مومیا ابو جمال
زمانی که زمین لرزید “سرزمین طلوع آفتاب “اشگش جاری شد.توسامی تبدیل به یک رودخانه بزرگ درابعاد بزرگ درا ین کشور شد ، زمین های حاصلخیز را نابود کرد و اتوموبیلها را گذاشت که همانند اسباب بازی در آب وان حمام در موجها به رقص درآیند. بعد الکتریسته سیستم سرد کننده نیروگاه هسته ای قطع شد ، و میله های سوخت داغتر میشدند وکلمه ای که بسختی دهها سال شنیده میشد ورد همه زبانها شد : ذوب شدن هسته
تا امروز تعداد قربانیان هنوز روشن نیست ،اما محبوبیت انرژی هسته ای در پایین ترین سطح کاهش یافته است . این همه در عر ض کمتر از یک ماه رخ داد بعد از انکه دولت اوباما از گسترش بیشتر انرژی هسته ای حمایت کرد. این جریان یادآور حمایت دولت برای صنایع برای استخراج نفت برای نقب زدن در عمق بیشتر میباشد که باعث فاجعه توسط بریتیش پترولیوم در خلیج مکزیک شد.
از سی کشوری که انرژی خود را از انرژی هسته ای تامین میکنند ژاپن با رده پانزدهم در حد متوسط قرار دارد . این یک کنایه تاریخی است که دقیقا ژاپن به عنوان تنها کشور که مورد حمله اتمی قرار گرفته است ، در رابطه با فاجعه طبیعی درگیر ذوب هسته ای میباشد. بمب های اتمی که توسط آمریکا بر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی پرتاب شد باعث باران سیاه ومرگ دسته جمعی شد . فاجعه امروز باعث موج شدید سیاهی شد که باعث مرگ هزاران نفر شده است.
آیا این خواسته ما بود ه است ویا به آن رای داده ایم ؟ برای این نیروگاههای اتمی که ما نیز آن را دارا میباشیم که زمین های حاصلخیزبا مردمیش ، حیوانات و گیاهان را بوسیله رادیو آ کتیو الوده میکند ؟برای جنگ وجنگ بیشتر ، برای لکه های بزرگ نفتی در دریاها ؟آیا ما واقعا این ها همه را ما میخواهیم ؟
در آمریکا معلمانی که جرئت پیدا کنند و خواستار یک مزد مناسب ، خدمات ا جتماعی و حداقل احترام در محل خود شوند ، مجازات و تحقیر میشوند. بیش از پا نزده میلیون انسان بیکار میباشند و دومیلیون انسان خانه وکاشانه خود را بدلیل حراج اجباری از دست داده اند.
این موقعیت برای میلیونها انسان طبقه متوسط یک آینده تاریک معنی دارد ، اما همزمان یک دلیل برای جشن در بانک سرمایه گذاری در وال استریت میباشد، که بن های دیگری را برای خود دست وپا کنند و دستمزدهای خود را بالا ببرند ، که بهر شکل مقدار آن نجومی میباشد.
در شهرهای بزرگ آمریکا بسختی مدارس موفق میشوند که نیمی از دانش آموزان خود را با یک مدرک پایان تحصیل به زندگی شغلی بفرستند. و حتی آنهایی که دیپلم خود را در مدارس بدست آورند ، بسختی میتوانند یک شغل دست وپا کنند.
اما چه شد با آن قول “تغییری که ما به آن باور داشتیم؟”روز بروز مااز سیاستمداران خود میشنویم ، مهم نیست از کدام حزب آنها میباشند ، که دوائر خود را دیگر تحت کنترل خود ندارند ، که
. این سرمایه و کاپیتان های اقتصادی میباشند که خط را تعیین میکنند . آنها از جنگ ها، بستن مدارس و فاجعه های اتمی سود خود را بیرون میکشند وبیش از همه از نقض قرار دادها سود میبرند.
این ملت ، نیاز به تمامی دنیا برای تغییر نیاز دارد . یک تغییر برای کنار گذاردن سرمایه داری حریص . یک تغییر در روند تولید اجتماعی و سرمایه . یک تغییر درجنگ های بیهوده ، نابوده کننده و غارتگرانه که بوسیله تصمیم گیری های غیر اخلاقی سیاسی شورای امنیت سازمان ملل مورد تایید قرار میگیرد. تغییر در عملکرد از قدرت بالقوه مخرب نیرو گاههای هسته ای . یک تغییر برای آنچه که هست . یک تغییر ی که در عاقبت چیزی را بیاورد که ممکن میباشد