ترجمه: توحيد عليزاده
آنتونيو گرامشى ۲۲ ژانويه ۱۸۹۱ در استان كاليارى در جزيره ساردنى متولد شد. او چهارمين فرزنداز هفت فرزند فرانسيسكو گرامشى و جوزپينا مارشياس بود. آنتونيو هرگز روابط نزديكى با پدر خود نداشت، اما علاقه و عشق وافرى به مادر خويش نشان مى داد. مادر آنتونيو براى وى قصه مى گفت كه بعدها تاثير ماندگارى در افكار آنتونيو گذاشت. از شش خواهر و برادرش، آنتونيو بيش از همه با خواهرش ترزينا احساس نزديكى مى كرد. همچنين با جنارو، برادر بزرگش و كارلو، برادر كوچكش رابطه عاطفى مناسبى داشت. جنارو بعدها نقش مهمى در آشنايى آنتونيو با سوسياليسم داشت.
سال ۱۹۱۱ سال بسيار مهمى در زندگى گرامشى جوان بود. وى بعد از فارغ التحصيل شدن از مدرسه كاليارى، يك بورسيه تحصيلى از دانشگاه تورين درخواست كرد كه با آن موافقت به عمل آمد. در اين بين افراد جوان ديگرى مانند پالميرو تولياتى، دبيركل آينده حزب كمونيست ايتاليا و چند تن از رهبران با استعداد حزب نيز ديده مى شدند. آنتونيو در دانشكده ادبيات نام نويسى كرد.
در دانشگاه پس از آنكه در ژانويه ۱۹۲۱ شكافى در حزب كمونيست ايتاليا پديد آمد، وى با آنجلو تاسكا و چند تن از مردان كه با آنها در اولين مبارزه حزب سوسياليست ايتاليا همرزم بود، آشنايى پيدا كرد. به رغم كيفيت پايين غذاى دانشگاه و خستگى زياد اعصاب، آنتونيو در دانشكده علوم انسانى جذب رشته هاى تخصصى ديگرى مانند زبان شناسى و علوم اجتماعى شد. وى اغلب اوقات خود را در دانشگاه سپرى مى كرد. وى در دانشگاه با چند تن از اساتيد برجسته مانند ماتئو بارتولى، زبان شناس و آمبرتو كاسما، پژوهشگر دانته، رابطه صميمانه اى داشت. ظهور انقلاب بلشويك در اكتبر ،۱۹۱۷ شور انقلابى را در وى تحريك كرد. آنتونيو روش ها و اهداف رهبران انقلاب روسيه و علت تغيير سوسياليسم در جهان سرمايه دارى پيشرفته را همراه با نقد و بررسى باز شناخت. در بهار ۱۹۱۹ گرامشى به همراه آنجلو تاسكا، آمبرتو تراچنى و تاليانى مجله نظم نوين (مجله هفتگى فرهنگ سوسياليست) را پايه گذارى كرد. اين مجله در ابتدا به صورت هفتگى و بعدها هر دو ماه يك بار به مدت پنج سال در بين راديكال ها و انقلابيون ايتاليايى انتشار مى يافت. اين مجله جريانات سياسى و ادبى در اروپا، روسيه و آمريكا را مورد بررسى قرار مى داد. بعد از چند سال گرامشى بيشتر اوقات خود را به مبارزه ژورناليستى اختصاص داد. در ژانويه ۱۹۲۱ در كنگره احزاب ليورنو، آنتونيو، نماينده اقليت كمونيست ها درون حزب سوسياليست ايتاليا شد.
او عضو اصلى كميته مركزى حزب كمونيست ايتاليا شده، لكن نقش رهبرى را به تنهايى ايفا نمى كرد. در آغاز جنبش فاشيست، آنتونيو در بين نمايندگان چپ ايتاليا فرد شناخته شده اى بود. او چند رويداد سياسى را پيش بينى كرده و هشدار داده بود كه اگر در برابر ظهور جنبش موسولينى متحد نشوند سوسياليسم و دموكراسى ايتاليا به طرز مصيبت بارى شكست خواهد خورد.
سال هاى ۱۹۲۶ _ ۱۹۲۱ كه گرامشى از اين سال ها تحت عنوان سال هاى آهن و آتش ياد مى كند، سال هاى پرحادثه مهمى بودند. گرامشى از مه ۱۹۲۲ تا نوامبر ۱۹۲۳ به عنوان نماينده ايتاليا به كمونيست بين الملل اعزام شده بود. وى در آوريل ۱۹۲۴ به نمايندگى مجلس انتخاب و مقام دبيركلى حزب كمونيست ايتاليا را بر عهده گرفت. زندگى شخصى آنتونيو با تجربيات مهم او رقم خورد. در يكى از جلسات مهم كمونيست بين الملل در روسيه با جوليا شوكت، نوازنده و عضو حزب كمونيست روسيه آشنا و سرانجام با وى ازدواج كرد. آنتونيو و جوليا دو پسر داشتند، دليئو (۱۹۸۱ _ ۱۹۲۴) و جوليانو كه در سال ۱۹۲۶ متولد شد و اكنون با همسرش در مسكو زندگى مى كند.گرامشى در صبح نوامبر ۱۹۲۶ در رم دستگير شد و مطابق با «قوانين استثنايى» مجلس فاشيست ايتاليا محكوم و روانه زندان كوئلى شد. اين شروع ۱۰ سال محكوميت وى بود. آنتونيو در اين سال ها از لحاظ جسمانى كاملاً ضعيف شده بود. در ۲۰ آوريل ۱۹۲۷ وى دچار مرگ مغزى شد، ولى اين حادثه او را از پاى در نياورد. گرامشى اين بيمارى را سال ها با خود داشت و هرگز به طور كامل در زندان معالجه نشد. وى زندگى بسيار پرالتهابى داشت؛ با اين حال سال هايى كه آنتونيو در زندان بود همواره روحيه خود را حفظ كرده و با نوشته هاى خود در زندان موفقيت هاى بزرگى را كسب كرد كه به وضوح پس از جنگ جهانى دوم، نمود پيدا كردند.آنتونيو در زندان نامه هايى به دوستان و به ويژه به اعضاى خانواده اش مى نگاشت. وى نوشته هاى مهم خود را به خواهر همسر خود تاتيانا شوكت مى فرستاد. تاتيانا زن بسيار مطمئنى بود. مدتى كه آنتونيو در رم زندانى بود، تاتيانا نه تنها براى آنتونيو لباس، غذا و داروهاى پزشكى فراهم مى كرد بلكه با وى به مبادله افكار پرداخته و آنتونيو را در جريان حوادث و مسائل روزمره قرار مى داد.گرامشى در ۴ ژوئن ۱۹۲۸ پس از محكوميت به ۲۰ سال و ۴ ماه و ۵ روز زندان همراه با ديگر رهبران كمونيست ايتاليا به زندانى در تورين منتقل شد. وى بيشترين دوران بازداشت خود را در آنجا سپرى كرد (از ژوئن ۱۹۲۸ تا نوامبر ۱۹۳۲). پس از اين آنتونيو تحت محافظت پليس ايتاليا در بيمارستانى در فورميا بسترى شد. در سال ۱۹۳۳ مادر گرامشى فوت كرد. وى در اين سال در زندان به سر مى برد. سال هايى كه آنتونيو در زندان بود علاوه بر تاتيانا كه در هر فرصت ممكن به ملاقاتش مى رفت، خواهرش ترزينا و گرازيتا و دوست صميمى اش پى يرو سرافاى اقتصاددان نيازهاى ضرورى آنتونيو را در زندان فراهم مى كردند. سرافا تماس هاى متعددى با آنتونيو داشت و كتاب ها و مجلات مورد نياز گرامشى را تهيه مى كرد. گرامشى حافظه بسيار عجيبى داشت. حقيقتاً بدون كمك هاى سرافا و تاتيانيا، شايد امروزه اكثر دفترهاى زندان در دسترس نبود. فعاليت هاى فكرى گرامشى در زندان تنها چند سال پس از جنگ جهانى دوم زمانى كه اولين بخش از دفترهايش (چيزى حدود ۵۰۰ نامه) منتشر شدند، به وضوح مورد توجه واقع شد.