهبران کشور موظف هستند قبل از پذیرش شغلی در کشور چه در حزب و چه در بین توده های مردم علنا اعلام کنند که تحت هیچ شرایطی سیستم سوسیالیستی این کشور را زیر سئوال نخواهند برد .
    کره شمالی از همان اویل تشکیل این کشور با مقاومت کشورهای امپریالیستی مواجه بود سالها مبارزه با امپریالیسم به تجربه به مردم و رهبران کره ثابت کرد که غرب و سرمایه داری انحصاری قابل اعتماد نیست و کشور باید همیشه آماده نبرد و مقاومت باشد که بیک پرنسیب اساسی در کشور مبدل شده است .
    کیم جنگ ایل در سالهای جنگ 1950 تا 1953بسیار جوان بود ولی فعالانه در آن شرکت کرد وداوطلبانه در میان مردم و با مردم کار وزندگی و مبارزه را شروع کرد بهمین دلیل بسرعت محبوب مردم شد کاری که تا آخر عمر از آن تبعیت کرد و حتی در موقع مرگ هم به همین کار ادامه داد .
    کیم جونگ ایل دردوران جوانی آنقدر محبوب شد که با همکاری کادرهای جوان که همگی در بخش تولید فعال و در ارتباط نزدیک با دانشگاه هابودند و با کادرهای حزبی تحقیقات وسیعی در زمینه فلسفه مارکسیستی،سیاست ، اقتصاد و دفاع ملی آثار بر جسته ای از خود بجای گذاشت که بخودی خود اورا در صدر رهبران کشور قرار داد کیم هرگز ارتباط نزدیک خود را با توده های زحمتکش قطع نکرد و پیوسته از آنهانظر میخواست . کادرهای کارگری کره که از نزدیک با او زندگی و کار میکردند اورا بارها کاندید برای عضویت در حزب و مقامهای بالاتر کردند تا جایی که همه رهبران حزب به این نتیجه رسیند که کیم جونگ ایل باید رهبر آینده کشور باشد . باید اقرار کرد که مطالعات و جمعبندی آثار کیم جونگ ایل از آثار پدرش کیم ایل سونگ بمراتب غنی تر و پر بار تر است طبیعی است که باید چنین باشد چه جامعه مدام در حال تکامل و پیشرفت در تمام زمینه هابود
    همین دست آوردها بود که کیم پله های حزبی و رهبری راطی کرد بدون آنکه از این مزیت بنفع شخصی خود استفاده کند و گروه خاصی را دوربر خود جمع کند کیم هیچ اثری بدون مطالعه گسترده آن توسط اعضاء و کادرهای حزبی انتشار بیرونی نداد .
    در سالهای 1990 کیم شرایط مسئولیت پذیری برای اداره یک کشور همانند کره دمکراتیک را داشت در نتیجه بعداز مرگ کیم ایل سونگ بدون مشکل قدرت را بدست گرفت آنهم در سالهای بحرانی پاشیدگی شوروی که هم کشورهای غربی ، ژاپن و کره جنوبی در انتظار سرنگونی سیستم دمکراتیک کره شمالی بودند چه همه بر این باور بودند که کره شمالی وابسته مطلق به شوروی بوده و بدون این کشور قادر به ادامه حیات نیست خلق کره نه تنها موفق شد انتقال قدرت را با موفقیت پشت سر بگذارد بلکه کشور را همانطور که آقای راد در مقاله توضیح داده اند به بالاترین مرحله رشد و تکامل برساند و دوامش را تضمین کند کیم محصول کار دستجمعی خلق و رهبران و کادرهای کره دمکراتیک بود اگر او نبود بدون شک رهبران دیگری جای اورا میگرفتند و به پیشرفت ادامه میدادند .
    اولویت برای کره شمالی امنیت ملی و ساختمان سوسیالیسم است کیم از همان اوان جوانی تا مرگ خود برروی این دومسئله تمرکز گذاشت و هنوز هم کره شمالی برای ساختمان سوسیالیستی راه درازی در پیش دارد که با توجه به سیستم کلکتیو که تصمیم جمعی گرفته شده و سپس با تمام امکانات اجرایی میشود که همه مردم در آن نقش دارند.
    ساختمان سوسیالیستی کره شمالی مراحل مدرنیزه کردن را در سطح بسیار علمی و پیشرفته آن دنبال میکندکه همه خلق در آن شریک و همپا هستند در این کشور مهم آن است که تصمیمات گرفته شده و مورد تایید مردم بکمک خود آنها به انجام برسد .
    باید توجه داشت که این کشور تحت محاصره کشورهای غربی و ژاپن قرار دارد و از نظر تجارت خارجی ، واردات و صادرات از همه مهمتر تبادل ارز در مضیقه فراوان است .
    اولین سئوالی که در مورد کیم جونگ اون پس از معرفی او بعنوان رهبری جمعی مطرح شد این است که این جوان 29 ساله که از تجربه کافی بر خوردار نیست چگونه میتواند اوضاع را کنترل کند سئوال کنندگان بخشا نمیدانند که رهبری در کره شمالی جمعی است و مسئولان تابع رهبری جمعی هستند همانطور که کیم ایل سونگ بود و یا کیم جونگ ایل. وظیفه این جوان که علاقه وافری به نو آوری علمی دارد بر همگان در کره شمالی ، چین و روسیه روشن است وظیفه او در تمام دوران همکاری جمعی تمرکز برروی استفاده از آخرین دست آوردهای علمی صنعتی و تکامل آن است . کره شمالی بطور فشرده بر روی سفینه های فضایی متمرکز است و با تجاربی که بدست آورده انتظار میرود بزودی همانند کشورهای چین ، روسیه و دیگر کشورهای دنیا مستقلانه فضانورد به فضا بفرستد
    در ایدئولوژِ سرمایه داری دمکراسی یعنی انتخابات آزاد بدون آنکه منافع اکثریت مردم در نظر گرفته شودو آنه بحساب آیند در واقع تامین منافع یک قشر بسیار کوچک ثرتمند ولی در دمکراسی توده ای منافع اکثریت تعیین کننده است و آنها هستند که تصمیم میگرند چه کسی میتواند بیشتر به مردم خدمت کند و نه به جیب خود در ثانی در دمکراسی توده ای هر نماینده ای اگر دست از پا خطا کند از کار بر کنار و باید بمردم پاسخگو بدهد آیا سرمایه داران هرگز به مردم در مورد کارهایشان و چگونگی ثروتمندشدنشان توضیح میدهند و صولا امکان طرح چنین سئوالاتی امکان پذیر هست

    لایک

  3. من شخصا آقای راد را نمی شناسم ولی از خوانندگان قدیمی مجله هفته هستم و برایم تعجب آور است که شما این مقاله را منتشر کرده اید. نه به این دلیل که نباید می کردید چون در باره رهبر سابق کره شمالی استو خیر چرا که شما یک سایت مارکسیست- لنینیست هستید.رژیم جمهوری دمکراتیک خلق کره هرچه هست یک رؤیم مارکسیستی نبوده و نیست و من بی شک منظورم تبلیغات و دروغ پردازی های سرمایه داری جهانی و آمریکا بر علیه رژیم حاکم بر کره دمکراتیک نیست چراکه این جانوران آدمخوار حاکم بر جهان کثیف امپریالیستی بجز یاوه و دروغ و جنایت چیزی برای مردم جهان نداشته و ندارند آنها و تمامی رسانه های خود فروخته و عامل آنها و ادعاهایشان برعلیه رژیم کره برای من پشیزی نمی ارزد چون سر سوزنی حقیقت در آنها نیست. اما این حکومت سال ها است از مارکسیسم فاصله گرفته و یک سیستم موروثی و شبه سلطنتی را جایگزین آن کرده. قطعا مردم کره دمکراتیک از مساوات بیشتری در جامعه خود برخوردارند(در مقایسه با جامعه نئولیبرال و ظاهرا آزادتر کره جنوبی) اما آقای راد رژیم کره دمکراتیک را می شود با رژیم های کشورهای دهه 70 در خاورمیانه(عراق و سوریه و لیبی) مقلیسه کرد نه به عنوان یک رژیم سوسیالیستی . تنها موروثی بودن رهبریت در این کشور نمود غیر سوسیالیستی بودن حکومت آن است هر نوع توجیهی غیر قابل قبول و ماست مالی کردن این واقعیت است. تاریخ کره تاریخ بسیار پر فراز و نشیبی بوده خلق کره چه در جنوب و چه در شمال آن در برابر امپریالیسم ژاپن و آمریکا مبارزه و مقاومت گسترده ای کرد و حزب کمونیست کره و کیم ایل سونگ دلاورانه ایستادگی کردند. مردم کره در جنوب توسط آمریکا و دست نشاندگان داخلی قتل عام شدند وگرنه اتحاد دو کره بسیار ممکن می بود. اما آنچه بعدا در حزب کمونیست و کیش شخصیت کیم ایل سونگ رخ داد در مقابل با ایدئولوژی علمی بود.
    رفیق راد به حق به جنبه های مثبت یک کشور دیکتاتوری سوسیال ضد امپریالیستی اشاره کرده است اما نکات تاریک آنرا بدست فراموشی سپرده است.

    لایک

  1. چین و روسیه با تصویب قطعنامه ضدیمنی امریکا عملا شریک جنایت امریکا درین حمله میباشند. بزرگ‌ترین امتیاز و خوشبختی جبهه…

Designed with WordPress