پرش به محتوا

پرنده ای مرگبار که به نام حقوق بشر آتش جهنم را تقسیم می کند

گاهنامۀ هنر و مبارزه

15 می 2011

http://g-honar-v-mobarze.blogfa.com

آنی را که «پرداتور» نامیده اند در آسمان لیبی به پرواز درآمده است

پرنده ای مرگبار که به نام حقوق بشر آتش جهنم را تقسیم می کند

 

نوشتۀ مالینو دینوچی

ترجمه از فرانسه به فارسی توسط حمید محوی

 

 

par Manlio Dinucci

 

Mondialisation.ca, Le 26 avril 2011

 

رئیس جمهور اوباما کاربرد «پرداتور» های مسلح را درلیبی تأیید کرده است. «پرداتور» ازنوع هواپیماهای هدایت شونده از را ه دور هستند («تله کومانده»). «پرداتورهای» بسیج شده در بمباران لیبی از نوع «هانتر/ کیلر» (شکاری/ کشنده) : این خبر از جانب وزیر دفاع رابرت گیتس اعلام شد. «پرداتور» هایی که در عملیات «پروتکتور یونیفیه» (اتحادیۀ پشتیبان) به کار گرفته شده اند از آخرین نسل این نوع هواپیماها می باشد (مترجم : موضوعی که به روشنی نشان می دهد که این جنگ تا چه اندازه برای آزمایشات نظامی فرصت مناسبی بوده است) :

MQ-9 Reaper

 

 

 

شکاری کشنده با آتش جهنم، آخرین محصول ایالات متحدۀ آمریکا

 

«ام-کیو – ریپرز» برای نخستین بار به سال 2007 در افغانستان به کار برده شد. «ریپرز» (دروکننده) – بی شک دروکنندۀ زندگی انسان ها – قادر به پرواز در ارتفاع 15 هزار متری، با حمل یک تن و نیم (1500 کیلوگرم) می باشد، که غالبا موشک های «هلفایر»(آتش جهنم) است.

 

 

 

 

Hellfire

«ریپرز» می تواند 14 موشک هلفایر حمل کند، در صورتی که مدل های قدیمی تر تنها دو فروند موشک حمل می کردند.

«ریپرز» ها احتمالا از پایگاه سیونلا (درسیسیل) پرواز می کنند یعنی پایگاهی که نظامیان برای تدارکات و هدایت در آن جا مستقر شده اند، ولی در واقع این هواپیماها توسط یک خلبان و یک متخصص دیدبان فضایی هدایت می شود که جلوی صفحۀ کامپیوترشان در پایگاه هوایی «کریچ» در نوادا نشسته اند. هواپیما نیز به دیدبانی هوایی ماورای قرمز و دوربین ویدئو که از راه شبکۀ ماهواره ای به هدایت کنندگانی که در پایگاه هوایی مستقر هستند اجازه می دهد که اهدافشان را شناسایی کنند.

کشتن به وسیلۀ هواپیما با یک اهرمک از فاصلۀ 10 هزار کیلومتری آخرین سر حدات فن آوری نظامی را به نمایش می گذارد.

کاپیتان مت دین یکی از خلبانان پایگاه کریچ در نوادا، طی مصاحبه ای با [س ان ان] چنین اظهار نظر کرد و گفت :«شناسایی اهداف روی صفحۀ رایانه و ارسال آنها به جهان دیگر، و سپس رفتن به «فست فود» برای صرف نهار، تجربۀ ای فراتر از واقعیت است. با این وجود مشکل همیشه تشخیص اهداف است»، تشخیص اهدافی که باید مورد جمله قرار بگیرند و چیز هایی که نباید : کاربرد «پرداتور/ ریپر» در افغانستان، پاکستان و یمن بی وقفه هم راه با «اشتباه» بوده است، و اشتباه در این جا یعنی کشتار غیر نظامیانی که به عنوان «تروریست» یا «شورشی» شناسایی کرده بودند. دو روز پیش، در افغانستان، با پرتاب یک موشک «هیلفایر» از روی پرداتو نظامیان آمریکایی را به جای تروریست ها هدف گرفت و موجب مرگ آنها شد.

 

 

 

 

در مورد لیبی، ژنرال جیمز کارترایت در جلسه ای با حضور خبرنگاران در پنتاگون مشخصا توضیح داد که نیروهای وفادار به قذافی برای این که هدف هواپیماهای ناتو قرار نگیرند، در درون مناطق مسکونی حرکت می کنند. به همین علت است که در حال حاضر از «پرداتورها استفاده می شود که قابلیت بی بدیلی در تشخیص اهداف در درون مناطق شهری برای اجتناب از خسارات جانبی دارند، یعنی مأموریتی که از عهدۀ بمب افکن های سنتی ساخته نیست».

ولی ژنرال توضیح نمی دهد که چگونه می توان با به کار بستن پراداتور/ ریپر» از «خسارات جانبی» جلوگیری کرد، در حالی که موشک های «هیلفایر» به سه نوع کلاهک جنگی مسلح هستند که عبارت است از : ضد تانک، خوشه ای و «ترموباریک» (با تأثیرات شوک موجی و حرارتی)

 

 

کلاهک ترموباریک

Agm-114N Metal Augmented Charge

برای نخستین بار به سال 2005 در عراق مورد استفاده قرار گرفت، ویژکی این سلاح در این نکات است که وقتی به هدف اصابت می کند ابری از غبار آلومینیوم تولید و منتشر می کند که متعاقبا به انفجار ثانوی می انجامد. این انفجار ثانوی با فشاری که وارد می سازد موجب فضایی خالی از هوا می شود، و در نتیجه آنهایی که در منطقۀ انفجاری به سر می برند در اثر خفگی می میرند، حتی آنهایی که در ساختمان ها و یا پناه گاه ها به سر می برند دچار همین سرنوشت خواهند شد. سازمان دیدبان حقوق بشر این سلاح را به عنوان سلاحی قویا خشونت بار ارزیابی کرده، زیرا برای غیر نظامیان هیچ پناه گاهی باقی نمی گذارد. با چنین شیوه هایی است که قطعنامۀ شورای امنیت را برای حفاظت از جان شهروندان به اجرا گذاشته اند.

 

 

 

Edition de samedi 23 avril 2011 de il manifesto,

منبع:

http://www.mondialisation.ca/index.php?context=va&aid=24500

 

 

۱ دیدگاه »

  1. با سلام و سپاس از صمیم قلب از حمید محوی و یاران انگشت شمار اما بسیار ارزشمندش

    ما حقیقتا در دوره تیره ای بسر می بریم.
    امپریالیسم خود را ببرکت ثروت بی حد و اندازه تولیدو انباشت شده به چنان درجه ای پرفکتیزه کرده که حتی افشای ترفندهای آن به نحوی از انحا آب به آسیاب منافع آن می ریزد.
    آدمی واقعا هراسش می گیرد از عمق فاجعه.

    می خواهی تسلیحات جهنمی اش را که آئینه ماهیت بشرستیز امپریالیسم اند، افشا کنی، ولی عملا به معرفی کالای جدید و پرمشتری آنها می پردازی. و نهایتا بدل می شوی به یکی از آکهی های تبلیغاتی آن.

    در تلویزیون آلمان در لفافه انتقاد از استثمار جنسی کودکان و زنان، به نشان دادن نقاط اوج آنها و عملا به جلب مشتری هرچه بیشتر اقدام می شد. ظاهر و باطن این اقدام ربطی به هم نداشتند، از ادعا تا نیت فاصله بعید بود.
    اگر در نشان دادن جنایات امپریالیسم و ابزارها و روش ها و متدهای جنایت از سوی ارواح روشنگر رادیکالیسم مارکسیستی هوشمندانه ای وارد نشود، همین خطر بنظر من وجود دارد.

    با سپاس مجدد از حمید محوی و یارانش

    لایک

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: