خسرو صادقی بروجنی
دکترين شوک؛ ظهور سرمايهداري فاجعه
نویسنده: نائومي کلاين
ترجمه:مهرداد (خليل) شهابی و ميرمحمود نبوی
نشر «کتاب آمه»
چاپ اول: مهر 1389
737 صفحه، 16500 تومان
«اون قدر فشارتون میدیم تا خوب تخلیه شید. بعدم خودمون پُرتون میکنیم» (رمان 1984، جورج اورول)
اشاره:
هر چند نوشتار حاضر عنوان «معرفی کتاب» را بر خود دارد، اما هدف نگارنده بیش از آنکه فقط معرفی کتابی تازه منتشر شده باشد، پرداختن به یکی از مهمترین تحولات اقتصادی چند دههی اخیر است که ورای درونمایهی اقتصادیاش، در ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز اثرگذار بوده است.
این دسته از سیاستها و برنامههای اقتصادی که به «اجماع واشنگتن» (1) معروف گشتهاند، طی دو سه دههی گذشته در اکثر کشورهای کم توسعه در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و همچنین در واکنش به بحرانهای اقتصادی کشورهای توسعه یافته، در این دسته از کشورها نیز اجرا شدهاند و دارای آثار و نتایجی بوده است که بررسی هر یک از آنها موضوع یک پژوهش گسترده و موردی میتواند باشد.
سیاستهای نولیبرالی اجماع واشنگتن که برنامههایی چون کاهش نقش دولت در اقتصاد(خصوصیسازی)، کاهش و حذف یارانهها و سلطهی مناسبات بازار بر عرصههای اقتصادی و اجتماعی جامعه را دربر میگیرند، در ایرانِ پس از جنگ نیز در قالب یرنامههای «تعدیل ساختاری» سرلوحهی برنامههای توسعهی سیاسی و اقتصادی قرار گرفتند. در نیمهی دوم دههی 70 شمسی و نیمهی اول دههی 80، گرچه اجرای این سیاستها روند محافظهکارانهتری به خود گرفت اما جهتگیری کلی سیاستهای توسعهی کشور همسو با اصول «اجماع واشنگتن» بوده است.
از سال 1384 و شروع کار دولت نهم، اجرای این اصول دوباره روند شتابانی به خود گرفته است و بنمایهی اصلی طرح موسوم به «تحول اقتصادی» را اصول موضوعهی «اجماع واشنگتن» در بر میگیرد. همچنین اصرار دولتهای نهم و دهم بر اجرای سریعتر خصوصیسازی و هدفمندکردن (حذف) یارانهها را بایستی در همین راستا به شمار آورد.
به طوری که «حسن سبحاني» عضو كميسيون برنامه و بودجهي مجلس هفتم در همايش بررسي سياستهاي اصل 44 قانون اساسي گفت: «سياستهاي برنامه چهارم توسعه كه براساس اجماع واشنگتني تدوين شده به دولت نهم ارث رسيدهاست.» (صادقي بروجني، به نقل از روزنامه کيهان، 7/3/87).
اما در مورد آثار و نتایج و ابزارهای اجرای سیاستهای مزبور در مناطق گوناگون جهان، پژوهشهای زیادی انجام گرفته و مقالات و کتابهای متعددی به نگارش در آمده است که کتاب «دکترین شوک» یکی از مهمترین آنها میباشد.
****************
کتاب «دکترين شوک؛ ظهور سرمايهداري فاجعه»توسط «نائومي کلاين» (Naomi Klein)ژورناليست و فعال سياسي ضدجهانيسازي کانادايي در سال 2007 نوشته شدهاست. نائومی کلاين که از دانشگاه کينگزلی کالج کانادا دارای دکترای افتخاری در حقوق مدنی است در عرصهی روزنامهنگاری، نويسندگی و ساختن فيلم جوايزی را نصيب خود کرده و تأليفات وی به نزديک به 30 زبان ترجمه شدهاست. وی در نظرخواهی اینترنتی سال۲۰۰۵که توسط مجله «سیاست خارجی» صورت گرفت مکان یازدهمین روشنفکر برتر جهان (واولین روشنفکر زن) را از آن خود کرد.
«دکترين شوک» که تاکنون به بيش از 20 زبان ترجمه و دست کم در 35 کشور منتشر شدهاست،بر پایهی تحقیقات تاریخی و چهارسال گزارش میدانی نائومی کلاین تهیه شده و يکي از آثار کمنظير در پردهبرداشتن از پيچيدهترين طرحهاي اقتصادي-سياسي برنامههای نولیبرالی «اجماع واشنگتن»و آثار اجتماعي و اقتصادي برنامههای مزبور میباشد.
اين اثر که به ترجمهی مهرداد(خليل) شهابی و ميرمحمود نبوی توسط نشر «کتاب آمه» منتشر شدهاست چهارمين دفتر از مجموعه کتابهای «پشت پرده مخملين» است. دفترهای پيشين اين مجموعه عبارت بودند از:
1-«اعترافات يک جنايتکار اقتصادی»، جان پرکينز، ترجمه ميرمحمود نبوی ومهرداد (خليل) شهابی، نشر اختران، چاپ اول 1385
2-«به من دروغ نگو! (گزارشهايي تاريخساز از روزنامهنگاران کاوشگر)»، به کوشش جان پيلجر، ترجمه مهرداد (خليل) شهابی و ميرمحمود نبوی، نشراختران، چاپ اول 1387.
3-«اربابان جديد جهان»، جان پيلجر، ترجمه مهرناز شهابی و مهرداد (خليل) شهابی، نشراختران، چاپ اول 1388.
کتاب «دکترين شوک؛ ظهور سرمايهداري فاجعه» نشان ميدهد که چطور اجراي برنامههاي اقتصادي نوليبرالي، از جمله نسخههاي تجویزی «صندوق بين المللي پول» و «بانک جهاني»، نيازمند اين بوده است که جامعه از طريق شوک، وادار به اطاعت و پذيرش برنامههاییاینچنين شودکه در شرایط عادی برای تودههای مردم بسیار نامطلوب است.
مطالب و مستندات این کتاب پایانی بر این اسطوره است که بازار آزاد جهانی در روندی دموکراتیک به فتح و پیروزی رسیده است. کلاین مستقیماً اقتصاددانان نظم نوین جهانی، یعنی میلتون فریدمن (Milton Friedman)، برنده جایزه نوبل، و نیز دیگر کارگزاران «مکتب اقتصادیشیکاگو» را هدف میگیرد و توضیح میدهد که چطور سیاستهای اقتصادی آنها در کشورهایی مثل شیلی در دوران دیکتاتوری پینوشه، روسیه در دوران یلتسین، آمریکای پس از طوفان کاترینا و عراق پس از اشغال نظامی توسط امریکا، پیش برده شده است.پیش بردن این سیاستها نه با روندی دموکراتیک که با سوء استفاده از شوک زدگی مردم در اثر فاجعهصورت گرفته است. کلاین تا آنجا پیش میرود که سعی میکند نشان دهد بعضی از این فاجعههااصلاً به قصد ایجاد شوک و پیش بردن این سیاستها ایجاد شدهاند.
کلاین در ابتدای مقدمهی کتاب با آوردن نقل قولی از «دکترین نظامی آمریکا برای جنگ با عراق» مینویسد: «عملیات شوک و ارعاب (Shock and Awe) شامل هراس آفرینیها، ایجاد مخاطرات و ویرانگریهایی است که برای عامهی مردم، نیز عناصر و بخشهای مشخصی از جوامعِ تهدیدکنندهی ما و رهبرانشان غیر قابل درک است. طبیعت نیز با گردبادها، توفانهای سهمگین، زلزلهها، سیلها، آتشسوزیهای مهار نشدنی، قحطیها، و بیماریها میتواند «شوک و ارعاب» ایجاد کند» (کلاین، 17:1389).
به باور وي «دكترين شوك» اينسان عمل مىكند: «در اثر فاجعهي اصلى (مثلاً يك كودتا، حملهاي تروريستى، فروپاشى بازار، جنگ، سونامى، يا توفان)، يك حالت شوك همگاني برتمام جمعيت مستولى مىشود. درست همان گونه كه موزيك كركننده و ضرباتِ درون سلولِ بازجويى زندانى را سست مىكند و به راه مىآورد، فرو ريختن بمبها، موج ترور، و توفانهاى درهمكوبنده نيز در خدمت سست كردن و به راه آوردنِ كل جامعه قرار مىگيرد. درست مثل زندانى وحشتزدهاى كه نام رفقايش را لو مىدهد واز باورهايش رويگردان مىشود، جوامعِ شوكه شده نيز غالباً از چيزهايى كه در حالتعادى سرسختانه از آنها محافظت مىكردند دست برمىدارند. آنچه بر سر انسانهاي قرباني شوک و آنچه بر سر جوامع قرباني شوک ميآيد به نوعي با يکديگر مرتبط است: همه اينها تجلياتِ متفاوتِ يک منطق واحدِ بسيار دهشتناک است» (همان: 10) نظریهپردازان و مجریان سياستهای دکترین شوک معتقدند تنها یک «شوک» و «گسست بزرگ» میتواند «لوح سفید و نانوشتهای» (Tabula Rasa) را برای آنها ایجاد کند تا از آن برای ساختن دنیایی نو و اجرایی کردن برنامههای نولیبرالیشان استفاده کنند.
این نظریهی اقتصاددانان بازار آزاد شباهت زیادی به نظریات دکتر ایوِون کامرون(Ewen Cameron) رئیس «انستیتوی روانپزشکی دانشگاه مکگیل» کانادا و رئیس «انجمن روانپزشکی آمریکا» در دهه 1950 دارد. بر خلاف فروید، که باور داشت با گفتار درمانی میتوان به علل ریشهای مشکلات روانی پی برد، دکتر کامرون معتقد بودکه با واردن آوردن شوک به مغز انسانها، میتوان ذهنهای معیوب را تهی کرد، از هر چیزی زدود و سپس شخصیتهای جدیدی را بر «لوحهای پاک نانوشته» ترسیم کرد (همان: 11).
این پدیده را به روشنی در بازداشت و شکنجهی نویسندگان، روزنامهنگاران و فعالین سیاسی مخالف توسط نظامهای توتالیتر، میتوان مشاهده کرد. این عده که پیش از بازداشت شدن بر مواضع خود پافشاری میکردند، پس از مدتی در تلویزیون ظاهر میشوند، از گذشتهی خود اظهار ندامت میکنند و کاملاً با خواستهای این نظامهای توتالیتر همسو میگردند.
این روش همانند آن چیزی است که «جورج اورول» در رمان 1984 در مورد عملکرد یک نظام توتالیتر بیان میدارد: «اون قدر فشارتون میدیم تا خوب تخلیه شید. بعدم خودمون پُرتون میکنیم» (همان: 47).
کامرون، علاوه بر اینکه در ابداع شیوه و شگردهای معاصر شکنجه برای ایالات متحده نقشی محوری ایفا کرد، با آزمایشهایش منطق بنیادی «سرمایهداری فاجعه» را نیز به نحو بیمانندی آشکار ساخت (همان: 11).
کلاین با اشاره به مشاهدات خود در «نیواورلئان» و شوکی که در نتیجهی گردباد کاترینا و سیل حاصل از آن به مردم وارد شده بود، این سیل و شوک حاصل از آن را فرصتی برای اجرای سریعتر سیاستهای نولیبرالی در جهت خصوصیسازی بیشتر میداند. سیل باعث خرابی و از بین رفتن خانههای دولتیای شده بود که سیاهپوستان فقیر نیواولئان در آنها ساکن بودند. اما سیاستمداران و سرمایهداران از هزینههای انسانی سیل به سود خود بهره برداری کردند.
خبری که گرداگرد پناهگاه سیلزدگان میگشت این بود که «ریچارد بیکر»، نمایندهی برجستهی جمهوریخواه این شهر در کنگره، به جمعی از گروههای فشار و اعمال نفوذ پارلمانی گفتهبود که: «بالاخره کَلَک خونههای دولتی نیواورلئان رو کندیم. ما که خودمون از پس این کار بر نمیاومدیم. کار خدا بود». (همان: 18).
«جوزف کانیزارو»، یکی از ثروتمندترین بساز و بفروشهای نیواورلئان نیز شهر ویران شده در اثر سیل را به صفحهی خالی و نانوشتهای شبیه کرده بود که فرصتهای خیلی خوبی را در اختیار آنان قرار میدهد که همه چیز را دوباره از اول شروع کنند. (همان). این «فرصتهای خیلی خوب» برای او نابودی سیستم مسکن دولتی برای آفریقاییتباران فقیر نیواورلئان و جایگزینی آن با مجتمعهای آپارتمانی خصوصی بود.
همچنین میلتون فریدمن 3 ماه پس از سیل در مقالهای در روزنامهی «وال استریت ژورنال» مینویسد: «بیشتر مدارس نیواورلئان ویران شده واین بچهها در سراسر کشور پخش شدهاند. این در عین حال که یک تراژدی است اما، از سوی دیگر، فرصتی است برای آنکه نظام آموزشی ایالت به صورت ریشهای اصلاح شود.» (همان: 19).
ستاد فکری نومحافظهکار «انستیتوی آمریکن انترپرایز» (American Enterprise Institute) نیز در اظهار نظر مشابهی بیان داشت: «توفان کاترینا یک روزه به انجام چیزی نایل آمد که اصلاحگران مدارس لوئیزیانا، به رغم سالها تلاش، از انجامش ناتوان بودند» (همان: 21). اما تمام این اصلاحات ریشهای و دست آوردهای مثبتی که به آن اشاره میشود چیزی نیست جز برچیده شدن مدارس دولتی و جایگزینی آن با نظام خصوصی و هزینه ای که از خزانه دولت (یعنی از جیب مردم) پرداخت می شود.
نائومی کلاین ضمن بیان آثار منفی سیاستهای نولیبرالی «اجماع واشنگتن» در آمریکای لاتین در دههی 1970 و سرکوب و اختناق اعمال شده توسط نظامهای دیکتاتوری حامی این برنامهها در آن قاره، آنچه را که در زندانهای ابوغریب و گوانتانامو اتفاق افتاد ادامهی همان شکنجهها میداند (Stiglitz, 2007).
بر اساس اين کتاب، ميلتون فريدمن مبدع نظريه شوک و نهادهاي مالی بينالملليای مثل «صندوق بينالمللي پول» و «بانک جهاني» مجريان آن هستند. فريدمن استاد دانشگاه شيکاگو تأكيد مي كند كه شوک بايد قبل از آنکه مردم به خود بيايند اعمال شود. او معتقد است که دولت بايد ظرف 6 تا 9 ماه تحولات اساسي مورد نظر اقتصاد بازار آزاد را پياده کند. «صندوق بين المللي پول» هم راه حلهاي اجرايي و عملي خود را با اتکا به همين روش تجويز ميکند.
وي نتيجهگيري ميکند که فريدمن و حاميانش، به دليل ناتواني از به کرسي نشاندن اين سياستها از طریق دموکراتيک، به قدرت شوک روي ميآورند.
«پروفسور میلتون فریدمن، نویسندهی کتاب «سرمایهداری و آزادی»، مدعی بود که کلِ دوران زمامداری پینوشه – یعنی 17 سال دیکتاتوری و صدها هزار قربانی و شکنجه- نه تخریبِ خشونتبار آزادی و دموکراسی که عکس آن بوده است (کلاین، 13:1389).
در حالیکه در آمریکای لاتین، بسیاری بین شوکهای اقتصادی که میلیونها نفر را به فقر کشاند و پدیدهی همه گیر شکنجه که صدها هزار دگراندیش و دیگرخواه را مجازات میکرد رابطهای مستقیم میدیدند (همان: 23) فریدمن چشمانش را برتمام اقدامات ضد انسانی و سرکوب آزادی و دموکراسی میبندد و میگوید: «نکتهی واقعاً مهم دربارهی مسئلهی شیلی این است که بازارهای آزاد نقش خود را برای ایجاد جامعهی آزاد ایفا کردند»!! (همان: 13).
این در حالی است که که ادواردو گالیانو، نویسندهی اروگوئهای، میپرسد: «اگر به واسطهی شوکهای الکتریکی شکنجهگران نبود، حفظ این نابرابریها چگونه ممکن میشد؟» و هم او میگوید: «مردم زندانی شدند تا قیمتها آزاد باشد» (همان).
دقیقاً 30 سال پس از آنکه سه شکل مشخص شوک (شوک کودتای سازمان سیا، شوکهای اقتصادی ابداعی میلتون فریدمن و شوک کشتار و شکنجهی ابداعیِ دکتر ایوون کامرون و اجرا شده به دست کودتاگران نظامی) را بر شیلی وارد آوردند، همین فرمول، با خشونتی بس بیشتر، دوباره در عراق ظاهر شده است. نخست، با جنگ شروع شروع کردند تا، به گفتهی طراحان دکترین نظامی عملیات «شوک و ارعاب»، جنگ «اراده، ادراکات، و فهم دشمن را مهار کند و، به معنای واقعی کلمه، دشمن را از نظر عمل یا عکس العمل عقیم سازد».
سپس، شوک درمانیِ ریشهای اقتصاد از راه رسید و، در حالی که کشور هنوز شعله ور بود، پل برمر، فرستادهی ارشد ایالات متحده، آن را بر عراق تحمیل کرد:«خصوصیسازی گسترده، تجارت خارجی کاملاً آزاد، وضع نرخ ثابتِ مالیاتی 15 درصدی، و دولتی که به شکلی چشمگیر کوچک شده بود». علی عبدالامیر علوی، وزیر موقت عراق در امور تجاری، در آن برهه گفت که هموطنانش «از اینکه مثل حیوانات آزمایشگاهی) در معرض انواع تجربهها و آزمایشها قرار گیرند خسته شدهاند و حالشان به هم میخورد. به اندارهی کافی به نظام اقتصادی ما شوک وارد آمده است. بنابراین، به این شوکدرمانیِ اقتصادی نیاز نداریم». آنگاه که عراقیها مقاومت نشان دادند، جمعشان کردند، به زندان افکندند و در آنحا، شوکهای بیشتری بر جسم و ذهنشان وارد آوردند- شوکهایی که، در مقام مقایسه با شوکدرمانی اقتصادی، شوکهایی استعاری و تمثیلی نبودند (همان: 24).
کلاین در این کتاب معتقد است که شکنجه و به کارگیری جوخههای اعدام (و شکنجههای غیر جسمانی نظیر سرکوب نظاممند نهادهای دموکراتیک و استفادهی از «صندوق بینالمللی پول» از ابزار وام برای گوشمالی کشورها)، شریکی بی سر و صدا در نهضت تهاجمی بازار آزاد جهانی – از شیلی و آرزانتین گرفته تا چین و عراق و روسیه- بوده است. (همان).
نائومی کلاین در فصل آخر به مقاومتهای مردمی و روی کار آمدن دولتهای چپگرا در آمریکای لاتین میپردازد. این انتخابهای مردمی در قالب انتخابات که در عکسالعمل به آثار ویرانگر سیاستهای نولیبرالی اجماع واشنگتن و تنزل آشکار سطح زندگی اکثریت مردم انجام شده، اغلب کشورهای آمریکای لاتین را در قرن 21 دربرگرفته است. از روی کار آمدن «هوگو چاوز» و «ابو مورالس» در ونزوئلا و بولیوی گرفته تا «دانیل اورتگا» و «لولا داسیلوا» و «باشِلت» در نیکاراگوئه و برزیل و شیلی و «رافائل کوریا» در اکوادور، همه حکایت از اوج گرفتن سوسیالیسم قرن بیست و یکم (2) بر پایهی دموکراسی مشارکتی در آمریکای لاتین دارد.
وی بر خلاف مخالفین دولتهای چپگرا و طرفداران نولیبرالیسم که پوپولیسم و عوامگرایی را عامل مؤثری در به قدرت رسیدن این دولتها دولت در آمریکای لاتین معرفی میکنند، اتفاقاً نیروهای سیاسی مخالف آنها را به اتخاذ چنین سیاستهایی منتسب میکند:
از هنگام واژگونی اقتصاد آرژانتین در سال 2001، مخالفت با خصوصیسازی مسئلهی تعیین کنندهی قارهی آمریکای لاتین شدهاست. این مخالفت میتواند دولت تعیین کند و دولتی را از جا بر دارد، و در اواخر سال 2006 عملاً باعث ایجاد یک سری تغییرات پی در پی در آمریکای لاتین شد. انتخاب دوبارهی «لولا داسیلوا» به ریاست جمهوری برزیل بیشتر به این دلیل بود که وی رأی گیری انتخاباتی را به یک همه پرسی در مخالفت با خصوصیسازی تبدیل کرده بود.
رقیب او، از حزبی که مسئولیت فروش شرکتهاب بزرگ دولتی برزیل در دههی نود را بر عهده داشت، به این ترفند متوسل شد که با ظاهرِ یک رانندهی سوسیالیست مسابقات اتوموبیلرانی ملبس به کاپشن و کلاهی لبهدار با آرمهای شرکتهای دولتی هنوز فروش نرفته، در انظار عمومی ظاهر شود. اما رأی دهندگان فریب نخوردند و 61 درصدشان، با وجود سرخوردگی از رسواییهای فساد در دولت لولا، یکبار دیگر به او رأی دادند. دیری نپایید که دانیل اورتگا، رهبر پیشین ساندنیستها در نیکاراگوئه، خاموشیهای پیاپی کشور را محور مبارزات پیروزمندانهی خود کرد. وی گفت فروش شرکت ملّی برق به مؤسسهی اسپانیایی «یونیون فنوسا» بعد از توفان «میچ»، علت اصلی خاموشیهای کشور بوده است. او فریاد میکشید: «شما برادران هر روز از اثر این خاموشیها در رنجید. چه کسی یونیون فنوسا را به این کشور راه دادهاست؟ دولت ثروتمندان این کار را کردهاست، کسانی که در خدمت سرمایهداری وحشیاند» (همان: 642).
نائومي کلاين دراين کتاب اجراي سياستهاي بازارمحور نوليبراليسم توسط ايالات متحده و متحدشان را به چالش ميگيرد و با تبحر و ظرافت قابل تحسيني نشان ميدهد که همواره در طول تاريخ، ايدههاي آزادسازي افراطي نزد مردم غير محبوب بوده است. وي معتقد است اجراي اين گونه سياستها بهوسيلهي اقتصاددانان نوليبرال پيرو «مکتب شيکاگو» (Chicago School)(نظريههاي اقتصادي دانشگاه شيکاگوي آمريکا) در «صندوق بين المللي پول» و «بانک جهاني» نتيجهي برنامهريزي هاي آمريکا براي نفوذ به ساختار داخلي تصميمگيري کشورهاي جهان سوم است.
اين كتاب همچنين چالشى در مقابل اين ادعاي نوليبرالي است كه گويا دموكراسى و بازارهاى آزاِد لازم و ملزوم يکديگرند. خانم نائومي کلاين در اين کتاب اين ادعا را به چالش ميکشد و با ارائهي پي درپي نمونههايي روشنگر، نشان ميدهد كه در حالي که مدل اقتصادي «مکتب شيکاگو» تحت شرايط دموکراتيک فقط به صورت نيم بند ميتواند تحميل شود، پياده کردن آن به طور کامل نيازمند شرايط استبدادي است (مارگارت تاچر، نخست وزير اسبق بريتانيا و مريد سرسخت « فردريک فون هايک»(Friedrich Von Hayek) و «ميلتون فريدمن»، خود، در فوريه 1982 در نامهاي به هايک اذعان ميکند که «به سبب وجود نهادهاي دموکراتيک و ضرورت اجماع نسبتا فراگير، برخي از تمهيدات اتخاذ شده در شيلي در بريتانيا کاملاً غيرقابل قبول خواهد بود»).
خانم کلاين در جاي جاي اين کتاب نشان ميدهد که سرمايهدارىِبنيادگرا نه فقط با دموکراسي عجين نيست، بلکه نوزادى است كه قابلهاش بىرحمانهترين شكلهاى قهر و اجبار بوده است- قهر و اجباري که ضرباتِش هم برپيکر جامعه سياسى و نيز بر بدنهاي رنجور تعداد بىشمارى از افراد جامعه وارد آمده است.
هوارد زين، مورخ فقيد برجستهی آمريکايي و نويسنده کتاب ماندگار «تاريخ مردم آمريکا» در مورد این کتاب میگوید:
«عالی است، از مهمترين آثاری است که از گذشتههای دور تا به امروز خواندهام»
مطالب این کتاب فقط بخشی از آن چیزی است که از روی بی خبری کامل، در کتابهای درس اقتصاد ناگفته میماند.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار مترجمان
مقدمه- تهی زیباست: سه دهه امحا و بازسازیِ جهان*
پارهی نخست- دو استاد شوکدرمانی: پزوهش و توسعه
فصل 1: آزمایشگاه شکنجه: دکتر ایووِن کامرون . پژوهشهای جنون آمیز وی برای زدودن و بازآفرینی ذهن انسان، همکاری با سازمان سیا
فصل 2: دیگر استادِ شوک درمانی: میلتون فریدمن در جستجوی آزمایشگاهی برای اقتصاد آزاد
پارهی دوم- نخستین آزمایش: دردهای زایش
فصل 3: مراحل شوک: زایش خونین ضد انقلاب
فصل 4 : پاکسازی لوح: ترور انجام وظیفه میکند
فصل 5: کلاً نامرتبط: چگونه یک ایدئولوژی را از جنایاتش تطهیر کردند
پارهی سوم- ماندگاریِ قوانین مخرّب چون بمب در حاکمیت دموکراسی
فصل 6: جنگ نجاتبخش: تاچریسم و دشمنان به درد بخورش
فصل 7: استاد جدید شوک درمانی: جنگ اقتصادی جایگزین دیکتاتوری میشود
فصل 8: کارساز بودن بحرانها: نحوهی عرضهی شوکدرمانی
پارهی چهارم- بیراهه رفتن در مسیر گذار: آنگاه که میگریستیم، آنگاه که بر خود میلرزیدیم و آنگاه که میرقصیدیم
فصل 9: در بستن به روی تاریخ: بحرانی در لهستان، کشتاری جمعی در چین
فصل 10: تولد دموکراسی در بند: آزادی در بند کشیده شدهی آفریقای جنوبی
فصل 11: آتش بازیِ دموکراسی نوپا: روسیه «گزینهی پینوشه» را انتخاب میکند
فصل 12: کارت شناسایی نظام سرمایهداری: روسیه و عصر جدید بازار بینزاکت
فصل 13: بگذار بسوزد: غارت آسیا و «سقوط دیوار برلین دوم»
پارهی پنجم- زمانهی هولناک: ظهور «مجموعهی سرمایهداری فاجعه»
فصل 14: شوکدرمانی در ایالات متحده آمریکا: حباب «امنیت کشور»
فصل 15: حکومت صنفگرا: حذفِ درِ گردان و ساخت گذرگاه سرپوشیده
پارهی ششم- عراق، تکرار داستانی قدیمی: شوک زیاد از حد
فصل 16: نابودی عراق: به دنبال «الگویی برای خاورمیانه»
فصل 17: تفِ سربالای ایدئولوژی: فاجعهای با ماهینی دقیقاً سرمایهدارانه
فصل 18: روز از نو، روزی از نو: از لوح پاک و نانوشته تا زمین سوخته
پارهی هفتم- منطقهی سبز منقول
فصل 19: زدودن ساحل دریا: دومین سونامی
فصل 20: آپارتاید فاجعه: دنیایی از مناطق سبز و مناطق قرمز
فصل 21: از کف رفتن انگیزهی صلح: اسرائیل: یک هشدار
مؤخره- آثار شوک رفته رفته محو میشود
نمایه
پینوشت:
1- اصطلاح اجماع(توافق) واشنگتن (Washington Consensus)برای اولین بار در سال 1989 توسطجان ويليامسون (John Williamson)برای توصیف مجموعهای از 10 سیاست اصلاحی مشخص به کار رفت. این سیاستها که اجرای آنها برای حل بحرانهای اقتصادی کشورهای در حال توسعه توصیه میشد، عمدتاً توسط نهادهای مالی جهانی (صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی) و خزانهداری ایالات متحده ترویج میشدند(Rodrick, 2006)
واژه « واشنگتن» در عنوان اين اصطلاح ، اشاره دارد به:
الف) فهرستي از سياستهايي که واشنگتن تلاش ميکند که آنها را بر جهان تحميل کند.
ب) تلاش واشنگتن در جهت کسب اعتباربرای برخي از اصلاحطلباني که در حال اجرای یرنامه های اصلاحيمورد نظر واشنگتن هستند(Williamson, 2004:2).
اجماع واشنگتن در اکثر موارد به «بنیادگرایی بازار» اشاره دارد و در پیوند با سیاستهای نولیبرالی،خواستار افزایش الزامات بازار بر دولت و همچنین افزایش تأثیر جهانیسازی بر حاکمیت ملّی کشورها میباشد (Rodrick, 2006).
به بیان نائومی کلاین، این سیاستها، که فنی و دارای مقبولیت عام تصویر میشد، ادعاهای ایدئولوژیک محضی چون «خصوصیسازیِ (همهی) بنگاههای دولتی» و «حذف موانع ورود مؤسسات خارجی» به کشور را شامل میشد و این سیاستها چیزی جز سهگانهی نولیبرالی فریدمن نبود: «خصوصیسازی، حذف مقررات، تجارت آزاد و کاهش شدید هزینههای عمومی دولت». به گفتهی ویلیامسون اینها سیاستهای بودند که «قدرتهای مستقر در واشنگتن مصر بودند کشورهای آمریکای لاتین آنها را اتخاد کنند» (کلاین، 246:1389) و به برخوردِ مستعمراتی «مکتب اقتصادی شیکاگو» با «صندوق بینالمللی پول» و «بانک جهانی» را که تا حد زیادی مسکوت مانده بود، رسمیت داد (همان: 245).
2- از ویژگیهای سوسیالیسم قرن بیستویکم برقراری دموکراسی و شرکت مردم در آن است. در این ساختار دموکراسی فقط در چهارچوب «شرکت در انتخابات» معنا نمیشود بلکه همهی مردم، نه فقط نخبگان، قدرت دارند و به یک نسبت در راهبرد قدرت نقش دارند و در همهی کارهای عمومی دستاندرکارند. رأیدهندگان حقوقشان را به دست نمایندهها نمیسپارند و نمایندهها برای کار نمایندگیشان حقوق دریافت نمیکنند، بلکه زندگیشان را از راه کارهای ویژه و تخصصی خود میگذرانند،بدین ترتیب به سیاستمداران حرفهای تبدیل نمیشوند(Harnecker, 2010).
* پیشگفتار و مقدمهی کتاب (45 صفحه) در آدرس زیر قابل دسترسی است:
http://koukh1.blogfa.com/post-49.aspx
سرچشمهها:
– صادقي بروجني، خسرو (1388). راه توسعه از مسير فلاکت نميگذرد (طرح تحول اقتصادي و و نوليبراليزاسيون اقتصادي)، http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=24683
– کلاین، نائومی (1389). دکترين شوک؛ ظهور سرمايهداري فاجعه، ترجمه: مهرداد (خليل) شهابی و ميرمحمود نبوی، چاپ اول، نشر «کتاب آمه».
– Harnecker, Marta (2010). Latin America & Twenty-First Century Socialism: Inventing to Avoid Mistakes*, http://www.monthlyreview.org/100701harneckerIntro.php.
* ترجمهی فارسی این اثر توسط دکتر اکرم پدرامنیا منتشر خواهد شد.
– Rodrik, Dani (2006). Goodbye Washington Consensus, Hello Washington Confusion?, Harvard University, http://www.ksghome.harvard.edu/~drodrik/Lessons%20of%20the%201990s%20review%20_JEL_.pdf.
– Stiglitz, Joseph (2007). Bleakonomics, New York Time, September 30,http://www.nytimes.com/ 2007/09/30/books/ review/Stiglitz-t.html.
-Williamson, John (2004).The Washington Consensus as policy prescription for Development, Institue for International Economie, http://www.iie.com/publications/papers/williamson0204.pdf.
* مقاله حاضر پیش از این در شماره 259- 258 (آبان و آذر 89) ماهنامه جهان کتاب منتشر شده است.