قتل و ترور دانشمندان و «دمکراسی» و «حقوق بشر» غرب
چندی پيش دکتر شهریاری متخصص فیریک اتمی در ایران ترور شد. نباید شک کرد که این جنایت توسط سازمانهای جاسوسی کشورهای غربی و یا اسرائیل انجام گرفته است. این ترور همانند چند ترور دیگر دانشمندان ایرانی مشابه ترورهای مختلفی است که توسط سرویسهای اطلاعاتی و غربی و اسرائیل در کشورهای عربی منطقه همچون عراق، مصر، فلسطین و لبنان انجام گرفته است. ترورهای انجام گرفته در ایران و یا مشابه آن در کشورهای منطقه باید از طرف هر انسان آزادیخواهی محکوم شود. بدون شک دخالت بیگانگان در امور داخلی ما و به ویژه قتل دانشمندان این سرزمین خیانت و جنایت به تاریخ ميهن ما محسوب میگردد. در ایران ممکن است دهها و صدها هزار دانشمند، متفکر و متخصص و هنرمند در همین دانشگاههای موجود تربیت شوند؛ آیا باید همه اینان باید به قتل برسند؟
احمد مزارعی
۲۳ آذر ۱۳۸۹
چندی پيش دکتر شهریاری متخصص فیریک اتمی در ایران ترور شد. نباید شک کرد که این جنایت توسط سازمانهای جاسوسی کشورهای غربی و یا اسرائیل انجام گرفته است. این ترور همانند چند ترور دیگر دانشمندان ایرانی مشابه ترورهای مختلفی است که توسط سرویسهای اطلاعاتی و غربی و اسرائیل در کشورهای عربی منطقه همچون عراق، مصر، فلسطین و لبنان انجام گرفته است. ترورهای انجام گرفته در ایران و یا مشابه آن در کشورهای منطقه باید از طرف هر انسان آزادیخواهی محکوم شود. بدون شک دخالت بیگانگان در امور داخلی ما و به ویژه قتل دانشمندان این سرزمین خیانت و جنایت به تاریخ ميهن ما محسوب میگردد. در ایران ممکن است دهها و صدها هزار دانشمند، متفکر و متخصص و هنرمند در همین دانشگاههای موجود تربیت شوند؛ آیا باید همه اینان باید به قتل برسند؟
حی و حاضر، دزد حاضر و بز حاضر، اسرائیل نمونه «دمکراسی» نمونه و افتخار غرب است! کدام روز را سراغ دارید که دهها خانه خراب نشود، صدها درخت زیتون ریشهکن نشود، تعدادی فلسطینی به قتل نرسند و صدها نوع ظلم و جور و ستم برمردم فلسطین وارد نشود؟ در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۰، الجزیره از قول دولت فلسطن نوشت در ده سال گذشته اسرائیلیها یک میلیون و سیصد هزار درخت ثمری زیتون متعلق به باغداران فلسطینی را ریشهکن کرده اند. فکر میکنيد اعمال فاشیستی بدتر از این وجود دارد؟ تنها مرحوم منصور حکمت که الهی نور به قبرش ببارد میگفت اسرائیل دولتی دمکرات است.
قتل دانشمندان عراقی
در تاریخ ۱۴/۶/۲۰۰۵، گزارش مستندی در سایت الجزیره در مورد قتل دانشمندان عراقی با این عنوان انتشار یافت: «این است حال و روز دانشمندان عراقی پس از کشتار آنها توسط گروههای ترور اسرائیل». در مقدمه این گزارش چنین آمده است: «وزارت خارجه آمریکا گزارشی را در مورد قتل ۵۲۰ دانشمند و ۲۰۰، استاد دانشگاه و آکادمیسین عراقی که به وسیله گروههای ترور اسرائیلی به قتل رسیده اند، به اطلاع ريیسجمهور رسانیده است.»
براساس این گزارش دولت آمریکا هنگامی تصمیم به قتل این دانشمندان گرفت که آنان حاضر نشدند کشور خود را ترک کرده و به آمریکا بروند. دولت آمریکا تصفیه فیزیکی اینان را به عهده دولت اسرائیل واگذارد. دولت آمریکا نام و مشخصات این دانشمندان را به وسیله بازرسان سازمان ملل که در جستوجوی اسلحه کشتار جمعی زیر نظر هانس بلیکس کار میکردند، جمعآوری کرده بود.۱ کشتار دانشمندان عراقی هماکنون نیز ادامه دارد. هنگامی که قتل و کشتار این دانشمندان به طور گستردهای ادامه یافت، مجموعهای از آکادیمیسینهای بینالمللی بر آن شدند تا با تشکیل کنفرانس در مادرید، برای توقف این جنایت هولناک در عراق چارهای بیندیشند. این کنفرانس در تاریخ ۲۳ و ۲۴ آوریل ۲۰۰۶ برگزار شد.
یک دانشمند عراقی به نام دکتر اسماعیل خلیلی که از مسؤولان برگزاری کنفرانس بود، گزارش جامعی در مورد وضعیت دانشمندان عراقی به حاضران ارايه داد که در زیر آن را ملاحظه میکنيد:
• ترورها در دانشگاههای عراق به ترتیب از شمال به سوی جنوب کشور.
• دانشگاههايی که بیشترین ترور در آنها انجام گرفته است: بغداد، بصره، مستصریه، موصل، انبار، تکریت.
• ترورها به ترتیب در دانشگاههای فوق سیر نزولی داشته، بیشترین ترورها در دانشگاه بغداد و کمترین در تکریت.
• دانشگاههايی که تعداد ترورها در آن تقریباً مساوی بوده است: نهرین، دیالی، بابل، قادسیه و دانشگاه اسلامی.
• دانشگاههايی که ترورها در آن کاملاً مساوی بوده است: دانشگاه تکنولوژی و دانشگاه کوفه.
• قابل توجه: دانشگاههايی که با رنگ آبی مشخص شده اند، در شهر بغداد قرار دارند.
• از مجموع ۷۳۰، آکادیمسین و پزشکی که مورد هجوم قرار گرفته اند ۷۴% به قتل رسیده و ۲۴% نجات یافته اند، جنسیت آنان ۹۵% مذکر و ۵% مؤنث بوده اند.
• تخصص کسانی که ترور شده اند: علوم ۳۱%، پزشکی ۲۳%، انسانی ۲۱%، نامعلوم ۱۳%، علوم اجتماعی ۱۲%.
• متخصصان ترور شده در امور انسانی: زبان ۲۳%، قانون ۲۰%، تاریخ و دین ۱۶%، ادبیات ۱۱%، هنر ۹% و فلسفه ۵%.
• دانشمندان علوم اجتماعی و نوع تخصص: آموزشی ۴۸% امور ورزشی و تربیت بدنی ۱۹%، سیاست ۱۱%، اقتصاد و دارايی ۱۱%، تخصصهای دیگر ۱۱%.
• در زمینههای علمی بر حسب تخصص: مهندسی ۲۳%، کشاورزی ۱۴%، شیمی ۱۰%، زیستشناسی ۷%، جفرافیا و زمینشناسی ۷%، علوم متفرقه دیگر ۹%.
• آکادیمسینها برحسب موقعیت دانشگاهی که داشته اند، استاد و استادیار ۵۹%، موقعیتهای مهم دیگر ۱۲%، ريیس دانشکده و معاون ۱۱%، رؤُسای بخش ۶%، سخنرانان و مدرسان دانشگاهی ۶%، دانشجویان و مشاوران ۵%.
• اماکنی که ترور در آنجا انجام گرفته است: صحن دانشگاه و کلاسها ۸۰%، بخشهای بهداشتی، ۹%، خدمات شهری ۷%، مراکز آموزشی متفرقه ۳%، متفرقه ۱%.
• تهاجماتی که به قتل منجر نگشته است: دستگیری ۳۳%، ترور ناموفق ۲۳%، ربوده شدهها ۱۶%، تهدید به قتل ۱۱%، متفرقه ۱۷%.
• مناطقی که ترورها در آنجا انجام گرفته و سیر نزولی منطقهای: بغداد، شمال و جنوب کشور به طور مساوی بوده است، شهرهای مقدس، منطقه میانه کشور نامعلوم است.
• ترورها برحسب شهرها: بغداد ۵۷%، بصره ۱۴%، موصل ۱۱%، نجف ۶%، انبار ۵%، تکریت ۵%، حله، کربلا، کرکوک و دیالی هر کدام ۱%.
• مجموعه حوادثی که به طور سالانه به ثبت رسیده اند و اضافه شدن آنها.
نام و نشانی دانشمندان و محققان دیگری از کشورهای اسلامی که توسط سازمانهای جاسوسی غرب۲ و اسرائیل به قتل رسیده يا مثله شده اند، مغزشان متلاشی شده، هواپیمایشان ساقط شده و خلاصه به طرق مختلف از میان برداشته شده اند تا خلقهای ستمدیده منطقه موفق نشوند از بندگی و بردگی نجات پیدا کند، تا سیستم غارتگرانه ادامه یابد و …
۱- یحیی امینی المشد دانشمند فیزیک اتمی؛ که در سال ۱۹۵۶ از دانشگاه مسکو فارغالتحصیل میشود، چند سالی در دانشگاههای مصر تدریس میکند و سپس در استخدام دولت عراق برای کارهای تحقیقی درمیآید، در سال ۱۹۸۰ طی مسافرتی تحقیقی که به پاریس داشت در یکی از اتاقهای هتل «میریدیان» مغزش متلاشی میشود. مطبوعات پاریس در آن زمان مینویسد که یک سازمان تندرو یهودی در همدستی با بعضی از افراد دولتی به این جنایت دست زده، در نهایت پرونده تحت عنوان نامعلوم بسته میشود. سال ۲۰۰۰ کتابی از یک مأمور موساد در اسرائیل انتشار مییابد، که در آن طریقه قتل دکتر یحیی شرح داده شده، ابتدا به وی پیشنهاد پرداخت مبلغ هنگفتی میکنند که در پاریس بماند و به عراق بازنگردد، وی نمیپذیرد و در نتیجه به شیوه وحشیانهای به قتل میرسد.
۲- خانم دکتر سمیره لطفی فیزیکدان؛ یکی از شاگردان استاد معروف مصری به نام علی مصطفی، در روز ۱۵ اوت ۱۹۵۲ در آمریکا در تصادف کشته میشود. قاتل، يا راننده ناشناس اعلام میشود.
۳- سمیر نجیب، دکتر فیزیک اتمی مصری؛ دولت آمریکا به وی پیشنهاد میکند تا در برابر مبلغ هنگفتی و گرفتن شناسنامه آمریکايی به مصر بازنگردد. وی نمیپذیزد و سپس در یک تصادف کشته میشود. راننده ناشناس و قتل مجهول به ثبت میرسد.
۴- خانم عبیر احمد عباس پزشک متخصص از دانشگاه رنه دکارت؛ در سال ۱۹۸۸ در دو بیمارستان اوتیل ریو و جورج پمپیدو به کار مشغول میشود. باور داشتند که بسیار مورد حسادت اطرافیانش قرار دارد و توسط افراد ناشناس، در آپارتمانش به قتل میرسد.
۵- دکتر نیل قلینی استاد فیزیک اتمی؛ در تاریخ ۱۶ ژانویه ۱۹۵۰در آمریکا مفقود میگردد و تاکنون هیچ اثری از وی به دست نيامده است.
۶- دکتر نبیل احمد فلیفل فلسطینی استاد فیزیک اتمی؛ در سن ۳۰ سالگی جسدش در منطقه «بیت عور» در فلسطین کشف میشود.
۷- علامه بزرگ مصری دکتر علی مصطفی مشرفه؛ معاون علمی اينیشتین که بسیار مورد اعتماد وی بوده است. وی در اطاق خود مسموم و جسدش متلاشی میگردد، اينیشتین در مورد وی میگوید: مرگ وی خسارتی برای جهانیان است، فکر نمیکنم او فوت شده باشد، او در خلال مطالعات و تحقیقاتش زنده است.
۸- روزنامه الاهرام چاپ قاهره، مائیر داغان، ريیس سازمان موساد، مسؤول قتل و کشتار دانشمندان مصری، ایرانی و فلسطینی است. او قاتل مسعود علی محمدی دانشمند ایرانی است. مطبوعات اسرائیل قتل علی محمدی را به موساد نسبت دادند.
۹- تلویزیون دولتی اسرائیل در یک مراسم ویژه، مائیر داغان را به عنوان مرد سال ۲۰۰۹، انتخاب نمود، گوینده تلویزیون وی را مرد چاقو به دهان لقب داد و شخصی که با چاقوی ژاپنی خود سر فلسطینها را گوش تا گوش میبریده است. حضار با شنیدن این صفتهای مائير داغان با شور و احساسات فراوان برایش کف زدند.
۱۰- دکتر جمال حمران تاریخدان مصری؛ که کتابی به نام «انترویولوجی یهودیان» تألیف کرده بود، در آپارتمانش در آمریکا به آتش کشیده شد. قاتل یا قاتلان ناشناس نامیده شدند.
۱۱- خانم دکتر سلوی جیب، مصر؛ کتابی با عنوان: «دخالت صهیونیسم در آفریقا» تألیف نمود که از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اوضاع آفریقا را بررسی کرده بود، وی نیز در آپارتمانش به طور نامعلومی به قتل رسید، قاتل یا قاتلان مجهول ماندند.
۱۲- دکتر سید سعید بدیر دانشمند مهندس موشک در آمریکا؛ دولت آمریکا به وی پیشنهاد حقوق زیاد و دادن شناسنامه آمریکايی میکند و او نمیپذیرد. هنگامی که به مصر بازمیگردد، پس از چندی در آپارتمان شخصی به وسیله ضربات چاقو شریانش قطع میشود، قتل نامعلوم به ثبت میرسد.
۱۳- دکتر رمال حسن رمال دانشمند علوم و تکنولوژی؛ در فرانسه فارغالتحصیل میشود، مجله لوبوان به وی لقب افتخار فرانسه اعطا میکند. وی جزو ۷ دانشمند مهم از مجموع دانشمندان فرانسه معرفی میشود. وی نیز در لابراتور محل کارش با کارد کشته میشود، تا قاتل یا قاتلان مجهول معرفی شوند.
۱۴- دکتر حسن کام معروف به ادیسون عرب؛ در نیویورک به وسیله تصادف کشته میشود. قاتل مجهول.
۱۵- خانم دکتر سایه عبدالرحیم دانشمند بزرگ لبنانی جسدش در منطقهای دورافتاده در آمریکا کشف میشود، خانواداش در لبنان از طریق CNN متوجه جسد دخترشان میشوند، قاتل نامعلوم، و این رشته سر دراز دارد.
اطلاعات فوق از سایت اینترنتی fiqhforum.com گرفته شده است.
و اما قسمتی از گزارشی در مورد «اهداف استراتژیکی آمریکا از حمله به عراق که توسط یکی از استادان دانشگاه تور فرانسه نوشته شده در پايین آورده میشود: تا باز هم سیاست ترور دانشمندان به قصد تحمیل جهل و فقر و عقبماندگی توسط آمریکا و اسرائیل واضحتر گردد، همان کاری که امروز با دانشمندان ایرانی میکنند.
هدف علمی و فرهنگی:
تأيید و اصل عقب ماندگی از راه ترور دانشمندان عراقی و تحکیم فرهنگ شکست جبر و اختناق به نظر میرسد که آمریکا نمیخواهد آنچه را که در ژاپن و آلمان بعد از جنگ دوم جهانی پیش آمد در عراق به وقوع بپیوند. آمریکا در این دو کشور کوشید با ساختن پایگاه متعدد نظامی موقعیت سیاسی خود را مستحکم نماید. اما ملتهای این دو کشور توانستند با استفاده و حمایت از دانشمندان خود به گسترش علم و دانش و تکنولوژی در کشور کمک کنند و همان طور که همگان شاهد بودند این دو کشور توانستند در مدت کوتاهی در زمینه رشد و صنایع و علوم به پیشرفتهای مهمی دست یافته و موقعیت خود را در جهان مستحکم نمایند. دولت آمریکا قبل از شروع جنگ و در مرحلهای که گروههای تجسسی برای یافتن اسلحه کشتار دستهجمعی به عراق میفرستاد، به طور خاص با دانشمندان عراقی به مصاحبه میپرداخت و در مورد جزيیات زندگی آنان پروندهسازی مینمود و در موارد ی به آنان وعده و وعیدهای فراوان میداد و همگان به یاد دارند که در مرحلهای دولت آمریکا خواستار آن شد که این دانشمندان برای انجام عمل تحقیقات به خارج عراق مسافرت کنند. بهانه دولت آمریکا این بود که اینان در عراق از ترس صدام حقیقت را نخواهند گفت. هماکنون دولت آمریکا با دانستن مشخصات کامل آنان و اینکه کشور در اشغال آنان است و حتا میتواند آنان را زیر فشار قرار داده و یا به راحتی آنان را ترور نماید. بنا به نوشته مطبوعات عراقی و هیأت علمی دانشگاه بغداد تاکنون چند صد نفر از این دانشمندان به طریق مرموزی به قتل رسیده اند. دلیل دیگر عمدی بودن ترور دانشمندان در عراق این است که در این کشور، تنها دانشمندان علوم فیزیک و صنایع اسلحه کشته نمیشوند، بلکه این کشتار شامل تعداد زیادی دانشمند رشتههای علوم دیگر همچون کشاورزی، برق، داروسازی، معماری و غیره میباشد که نشان دهنده آنست که منظور اشغالگران آمریکایی تهی نمودن جامعه عراق از هرگونه تخصصی میباشد.
هماکنون یک هزار و چهارصد دانشمند در زندانهای عراق به سر میبرند که انواع فشار و شکنجه در مورد آنان به کار میرود. بنا به گفته دکتر فایق امین مدیر پخش تشریحات بیمارستان بغداد، علت قتل دکتر «محمد ازمیرلی» دانشمند شیمی عراق وارد شدن ضربه دسته هفت تیر بر مخچه (قسمت گودی گردن در پشت سر) وی بوده است. این حادثه در آخر ماه می سال ۲۰۰۴ انجام گرفت. عمل تعقیب و ترور دانشمندان عراقی بوسیله «موساد» سازمان جاسوسی اسرائیل در عراق انجام میگیرد. و باز بنا به گفته هدی نعیمی ريیس بخش تحقیقات دانشگاه بغداد، تاکنون ۱۵۰ دانشمند عراقی که نام و مشخصات آنان رسماً منتشر شده توسط موساد به قتل رسیده اند. میتوان از برجستهترین اینان به نامهای دکتر عبدالطیف مباح ريیس بخش مطالعات دانشگاه بغداد، دکتر محمد راوی ريیس دانشگاه بغداد، دکتر فلاح دلیمی معاون دانشگاه علوم، دکتر صبری بیاتی استاد جفرافیای دانشگاه بغداد، عماد سرسم، که شخصیتی علمی و بسیار برجسته و مورد احترام همگان بوده است نام برد که همگی یا در منزل خود و یا در دانشگاه به قتل رسیده اند.
با شهرت یافتن فشار بر زندگی این دانشمندان تاکنون بیش از دو هزار از اینان مجبور به ترک کشور گردیده که بدون شک زیان بزرگی برای بنیه علمی کشور است. در تاریخ ۱۱ ماه آوریل ۲۰۰۳ تعدادی از این دانشمندان با ارسال پیامی به وسیله پست الکترونیکی به دوستان خارج از کشور خود در مورد وضعیت غمانگیز خود توضیح داده و اینکه آنان دايماً به وسیله نیروهای اشغالگر تهدید میشوند. منازل آنان گاه و بیگاه مورد تفتیش قرار میگیرد. مراکز علمی و کتابخانهها به وسیله افراد تحریک شده مورد هجوم قرار گرفته و به تاراج برده میشوند و در نهایت چنین متذکر شده اند که دانشگاه موصل که یکی از مراکز مهم علمی عراق بوده تبدیل به ویرانه شده است.
و اخیراً کتابی با عنوان «پاکسازی فرهنگی در عراق» توسط چند محقق انگلیس و عراقی در ۳۰۰ صفحه از سوی مؤسسه انتشاراتی «پلوتوپرس» به چاپ رسیده که بخشی از آن به ترور و کشتار دانشمندان پرداخته و جزيیات این جنایتها را به طور دقیق شرح داده است. اینها دلایلی است که سیاستهای غرب استعمارگر در دشمنی با ملتهای تحت ستم با شدت تمام ادامه دارد.
امروز بسیاری از نیروهای «اپوزیسیون» که البته میتوان آنان را اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی نامید، میکوشند با جلب کمکهای آمریکا، اسرائیل و کشورهای اروپايی با راهاندازی تلویزیون، رادیو، مطبوعات و سایتهای رنگارنگ «آزادی» را برای ملت ما به ارمغان آورند، که مسلماً راه به جايی نخواهند برد. اینان تنها مشکلات شخصی خودشان را حل خواهند کرد. به یاد بیاوریم که پیشگامان آزادی که در دوره شاه برای سرنگونی رژیم مبارزه میکردند، تنها بر نیروی خود تکیه داشتند. هیچکدام از آنها به خیانت و خفت و خواری نوکری بیگانگان تن درندارند.۳
سرهنگ سیامک در نامهای به همسرش مینوسد: «من نمیتوانستم دزدی کنم، رشوه بگیرم، به حقوق مردم تجاوز کنم تا شما راحت زندگی کنید. شما هم همانند سایر مردم زندگی کنید… و بدینسان بر چوبه دار و مرگ شرافتمندانه لبیک گفت.
گروه آرمان خلق به رهبری کتیرايی و ترهگل، یکی دیگر از گروههايی بود که با دست خالی و تنها به امید خیزش زحمتکشان در منطقه لرستان و خرمآباد به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی دست زد و در آن روزهای سیاه به مثابه مشعلی در راه نمایان شد. حتا امروز هم دفاعیه آنان در بیدادگاههای شاه به انسان روحیه میدهد.
به یاد بیاوریم اعضای چریکهای فدايی خلق و یکی از این قهرمانان به نام احمد خرمآبادی را که در جریان قیام سیاهکل دستگیر شد. هنگامی که در زندان دژخیمان شاه به او پیشنهاد پول و پست و مقام دادند، در جواب چنین گفت: «تو گفتی که مهندس شده ام، پست بگیرم، پشت به مردم بکنم و من از ملت خود فاصلهای دورتر از ماه بگیرم؟ من آنم که نه یک بار ولو آنکه دوصد بار به مرگ فجیعی که بخواهید بمیرم، ولی این زندگی ددمنشی را که تو گفتی نپذیرم، چون که فرزند ستمدیدۀ خلقم و چون شاگرد بهآموخته مکتب استاد نوین روزبه گُرد سترگم که به ارباب شما گفت نمیرم و نمیرند کسانی که ره خلق بگیرند و سرانجام جان خود را در راه آزادی فدا کرد.
سایر نیروهای انقلابی همچون مجاهدین و رهبرانشان در دوره شاه با تحمل انواع شکنجههای وحشیانه بر سر عهد خود با ملت ایران ایستادند. همین آقای رجوی که امروز به عملگی اسرائیلیها درآمده، در آن دوره شاه و آمریکا و استعمار را مورد هحوم قرار داد و در مورد دزدیهای شاه گفت: «اگر خودش ندزدیده پس پدرش دزدیده». اما ببینید خود امروز چه کار میکند.
سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۲ طی ملاقاتی با میانجیگری راب سبحانی در آمریکا با شارون و بنيامين الیعازار ملاقات میکند و میپذیرد که آنان بوق تبلیغاتی اسرائیلیها بوده و از امکانات آنان بهرهبرداری کنند. در مقابل اسرائیلیها کمک کنند تا آنان پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به قدرت برسند. شرح کامل این ملاقات و جزيیات آن را میتوان در کتاب Target Iran، نوشته اسکات ریتر از صفحه ۲۳ به بعد خواند. آیا حنیفنژادها، مشکینفامها، رضايیها و صدها مجاهد دیگر جان خود را فدا کردند تا امروز خونشان وجهالمصالحه همکاری و نوکری اسرائیل گردد؟
آقای عمر عوس، عضو اتحاديۀ نويسندگان امارات متحدۀ عربی طی مقالهای مفصل و مستند در مورد رابطۀ سازمان مجاهدين خلق و اسرائيل در روزنامۀ الخليج چاپ امارات چنين مینويسد:
«در فوريل سال ۲۰۰۲، آريل شارون و بنيامين الیعازار و چند وزير ديگر اسرائيلی به آمريکا آمدند تا ديک چينی و جورج بوش را وادار کنند تا حمله به ايران و اشغال اي« کشور را قبل از عراق انجام دهد. اما آنان موفق نشدند. آمريکايیها بر اين نظر بودند که ابتدا عراق و سپس ايران را به اشغال درخواهند آورد!
برای کسی که نان روسیه و چین را میخورد البته طبیعی است که چنین ترهاتی را هم سرهم کند. وقاحت…
ماتوش موراوسکی به راه مادرش ادامه میدهد. زمانی که نازیهای آلمان در سال ۱۹۳۹ لهستان را اشعال کردند و آن…
شگفتآور است که چرا مقامات غرب از شدت بیماری روسهراسی و چینهراسی دقمرگ نمیشوند! بیتردید، دلیل اصلی این است که…
با سلام خدمت شما دوست عزیز، از توجهی که به این مقاله نشان دادید ممنونم. همان طور که اشاره فرمودید،…
درودبر جنابعالی، امیدوارم همیشه خوب و سلامت باشید،مطلب چپ دروغین را از طریق مجله هفته دیدم وخواندم، به نظرم خیلی…