پارمیس
هر چه به نمایش انتخابات نزدیک می شویم ، جنگ زرگری باندهای درس اموخته ی رژیم از « انتخابات » های قبلی شدت بیش تری می گیرد .
مهم ترین درسی که انتخابات های تا کنونی به حاکمان داده ، تحمیل یکی از دو گزینه ی بد و بدتر یا به بیان دقیق تر انتخاب میان شرور و کم تر شرور به مردم است .
درس دیگر و غافل گیر کننده برای رژیم ، درسی است که انتخابات ١٣٨٨ و پیامدهای ان به حاکمان داد، که در ان بخش یاغی و رانده شده از حاکمیت ، و به طور مشخص گروه کروبی – موسوی ، یا اگر بتوان گفت و مورد مواخذه ی جزم اندیشان تکیه داده بر کلیشه ی بی اعتبار و بارها رونویسی شده ی « اصلاح طلبان حکومتی » قرار نگرفت ، اصلاح طلبان رادیکال ( رادیکال از این جهت که با بخشی ، و بخش مهمی از خواست های بنیادی مردم یعنی ازادی های بی قید و شرط سیاسی – دست کم در سیاست های اعلام شده شان در تبلیغات انتخاباتی که عملکرد دوران ریاست جمهوری خاتمی را هم پشتوانه دارد – همسویی و توافق دارند ) ، عملا در برابر نهادهای قانونی نظارتی و اجرایی ، و سپس اگر چه در پوشش ، علیه شخص ولی فقیه ، موضع اعتراضی و مخالف گرفتند ، تا ان جا که انتخابات را به درستی کودتای انتخاباتی سپاه پاسداران ارزیابی کردند .
در واقع ساز و کار ان چه در جمهوری اسلامی از بدو قدرت گیری اش انتخابات نامیده شده ، به ویژه مانع گذاری با اما و اگر و شرط و شروط بر سر راه انتخاب شوندگان که معنایی جز بهانه جویی برای رد صلاحیت دگر اندیشان مخالف دیکتاتوری ندارد ، جایی برای انتخابات ازادی که در ان رقابت میان همه ی نیروهای بالقوه و بالفعل سیاسی جامعه صورت گیرد باقی نگذاشته است .
این است که برای نخستین بار در تاریخ ما ، شیوه ی جدیدی با عنوان « انتخاب میان بد و بدتر » که در بهترین حالت نتیجه ی ناگزیری جز انتخاب بد یا کم تر شرور ندارد ، وارد کارکردها و مقوله های سیاسی گردید .
اکنون ، این رژیم است که با طرد اصلاح طلبان واقعی ( رادیکال ) از بدنه ی یکپارچه فاسد خود از یک سو ، و در عین حال چشم داشتن به راهکار تاکنون موثر انتخاب بد یا بدتر از سوی دیگر ، پیش پرده ای از وقاحت و عوام فریبی بی نظیر را به عنوان تنها راه مجاب کردن و کشاندن فریب خوردگان به پای صندوق های رای و نمایش انتخابات به مثابه نوعی همه پرسی مقبولیت بعد از رسوایی انتخابات ٨٨ و پیامد های اش در انظار جهانیان ، به مرحله ی اجرا گذاشته است .
تمام دعواهای عوام فریبانه ی باندهای جنایت کار رژیم ، خصوصا از برکناری مصلحتی و از پیش طراحی شده ی مصلحی وزیر اطلاعات تا فرمان خامنه ای مبنی بر بازگشت او بر مسند وزارت جاسوسی و سرکوب گری ، و غیبت دروغین و مصلحتی احمدی نژاد از نشست های کابینه ، تا شایعه ی دستگیری نزدیکان احمدی نژاد ، تا مخالفت احمدی نژاد با طرح تفکیک جنسیتی وزارت علوم کابینه ی خودش ، تا مخالفت مجلسی که حتا یک نماینده اش انتخاب شده ی مردم نیست با طرح ها ی احمدی نژاد ، و … و شدت گیری این دعواهای زرگری ، به دلیل بازدهی مطلوب به رژیم و انعکاس شان به مثابه جنگ واقعی دو جناح حتا در رسانه های اپوزیسیون خارج از کشور ، نشان از طرحی نقشه مند و حساب شده از سوی حاکمانی دارد ، که این بار در غیاب اصلاح طلبان ، خود در هیات بد و بدتر ظاهر شده اند تا بلکه بتوانند صندوق های شان را از ارای متوهمان به جنگ خانودگی زرگر ها پر کنند . با این تفاوت که اگر اصلاح طلبان واقعی توانستند بعد از گذر از یک مرحله ی طولانی جنگ وگریز با استبداد حاکم و جدا شدن از پیکره ی ان در جریان انتخابات ١٣٨٨ و پس از ان ، خود را دست کم با مطالبات حداقلی مردم همسو نمایند و از اصلاح طلبان حکومتی به اپوزیسیون ازادی خواه خارج از حاکمیت ارتقا یابند و به همین دلیل هم بود که زندانی ، شکنجه و اعدام شدند ، در دعوای عوام فریبانه ی زرگرها بد همان بدتر و شرور همان شرورتر است ، و جنگ زرگری شان هم هدفی جز وقت خریدن برای ادامه ی سرکوب ازادی خواهان و چپاول هر چه بیش تر دست رنج کارگران و زحمت کشان ندارد .
اپوزیسیون چپ چه در درون و چه در برون مرز ، ضمن تاکید بر مرزبندی ایدئولوژیک خود با اصلاح طلبان رادیکال و پاسداشت همسویی انان با مطالبات حداقلی ازادی خواهان ، نباید خود را به چوب زیر بغل رژیم درمانده ای تبدیل نماید که از نفرت مردم نسبت به خود اگاهی دارد ، و به هر حیله و ترفندی متوسل می شود تا چند روزی بیش تر برای خود عمر و وجهه ی دروغین بخرد .
فردای روزی که انتخابات رژیم برگزار گردید خواهیم دید همه ی جناح های حاکم ، از احمدی نژاد گرفته تا خامنه ای و لاریجانی ها ، از مشایی گرفته تا مصلحی ، از سپاه پاسداران گرفته تا دیگر نیروهای سرکوب گر، از گردانندگان روزنامه ی دولتی ایران گرفته تا کیهان شریعت مداری و روزنامه های وابسته به خامنه ای و قالیباف ، همه و همه بر سر خوان یغمای غارت شده از سفره ی مردم خواهند نشست و قاه قاه به ریش و قلم کسانی خواهند خندید که ترفند انتخاباتی بد و بدتر رژیم را این بار در هیات باند احمدی نژاد و مشایی مشاهده نکردند و مردم را نیز در توهمات خود شریک نمودند .